جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
برزخ نوجواني و طوفان جنسي
-(7 Body) 
برزخ نوجواني و طوفان جنسي
Visitor 894
Category: دنياي فن آوري
در ميان دورانهاي مختلف حيات انسان، دوره بلوغ و آغاز حيات جنسي از مهم‏ترين و بحراني‏ترين ايام زندگاني به شمار مي‏رود . در همين دوران است که دگرگونيهاي بسياري در تواناييهاي جسمي به وقوع مي‏پيوندد و به همراه خويش بينشها و گرايشهاي نوجوان را متحول مي‏سازد . مولوي در ضمن بياني گيرا اين دوره را اين گونه به شعر در مي‏آورد:
و آن جواني همچو باغ سبز و تر
مي‏رساند بي دريغي بار و بر
چشمه‏هاي قوت و شهوت روان
سبز مي‏گردد زمين تن بدان
خانه معمور و سقفش بس بلند
معتدل ارکان و بي تخليط و بند (1)
با نظر به اهميت اين دوران، روان شناسان در يکصد ساله اخير به تحقيقات دامنه داري دست زده‏اند و هر کدام از زاويه‏اي خاص به بازگشايي و تشريح اين دوره پرداخته‏اند .
جالب است‏بدانيم قرن بيستم در کنار تمامي القاب و اسامي خويش، مانند: عصر فضا، اتم و عصر ارتباطات به «عصر شناسايي علمي نوجوانان‏» نيز ملقب شده است . (2) و اين مطلب نشانگر پيچيدگي اين دوران خاص مي‏باشد . از اين رو، برخورد سطحي با اين مقوله جز باز خوردها و واکنشهاي منفي به بار نخواهد آورد . از همين جا مي‏توان سنگيني رسالت مبلغان و مربيان را درک نمود; چرا که آنان مي‏توانند با شناسايي اين مرحله حياتي و ظريف، نقشهاي مثبت‏تري در پرورش مخاطبان جوان و نوجوان خويش ايفا نمايند .
در اين راستا، نوشتار حاضر سعي خواهد نمود، ضمن رعايت چکيده گويي و با تاکيد بر حيات جنسي در دوران بلوغ، نکاتي را يادآوري نمايد . بديهي است کاوش بيشتر در اين عرصه و شناخت همه جانبه دوران نوجواني، نيازمند تلاش خوانندگان محترم و پيگيري مباحث ارائه شده در منابع اصلي مي‏باشد .

