جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
نخستين مراحل نقاشي کودکان
-(4 Body) 
نخستين مراحل نقاشي کودکان
Visitor 769
Category: دنياي فن آوري
بزرگسالان اصولاً امکانات فکري و عاطفي کودک را در سنين قبل از مدرسه ناچيز مي‌شمارند، زيرا کودک هنوز مانند زماني‌که به مدرسه خواهد رفت، مجبور به انجام تکليفي نيست و يا به‌طور کلي در بسياري جهات او هنوز به بزرگترها وابسته است...

نگاهي به خط خطي کردن در نقاشي کودکان

1) حرکات عضلاني و اثرگذاري بر روي کاغذ

نوزاد از آغاز تولد، لحظات کوتاهي توجهش به حرکاتي که در ميدان ديد او انجام مي‌گيرد، جلب مي‌شود و اين حرکت را با چشمانش تعقيب مي‌کند.
کمي بعد او سرش را هم اندکي به طرف اشياء و يا اشخاص در حال حرکت مي‌گرداند. در سه ماهگي او مرتب به دستهايش مي‌نگرد و اشياء را لمس مي‌کند. از اين زمان است که وي تجارب اساسي و مداومي در جهت فعاليت‌هاي فکري و عاطفي خود پيدا مي‌کند. در سال 1972، بوور (Bower) در آزمايش نشان داد که برخلاف عقيده عمومي، نوزاد چند ماهه کاملاً قادر است بين تصويرهاي دو بعدي و سه بعدي اشياء تمايز قايل شود، جهت‌هاي مختلف را در فضا تعقيب کند و بنابر گفته بريمر (Berimer) به کمک ذهن و مغز خود از ميان چند شي‌ء يکي را برگزيند.
اين کشفيات علمي بر پژوهش‌هائي که راجع به کودکان انجام مي‌گرفت اثر به سزائي کرد. اگرچه روابط بزرگسالان و کودکان در بيشتر مواقع هنوز مشخص نبود و اعمال کودکان براي بزرگسالان نامفهوم مي‌نمود.
بزرگسالان اصولاً امکانات فکري و عاطفي کودک را در سنين قبل از مدرسه ناچيز مي‌شمارند، زيرا کودک هنوز مانند زماني‌که به مدرسه خواهد رفت، مجبور به انجام تکليفي نيست و يا به‌طور کلي در بسياري جهات او هنوز به بزرگترها وابسته است. ولي به مجرد اين‌که کودک به مدرسه مي‌رود، همه از او انتظاري بيش از قدرت واقعي‌اش دارند. بزرگسالان اصولاً نوزاد را به‌عنوان موجودي کاملاً بي‌دست و پا و حقير مي‌نگرند و عمداً او را در قنداق مي‌پيچانند و در گهواره‌اش قرار مي‌دهند و اطراف آن را با پرده مي‌پوشانند تا در مقابل هر عمل واکنشي نشان دهد. در صورتي که ثابت شده است که نوزاد از اولين روزهاي تولدش به اطراف خود نگاه مي‌کند.
او در چند ماهگي متوجه مي‌شود که برخي از اشياء که بر سطح چيزي کشيده و يا پرتاب شوند اثري از خود باقي مي‌گذارند.
کراتي (Cratty) گفته است اگر کودک فرصت و امکان تماس با اشيائي را بيابد که در اطراف او وجود دارند و بتواند آنها را آزمايش کند، خيلي زود متوجه مي‌شود که مداد و قلم و خودکار و گچ جزو آن دسته از اشياء قرار دارند که از خود اثري مشخص بر سطوح مختلف مانند کاغذ يا تخته بر جاي مي‌گذارند.
کشف اين موضوع يا همان ”اثر“ براي کودک داراي اهميتي بسيار اساسي است. در همين زمان است که کودک متوجه مي‌شود با حرکت دادن دهان و دستگاه تنفسي خود مي‌تواند صداهاي مختلفي از خود خارج سازد، که براي خود او و ديگران قابل شنيدن است. اين موجود کوچک با زحمت و در عين حال با هيجان زيادي مي‌آموزد که چگونه صدا را از دهان خارج کند. هدف او از اين کار شنيدن صداي خود اوست. موقعيت او در اين خصوص سبب مي‌شود که کودک عمل خود را که به خودي خود نيز لذت بخش است تکرار کند و هنگامي که متوجه مي‌شود اثر اين صدا اطرافيان او را نيز خوشحال مي‌کند. لذت او بيشتر مي‌شود، بدين طريق کودک کم‌کم صداها را کامل‌تر مي‌کند و از اولين صداهاي جيغ جيغي و گلوئي ناصاف به‌سوي صداهاي مشخص‌تر و غير از صداهاي قبلي کشيده مي‌شود.
