تفاوتهاي فردي
يکي از مهمترين و اساسي ترين مفاهيم در شناخت جسم و روان آدميان است ؛ يعني اساس پرداختن به موضوعات روان شناسي ، بدون در نظر گرفتن مفهوم تفاوتهاي فردي ، ناقص و بي سرانجام خواهد بود . تفاوتهاي فردي يعني اين که انسانها از جهات مختلف با يکديگر متفاوت هستند و تشابهات ظاهري ، اين اصل را نفي نمي کند ، چرا که حتي در دو قلوهاي همسان نيز اين تفاوتها به وضوح آشکار است . همانطور که اثر انگشت يک انسان با بقيه انسانها فرق دارد ظرفيتها ، تواناييها ، استعدادها، خلاقيتها ، احساسات ، عواطف ، هوش و کليه خصايص افراد با يکديگر متفاوت است .
البته مقايسه ، اگر با هدف آموزش و يافتن راههاي مناسب ، براي رسيدن به زندگي بهتر و سالم تر باشد ، نه تنها آسيبي به ساختار خانواده نمي زند بلکه نيروي محرکه اي خواهد بود تا چرخهاي زندگي با نيرويي مداوم و پرشور به حرکت دربيايند. اگر مقايسه در زندگي به خطا رود و به شکلي نابجا صورت گيرد ، متاسفانه اعتماد ، اطمينان و کليه عوامل مثبتي که پيکر خانواده با تکيه بر آن باقي و پابرجا است ، از ميان خواهد رفت .
براي روشن شدن مطلب به اين نمونه توجه کنيد :
مثلاً ما فرزندمان را با دوست همکلاسي اش که از نظر درسي قويتر از فرزند ما است ، دائما مقايسه کنيم و به او چنين بگوييم : او را ببين چه نمره هاي خوبي دارد يا اينکه بگوييم او بچه بهتري است و ... باعث مي شود که ما ناخواسته ، اولاً اعتماد به نفس را در فرزندمان نابود کنيم و در ثاني ، با مقايسه هاي نابجا ، او را وادار به مقابله به مثل نماييم . البته شايد در ابتدا فرزندمان سکوت کند ولي پس از مدتي به زبان خواهد آمد و يا حداقل او نيز مي آموزد که ديگران را با والدين خود مقايسه کند .
اين مسئله در بين زنان و مردان نيز به وفور اتفاق مي افتد . مشکل عمده خانواده هاي ما اين است که فکر مي کنند با مقايسه افراد با هم و اين که موفقيت هاي ديگران را بر سر هم بکوبند ، روش خوبي را براي برانگيختن يکديگر اتخاذ کرده اند و ديگري را به تلاش بيشتر وادار مي کنند .
بعضي زنان معمولاً ، زندگي دوستان و نزديکان خود را به رخ شوهرانشان خود مي کشند و به تصور خود با اين کار همسران خود را وادار به کار و تلاش بيشتر مي کنند که البته اين تفکر کاملاً غلط است و بايد يادآور شويم که اين نوع عملکرد حاصلي جز دور ماندن زن و مرد از هم ندارد ، چرا که براي ساختن بناي زندگي ، زن و مرد بايد دست در دست هم بگذارند و به پويايي زندگي مشترکشان کمک کنند . البته در اغلب موارد اين روند يک طرفه باقي نمي ماند و مردان نيز با به رخ کشيدن جهيزيه ، سليقه ، دست پخت ، خانه داري و... همسر خود را با زنان ديگرمقايسه و اين اشتباه را تکرار مي کنند ؛ چنين روندي سبب مي شود ، پس از گذشت مدت زماني نه چندان طولاني ، بي محبتي ، سردي ، بي اعتمادي و غريبگي در خانه حاکم شود .
اگر همه ما بدانيم که خداوند افراد را کاملاً متفاوت با يکديگر آفريده و استعدادهاي افراد با هم فرق دارند ، ديگر هر گونه مقايسه اي بي معنا خواهد بود و غالباً علت مقايسه هاي نابجا ، نداشتن شناخت کافي از خود و ديگران ، و عدم پذيرش طرف مقابل است .
پس بهتر است به جاي اين که خود ، همسر و فرزندمان را با کسي مقايسه کنيم ، از نکات مثبت زندگي افراد ، روش درست حل و فصل مسائل آنها و راه رسيدن آنها به موفقيت و کاميابي درس بگيريم .
منبع: نشريه فرهنگي، اجتماعي، آموزشي پژواک ايران/س