آستانه حيات جنسي

آستانه زماني حيات جنسي در کشورها و مناطق مختلف جهان متفاوت است و به عوامل اجتماعي، اقتصادي، جغرافيايي قومي و توارث بستگي دارد . (3) البته، بايد توجه داشت که در مورد سن بلوغ بين کارشناسان اختلاف نظر است، اما بيشتر آنان بر اين عقيده‏اند که شروع بلوغ در دختران 9 - 16 سال و در پسرها 10 - 17 سالگي است . اما آنچه مورد توافق همگي است، بلوغ زودرس دختران نسبت‏به پسران است . (4)
در هر حال، بلوغ در پسرها با ترشح هورمونهاي جنسي آغاز مي‏شود و مهم‏ترين آنها تستوسترون است که موجب تغييرات بسياري مي‏گردد که در پايين به آنها اشاره مي‏شود:
1.اين هورمون بر توزيع موي بدن تاثير گذاشته، رشد مو در ناحيه زهار، صورت، زير بغل، قفسه سينه و پشت را موجب مي‏شود .
2.در ابتدا صداي نوجوان را دورگه ساخته، سپس موجب بم شدن صدا مي‏گردد .
3.ضخامت پوست را افزايش داده، با فعال ساختن غدد چربي موجب پديدآوردن جوش غرور مي‏شود .
4.به خاطر ترشح تستوسترون ضخامت و استقامت استخوانها افزايش مي‏يابد و بدن عضلاني مي‏گردد .
5.با شروع بلوغ و ترشح هورمون ياد شده، اندازه قسمتهاي مختلف بدن، افزايش مي‏يابد .
6.نياز بدن به انرژي را تا 15% افزايش داده، رژيم غذايي را تغيير مي‏دهد . (5)
امام صادق عليه السلام نيز در همين رابطه با گفتاري گويا به ارائه نشانه‏هاي بلوغ مي‏پردازند و خطاب به مفضل مي‏فرمايند: «فاذا ادرک و کان ذکرا طلع الشعر في وجهه فکان ذلک علامة الذکر ... و عز الرجل التي يخرج به من حد الصبي و شبه النساء; (6) و آنگاه که طفل به مرز بلوغ مي‏رسد، چنانچه پسر باشد، در صورتش مو مي‏رويد و اين نشانه جنس مرد و خروج از دوران کودکي و شباهت‏به زنان است .»
در دنباله اين دوران در حدود 14 سالگي احتلام و انزالهاي شبانه رخ مي‏دهد و به مرور سرعت رشد کاهش يافته و در حدود 18 يا 19 سالگي متوقف مي‏شود . در برخي روايات اسلامي نيز با اشاره به همين دوران، پايان رشد، 18 سالگي قرار داده شده است:
«عن ابي عبدالله عليه السلام في قول الله - عزوجل - «فلما بلغ اشده واستوي‏» (7) قال: اشده ثماني عشرة سنة واستوي التحي; (8) امام صادق عليه السلام در تفسير آيه «فلما بلغ اشده واستوي‏» فرمودند: مراد از نيرومندي، رسيدن به هجده سالگي است و مقصود از «استوي‏» رويش مو بر صورت است .»

هويت‏يابي

نقش بلوغ تنها به جنبه‏هاي جنسي ختم نمي‏شود، بلکه از آنجا که دوران نوجواني، زمان ساخت هويت و شخصيت‏يک فرد نيز محسوب مي‏شود، بر آن نيز تاثير مي‏گذارد . اين تاثيرها مي‏تواند به صورت اختلالات شخصيتي ذيل جلوه‏گر شود:
الف) بدبيني: نوجوانان به هيچ کس اعتماد نداشته، دائما نگران آسيب ديدن و فريب خوردن از ديگران مي‏باشند . در ذهن خود تهديدهايي از طرف ديگران ترسيم مي‏کنند و به دنبال آن موضع دفاعي مي‏گيرند . زود عصباني مي‏شوند و به انتقاد يا پيشنهاد ديگران اهميتي نمي‏دهند . مسائل کوچک را بزرگ مي‏بينند و زندگي را بر خود و ديگران دشوار مي‏سازند .
ب) شخصيت منزوي: کناره گير، مردم گريز و اجتماع‏ناپذير مي‏باشند، دوستان کمي دارند، بي‏تفاوت بوده، به ندرت به دنبال تفريح و حضور در فضاهاي باز مي‏روند .
ج) شخصيت‏بي ثبات: اين گونه افراد قدرت مواجهه با مشکلات را ندارند . روابط ايشان سطحي و فاقد صميميت است و براي آينده خويش هدف مشخصي ندارند . اين گونه اشخاص براي رسيدن به اهداف خويش از خشونت روي گردان نيستند و ممکن است‏به انواع انحرافات اخلاقي و بزهکاري مبتلا شوند . (9) در بخشهاي آينده به خوبي در خواهيم يافت که بين بافت‏شخصيتي و حيات جنسي رابطه‏اي محکم وجود دارد . به عنوان مثال، برخي از انواع انحرافات جنسي سبب جامعه گريزي، انزوا يا شونت‏خواهد شد که در بحثهاي آتي به آن خواهيم پرداخت .

