جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
جايگاه علمي و مذهبي كليني در ميان اماميه
-(3 Body) 
جايگاه علمي و مذهبي كليني در ميان اماميه
Visitor 699
Category: دنياي فن آوري
شيخ كليني هم در عصر خود ، چه در موطنش ري و چه در بغداد و نيز در دوره هاي بعد به واسطه تأليف كتاب الكافي از جايگاه بلند مرتبه اي در ميان علماي شيعه برخوردار بوده است. نجاشي، دانشمند بلند مرتبه رجالي شيعه وي را به عنوان شيخ و چهره برجسته اماميه شهر ري در زمان خودش ( شيخ أصحابنا في وقته بالري و وجههم) توصيف كرده است. نجاشي همچنين درباره او مي نويسد كه كليني موثق ترين و با دقت ترين محدثان از لحاظ ضبط حديث بوده است ( وكان أوثق الناس في الحديث وأثبتهم ) . اين داوري نجاشي طبعا مي بايست به دليل تحليل درون متني كتاب الكافي و ديگر كتابهاي كليني ارائه شده باشد . شيخ طوسي نيز ضمن تاكيد بر جلالت قدر و توثيق او ، كليني را دانشمند و آشنا به اخبار دانسته است ( ثقة عارف بالاخبار / جليل القدر عالم بالاخبار ). دانشمندان و محدثان ديگر اماميه هم با تعابيري نزديك به همين مضامين ، همچون "الشيخ الصدوق "، يا "الشيخ المتفق علي ثقته وامانته" ، دانش كليني در علم حديث ، موثوقيت و جايگاه او را در ميان علماي اماميه ستوده اند : علي ابن طاووس كه بي ترديد گرايش حديث گرا دارد، بالاترين ستايشها را از كليني ارائه داده است[1] . محقق علي كركي، شيخ الاسلام نامدار شاه طهماسب صفوي ، كليني را "جامع أحاديث أهل البيت" مي نامد[2] . شهيد ثاني هم او را "شيخ الطائفة " و " رئيس المذهب "خوانده است [3] . شيخ حسين بن عبدالصمد او را عارفترين محدثان به حديث و نقادترين در دانش حديث مي داند[4] . فرزندش شيخ بهاء الدين محمد العاملي ، معروف به شيخ بهايي هم وي را " ثقة الاسلام " خوانده است [5] . محمد تقي مجلسي ، پدر علامه مجلسي چنان به مقام كليني و بي مانندي وي معتقد است كه مي نويسد وي مؤيد از سوي خداوند بوده است [6]. علامه محمد باقر مجلسي نيز كليني را مقبول همگان و ستايش شده از ناحيه خاص و عام خوانده است [7]. ميرزا عبد الله أفندي در رياض العلماء مي گويد كه كليني در ميان خاصه ( يعني شيعيان ) و عامه ( يعني سنيان ) نظيري نداشته است [8]. در اين ميان طبيعي است كه اخباريان از وي ستايش بسيار كنند[9] ، و كما اينكه مي دانيم ، او را " رئيس المحدثين" خوانده اند[10] . ملاصدرا ، فيلسوف نامدار عصر صفوي هم از او ستايش بسيار كرده است [11]. در دوره هاي متأخر نيز همچنان ستايش از كليني و كتابش الكافي به صورت قوي تري تداوم داشته است[12] . در برخي از منابع امامي ، وي با عنوان مروج مذهب شيعه امامي در عصر غيبت امام غايب معرفي شده است[13] . او را به " الحافظ " نيز ستوده اند [14] . جايگاه بلند وي در ميان اماميه مورد تأكيد منابع سني هم قرار گرفته است . اين منابع گاه براي او تعبير فقيه هم به كار برده اند [15] .