در اين سن و سال، برآوردن اين صداها، شايد بهترين وسيله براي تحت تأثير قرار دادن ديگران و نيز اعلام حضور خودکودک باشد. اما اثر صوتي و اثر گرافيک از چندين جهت اساسي با هم توفير دارن. يکي از مشخصات اثر صوتي، اين است که به محض خروج از دهان محو مي‌شود، در حالي‌که برعکس آثاري با خصوصيات گرافيک پايدارترند و مدت‌ها بدون ارتباط با شخصي که آن را به‌وجود آورده مانند يک همزاد، از کودک قابل جدا شدن و نگهداري مي‌باشند.
وقتي‌ کودک اين پديده را کشف مي‌کند براي او خوشحالي فراواني به همراه مي‌آورد و همين امر، عاملي بالقوه غني براي آينده او مي‌شود. از طرف ديگر اثر صوتي نيز امتياز خاص خود را دارد ولو اينکه اين اثر بعد از توليد ناپديد مي‌شود، ولي داراي تأثير فوري است. يعني به محض توليد مؤثر واقع مي‌شود. در حالي علائم گرافيک با وجود اينکه قابل نگهداري هستند ولي اثر فوري‌شان احتمالاً کمتر است.
به گفته ناويل (Naville) والدين و بزرگسالان در مقابل خط خطي‌هائي که کودک مي‌کشد با همان هيجان و شادماني مواجه مي‌شوند که در مقابل اولين صداهاي او روبرو مي‌شوند. فعاليت گرافيک کودکان براي والدين به منزله يک بازي فردي است و مفهوم اجتماعي ندارد.
در حالي‌که اثر گرافيک بنابر دلايل بنياني علاوه بر ارزش بياني، منعکس کننده پيچ و تاب‌هاي فکري کودک نيز هست. اولين علايمي که کودک بر روي کاغذ رسم مي‌کند بيشتر بر اثر ضربه زدن مداد بر روي کاغذ به وجود مي‌آيد. گاهي اين ضربات آنچنان محکم است که باعث پاره شدن کاغذ مي‌شود. زيرا اگرچه قدرت عضلاني کودک بسيار ناچيز و محدود است ولي انرژي و قدرت هيجاني او بسيار زياد مي‌باشد.
فعاليت گرافيک کودک اصولاً عملي ارگانيک است. يعني نشانه‌اي است از حرکتي که بر روي يک سطح قابل ضبط کشيده مي‌شود. در وقاع منشأ اصلي فعاليت گرافيک به دست و بازو محدود نيست بلکه در عمل، تمام اعضاء بدن در توليد آن سهيم هستند. در نخستين مراحل يادگيري، کودک خطوطي را به جهات مختلف رسم مي‌کند. اين خطوط معمولاً تمام صفحه کاغذ را در برمي‌گيرد و يا تا جائي که بازوانش اجازه مي‌دهد نيم دايره رسم مي‌کند. البته اين امر به موقعيت کودک در حالت نشسيته و يا ايستاده و اينکه مداد را چگونه در دست گرفته است نيز بستگي دارد.
بنا به تحقيق برتين (Brittain) کودک مدتي (معمولاً 6 ماه پس از شروع خط نگاري) رابطه‌اي بين حرکات دست خود و آثار و علائمي که پديد مي‌آورد کشف مي‌کند.