رويش خرد و بلوغ جنسي

بلوغ جنسي و علائم آن نه تنها نشانگر رشد جسمي و جنسي نوجوان است، بلکه نشاني از تحول و تکامل در جنبه‏هاي رواني نيز هست . به همين دليل، اغلب نوجوانان در سنين بين 12 تا 15 سالگي به نوعي بلوغ عقلي مي‏رسند و مفاهيم مجرد و انتزاعي را درک مي‏کنند و بسياري از ارزشها و اصول اخلاقي را درمي‏يابند . در ادامه اين رشد، آنان در 15 تا 18 سالگي وارد مرحله‏اي جديدتر مي‏شوند و به فلسفه زندگي، بايدها و نبايدهاي زندگي توجه مي‏نمايند و به پرسشگري در اين موارد مي‏پردازند .
در همين دوران است که ضمن درک واقعيتها، بر آزادي خويش تاکيد مي‏کنند و خواستار آزادي در بسياري از زمينه‏ها مي‏شوند . اين مسئله از آنجا اهميت مي‏يابد که اگر نتوان در اين دوران بين بلوغ عقلي و جنسي نوجوان رابطه‏اي منطقي و درست پديد آورد، انحرافات، بزهکاري و اختلالات رفتاري و شخصيتي را در پي خواهد آورد . (10)
اميرمؤمنان نيز باتاکيد بر همين هويت متضاد نوجوانان، دوره نوجواني را عرصه پيکار خرد و حماقت مي‏داند و مي‏فرمايد: «لا يزال العقل والحمق يتغالبان علي الرجل الي ثماني عشر سنة فاذا بلغها غلب عليه اکثرهما فيه; (11) خرد و حماقت همواره و پيوسته تا 18 سالگي در جنگ و ستيز براي غلبه بر انسان‏اند و آن گاه که به هجده سالگي برسد، از ميان خرد و حماقت هرکدام که در جان نوجوان عمق بيشتري داشته باشد، پيروز اين ميدان خواهد بود .»
در همين رابطه روايات ديگري نيز وجود دارد که ضمن تاکيد بر تفکيک بلوغ عقلاني و جنسي، بلوغ عقلي را تنها ملاک مهم در ارزشيابي از شخصيت نوجوان به حساب مي‏آورند . از اين ميان، مي‏توان به روايتي از امام صادق عليه السلام اشاره نمود که مي‏فرمايد: «انقطاع يتم اليتيم بالاحتلام وهو اشده وان احتلم ولم يؤنس منه رشد وکان سفيها او ضعيفا فليمسک عنه وليه ماله; (12) يتيمي [کودکان بي‏سرپرست] با احتلام که همان نيرومندي بدن اوست [و نشانه بلوغ جنسي است] پايان مي‏پذيرد . اما چنانچه با وجود احتلام، او به رشد [عقلي] نرسيده باشد و سفيه يا ضعيف باشد، سرپرست وي بايد اموال او را [بازستانده،] نزد خويش نگه دارد .»