مجدد دين

با توجه به سنت تعيين و تشخيص " مجددين دين" كه برخاسته از يك اعتقاد سني مبتني بر يك حديث نبوي است[16] ، شماري از علما و فقيهان كه در فاصله زماني گذار از قرني به قرني ديگر بوده اند و جزء بزرگترين و عموما پر تأثير ترين دانشمندان ديني قرار مي گرفته اند ، به عنوان مجددان دين و مصاديق آن حديث نبوي معرفي شده اند . در فهرستي كه نويسنده ي سني ، ابن اثير ( درگذشته 606 ق ) مولف جامع الاصول ارائه داده [17] ، وي در ميان مجددان شيعي ، كليني را به عنوان مجدد دين در سال 300 قمري معرفي كرده ؛ اين در حالي است كه براي سال هاي 100 و 200 ق به ترتيب امامان باقر ( درگذشته 114 ق ) و علي بن موسي الرضا ( درگذشته 203 ق ) و براي سال 400 ، شريف مرتضي ( درگذشته 436 ق ) ، دانشمند و متكلم بلند مرتبه امامي را پيشنهاد كرده است [18]. احتمالا منبع ابن اثير در اين مورد کتابي از يکي از علماي اماميه بوده است.

لقب ثقة الاسلام

براي کليني القاب ستايش آميزي توسط عالمان امامي بکار رفته است [19]؛ اما مهمترين اين القاب , لقب ثقة الاسلام است . ثقة [20] الاسلام , عنواني است که ظاهرا تنها در مورد دانشيان ديني اماميه بکار مي رود و ظاهرا براي اولين بار توسط شيخ بهايي [21] براي شيخ کليني[22] و براي نشان دادن موقعيت برجسته او نزد اماميه و به دليل جايگاه وي در فقه و حديث امامي , بکار رفته است .[23] اين لقب نشان از مرتبه بلند ديني وي نزد علما و فقيهان امامي داشته و تا امروزه نيز شهرت خود را براي کليني حفظ کرده است [24] . البته اين عنوان توسط برخي نويسندگان براي عالمان ديگري نيز مانند شيخ طوسي يا حتي طَبرسي به کار رفته که شهرت آن ابدا به پايه کليني نرسيد[25] . لقب ثقة الاسلام يادآور لقب شيخ الاسلام نزد سنيان است كه در دوره پيش از صفوي معمولا براي علماي شيعه بكار نمي رفت و در سده هاي نخستين اسلامي في المثل در خراسان براي عالماني سني به کار برده مي شد که از موقعيت اجتماعي و ديني مهمي برخوردار بودند؛ گرچه بعدها عنوان شيخ الاسلام در عصرعثماني براي بالاترين منصب رسمي ديني به کار گرفته شد.
در مورد ابن بابويه صدوق ، نويسنده ديگري از كتب اربعه معمولا تعبير "رئيس المحدثين" بكار رفته است و براي شيخ طوسي ، نويسنده دو كتاب از كتب اربعه و به دليل سهم و جايگاهش در استوار كردن مباني فقه شيعي , تعبير "شيخ الطائفه" نزد شيعيان امامي بكار مي رود .

پي نوشت :