به‌گفته والون (Wallon) او متوجه مي‌شود که اثر خط بر روي کاغذ به‌دليل حرکت دست و به کمک مداد به‌وجود مي‌آيد. به‌عبارت ديگر او به مفهوم علل و معلول پي مي‌برد. اين موضوع براي او بسيار با اهميت است. زيرا در حالي‌که او قبلاً با لمس کردن مي‌توانست اشياء را بشناسد و از اين طريق تجربه بياندوزد، اکنون مي‌تواند از طريق چشم نيز تجربه‌هائي کسب کند. در اين مرحله کودک حرکات دستش را تغيير مي‌دهد و مي‌تواند خطوط عمودي و افقي يا مدور رسم کند. بنابراين بهتر از گذشته مي‌تواند مداد را در دستش کنترل کند و شکل ظريف‌تري رسم کند. توجهي که کودک براي کنترل خطوط به خرج مي‌دهد، حاصلي است از تجربه دقيق او بر روي نقاشي‌هاي خود و نيز در ارتباط مستقيم با تقويت عضلات او خطوط در هم و برهمي که کودک در سنين 16 تا 18 ماهگي ترسيم مي‌کند کم‌کم جايش را به دو اثر گرافيک مشخص‌تر مي‌دهد که يکي خط نوشتني و ديگري خط نگاري است، که اين دو به مرور زمان و بر اثر پيشرفت و پختگي فکري کودک، هر کدام جاي مشخص خود را پيدا مي‌کنند. اما قبل از رسيدن به اين زمان کودک تا مدت درازي هنوز دلباخته خط خطي‌هاي نامهفوم و بي‌نظم است بدون آنکه کمترين اهميتي براي ضرورت‌هاي قائل شود. ضرورت‌ها بدين معني که پل کلي (Paul Klee) از آن به‌عنوان ”دنبال خط را گرفتن و امتداد دادن“ ضحبت مي‌کند. در اين زمان کودک بي‌آنکه بخواهد تصوير واقعي اشياء را به‌دست دهد نقاشي مي‌کند و نبايد او را مجبور به کشيدن اشياء حقيقي کرد. زيرا خط خطي کردن بي‌نظم و نامفهوم، براي او به منزله نوعي اسباب بازي است که از آن لذت فراوان مي‌برد. او در سنين دو تا سه سالگي براي شکل‌هائي که مي‌کشد اسم مي‌گذارد. اين بدين معني است که او مي‌خواهد با محيط اطراف خود ارتباط مفهومي برقرار کند. بنابراين اين خط خطي کردن در امتداد حرکتي عضلاني و بصري، به‌منظور برجا گذاردن اثر يا علامتي است که داراي هيچ عامل فکري نيست. او با دقت فراوان روي هر سطحي که در دسترس باشد. مثل ديوار،ميز و يا اشياء مورد علاقه والدين اثر يا علامتي از خود به جا مي‌گذارد.
به گفته ناويل (Naville) خط خطي کردن اولين و يا تنها نوع بيان قابل رويت نيست. بلکه زودتر از آن مثلاً وقتي که کودک با آب دهانش حباب درست مي‌کند و در نتيجه محصولي براي نشان دادن به ديگران عرضه مي‌کند که در عين حال بيانگر خوشحالي و راضي بودن خود او نيز هست، خود نوعي بيان قابل رويت است. البته آثار گرافيکي هم که ما آنرا خط نگاري مي‌ناميم، از نظر شکل و معني با هم تفاوت دارند.
مفهوم اين خطوط به عوامل فردي و تکاملي هرکس بستگي دارد. اختلاف و تفاوت فردي از همان ابتدا نمايان مي‌شو و چون دوران خط نگاري، قبل از نقاشي تمثيلي است بنابراين چيزي کهاز اين دوره نمايان مي‌شود خود نماياندن کودک در مقابل حقيقت بيروني يکامر کلي است. اين خط خطي‌ها به‌صورت‌هاي مختلف يا به دقت و ظرافت و يا در قسمتي محدود از کاغذ و يا در تمام قسمت‌هاي کاغذ با خطوط مداوم و يا مقطع و با رنگ‌ها و اشکال مختلف ظاهر مي‌شوند، که همه با هم توفير دارند و نشانگر شخصيت کودک از نظر خلق و خو و قدرت او هستند.
برنسون (Brensson) به‌طور مثال تأييد مي‌کند که به هنگام بيان نخستين دوره خط نگاري، اگر کودکي تمام صفحه را با خطوط پر کند، بدين وسيله تمايلش را به تصاحب مکان بيشتري در قلب و عاطفه مادر نشان مي‌دهد.
اين گونه تعبير شايد به نظر رويائي باشد ولي به‌طور کلي در شکل کشيدن کودکان، تصوير مادر بيشتر از هر تصويري نشان داده مي‌شود. بنابراين طبيعي است که کودک تمام محبت و تمايلاتش را در رابطه با مادر توجيه کند. ولي هنگامي که کودک تمايل خود را به نشان دادن افراد و اشياء ديگري که در اطراف او هستند ابراز مي‌دارد، همان نگرشي را که نسبت به‌ مادر خود دارد، آنها نيز به‌کار مي‌گيرد.

2) مراحل تکامل خط خطي کردن

آنچه کودک به‌صورت خط خطي عرضه مي‌دارد، به دلايل تکاملي نيز با هم توفير دارند و خط خطي کردن‌هاي يک کودک يکساله از نظر گستردگي و ساختار با نقش و خط‌هائي که يک کودک 3 ساله مي‌کشد، خواه ناخواه فرق اساسي دارد.
کودکان معمولاً در يک سالگي است که مداد در دست مي‌گيرند ولي به جاي خط کشيدن بيشتر با مداد بر روي کاغذ مي‌کوبند و بنابراين، به آساني موفق نمي‌شوند اثري بر روي کاغذ بر جاي گذارند. ولي سرانجام در 18 تا 20 ماهگي به‌طور کامل موفق به خط کشيدن مي‌شوند.