مراحل تمايلات جنسي

نوجواني، دوره‏اي انتقالي و نوعي برزخ ميان کودکي و جواني به شمار مي‏رود . در اين سن مسئله آفرين، نوجوان وارد حيات عاطفي خويش مي‏شود و با رشد جنسي، احساس بي‏ثباتي و عدم امنيت در وي تشديد مي‏شود . زنگهاي خطر آنگاه به صدا درمي‏آيند که والدين و مربيان به جاي راهنماييهاي مؤثر و کارگشا، تدابيري مبهم و گيج کننده را اتخاذ نمايند و به اين وسيله نوجوان را در سرگرداني رها سازند . از اين رو، مناسب است‏با توجه به اهميت مطلب، گذري هرچند کوتاه بر مراحل تمايلات عاطفي - جنسي در نوجوان داشته باشيم .
پيش از بررسي اين مراحل، لازم است‏بدانيم نوجوان در آغاز اين دوران احساس ناشناخته و مرموزي را در وجود خويش مي‏يابد که با نوعي محبت و علاقه به ديگران آميخته است . اين احساس به پنج مرحله تقسيم مي‏شود:
مرحله اول: توجه نوجوان به وضع بدن به ويژه دستگاه تناسلي‏اش معطوف مي‏شود و اين سرآغاز تمايلات جنسي او است .
مرحله دوم: در اين مرحله توجه به امور جنسي با عاطفه و محبت همراه مي‏شود و ماهيتي عاطفي به خود مي‏گيرد .
مرحله سوم: علاقه به جنس مخالف در وي بيدار مي‏شود . اين علاقه ممکن است‏يک يا چند نفر را هدف قرار دهد .
مرحله چهارم: علاقه از چند نفر به يک نفر معطوف مي‏گردد . اين فرد ممکن است از لحاظ سني مسن‏تر از نوجوان باشد .
مرحله پنجم: نوجوان تغيير عقيده داده، به فردي از جنس مخالف که همسن او باشد متوجه مي‏شود . (13)
در واقع، نوجوان طي حيات جنسي خود دو نوع عشق را تجربه مي‏کند: عشق عاطفي و عشق شهواني . عشق عاطفي محبتي پاک مي‏باشد و به دور از جنبه‏هاي جنسي با تمجيد و تحسين توام است و نوجوان از اينکه اين احساس را با مسائل جنسي لکه‏دار کند به شدت پرهيز دارد . به دنبال عشق عاطفي، عشق شهواني سر مي‏رسد که همراه با لذتهاي جنسي مي‏باشد . در اين مرحله، نوجوان چنانچه ويژگيهاي مطلوب خويش را در شخص مقابل ببيند، به ازدواج مي‏انديشد .
«موريس دبس‏» در تشريح اين دوران مي‏گويد: «دير يا زود غريزه جنسي، به ويژه در پسران، تا سرحد وجدان نفوذ کرده، تحريکات شهواني، همچون تصادم امواج با ساحل، شروع به مبارزه مي‏نمايند . اين غريزه آن گونه قدرتمند است که مرکز تاثيرگذاري براي تمام آرزوهاي اعضاي ديگر بدن مي‏گردد . اما تاثيرات غيرمستقيم آن بسيار بيشتر است . وجود آن به کلي زندگاني عاطفي و تظاهرات محبت‏آميز انسان را تحت تاثير قرار مي‏دهد . تا جايي که اگر در 13 يا 14 سالگي مکان محدودي را در عاطفه اشغال کرده باشد، سه يا چهار سال بعد، مالک اصلي آن مي‏شود و آن گاه است که تمام تظاهرات محبت‏آميز انسان از غريزه جنسي سرچشمه مي‏گيرد .» (14)
با اين وجود، بايد توجه داشت که در اين مرحله، چنانچه اين علاقه‏منديها در چارچوب شرع و قانون مهار نشوند، ممکن است‏به مسئله‏اي پرمخاطره تبديل شوند . به همين خاطر، مناسب است در سنين حساس بلوغ با تقويت اراده نوجوانان و ارائه آگاهيهاي لازم آنان را به خويشتن داري و پي‏گيري فعاليتهاي سالم تشويق نمود تا در اين دوران پر اضطراب و خطرآفرين، در مسيري سالم و خداپسندانه گام بگذارند و به سلامت از طوفانهاي جنسي بگذرند .

