فقه و اصول در عصرآقا ضياء
آقا ضياء الدين و معاصرانش در دورهاي جديد از علم و اصول قرار داشتند كه مؤسس آن وحيد بهبهاني (1117 ـ 1205 هـ . ق.) بود.
تحقيقات اصولي انجام شده در اين دوره با پژوهشهايي كه در حدود يازده قرن قبل انجام گرفته بود، در مقايسه از لحاظ كم و كيف، ترجيح داشت و تأليف كتابهايي نظير «فرائد الاصول» شيخ انصاري و «كفاية الاصول» آخوند خراساني گوياي اين مدعاست.
آقا ضياء، محمّد حسين اصفهاني و ديگران تحولي را كه شيخ انصاري پس از وحيد بهبهاني به وجود آورده بود، تداوم بخشيدند و علم اصول فقه را به حد كمال رساندند.
در فقه نيز اين دوره از عاليترين دورههاي اجتهاد به ميآيد. اين دوره فقه با شيخ انصاري (1214 ـ 1281 هـ . ق.) آغاز ميشود. او و شاگردان مستقيم و غيرمستقيمش در راه تكميل فعاليت فقهاي دورههاي قبل، سعي و كوشش وافر نمودند و اجتهاد را به اوج كمال و ترقي رسانيدند. شيخ انصاري با دقت نظر و تحقيقات خويش، راه استنباط صحيح را نشان داد. كتابهاي به جا مانده از او، به ويژه دو اثر مهم و گرانسنگ «مكاسب» و «رسائل» از كتابهاي سطح عالي حوزههاست كه هنوز تدريس ميشود.
شيوه آقا ضياء الدين در تدريس نيز همان شيوه شيخ انصاري بود. او در بحثهايش از عناصر مشترك اجتهادي و قواعد اصولي استفاده ميكرد هر جا نام بزرگمردان و احياگران در كتابها و بحث در بين دانشمندان شيعي در احياي علم اصول و نقش آنان در تحول اين علم ذكر ميگردد، نام آقا ضياء الدين عراقي در كنار آنان جلب توجه ميكند. هر جا بحث از علم اصول است، صحبت از آقا ضياء نيز هست.
شاگردان
از بركات وجودي آقا ضياءالدين در طول سالهاي متمادي تدريس، تعليم و تربيت صدها عالم، فقيه و دانشمندان نام آوري است كه از مجالس درس و بحث سراسر فضل و دانش او بهرهها بردند. مجتهدان ايران و عراق با واسطه يا بيواسطه، از شاگردان او هستند. در ميان شاگردان او به چهرههايي برخورد ميكنيم كه از نظر علم و تقوا، نسبت به ديگران در افق بالاتري قرار دارند. اينك به معرفي شماري از آنها ميپردازيم:
1. آية الله سيد محسن حكيم (1206 ـ 1390 هـ . ق.) مدفون در نجف: او از مراجع بزرگ شيعه بود كه دو دوره دردرس اصول آقا ضياء شركت كرد. وي آثار فراوان فرهنگي و ديني در عراق و... از خود به يادگار گذاشته و تأليفات او بالغ بر50 عنوان است.
2. آيةالله سيد محمّد تقي خوانساري (1305 ـ 1371 هـ . ق) مدفون در قم: آقا ضياء بارها مقام اين شاگردش را ارج نهاده و گفته بود: «... مقام و نگهداري شئونات آقاي خوانساري را مانند علماي متأخر برخود فرض ميدانم.»
نماز باران او در قم معروف است نماز جمعه را در قم احيا كرد. فتواهاي او در ملي شدن صنعت نفت و كمك مسلمانان جهان به مردم فلسطين و شركت در انتخابات دوره هفدهم مجلس شورا مشهور است.
3. آيةالله سيد احمد خوانساري (1309 ـ 1405 هـ . ق.) مدفون در قم: وي بيشترين استفادههاي علمي را از آقا ضياء نمود. كتاب «جامع المدارك» از مهمترين آثار فقهي اوست.
4. آيةالله سيد ابوالقاسم خوئي (1317 ـ 1413 هـ . ق) مدفون در نجف: او از مراجع بزرگ عالم تشيع و داراي تأليفات فراواني در فقه، اصول، تفسير و رجال بود و مراكز بزرگ علمي ـ فرهنگي در نقاط مختلف جهان تأسيس كرد. وي به تربيت شاگردان بسياري كه هم اكنون در سراسر جهان پراكندهاند، همت گماشت.
5. آيةالله سيد محمود شاهرودي (1301 ـ 1394 هـ . ق) مدفون در نجف: آقا سيد ابوالحسن اصفهاني و آقا ضياء الدين عراقي او را «ذوالشهادتين» ميخواندند. وي رسالههايي در موضوعات گوناگون فقهي، اصولي،ادبي و رجالي نوشته و درسهاي اصول و فقه آقا ضياء و نائيني را تقرير نموده است.