[1] مانند : " الشيخ المتفق على ثقته وأمامته محمد بن يعقوب الكليني ". و يا " محمد بن يعقوب أبلغ فيما يرويه، وأصدق في الدراية " ، نك : ابن طاووس ، كشف المحجه، ص 158؛ همو ، فرج المهموم، ص 9.
[2] نك : مجلسي ، بحار ، 108 / 47 ، 62 ، 75 – 76 ، 96 ، 110 / 18 .
[3] مجلسي ، 108 / 141 ، 109 / 7 ، 91 ، 104 ، 159 .
[4] نيز نك : نوري ، مستدرك الوسائل ، 3 / 532.
[5]مجلسي ، 109 / 147 .
[6] نك : مجلسي ، روضة المتقين ، 14 / 260 ؛ نيز نك : مجلسي ، 110 / 70 ، 82 .
[7] نك : مجلسي ، مرآة العقول: 1 / 3، نيز نك : بحار، 110 / 152
[8] براي ستايشهاي ديگر علماي شيعه ، نك : مجلسي ، 110 / 34 ، 40 ، 90 ، 100 ، 133 .
[9] نك : حر عاملي ، وسائل الشيعة ، 20 / 36 ؛ نيز نك : خوانساري ، روضات الجنات: ص 553 از كتاب " منية المرتاد في ذكر نفاة الاجتهاد " .
[10] نك : مجلسي ، 109 / 159 ، 110 /36 ؛ نيز مقايسه کنيد با : قاضي نورالله شوشتري ، مجالس المؤمنين: 1 / 452 .
[11] نك : صدر الدين شيرازي ، شرح اصول الكافي، تحقيق محمد خواجوي ، 1 / 215
[12] نك : اسدالله شوشتري ، مقابس الانوار ، ص 6 ؛ خوانساري ، روضات الجنات، ص 552 ؛ نوري ، مستدرك الوسائل ، 3 / 532 ؛ قمي ، الكنى والالقاب ، 3 /98؛ محمد طه نجف ، اتقان المقال في أحوال الرجال ، نجف ، 1340 ق ، ص 134.
[13] نك : ابن طاووس ، كشف المحجة ، ص 185 ؛ شيخ بهايي ، الوجيزة ، ص 1 ؛ مجلسي ، مرآة العقول ، 1 /3 ؛ بحرالعلوم ، الفوائد الرجالية ، 3 / 325 ؛ عبدالنبي الكاظمي ، تكملة الرجال ، 2 / 486 ؛ كنتوري ، كشف الحجب والاستار ، ص 418 ؛ خوانساري ، روضات الجنات ، 6 / 112 .
[14]مجلسي ، 108 / 33 ، 67 .
[15] نك : ابن اثير ، الكامل ، 8 / 364 ؛ ابن ماكولا ، الاكمال ، 4 / 575 ؛ صفدي ، الوافي بالوفيات ، 5 / 226 ؛ ابن حجر عسقلاني ، لسان الميزان ، 5 / 433؛ فيروزآبادي ، القاموس المحيط ، ماده كلان ، 4 / 263 ؛ زبيدي ، تاج العروس ، ماده كلان ، 9 / 322 ؛ در مورد منابع متأخر ، نك : زركلي ، الاعلام ، 8 / 17
[16] حديث نبوي به روايت ابوهريره از اين قرار است كه : "ان الله تعالي يبعث لهذه الامه علي رأس كل مائة سنة من يجدد لها دينها "، نك : ابوداود سجستاني ، السنن ، 4 / 480 ؛ حاكم نيشابوري ، المستدرك ، 4 / 22 ؛ سيوطي ، الخصائص الكبري ، 3 / 23 ؛ نيز نك : عبدالمتعال الصعيدي ، المجددون في الاسلام ، ص 8 – 9 ؛ نيز نك : علي الحسيني الميبدي ، شرح حديث رأس مئة ، به كوشش صادق الحسيني ، كرمانشاه ( ايران ) ، 1425 ق .
[17] نك : ابن اثير ، جامع الاصول ، 12 / 220
[18] نيز نک : شيخ بهائي , الوجيزه , ص 184 ؛ ابوعلي الحائري , منتهي المقال , ص 298 ؛ وحيد بهبهاني , التعليقه , ص 329 ؛ بحراني , لولوه البحرين , ص 237 , خوانساري , روضات الجنات , ص 524 .
