جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
گذري بر مهرورزي و دوستي در اسلام
-(1 Body) 
گذري بر مهرورزي و دوستي در اسلام
Visitor 687
Category: دنياي فن آوري

ضرورت مهرورزي

خواسته‏ها و تمايلاتي که خداي حکيم در نهاد انسان به امانت گذاشته است، به دو گروه حيواني و انساني تقسيم مي‏شود. تمايلات حيواني يا غرايز، خواسته‏هايي هستند که انسان و حيوان در برخورداري از آن مشترکند. ميل به آب وغذا، علاقه به خواب و آسايش، تمايل به جنس مخالف، علاقه به فرزند، احساس خشم، ميل به انتقام، برتري جويي و جاه‏طلبي، ازبرجسته‏ترين نمودهاي غرايز و تمايلات حيواني هستند.
اين تمايلات از ضروريات زندگي انسان در اين جهانند و اگر يکي از آنها در کسي نباشد، يکي از پايه‏هاي اساسي زندگي مادي مي‏لنگد، ولي هيچ يک از اينها براي انسان افتخار نيست. براي مثال، انسان براي ادامه زندگي به خوردن و آشاميدن نياز دارد، براي رفع خستگي نيازمند خواب و استراحت است و غريزه جنسي و علاقه او به فرزند براي بقاي نسل است، ولي هيچ کدام از اينها ملاک فضيلت و بزرگواري او نيست و شرف انسان با استناد به مقام اشرف مخلوق بودنش، به اين عوامل بستگي ندارد. به قول سعدي:
خور و خواب و خشم و شهوت، شغب است و جهل و ظلمت
حيوان خبر ندارد ز جهان آدميت
در کنار خواسته‏هاي حيواني، تمايلات عالي انساني نيز وجود دارد که از آن، به فضايل تعبير مي‏شود. هر چه اين فضايل در انسان شکوفاتر شود، آدمي ارزش و عظمت بيشتري مي‏يابد. وفاي به عهد، عدالت و انصاف، نيکي و احسان، عفو و گذشت، ايثار و فداکاري، دل‏سوزي و غم‏گساري، مهرورزي و دگردوستي، از جمله اين فضايل کمالي هستند.
پيام متن:
مهرورزي و دگردوستي ارزش انسان و معيار برتري در جامعه است.

مهرباني در اسلام

از ديدگاه اسلام، مهرباني و محبت ورزيدن، مايه قوام و برپايي جامعه انساني است و بدون مهرباني، نظام اجتماع بشري، سرد و بي‏روح و زيبايي‏هاي زندگي به کام انسان تلخ و بي‏معناست.
کسي که آدمي را براي زندگي اجتماعي آفريده، احساس نياز به اين پيوند و رابطه را نيز در وجود او قرار داده است. او هم خود رحمان، رحيم، ودود، رئوف و عطوف است وهم بندگانش را بر اين سرشت آفريده است. خداي مهربان، بندگانش را به محبت و مهرورزي تشويق مي‏کند و اهل مهر و عاطفه را جزو اصحاب ميمنه معرفي مي‏کند؛ کساني که نامه اعمالشان به دست راستشان داده خواهد شد يا کساني که وجودشان سرشار از يمن و برکت براي خودشان و ديگران است. آن‏گاه مي‏فرمايد:
ثُمَّ کانَ مِنَ الَّذينَ آمَنُوا وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ وَ تَواصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ . (بلد: 17 و 18)
سپس از کساني باشد که ايمان آورده‏اند و يکديگر را به صبر و استقامت و مهرباني و عطوفت توصيه مي‏کنند. اينان اصحاب يمين هستند.
رسول گرامي اسلام نيز استحکام پيوند و مودّت و مهرباني مؤمنان با يکديگر را چنين توصيف مي‏کند:
اِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ في تَراحُمِهِمْ وَ تَعاطُفِهِمْ بِمَنْزَلَةِ الْجَسَدِ الْواحِدِ اِذا اشْتَکي عُضْوٌ مِنْهُ تَداعي سايِرُ الْجَسَدِ بِالْحُميّ وَ السَّهَرْ.
مؤمنان در مقام مهرباني و عطوفت به يکديگر، همانند يک پيکرند. وقتي عضوي از اين گروه بيمار شود، ديگر اعضا در تب‏داري و شب‏بيداري با او همراهي مي‏کنند.
پيام متن:
1. خداي مهربان، مهرباني به بندگانش را دوست مي‏دارد.
2. مهرورزي با ديگران عامل قرب به خدا و نجات و رستگاري است.