کجرويهاي جنسي

وجود نيازهاي جنسي در انسان، مانند نيازهاي ابتدايي نظير گرسنگي يا تشنگي مسئله‏اي طبيعي به شمار مي‏رود . اما اين نياز در دوران بلوغ از قدرتمندترين جنبه‏هاي حياتي محسوب مي‏گردد که ديگر جنبه‏هاي عاطفي، عقلاني و اجتماعي را تحت تاثير قرار داده، در پاره‏اي از موارد براي ارضاء خويش قوانين را زير پا مي‏گذارد . از همين جا است که مفهوم «انحرافات جنسي‏» پديد مي‏آيد و بر همه روشهاي کسب لذت جنسي که مورد قبول قوانين ديني و اجتماعي نباشد، اطلاق مي‏گردد . (15)
در واقع، با کاهش قدرت مقاومت اراده و ايمان شخص در برابر جاذبه‏ها و کششهاي جنسي، زمينه بروز کجرويهاي جنسي مهيا مي‏شود و نوجوان به يک يا چند بزه جنسي روي مي‏آورد . کامجويي از خود يا کشش به سوي جنس موافق يا گرايشهاي غيرقانونمند به سوي جنس مخالف از جمله گرايشهاي انحرافي به حساب مي‏آيد .
همچنين اين گونه انحرافات موجب رشد احساس ناتواني و عجز در برابر کششهاي نامطلوب جنسي گرديده، نوجوان را به موجودي بي‏اراده و ناتوان تبديل مي‏کند . اين حس ذلت‏زا را اميرمؤمنان عليه السلام در گفتار خويش اين چنين بيان مي‏کنند: «عبد الشهوة اذل من عبد الرق; (16) آن کس که بنده [و برده] شهوت خويش است، ذليل‏تر از بنده برده مي‏باشد .»
و در جايي ديگر در تشبيهي زيبا به واقعيتي سهمناک اشاره کرده، مي‏فرمايند: «عبد الشهوة اسير لا ينفک اسره; (17) بنده شهوت همانند اسيري است که اسارتش هميشگي و بي‏پايان است .»

انواع انحرافات جنسي

انحرافهاي جنسي را مي‏توان به سه دسته کلي تقسيم نمود:
الف . انحرافهاي هدفي: در اين نوع انحرافها، هدف جنسي نادرست انتخاب مي‏شود، مانند: همجنس‏گرايي و خودارضائي که در اولي شريک جنسي از جنس موافق است و در دومي، شخص، خود شريک جنسي خويش است .
ب . انحرافات روشي: در اين دسته، هدف جنسي درست گزينش مي‏شود، ولي در شيوه برآوردن ارضاء نياز جنسي روش نامناسبي برگزيده مي‏شود، مانند: جنون ديگرآزاري يا خودآزاري که در حين آميزش جنسي از فرد سرمي‏زند .
ج . انحرافهاي شدتي: اين دسته که بيشتر ضعف يا شدت در فعاليتهاي جنسي را دربر مي‏گيرد به خودي خود انحراف جنسي - شرعي محسوب نمي‏شود، اما به عنوان بيماري مورد بررسي قرار مي‏گيرد . (18)
در اينجا مناسب است‏يادآور شويم که متاسفانه نوع شايع انحراف جنسي در ميان نوجوانان، استمناء يا خود ارضائي است که نظر به اهميت اين موضوع مباحث آتي را با تاکيد بر اين انحراف پي خواهيم گرفت .

