مقام معظم رهبري مدظله العالي :
« شما ادبيات کشورهاي اروپايي را در قرون هجده و نوزده و نگاهشان به زن را ببينيد ؛ مطلقاً تفاوت دارد با آنچه که در قرن بيستم و در نوشته ها و ادبيات قرن بيستم و که انسان مي بيند نسبت به زن ، آن ها پي گيري کرده اند . آن روز نگاهشان ، نگاه نجيبانه تر ، شرم آلوده تر و متناسب تر با طبيعت زن و مرد بود . معلوم مي شود اين کار سياسي حالا از طرف صهيونيست بوده ، از طرف دستگاه هاي استعمارگر بوده ؛ اين ها احتياج به تحقيق و کار دارد . اين همين طور به تدريج روز به روز شدت پيدا کرده تا به وضعي که امروز ملاحظه مي کنيد ، رسيده . بنابراين دنياي غرب بايد پاسخگو باشد ؛ چون به زن ضربه زده اند ؛ به حقوق زن تجاوز کرده اند ؛ ارزش زن را تنزل داده اند ؛ به اسم طرفداري ، به او خيانت کرده اند . اين مطلبي است که ما داريم .
در زمينه ي حقوق اسلامي ، خانم ها بعضي اظهاراتي کردند . ، که درست هم هست ؛ جا براي کار و بيان و تبيين فراواني دارد . من تصديق مي کنم مطالبي را که بعضي از خانم ها بيان کردند و گفتند ما در تقابل با تبليغات معارض - از جمله تبليغات فمينيستي - آنچنان که بايد ، کار درستي ، کار قوي اي ، کار پر حجمي و با کيفيت هاي بالا نکرده ايم . من از همين جا به دستگاه هاي تحقيقاتي، به پژوهشگاه ها، به دانشگاه ها ، به حوزه هاي علميه و به صاحب نظران توصيه مي کنم و از آن ها مطالبه مي کنم که در اين زمينه کار کنند . مسأله ، مسأله ي مهمي است . ما اگر در مسأله ي زن در کشور خودمان خوب کار کنيم ، اين خدمت به جامعه ي زنان در همه ي دنياست ؛ خدمت حقيقي است به مجموعه ي زنان در همه ي عالم حالا ممکن است بعضي ارزش اين خدمت را امروز بفهمند ، ممکن است بعضي سال ها بعد بفهمند ؛ لکن اگر خوب کار کرديم . ، اين خدمت به آن هاست .
نفس وجود مجمو عه ي بانوان نخبه در رشته هاي مختلف نشان دهنده ي موفقيت نگاه نظام اسلامي و نگاه اسلام به زن است . ما اين همه زن نخبه در دوره ي حاکميت طاغوت نداشتيم ... امروز عدد مطلق و نسبي محققين زن ، اساتيد زن ، دانشمندان زن در رشته هاي مختلف ، متفکرين و نويسندگان زن که در رشته هاي گوناگون فکر مي کنند ، صاحب نظرند و قلم مي زنند ، ادباي زن ، شعراي زن ، هنرمندان زن ، قصه نويس ها ، شاعرها ، نقاش ها ، به مراتب بيشتر از دوره ي طاغوت است ؛ يعني آن دوره اي که به نام طرفداري از زن ، حجاب و عفاف و وجود فاصله ي بين زن و مرد را به کلي از بين برده بودند و روز به روز هم اين بي بند و باري را ترويج مي کردند، حتي در مواردي از کشورهاي اروپايي هم بدتر و تندتر عمل مي کردند . امروز ما در نظام جمهوري اسلامي و زير پوشش حجاب ، زير چادر ، زير مقنعه ، اين تعداد عظيم نخبه ي فکري ، علمي ، عملي ، فعال سياسي ، صاحب نظران فرهنگي و هنري داريم ...