مهرباني کارگزاران

حضرت علي عليه‏السلام هنگام انتصاب مالک اشتر به ولايت مصر، در بخشي از عهدنامه مفصل و آموزنده خود، خطاب به وي چنين مي‏فرمايد:
وَ أَشْعِرْ قَلْبَکَ الرَّحْمَةَ لِلرَّعِيَّةِ وَ الْمَحَبَّةَ لَهُمْ وَ اللُّطْفَ بِهِمْ وَ لاتَکُونَنَّ عَلَيْهِمْ سَبُعا ضارِيا تَغْتَنِمُ أَکْلَهُمْ فَإِنَّهُمْ صِنْفانِ: اِمّا أَخٌ لَکَ فِي الدِّينِ وَ إِمّا نَظيرٌ لَکَ فِي الْخَلْقِ.
دلت را براي مردم، کانون مهر و محبت ساز و آنان را دوست بدار و مبادا بر آنان درنده خوي شوي و خوردن آنان را بر خود غنيمت شمري؛ چرا که آنان دو دسته‏اند: يا برادر ديني تواند يا نظير تو در آفرينشند.
شهيد گران‏قدر، استاد مطهري در شرح اين قسمت از عهدنامه مالک اشتر چنين مي‏نويسد:
قلب زمام‏دار بايد کانون مهر و محبت باشد. نسبت به ملت، قدرت و زور، کافي نيست. با قدرت و زور مي‏توان مردم را گوسفندوار راند، ولي نمي‏توان نيروهاي نهفته آنان را بيدار کرد و به کار انداخت. نه تنها قدرت و زور کافي نيست، عدالت هم اگر خشک اجرا شود، کافي نيست، بلکه زمام‏دار همچون پدري مهربان بايد مردم را با قلبش دوست بدارد و نسبت به آنان مهر بورزد و نيز بايد داراي شخصيتي جاذبه‏دار و ارادت‏آفرين باشد تا بتواند اراده و همت و نيروي عظيم انساني آنان را در پيشبرد هدف مقدس خود به خدمت بگيرد.
و باز شايسته است که هرگز اين سخن امام صادق عليه‏السلام را از ياد نبريم که فرمود:
تَواصَلُوا وَ تَبارّوا وَ تَراحَمُوا وَ تَعاطَفُوا.
به يکديگر بپيونديد و پيوند محبت را محکم سازيد و به هم نيکي کنيد و با هم مهربان و عطوف باشيد.
پيامبران خدا نيز نخست با محبت و مهرباني، مردم را شيفته کردار آسماني خود کردند. آن‏گاه به ارشاد و هدايت آنان پرداختند. آنان با داشتن عصمت و تقوا، مهربان‏ترين و پرعاطفه‏ترين افراد زمان خود بودند.
پيام متن:
1. قلب زمام‏داران بايد کانون مهر و عاطفه نسبت به مردم باشد.
2. قاطعيت در عدالت با محبت نيز ممکن و سازگار است.

لذت مهرباني

در حقيقت، ميان لذت‏هاي معنوي و لذت‏هاي زودگذر مادي تفاوت بسيار وجود دارد، لذت‏هاي معنوي نه تنها سبب جذب انسان به ماديات نمي‏شود، بلکه تا حدود زيادي، دل را از سيطره لذت‏هاي مادي و غريزي آزاد مي‏کند. ناگفته نماند کساني که تسليم لذت‏هاي مادي شده‏اند و از هرگونه رشد معنوي محرومند، نمي‏توانند لذت عاطفي را درک کنند. براي مثال، کسي که با خشم و خشونت خو گرفته و اين صفت زشت بر روحش حاکم شده است، از مهرباني لذت نمي‏برد و آن را نمي‏فهمد، ولي آنان که در سايه تربيت صحيح به پرورش عواطف انساني خويش همت گماشته‏اند، از ارضاي آنها به لذتي مي‏رسند که هرگز از اشباع غرايز به چنان لذتي دست نمي‏يابند. ازاين‏رو، علي عليه‏السلام مي‏فرمايد:
لَذَّةُ الْکِرامِ فِي الإِطْعامِ وَ لَذَّةُ اللِّئامِ فِي الطَّعامِ.
لذت بزرگواران در خوراندن است و لذت فرومايگان در خوراک.
مولوي درهمين زمينه چه زيبا سروده است:
خشم و شهوت، وصف حيواني بود
مهر و رقت، وصف انساني بود
اين چنين خاصيتي در آدمي است
مهر، حيوان را کم است، آن از کمي است
مهرورزي به ديگران، يکي از معيارهاي بزرگواري و ارزش آدمي و خود، سرچشمه بسياري از بزرگواري‏هاست؛ زيرا در اين صورت، آدمي با تضعيف خواسته‏هاي فردي و حيواني، زمينه را براي گرايش خويش به ارزش‏هاي والاي انساني فراهم مي‏آورد. در اينجاست که انسان برخلاف اقتضاي خودخواهي‏اش، قدم از دايره تنگ خودپرستي بيرون مي‏نهد و به ديگر خواهي روي آورد.
پيام متن:
لذت مهرورزي به ديگران، بسيار بيشتر از لذت ارضاي نياز فردي و برآوردن خواسته‏هاي مادي است.