کجرويهاي جنسي و علتها

در زمينه بررسي علتهاي انحرافات جنسي بايد اعتراف نمود که اين گونه علتها دامنه‏اي بسيار گسترده دارند که توجه به همه آنها از حوصله اين نوشتار خارج است . از اين رو، به مهم‏ترين علل اشاره کوتاهي خواهيم داشت:
الف . کنجکاويها: کودک در سنين پايين با کنجکاوي در مورد اندام خويش با دستگاه تناسلي نيز آشنا مي‏شود و از آنجا که تماس با آن موجب نوعي لذت مي‏شود به ادامه کار تشويق مي‏شود . مناسب است در اين موارد والدين او را متوجه کارهاي دستي - هنري و بازيهاي پرنشاط نمايند .
ب . ناآگاهي: نوجوان ممکن است‏به صورت اتفاقي دچار خودارضائي شود و به خاطر لذت حاصل از آن و بدون توجه به خطرهايي که او را تهديد مي‏کند به اين کارها ادامه دهد . در اينجا است که وظيفه والدين بيش از هر زمان ديگر سنگين‏تر است و بايد سبت‏به علائمي همچون بي‏حسي، کسالت، افسردگي، انزوا و ... عکس‏العمل لازم را نشان دهند و موضوع را بدون برچسبهاي ناروا و با مشورت با افراد آگاه، مورد بررسي قرار دهند .
ج . خانواده‏هاي آسيب‏زا: رعايت مسائل جنسي بين والدين و رعايت‏حريمها در اين مورد مي‏تواند در تربيت جنسي نوجوان نقش چشم‏گيري داشته باشد . همچنين نوع برخورد والدين با فرزندان دختر و پسر و جداسازي آنها از يکديگر، از اهميت‏به‏سزايي برخوردار است .
د . حقارت و تحقير: از جمله عوامل مخرب شخصيت نوجوان که مي‏تواند در ابتلاي وي به انحرافهاي جنسي نقش مهمي ايفا کند، سرزنشها و ايجاد عقده حقارت در نوجوان است . بي‏ترديد کسي که از خودباوري بيشتري برخوردار است، کمتر به دام اين گونه کجرويها مي‏افتد و برعکس، شخصيتهاي خودکم‏بين و تحقير شده، دفاع رواني مناسبي در برابر طوفان شهوات نداشته، در پنجه اين انحرافات گرفتار مي‏شوند .
ه . تقليد و بدآموزي: دوران نوجواني، دوراني آميخته با تقليد است . تقليداز گروه همسالان و بزرگسالان محبوب، از همين ويژگي نشات مي‏گيرد . تقليد، گاه جنبه بدآموزي به خود مي‏گيرد و به تقليد رفتارهاي ناهنجار جنسي مي‏انجامد . شايد به همين دليل است که امام باقر عليه السلام در مورد تاثير دوستان ناباب از زبان لقمان مي‏فرمايد: «ومن يقارن قرين السوء لا يسلم; (19) آن کس که با دوست ناباب همنشين شود، سالم نمي‏ماند .»
و . عوامل فرهنگي: وجود مجلات، عکسها و فيلمهاي مبتذل، همچنين فضاهاي مختلط و بي‏بندوبار و کتابهاي نامناسب مي‏تواند عاملي مهم در انحرافهاي جنسي باشد . اين گونه عوامل به ويژه رسانه‏هاي تصويري، از آنجا که با حافظه ماندگار ديداري سر و کار دارند، از آسيب‏زايي بيشتري برخوردارند .
ز . لباسهاي نامناسب: پوشيدن لباسهاي تنگ يا لباسهاي جنس مخالف، موجب تشديد هيجان جنسي شده، در نتيجه باعث فروافتادن به کام مشکلات مي‏گردد .
ح . محبت‏جويي: خلا عاطفي و رواني راه را براي سوء استفاده ديگران و پناه بردن نوجوان به ديگران هموار مي‏سازد و او را به سوي کام‏يابيهاي مجازي مي‏کشاند . (20)