ما در کشورمان شاهد هستيم که بعضي از فعالان زن ، و بعضي از مردها تلاش مي کنند . براي هماهنگ شدن با کنوانسيون هاي جهاني مرتبط با زن ، و با احکام اسلامي ور بروند و بازي کنند و کم و زياد کنند ؛ اين غلط است ...
آنچه که بايد در زمينه ي مسايل فقهي انجام بگيرد ، کار فقهي به وسيله ي فقيه ماهر و مسلط به مباني فقهي است ؛ آن هم با نگاه به متد فقه ، به شيوه ي استفاده ي فقاهتي ، نه اين که کسي بر طبق ميل خودش ، براي انطباق با آن ها ، براي اين که خودش را هماهنگ کند با فلان معاهده ي جهاني ، فلان کنوانسيون جهاني - که فراهم آورندگانش با مردمي که در اين سرزمين با مباني اسلامي زندگي مي کنند و اعتقاد به مباني اسلامي دارند ، اصلاً از لحاظ مباني فکري و متفاوت اند - بيايد از گوشه ي احکام اسلامي بسايد و ببرد ؛ اين کاملا غلط است ؛ اصلا قابل دفاع نيست .
خواهران عزيز ، کساني که در زمينه ي مسايل زنان فعال اند و فکر مي کنند و کمبودهاي را ملاحظه مي کنند ، راه علاج را اين نبينند که ما در احکام فقهي اسلامي تصرف کنيم ؛ نه ، احکام فقهي اسلامي آن جايي که با تحقيق استنباط شده و منطبق با مباني اسلامي است، کاملا درست و مطابق با مصلحت است . نبايد ما به خاطر اين که در فلان مجمع جهاني ، در فلان اجلاس بين المللي ، فلان چيز تصميم گيري شده و فلان کنوانسيون مثلاً جهاني به وجود آمده ، ما بياييم با نگاه تنگ نظرانه و آميخته ي با رعب و مرعوبيت ، در تفکرات خودمان و فقه خودمان تصرف کنيم ؛ اين به نظر من درست نيست .
در مسأله ي زن آنچه که در درجه ي اول اهميت قرار دارد ، مسأله ي « خانواده » است ؛ نقش زن به عنوان عضوي از خانواده - به نظر من - از همه ي نقش هايي که زن مي تواند ايفا کند ، اين اهميتش بيشتر است ...
اسلام وقتي که مي گويد : « و المؤمنون و المؤمنات بعضهم أولياء بعض يأمرونبالمعروف و ينهون عن المنکر » . يعني مؤمنين و مؤمنات در حفظ مجموعه ي نظام اجتماعي و امر به معروف و نهي از منکر و همه سهيم و شريک اند ؛ زن را استثنا نکرده است . ما هم نمي توانيم را استثنا کنيم . مسؤوليت اداره ي جامعه ي اسلامي و پيشرفت جامعه ي اسلامي بر دوش همه است ؛ بر دوش زن ، بر دوش مرد ؛ هر کدام به نحوي بر حسب توانايي هاي خودشان. بحث سر اين نيست که زن آيا مي تواند مسؤوليتي در بيرون از منزل داشته باشد ، يا نه - البته که مي تواند ، شکي در اين نيست ؛ نگاه اسلامي مطلقا اين را نفي نمي کند - بحث در اين است که آيا زن حق دارد به خاطر همه ي چيزهاي مطلوب و جالب و شيريني که در بيرون از محيط خانواده براي او ممکن است تصور شود ، نقش خود را در خانواده از بين ببرد ؟ نقش مادري را ، نقش همسري را ، حق دارد يا نه ؟ ! ما روي اين نقش تکيه مي کنيم . من مي گويم : مهم ترين نقشي که يک زن در هر سطحي از علم و سواد و معلومات و تحقيق و معنويت مي تواند ايفا کند ، آن نقشي است که به عنوان يک مادر و به عنوان يک همسر مي تواند ايفا کند؛ اين از همه ي کارهاي ديگر او مهم تر است ؛ اين ، آن کاري است که غير از زن ، کس ديگري نمي تواند آن را انجام دهد . گيرم اين زن مسؤوليت مهم ديگري هم داشته باشد - داشته باشد - اما اين مسؤوليت را بايد مسؤوليت اول و مسؤوليت اصلي خودش بداند . بقاي نوع بشر و رشد و بالندگي استعدادهاي دروني انسان به اين وابسته است ؛ حفظ سلامت روحي جامعه به اين وابسته است ؛ سکن و آرامش و طمأنينه در مقابل بي قراري ها و بي تابي ها و تلاطم ها و به اين وابسته است ؛ اين را نبايد فراموش کنيم .