اعتدال در محبت

ميانه‏روي در هر کاري، پسنديده و افراط و تفريط، ناپسند است. بر اين اساس، تأکيد کردن بر ارزش و اهميت مهرباني، به معناي تجويز افراط در آن نيست. مهرباني بيش از حد به کسي که شايستگي آن را ندارد، سبب مي‏شود تا او براي احترام‏کننده، ارج و ارزش متقابل را در نظر نگيرد و در نتيجه، حرمت فرد مهربان را بشکند و شخصيت و جايگاه اجتماعي او را خدشه‏دار کند. بنابراين، مهرورزي به ديگران بايد با نياز، شايستگي و ظرفيت آنان متناسب باشد. مهربان بودن با همه مردم به طور يکسان؛ اعم از فرومايه و بلندپايه، نادان و دانشمند، بدکار و نيکوکار، به معناي ناديده گرفتن ارزش‏ها و تباه ساختن گوهر محبت و مهرباني است. به همين دليل، اسلام از سويي نظارت بر ابراز عواطف را به عقل سپرده است تا انسان، آن را با موازين شرعي و مقتضيات عقلي محدود سازد و از افراط و تفريط جلوگيري کند. از سوي ديگر، در آموزه‏هاي متين خود، پيروانش را به رعايت اندازه در محبت ورزيدن به افراد سفارش کرده است. براي نمونه، خداوند گروهي را شايسته هيچ محبتي ندانسته و از نرمش و مدارا با آنان نهي کرده و فرموده است:
مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهِ وَ الَّذينَ مَعَهُ أَشِدّاءُ عَلَي الْکُفّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُمْ. (فتح: 29)
محمد، فرستاده خدا و آنان که با اويند، بر کافران سخت‏گيرند و ميان خود مهربانند.
گروهي را نيز شايسته محبت بيشتر دانسته و درباره آنان سفارش ويژه کرده است، مانند: ناتوانان، زيردستان، کودکان، يتيمان، تهي‏دستان و پدر و مادر.
امام محمدباقر عليه‏السلام فرمود:
کسي که چهار ويژگي زير در وي باشد، خداوند برايش خانه‏اي در بهشت بنا مي‏کند:
کسي که يتيمان را پناه دهد؛ به ناتوانان مهرباني ورزد؛ با پدر و مادرش به نرمي برخورد کند و با زيردستانش مدارا کند.
پيام متن:
1. تعادل در مهرورزي از اصول جاودانه و سازنده اسلام است.
2. با دشمن انسانيت و معرفت بايد با شدت برخورد کرد.