راههاي پيش‏گيري

از جمله پرسشهاي مهم در زمينه انحرافهاي جنسي، چگونگي برخورد و پيش‏گيري از اين نوع انحرافات مي‏باشد . در اين قسمت‏به صورت فهرست‏به برخي از مهم‏ترين راهها اشاره خواهيم نمود:
1.آموزش خانواده‏ها: خانواده‏ها در صورت آمادگي مي‏توانند نقشي چشم‏گير در پيش‏گيري و درمان داشته باشند; چرا که خانواده‏ها در ارتباط مستقيم و واقعي با نوجوان قرار دارند و اهرمهاي بسياري براي تربيت در اختيار دارند .
2.آموزش به نوجوانان: اين آموزشها از طريق سخنراني، گفتگو و ديگر روشها مي‏تواند ارائه شود و در اين ميان، همدلي و همزباني وارتباطهاي بي‏واسطه بسيار مؤثر خواهند بود .
3.احترام به شخصيت‏حقيقي و حقوقي نوجوان: در اين حالت، وي با خودباوري بيشتري در برابر مشکلات خواهد ايستاد .
4.کارو فعاليتهاي سالم: شايد يکي از علل مهم بروز ناهنجاريهاي جنسي، بي‏کاري است . کار و فعاليتهاي ذهني و جسمي درمانگر بسياري از مشکلات خواهد بود .
5.تنظيم خواب و تغذيه مناسب: به عنوان مثال، نوجوان بايد از غذاهاي ادويه‏دار، فلفل، پياز و ... کمتر استفاده کند .
6.دوري از محيطهاي تحريک‏زا: مانند: برخي اماکن عمومي و ميهمانيها .
7.گسترش دايره ارتباطات و شرکت در فعاليتهاي اجتماعي .
8.تقويت روحيه مذهبي: بي‏گمان فطرت خداجو، حقيقت‏خواه و عدالت دوست نوجوان بيش از هرجاي ديگر، مي‏تواند از سرچشمه دين و مذهب سيراب شود . اين مسئله با توجه به خصوصيات اسلام و مذهب جعفري صورتي واقعي‏تر به خود مي‏گيرد . البته، توجه و توصيه به مذهب در دوران حيرت نوجواني تنها مورد توجه مبلغان يا فعالان مسلمان نيست، بلکه کسي همچون «ويليام جيمز» بنيانگذار فلسفه پراگماتيسم و يکي از روان شناسان مشهور در همين رابطه مي‏گويد: «ايمان از جمله قوايي است که بشر به مدد آن زندگي مي‏کند و فقدان کامل آن در حکم سقوط بشر است . (21)
9. نگاه مثبت‏به خود و ديگران و دوري از منفي گرايي .
10.ايجاد روحيه اميد و دوري از نااميدي و ياس .
11.ورزش و استفاده از دوش آب سرد .

توصيه‏هاي مهم

از مسائل مهمي که بايد مورد توجه والدين، مربيان و به طور کلي فعالان در عرصه نوجواني قرار گيرد، چگونگي برخورد با مسائل جنسي نوجوانان و ظرائف رفتارهاي تربيتي در اين وادي مي‏باشد . رازداري، همدلي، عدم اقرارگيري، پرهيز از برچسب زدن، حمل بر صحت و تعميم ندادن يک جنبه منفي به ديگر جنبه‏هاي شخصيت نوجوان يا جوان، از راهکارهاي تربيتي است که مي‏تواند در به سامان کردن رفتارهاي نابهنجار در نوجوانان مؤثر باشد و موجب افزايش اعتماد آنها گردد .
از اين رو، بايد از هرگونه پيش داوريهاي غير منصفانه در برابر رفتارهاي نوجوانان خودداري نمود و با مدارا و نرم خويي آنان را در خروج از بحران طبيعي پيش آمده ياري رساند .
بايد اعتراف نمود که نوجوان از تجربه لازم برخوردار نيست و به فرموده اميرمؤمنان، علي عليه السلام: «جهل الشباب معذور و علمه محقور; (22) بي اطلاعي جوان عذري پذيرفتني است، و دائره دانش [و آگاهيهاي] او گسترده نيست .»
همچنين نوجوان هرگز تصورنمي‏کند برخي اعمال او چه ضربات سهمگيني بر آينده‏اش وارد خواهد ساخت و او را دچار چه مشکلاتي خواهد نمود .
از سوي ديگر، در دنياي امروز که وسائل ارتباط جمعي، زندگيهاي هسته‏اي و بسته، نظامهاي تربيتي رسمي، رهاوردهاي فرهنگي بيگانه و شبه بيگانه، ريسمان ارتباط بين انسانها به ويژه نوجوانان، والدين و ارزشهاي ديني - اجتماعي را روز به روز سست‏تر مي‏نمايد، رسالت والدين بيش از هر زمان ديگر پررنگ‏تر مي‏شود . روايت گرانقدر پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله حکايتي از همين دوران را مطرح مي‏فرمايد: «انه نظر الي بعض الاطفال فقال: ويل لاولاد آخر الزمان من آبائهم . فقيل يا رسول الله من آبائهم المشرکين؟ فقال: لا، من آبائهم المؤمنين لايعلمونهم شيئا من الفرائض واذ تعلموا اولادهم منعوهم ورضوا عنهم بعرض يسير من الدنيا فانا منهم بري‏ء وهم مني براء; (23)
رسول اکرم برخي از کودکان را ديدند و فرمودند: واي بر فرزندان آخر الزمان از پدرانشان! گفته شد: اي رسول خدا، از پدران مشرکشان؟ فرمودند: خير، بلکه از پدران مسلمانشان که واجبات دين را به آنها نمي‏آموزند و هر گاه کودکانشان، خود به تحصيل دين بپردازند، آنها را باز داشته، به اندکي از دنيا که فرزندانشان به دست آورند، راضي مي‏گردند . پس من از اين گونه پدران دورم و آنان نيز از من .»
در پايان نيز، تذکر اين نکته لازم است که حل موارد حاد انحرافات جنسي، تنها به مدد اشخاص آگاه و کارشناسان ممکن است . و بايد از برخوردها و درمانهاي خود ساخته و سليقگي خودداري کرد .

