در فرهنگ، لباس ورزشي به پوشاک مخصوصي که براي انجام يک نوع ورزش خاص به کار ميبرند، گفته ميشود اما امروزه کاربري لباسهاي ورزشي از اين تعريف فراتر رفته است. در خيابانها، رستورانها، سينماها و ساير اماکن فرهنگي و تفريحي به جز ورزشي شاهد جواناني هستيم که با لباسهاي ورزشي متنوع تردد ميکنند. تنوع لباسهاي ورزشي بيشتر از طراحيهاي مختلف است و نه رنگهاي گسترده. در حوزه لباسهاي ورزشي کمپانيهاي بزرگ و مطرحي فعاليت دارند که با طراحي، دوخت و عرضه لباسهاي متنوع ورزشي بازار اين حوزه را داغ نگه ميدارند و تنگاتنگ با هم رقابت ميکنند. حضور مارکهاي ورزشي در بازار خريد ايران بسيار چشمگيرتر و گستردهتر از مارکهاي لباسهاي رسمي است. در بيشتر مراکز خريد شرکتهاي مشهور لباس ورزشي داراي نمايندگي معتبري هستند که جديدترين محصولات اين شرکتها را عرضه ميکند. اين فروشگاهها شايد نمايندگيهاي رسمي بر اساس اصول و قواعد يک نمايندگي رسمي نباشند ولي اين نکته را ثابت ميکنند که پوشاک ورزشي مارکدار به طور گسترده و با ساماندهي شرکتهاي دستاندرکار وارد ايران ميشود. اين فروشگاهها در اغلب اوقات مشتريهاي خاص خودشان را دارند، جوانهايي که براي تکميل ست ورزشي خود کالاها را بالا و پايين ميکنند.
مشتريهايي که در ساعات خريد هم لباسهاي ورزشي پوشيدهاند: گرمکن، کفش ورزشي و.... با نگاهي به فروش محصولات ورزشي ميتوان پيشبيني کرد که بيش از نيمي از جامعه جوانان ايران ورزشکار هستند و به همين دليل لباسهاي ورزشي حرفهاي ميپوشند اما تمامي مشتريان جدي اين مغازهها که کالاهاي نوبر آنها را دنبال ميکنند، ورزشکار نيستند. ورزش تنها دليل آمدن به سراغ لباسهاي ورزشي و اسپورت نيست. بيشتر ورزشيپوشها راحتي را اولين دليل استفاده روزمره و هميشگي از لباسهاي ورزشي ميدانند. به اعتقاد آنان لباسهاي اسپورت آزادي، راحتي و نرمي قابل تحسيني دارد که در لباسهاي رسمي و حتي نيمهرسمي چون شلوار جين نيست. يک پسر نوجوان در حالي که مشغول خريدن يک گرمکن جديد براي زمستان است، ميگويد:«شلوار جين و پارچهاي معذبم ميکند ولي در لباس ورزشي راحتم. هر جور بخواهم رفتار ميکنم.
ميدوم، ميپرم و تازه اسپورتپوشها از نظر من خوشتيپترند.». او معتقد است حتي وقتي بزرگ شد، شايد مجبور باشد لباس رسمي بپوشد ولي گرمکن ورزشي را ترک نميکند. همکلاسي او که در اين خريد همراهياش ميکند در تاييد حرفهاي دوستش ميگويد: «کاش ميشد مدرسه هم با لباس ورزشي برويم، راحتتر بوديم». مشتري يکي از اين فروشگاهها ديگر نوجوان و مدرسهاي نيست، جوان، دانشجو و کارمند پاره وقت يک شرکت مهندسي است. او ميگويد: «راحتي لباس ورزشي با هيچ چيزي قابل مقايسه نيست حتي پيژامه. نميتوانم در محل کار و دانشگاه لباس ورزشي بپوشم ولي اگر روزي مد شد که با گرمکن سرکار برويم، من طرفدار اين مدم». اميرحسين فرصت ورزش ندارند ولي در برنامههاي تفريحياش با خانواده و دوستان لباس ورزشي ميپوشد تا راحت و آسوده باشد. راحتي و آسودگي که مشتريان لباسهاي ورزشي به عنوان ويژگيهاي اين نوع پوشاک نام ميبرند، بيشتر به دليل نوع پارچه و جنس لباسهاي ورزشي است. طراحان لباسهاي ورزشي سعي ميکنند از پارچههايي استفاده کنند که سبک باشد و در هنگام ورزش کردن وزن اضافي براي ورزشکار ايجاد نکند. از طرف ديگر دست طراحان در طراحي لباسهاي ورزشي چندان باز نيست، آنها مجاز نيستند مدلهاي پيچيده در لباسهاي ورزشي استفاده کنند چون لباس ورزشي استاندارد نبايد يک تکه پارچه اضافي و دستوپاگير داشته باشد. مجموعه اين اصول و استانداردها در طراحي و توليد لباسهاي ورزشي است که اين نوع پوشاک را تبديل به لباسي راحت و محبوب جوانها ميکند. نکته ديگر در رونق لباسهاي ورزشي محدود نبودن آنها به يک فصل خاص است. يکي از جوانان اهل ورزش که برنامه هر روز عصر او رفتن به باشگاه است، ميگويد:« يک ست گرمکن را حداقل سه فصل بهار، تابستان و پاييز ميتوانم بپوشم. در بهار و تابستان با تيشرت ميپوشم و در پاييز از کاپشن ست استفاده ميکنم». ضد آب و باد بودن هم از محاسن لباسهاي ورزشي حرفهاي است که امکان استفاده از اين نوع پوشاک را در بيشتر ماههاي سال فراهم ميکند.
