مرحله جواني، مقطعي حساس و سرنوشت ساز براي آدمي است، زيرا جوان به تازگي استقلال يافته و از طرفي ميان سالي و کهن سالي را پيش روي خود دارد. اين جوان، ناگزير از برنامه ريزي براي آينده خويش است. گزينه هايي چون: انتخاب شغل، انتخاب همسر، انتخاب رشته تحصيلي، سرمايهگزاري اقتصادي براي تشکيل زندگي و احساس امنيت اقتصادي و شغلي در نگاه جوان بسيار مهم است. اگر جامعه به سه نياز جوان يعني شغل، ازدواج و پيشرفت، پاسخ مثبت بدهد و خانواده هم نقش مؤثر خود را در اين جهت ايفا کند، کمک بزرگي به رفع نگراني و ايجاد اميدواري او کرده است.
آينده نگري تا جايي که به مرز ترس از آينده نرسد، مطلوب است، ولي بايد به اين نکته آگاه بود که همه نگرانيهاي جوان از آينده، منطقي و معقول نيست که عواملي در اين جهت دخيل است:
1 - توجه بي حد به آيندهاي مجهول و ترس از حوادث آن، موجب نگراني عده زيادي از جوانان شده است. حوادثي که وقوعشان در آينده صد در صد حتمي و قطعي است، بايد آدمي را نگران سازد، ولي اين گونه حوادث، بسيار اندک و نادرند. در يک بررسي از علل نگرانيها گفته شده است: "چهل درصد، مصيبت هايي است که هرگز پيش نخواهد آمد، سي درصد مربوط به غمهاي گذشته و آينده است که غمگساري همه جهانيان تغييري در آنها نخواهد داد. دوازده درصد هراس بي اساس براي از دست دادن سلامتي است. ده درصد موضوعهاي جزئي و بي اهميت است و هشت درصد ممکن است واقعاً مايه تشويش و اضطراب باشد".(1) 2 - عامل ديگر نگراني جوانان نسبت به آينده، بلند پروازي و انتظار نابجاي آنان و عدم تطابق امکانات با اهداف مورد نظر است. متأسفانه بعضي از جوانان با بي صبري ميخواهند ره صد ساله را يک شبه بپيمايند و از اين که از ديگران عقب ماندهاند. نگرانند، در حالي که رسيدن به موفقيت بدون عبور از سختيها و بحرانها امکانپذير نيست. 3 - عامل سوم نگراني، فاصله گرفتن از مذهب و آموزههاي ديني است.گرايش به معنويات و ياد خدا و ارتباط دروني با او، اميد به آينده را در انسان تقويت ميکند و عنصر توکل به خدا را در انسان افزايش ميدهد اما کسي که از اين نيروي الهي محروم باشد، همه چيز را تيره و تار ميبيند و از آينده خود هراس دارد، حتي با داشتن امکانات احساس آرامش نميکند. پي نوشتها:
1 - مجتبي موسوي لاري، رسالت اخلاق در تکامل انسان، ص 161 - 160.