از تربيت بيش از حد بپرهيزيد
-(1 Body)
|
از تربيت بيش از حد بپرهيزيد
Visitor
844
Category:
دنياي فن آوري
فرزندان از مشاركت شما در زندگي شان بهره مند مي شوند اما گاهي اوقات ممكن است يك چيز خوب بيش از حد زياد باشد. مشاركت شما نبايد آنقدر زياد باشد كه رشد رواني او را سركوب كند. مشاركت كنيد اما مزاحمت ايجاد نكنيد ايجاد مزاحمت بعضي والدين از نياز بسيار شديد كنترل كردن سرچشمه مي گيرد، اما اكثر والدين مزاحم در واقع نيت خوب دارند. مي خواهند از فرزندشان در مقابل آسيب، شكست و طرد شدن حمايت كنند. مي خواهند هر كاري كه مي توانند براي ارتقاي سطح سلامت، خوشبختي و موفقيت فرزندشان بكنند. هيچ پدر و مادري خلاف اين را نمي خواهد اما ممكن است در اين كار تندروي كنند.بچه ها بايد حس سالم استقلال را به دست آورند و مشاركت مزاحمت آميز از طرف والدين اين مسئله را مختل مي كند. به اين معني كه بايد ياد بگيريد چه موقع كنار بكشيد، چه موقع از دور نظاره كنيد، چه موقع تصميم گيري را به او واگذار كنيد، نه اينكه مسئله را خودتان به دست بگيريد و چه موقع اجازه بدهيد فرزندتان كمي فضاي خصوصي داشته باشد.براي اينكه پدر يا مادر خوبي باشيد بايد قبول كنيد كه چيزهايي در زندگي فرزندتان هست كه از اختيار شما خارج است. در واقع كار شما در مقام پدر يا مادر اين بايد باشد كه همين طور كه فرزندتان بزرگ و بزرگتر مي شود اختيار زندگي اش را بيشتر و بيشتر به خودش واگذار كنيد. اين كار به معني مشاركت كمتر نيست بلكه به معني مشاركت به روش هاي ديگر است. همين طور كه فرزندتان بزرگتر مي شود بايد به تدريج امكان گذار از مشاركت از طريق مديريت خود به مشاركت به شكل نظارت از دور را فراهم كنيد.بخشي از آنچه كودك را سالم، خوشحال و موفق مي كند ايجاد حس توانايي و خودكفايي كاملا درست است كه فرزندتان بايد مطمئن باشد مواظبش هستيد اما از طرفي بايد بداند موقعيت هاي فراواني هست كه مي تواند بدون شما از پسر آن بربيايد. اگر زندگي او را جز به جز مديريت كنيد طوري كه هيچ گاه نتواند كاري را خودش انجام بدهد، نخواهد توانست به شايستگي هاي خود اعتماد كند.در نهايت آخرين راهي كه كودك را واقعا سالم، خوشحال و موفق مي كند اين است كه به او آزادي خطر كردن بدهيد تا خودش بعضي تصميماتش را بگيرد حتي اگر با اين كار در معرض دلخوري يا نااميدي قرار بگيرد. والدين بايد مهارت ايجاد تعادل بين مشاركت و استقلال را داشته باشند. در هر دو حالت افراطي، چه والدين بي توجه باشند و چه بيش از حد دخالت كنند، سلامت رواني بچه ها به خطر مي افتد.مشاركت در مسائل مدرسه فرزند مهم است اما مثلا اگر تكاليفش را به جاي او انجام بدهيد يا هميشه قبل از تحويل آنها را تصحيح كنيد به توانايي هاي خودش شك مي كند و هيچ وقت نمي فهمد نمرات خوبش واقعا به خاطر كار خودش نيست.