پي نوشت :

1.مولوي، مثنوي معنوي .
2.دنياي نوجوان، دکتر محمدرضا شرفي، ص‏26 .
3.دوران شکوفايي، دکتر محمدرضا سهرابي، ص‏11 .
4.بلوغ تولدي ديگر، محمود محمديان، ص‏24 . جهت اطلاع از تفاوت سن بلوغ در قاره‏ها و کشورهاي مختلف به همين منبع مراجعه شود .
5.نک: دوران شکوفايي، فصل سوم . جهت اطلاع از چگونگي بلوغ جنسي در دختران نک: دوران شکفتگي، محمدرضا و ثريا سهرابي .
6.بحارالانوار، ج‏3، ص‏62 و ج‏57، ص‏377 .
7.قصص/14 .
8.تفسير برهان، سيد هاشم بحراني، ج‏4، ص‏224; همچنين تفسير ترجمه الميزان، علامه طباطبايي، ج‏16، ص‏19 .
9. دوران شکوفايي، ص 107 و 108 .
.10جهت اطلاع بيشتر نک: روان‏شناسي تربيتي، دکتر محمد پارسا، ص‏83 و 84 .
11.بحارالانوار، ج‏1، ص‏96 .
12.کافي، ج‏7، ص‏68; وسائل الشيعه، ج‏17، ص‏360 .
13.جهت اطلاع بنگريد: دنياي نوجوان، ص‏178 به بعد .
14.بلوغ، موريس دبس، ص‏46، به نقل از جوان، فلسفي، ج‏1، ص‏300 .
15.نک: روان‏شناسي مرضي، دکتر پروين بيرجندي، ص‏357 .
16.غررالحکم و درر الکلم، ص‏304 و 305 .
17.همان .
18.برداشتي آزاد از «دنياي نوجوان‏» ، ص‏184 .
19.بحارالانوار، ج‏13، ص‏417; اصول کافي، ج‏2، ص‏642 .
20. برداشتي آزاد از «دنياي نوجوان‏» ، ص‏187 به بعد .
21.جوان، فلسفي، ج‏1، ص‏346 .
22.غررالحکم، ص‏76 .
23.جامع الاخبار، تاج الدين، الشعيري، ص‏106; مستدرک الوسائل، ج‏15، ص‏164، به جاي اولاد، اطفال دارد .

منبع: پايگاه حوزه
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image