[19] براي القاب ستايش آميز كليني كه نويسندگان شيعي براي تجليل از او بكار برده اند ، نك : مجلسي ، 108 / 75 ؛ بحراني ، كشكول ، 2 / 201 ؛ بحرالعلوم ، الفوائد ، 3 / 325 ؛ كنتوري ، كشف الحجب ، ص 418 ؛ خوانساري ، روضات الجنات ، 6 / 116 ؛ نوري ، مستدرك ، 3 / 527 ؛ قمي ، الفوائد الرضوية ، ص 657 ؛ همو ، سفينة البحار ، 2 / 494 ؛ صدر ، تأسيس الشيعة ، ص 288 ؛ امين ، اعيان الشيعة ، 47 / 153 .
[20] لفظ ثقه در دانشهاي حديث و رجال بر راوي و محدثي به کار مي رود که در نقل و روايت حديث و دقت در نقل آن راستگو و معتبر قلمداد مي شود ؛ نک : شهيد ثاني , الرعايه في علم الدرايه , به کوشش عبدالحسين محمد علي بقال , قم , 1408 ق , ص 203-204 .
[21] نک : شيخ بهايي , مشرق الشمسين و اکسير السعادتين , با تعليقات محمد اسماعيل خواجويي , به کوشش مهدي رجايي , مشهد , 1372 ش , ص 98 , 102 ؛ همو , الوجيزه في الدرايه , به کوشش ماجد غرباوي , مجله تراثنا , سال 8 , ش 3و4 , رجب – ذيحجه 1413 ق , ص 436 .
[22] همچنين بعدا وسيله اين منابع براي کليني به کار رفته است: حر عاملي , تفصيل وسائل الشيعه الي تحصيل مسائل الشريعه , قم , 1409 -1412 ق , 30 / 153 ؛ مجلسي , بحار الانوار , بيروت , 1403 ق , 31/33 , 55/ 363 ؛ فاضل هندي , کشف اللثام , چاپ سنگي تهران , 1271-1274 , افست قم , 1405 ق , 1/195 ؛ بحرالعلوم ، الفوائد ، 3/ 325 ؛ نراقي , عوائد الايام , قم , 1408 ق ص 98 , 111 , 220 ؛ براي موارد استعمال به صورت مطلق براي نام بردن از کليني , نک : بحراني , الحدائق الناظره في احکام العتره الطاهره , قم , 1363 – 1367 ش , 21/134 , 205 , 22/639 ؛ نوري , خاتمه مستدرک الوسائل , قم , 1415 – 1420 ق , 3/479 , 483 .
[23] براي تفسيري از به کار رفتن اين عنوان براي کليني , نک : عباس قمي , فوائد الرضويه : زندگي علماي مذهب شيعه , تهران , 1327 ش , 2/658 .
[24] نک : مدرس تبريزي , ريحانه الادب , تهران , 1369 ش , 5/ 79 .
[25] نک : مجلسي , بحار الانوار , 105/48 ؛ مازندراني , شرح اصول الکافي , با تعليقات ابوالحسن شعراني , به کوشش علي عاشور , بيروت , 1421/2000 , 9/359 ؛ براي موارد بکار گيري نسبتا معاصر آن در مورد برخي از عالمان ديگر , نک : عباس قمي , الکني والالقاب , صيدا , 1357- 1358 ق , افست قم , 2/ 404 , 3/198 . نمونه ثقه الاسلام تبريزي ( مقتول به سال 1330 ق ) , روحاني دوره مشروطه را بايد در اين ميان نام برد. در دوره هاي اخير اين عنوان جايگاه خود را از دست داده و تنها براي طلاب جوان علوم ديني و يا روحانيوني که از سطح علمي مهمي در علوم ديني برخوردار نيستند , به کار مي رود ؛ نک : جلال متيني , " بحثي درباره سابقه تاريخي القاب و عناوين علما در مذهب شيعه " , ايران نامه , سال 1 , ش 4 , تابستان 1362 ش , ص 580- 601 . براي اين اطلاعات نيز نک: مدخل ثقة الاسلام نوشته دوست مرحوممان آقاي مولوي عربشاهي در دانشنامه جهان اسلام.

منبع:http://ansari.kateban.com
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image