بررسي‌هاي که توسط کلوگ (Kellogg) در مورد کودکان کشورهاي مختلف جهان صورت گرفته، نشان مي‌دهد که از نقش کشيدن‌هاي ساده گرفته تا نقاشي‌هاي پيچيده اين کودکان، مباني بنيادي وجود دارند که نزد تمام کودکان دنيا يکسان هستند. پيدايش اين روح نقش نگاري با عوامل رشد عضلاني و عصبي کودکان ارتباط مستقيم دارد. طبق اين بررسي تکامل نقش نگاري در نزد کودکان طي پنج مرحله اصلي صورت مي‌گيرد که به ترتيب عبارتند از: اثر يا خط نامشخص خط مشخص يا اشکال هندسي در هم، طرح يا در کنار هم قرار گرفتن چند شي‌ء اجتماع چندين شکل مختلف و تصوير نگاري. در هر حال اين پيشرفت به‌صورتي کاملاً منطقي انجام مي‌گيرد و مرحله بعدي هميشه ترکيبي است از علائم مرحله‌هاي قبلي.
کراتي و مارتن (Cratty & Martin) يادآور شده‌اند که خط‌هاي افقي قبل از خطوط عمودي ظاهر مي‌شوند، ولي به‌طور کلي در مرحله اول، کودک خطوطي در جهت‌هاي مختلف رسم مي‌کند، خواه به صورت افقي، عمودي يا دايره‌اي.
در دوسالگي خطوط دايره‌اي و يا زاويه‌دار ظاهر مي‌شوند. در اين سن کودک بعد از کشدين خط دلخواهش، به راحتي مداد را از روي کاغذ بر نمي‌دارد و بنابراين بعد از هر خط مورد دلخواه، خطوط ديگري هم در محيط بر آن رسم مي‌کند.
در سن دو سال و نيمگي قدرت عضلاني کودک بيشتر مي‌شود و هنگامي که خطي را رسم مي‌کند، با چشم نيز مراقب آن است تا آن خط از محدوده تعيين شده خارج نگردد. او به دلخواه خود چندين حرکت را تکرار مي‌کند و خط‌هاي جديدي مي‌کشد تا اينکه نخستين خط نگاري او که از چندين حلقه در هم تشکيل شده به‌دست آيد و بالاخره بعد از آن خط‌هاي فنري شکل و منحني‌هاي روي‌هم قرار گرفته، ظاهر مي‌شوند. بنا به پژوهش ژزل (Gesell) کودک در اين سن قادر است در يک قسمت کاغذ، موضوعي را نقاشي و قسمت ديگر را اختصاص به مطلب ديگري بدهد و يا با در نظر گرفتن مرکز کاغذ نقاشي متعادلي رسم کند.
در سه سالگي، خط نگاري کودک ديگر فقط براي لذت بردن از حرکت يا فشار مداد بر روي کاغذ نيس، بلکه مايل است احساسات دروني خود را که در ارتباط با تجربه‌هاي زندگي کوتاه مدتش به‌دست آورده. بيان کند. اين مرحله براي کودکاني که در محيط پرتحرک زندگي مي‌کنند، از سن دو سال و نيمگي شروع مي‌شود.
کودک در 3 سالگي خطوط عمودي را بيش از خطوط افقي رسم مي‌کند. خطوط عمودي بيانگر اظهار وجود کودک است و بنابراين توسعه آن، نشان مي‌دهد که کودک از وجود خودش آگاه شدهاست و با آن که خط خطي‌هاي او از نظر بزرگترها فاقد معني و محتوي است ولي مسلم است که در اين مرحله، تخيل کودک بر يک موضوع خاص ثابت نمي‌ماند و وقتي که او قصد خود را تشريح مي‌کند خط نگاره? او مي‌تواند معرف يک چره يک يک تلفن يا يک درخت باشد.
در اين سن کودک مي‌تواند دايره يا فضاي بسته و نيز اشکال مربع و مستطيل رسم کند. در اواخر سه سالگي کودک شروع به کشيدن اشکالي مي‌کندکه شبيه خانه يا خورشيد است و سرانجام در چهار سالگي خط نگاره‌هاي او جمع و جور مي‌شود و حتي براي بزرگسالان نيز معني پيدا مي‌کند.
بدين گونه است که سرانجام کودک مرحله خط خطي کردن را به‌طور کامل پشت سر مي‌گذارد و وارد مرحله تمثيلي مي‌شود.
منبع: ماهنامه کودک
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image