نظارت بر روابط دوستانه فرزند مهم است اما اگر مدام در روابط او با ساير بچه ها دخالت كنيد تا مطمئن شويد همه چيز بدون دردسر پيش مي رود، فرزندتان عصبي مي شود و فكر مي كند مهارت لازم براي ايجاد ارتباط و زندگي اجتماعي ندارد.پيگيري فعاليت هاي فرزند مهم است اما اگر مدام مسئوليت ها و پايان يافتن موعد تحويل كارهايش را يادآوري كنيد، هيچ وقت ياد نمي گيريد چطور به كارهايش سر و سامان بدهد. اگر همه چيز را براي او برنامه ريزي كنيد بدون اينكه به خودش اجازه بدهيد حداقل بخشي از وقتش را آن طور كه مي خواهد بگذراند اعتمادبه نفسش را تضعيف مي كنيد.فهم اينكه در دنياي فرزندتان چه مي گذرد مهم است اما لازم نيست جزئيات هر تلفن يا مكالمه او را با دوستش بدانيد. براي اينكه احساس بزرگ شدن بكند بايد در دنياي خودش چيزي فقط مخصوص خودش داشته باشد.مسئله خصوصي داشتن با دزدكي كار كردن فرق دارد.وقتي فهميديد كه مشاركت شما مناسب است يا بيش از حد، خوب است . اين سه سئوال را از خود بپرسيد 1 آيا فرزند من توانايي برخورد با اين وضعيت را دارد يا مي تواند خودش چنين تصميمي بگيرد مسئله را از چشم انداز مرحله رشد فرزندتان بررسي كنيد. جوان مي تواند مسائل بيشتري را نسبت به يك نوجوان برعهده بگيرد و نوجوان هم بيشتر از كودك. البته بچه ها حتي در سنين مشابه با هم فرق مي كنند پس قوت ها و ضعف هاي فرزندتان را در نظر بگيريد. بعضي بچه هاي هشت ساله مي توانند با موفقيت دعوايشان با ساير بچه ها را حل وفصل كنند در حالي كه بعضي ديگر به كمك پدر و مادرشان نياز دارند. 2 اگر فرزندم با موفقيت از عهده اين كار بربيايد، احساس بهتري نسبت به خودش خواهد داشت يا در نتيجه اين عمل چيز مهمي ياد مي گيرد از خودتان درباره منافع مشاركت نكردنتان سئوال كنيد. گاهي اوقات والدين فقط به نكات منفي احتمالي فكر مي كنند. شما مي دانيد چطور بايد شغلي تابستاني پيدا كنيد، بايد چه كارهايي بكنيد و چگونه قرار مصاحبه را بگذاريد اما فرزندتان بايد اين كار را خودش ياد بگيرد و اگر هميشه شما اين كار را انجام بدهيد ياد نمي گيرد. 3 اگر فرزندم اشتباه كند پيامد آن طوري هست كه خودم و او بتوانيم در درازمدت با آن بسازيم هر چيز كوچكي را فاجعه بالقوه تصور نكنيد اما مراقب نتيجه تصميم گيري هاي نادرست باشيد. مثلا لازم نيست هر بار كه فرزندتان امتحان دارد به او يادآوري كنيد كه درس بخواند. اما خوب است كه مراقب باشيد شب قبل از امتحان نهايي خوب بخوابد. اجازه بدهيد از اشتباهاتش پند بگيرد البته تا وقتي كه اشتباهات او پيامدهاي وخيم نداشته باشد. اگر در موقعيت هاي بسياري پاسخ شما به اين سه سئوال مثبت است اما باز هم نمي توانيد جلوي دخالت خود را بگيريد، احتمالا پدر يا مادر مزاحمي هستيد. من طرفدار رويكرد پرورشي «مدرسه هاي سخت گير» نيستم. هيچ مدرك و سندي نيست كه نشان بدهد بچه هايي كه ضربه مي خورند قوي تر مي شوند، وقتي طرد مي شوند شخصيت شان رشد مي كند يا از شكست سود مي برند. در كل درد، اندوه و نااميدي براي بچه ها سودمند نيست.
|
|
|