اهميت دوست و تأثيرپذيري از او

در برخي از روايات، يکي از راه‏هاي شناخت دين و مذهب افراد، شناخت دوستان آنان دانسته شده است. رسول گرامي اسلام مي‏فرمايد:
اَلْمَرْءُ عَلي دِينِ خَليلِهِ فَلْيَنْظُرْ اَحَدُکُمْ مِنْ يُخالِلْ.
هر کسي بر دين دوستش است، پس ببينند با چه کسي دوستي مي‏کند.
همچنين يکي از نخستين راه‏ها براي قضاوت درباره شخصيت افراد، شناخت معاشران و دوستان آنان است. از حضرت سليمان عليه‏السلام نقل شده است:
لاتَحْکُمُوا عَلي رجلٍ بِشَي‏ءٍ حَتّي تَنْظُرُوا اِلي مَنْ يُصاحِبُ فَاِنَّما يُعْرَفُ الرَّجُلُ بِاَشْکالِهِ وَ اَقْرانِهِ وَ يُنْصَبُ اِلي اَصْحابِهِ وَ اِخْوانِهِ.
درباره هيچ کس قضاوت نکن تا اينکه ببيني با چه کسي دوستي مي‏کند. به درستي که هر کسي به وسيله دوستانش شناخته و به آنها منسوب مي‏شود.
داشتن دوستان بد، قطعه‏اي از آتش است، چنان‏که حضرت علي عليه‏السلام مي‏فرمود: «صاحبُ السّوءِ قِطعةٌ مِنَ النارِ». هم‏نشيني با دوستان بد، ناخواسته و ناخودآگاه، انسان را به سوي بدي‏ها مي‏کشاند. از امام علي عليه‏السلام در رهنمودي گهربار دراين باره مي‏فرمايد:
لاتَصْحَبْ الشَّرِيرَ فَاِنَّ طَبْعَکَ يَسْرِقُ مِنْ طَبْعِهِ شَرّا وَ اَنْتَ لاتَعْلَمْ.
با انسان‏هاي شرور معاشرت نکن؛ زيرا طبع تو، ناآگاهانه از طبع او مي‏دزدد.
ناگفته نماند، صفات خوب و پسنديده نيز به راحتي به دوستان فرد منتقل مي‏شود. سعدي اين تأثيرپذيري را بسيار زيبا به نظم درآورده است:
گِلي خوش‏بوي در حمام روزي
رسيد از دست محبوبي به دستم
بدو گفتم که مشکي يا عبيري
که از بوي دل‏آويز تو مستم
بگفتا من گِلي ناچيز بودم
وليکن مدتي با گل نشستم
کمال هم‏نشين در من اثر کرد
وگرنه من همان خاکم که هستم
پيام متن:
خصلت‏هاي خوب و بد دوستان به يکديگر منتقل مي‏شود، بنابراين در انتخاب دوست بايد دقت کرد.

هم‏سنخي دوستان

اميرمؤمنان علي عليه‏السلام در نامه‏اي به حارث همداني، درباره دوست گزيني و انتخاب هم‏نشين به او توصيه مي‏کند. از هم‏نشيني آن که رأيش سست و کارش ناپسند است، بپرهيز که هر کس را از آن که دوست اوست، شناسند. در حقيقت، زماني ميان دو شخص رابطه دوستي برقرار مي‏شود که با هم سنخيت و شباهتي داشته باشند. مولوي در ابيات زير با اشاره به اين نکته مهم مي‏سرايد:
آن حکيمي گفت ديدم در تکي
مي‏دويدي زاغ با يک لک‏لکي
در عجب ماندم، بجستم حالشان
تا چه قدر مشترک يابم نشان
چون شدم نزديک و من حيران و دنگ
خود بديدم هر دو ان بودند لنگ
بنابراين، دوستان هر فرد، بهترين محک براي شناخت شخصيت او هستند. براي مثال، اگر کسي با انسان‏هاي دروغگو، چاپلوس، فريب‏کار و خيانت‏پيشه دوستي دارد، اين نشانه خوبي است براي بازشناسي شخصيت او. انسان‏هاي خوب و طاهر نيز هيچ‏گاه با دوستان ناباب طرح معاشرت و دوستي نمي‏ريزند، و در صورت پي بردن به اوصاف ناپسند ايشان، مي‏کوشند آنان را هدايت کنند و اگر نپذيرند، قطع ارتباط مي‏کنند. بر اثر رعايت نکردن همين امر، راه و روش زندگي پسر نوح دگرگون شد و هم‏سنخ گمراهان و کافران گرديد و راه شقاوت را بر صراط سعادت و رستگاري برگزيد.
پيام متن:
معمولاً ميان دوستان صميمي، سنخيت و هماهنگي شخصيتي وجود دارد و به واسطه اين شباهت‏ها، دوستي آنان استمرار مي‏يابد، همچنين در اثر اين سنخيّت، شخصيت انسان را از طريق دوستان او مي‏توان شناخت.
منبع: ماهنامه طوبي
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image