اين هنري نيست که ارزش ، کار مردانه را تقليد کند ؛ نه ، زن يک کار زنانه دارد که ارزش آن از هر کار مردانه اي بيشتر است . امروز دست هاي به شدت مشکوک موج ضد ارزشي را در دنيا به راه انداخته اند - که در همه جا هست ، در کشور ما هم متأسفانه درگوشه و کنار ديده مي شود - اين ها مي خواهند زن را وادار کنند به اين که بشود يک مرد ! اين را کسر شأن زن مي توانند که چرا فلان کارها را مرد مي کند ، زن نکند ! اين کسر شأن است ؟ نگاه به اين مسأله ، نگاه غلطي است . اين را عيب مي گيرند که چرا شما مي گوييد : زن ، زن است ؛ مرد ، مرد است . خوب ، مگر اين طور نيست ؟! شما دلتان مي خواهد که ما بياييم بگوييم : زن ، يک مرد است ؛ آن وقت يک مرد مصنوعي ؛ کپي دوم مرد ! اين چه افتخاري است براي زن ؟ ! افتخار براي زن اين است که يک زن باشد ؛ يک زن کامل ، يک مؤنث کامل . در مقام ارزش گذاري هاي والا اگر نگاه کنيم ، اين ارزش - يک زن کامل بودن - از يک مرد کامل بودن کمتر که نيست ، در مواردي قطعاً بالاتر و بيشتر هم هست . ما چرا اين را از دست بدهيم ؟!
البته مسؤوليت هايي هست که مشترک است . همان طور که گفتيم ، مسؤوليت حضور در جامعه و فهميدن دردهاي عمومي جامعه و سعي در علاج دردهاي عمومي جامعه ، مخصوص مرد و مخصوص زن نيست ؛ زن ها هم نمي توانند شانه شان را از اين مسؤوليت خالي کنند . اگر زن ها بايد در اين زمينه کاري انجام بدهند ، البته بايد انجام بدهند - محدوديتي هم وجود ندارد - اما مسؤوليت هاي اختصاصي هم ؛ يعني آن کاري که خداي متعال به حسب طبيعت به عهده ي زن قرار داده ، مهم است .
ما بايد در مورد مسأله ي زن نگاه جامع داشته باشيم ، و اين نگاه جامع در اسلام هست . مسأله ي ارزش گذاري به اصالت زن - زن بودن - براي زن يک ارزش والاست ؛ يک اصل است . به هيچ وجه تشبه به مردان براي زن ارزش به حساب نمي آيد ؛ همچنان که براي مردها تشبه به زنان ارزش به حساب نمي آيد . هر کدام نقشي دارند ، هرکدام جايي دارند ، جايگاهي دارند و طبيعتي دارند و مقصودي از وضعيت خاص آن ها در آفر ينش حکيمانه ي الهي مورد نظر بوده که اين مقصود بايد برآورده شود ؛ اين مسأله مهم است . (1)
پي نوشت:
1- فرمايشات مقام معظم رهبري مدظله العالي ، در ديدار هزاران نفر از زنان نخبه و فعال در عرصه هاي مختلف ، 1386/4/13 .
برگرفته از مجله ي نامه ي جامعه 37-36
/خ