تيپي جذاب
يکي از فروشندگان لباسهاي ورزشي با يک گرمکن و کفش ورزشي ايستاده و مشتريانش را راهنمايي ميکند. اين فروشنده استفاده از لباس ورزشي در محل کارش را به خاطر تبليغ نميداند، ميگويد: «من عاشق تيپ اسپورتم. 100 سالم هم که شد لباسهاي اسپورت ميپوشم. تيپ اسپورت اگر بلد باشي که چي بپوشي و چه جوري ست کني، خيلي جذابتر از تيپهاي رسمي است. در خيابان بيشتر آدمها با شلوار جين و پارچهاي رفت و آمد ميکنند ولي اگر يک گرم کن خاص با کفش ستش بپوشي، خيلي بيشتر به چشم ميآيد». فرود دادفرنيا، بازيگر تيم جوانان يکي از باشگاههاي فوتبال کشور است. او لباس ورزشي و تيپ اسپورت را هويت خود ميداند: «ورزش حرفه من است. با پوشيدن لباس ورزشي حرفه و هويت خودم را نشان ميدهم. کلا هم از تيپ اسپورت و کساني که با لباس ورزشي رفت و آمد ميکنند خوشم ميآيد». واقعيت اين است که لباس ورزشي (بهطور عاميانه گرم کن ناميده ميشود)، در ميان جوانان تبديل به نوعي تيپ و پوشش شده است. تيپ شدن لباس ورزشي در ميان دختران هم رواج پيدا کرده است. بيترديد به دليل نوع پوشش دختران در ايران، دختران نميتوانند به ميزان و گستردگي پسران در خيابانها و اماکن عمومي از لباس ورزشي استفاده کنند.
استفاده از لباس ورزشي در ميان دختران محدود به شلوارها و کفشهاي ورزشي است که زير مانتو ميشوند. دختري در حال وارسي کفشهاي اسپورت است، ميگويد: «من از کفشهاي پاشنه دار خوشم نميآيد، لباسهاي اسپورت را خيلي بيشتر دوست دارم چون خودم هستم با روحيات خودم. لباسها اسپورت آدم را مقيد به رفتار خشک و جدي نميکند». از نظر او با لباسهاي ورزشي ميتوان يک تيپ متفاوت داشت. او ميگويد:«وقتي يک مدل يا يک رنگ کيف، کفش و مانتو مد ميشوند، همه دخترها ميپوشند و همه شکل هم ميشوند ولي هر کسي سراغ تيپ اسپورت با شلوار و کفش ورزشي نميرود». دختر ديگري که در ميان گرمکنها ميگردد، ميگويد: «من تيپهاي متفاوت را دوست دارم. تيپ رسمي براي مهماني، براي دانشگاه هم تيپ اسپورت ميزنم. هم تيپ خوبي است و هم راحتم به خصوص وقتي ساعتهاي طولاني دانشگاه هستم، خسته نميشوم«.
سارا فروتن، مربي جوان بدنسازي يکي از باشگاههاي بانوان است. او ميگويد:«لباس ورزشي لباس کار من است ولي اگر شغل ديگري هم داشتم، در طول روز لباس ورزشي ميپوشيدم چون دستوپاگير نيست و همين طور يک تيپ خاص است. به نظر من زنان ورزشکار در تيپ چيزي کم از ستارگان سينما ندارند که لباسهاي رسمي و آنچناني ميپوشند». ليلي، دختري جوان و از شاگردان اين مربي است. او ميگويد: «من در مسير باشگاه لباس ورزشي ميپوشم ولي وقتي شلوار دو خط سفيد با مانتو مد شده بود، ميپوشيدم. اگر يک بار ديگر نوعي لباس ورزشي مد شود، حتما ميپوشم.»
لباسهاي ورزشي، دنياي مد و طراحي خود را دارند که گاهي طراحهايشان در جريان عمومي مد نفوذ ميکند و همهگيرتر ميشوند ولي پوشاک اسپورت نيازي به رونق گهگاهي ندارند و به طور عمومي محبوبيت و رونق چشمگير و طرفداران خودشان را دارند.
/خ