6. آيةالله سيد عبدالله شيرازي (1309 ـ 1405 هـ . ق) مدفون در مشهد مقدس: وي 13 سال در درس آقا ضياء شركت نمود. آقا ضياء دربارهاش فرمود:
«من ايشان را براي آينده نجف اشرف ذخيره نمودهام و ايشان اميد علمي آينده من است.»
7. آيةالله سيد عبدالهادي شيرازي (1305 ـ 1383 هـ . ق) مدفون در نجف: وي از مراجع شيعه بود كه تحت تربيت پسرعموي پدرش ميرزاي بزرگ شيرازي رشد علمي نمود و كتاب «دار السلام» از آثار فقهي اوست.
8. آيةالله سيد محمد رضا گلپايگاني (1316 ـ 1414 هـ . ق.) مدفون در قم: وي داراي تقريرات و تأليفات فراوان در فقه و اصول بود. ايشان مؤسسات و مدارس علمية فراواني را به يادگار گذاشت و شاگردان بسياري را كه هم اكنون برخي از آنها در مسئوليتهاي بزرگي به نظام جمهوري اسلامي خدمت ميكنند، تربيت نمود.
9. آيةالله محمد هادي ميلاني (1313 ـ 1395 هـ . ق): فرزند سيد جعفر مدفون در مشهد مقدس از مراجع عظام تقليد شيعه كه داراي تأليفات فقهي و اصولي بود و حوزه علمية مشهد را احيا و شاگردان فاضل و دانشمندي را تربيت نمود.
10. آيةالله سيد شهاب الدين مرعشي (1315 ـ 1411 هـ . ق.) مدفون در قم: وي از مراجع تقليد تشيع بود كه حدود 148 اثر علمي به صورت كتاب، رساله و مقاله، در علوم مختلف از خود به جاي گذاشت. او كتابخانهاي عظيم و منحصر به فرد از لحاظ داشتن نسخههاي خطي، تأسيس كرد كه مورد استفاده دانش پژوهان است. وي از آقا ضياء چهار اجازه اجتهاد و چند فقره نامة خصوصي دارد.
11. آيةالله آقا مير سيد علي يثربي كاشاني (1311 ـ 1379 هـ . ق) مدفون در كاشان: وي از مراجع تقليد شيعه و از شاگردان ممتاز آقا ضياء و از استادان امام خميني (ره) بود.
آقا ضياء به او فرمود: «تو براي من به منزله مالك اشتر براي علي ـ عليه السلام ـ هستي.»
و نيز فرمود: «در ميان تلامذه سيد فشاركي، ميرزا سيد علي يزدي لب خندقي بود كه استاد موقع حركتش وي را با اشك بدرقه كرد و از جدايي او هنگام بازگشت به ايران سوخت. در ميان شاگردان من نيز شما موقعيت خاصي داري و مرا به جدايي و فراق خود مبتلا به حسرت مينمايي.»[1]
12. آيةالله شيخ محمد تقي بهجت، وي از مراجع تقليد شيعه و ساكن قم و از شاگردان آيةالله محمد حسين اصفهاني و آقا ضياء الدين عراقي است و داراي تأليفات و تقريرات در فقه و اصول ميباشد. حاشيه وي بر «ذخيرة العباد» آيةالله غروي اصفهاني يك دوره فقه استدلالي است.
برخي از شاگردان آقا ضياء عراقي پس از وفات وي به شهرهاي مختلف كوچ كردند و در عرصة تدريس و تحقيق، يافتههاي علمي خود را با قلمي پرمايه به رشته تحرير و تقرير در آوردند و طلايهدار حوزههاي علميه در محل سكونت خود بودند،كه از آن جملهاند:
1. آيةالله ميرزا هاشم آملي (1323 ـ 1413 هـ . ق.) مدفون در قم: وي از شاگردان آقا ضياء بود كه مدت 30 سال از محضر او بهره برد. وي تقريرات مباحث اصول استاد را در كتاب «بدايع الافكار» گرد آورده است.
2. آيةالله آقا شيخ محمد تقي بروجردي (متوفا: 1391 هـ . ق.): وي هم از شاگردان خصوصي آقا ضياء بود و تقريرات اصول استاد را به نام «نهاية الافكار» نوشت.
3. آيةالله آقا شيخ علي مشكاة (1319 ـ 1410 هـ . ق.) مدفون خميني شهر اصفهان: از چهرههاي پارسا و برجستة حوزة علميه اصفهان است كه از اصول آقا ضياء، مباحث الفاظ و در فقه، مبحث ولايت فقيه را تحرير كرده است.
4. آيةالله آقا ميرزا علي غروي علياري (1319 ـ 1416 هـ . ق.): وي در اصول، مبحث استصحاب و در فقه، كتاب الزكوة آقا ضياء الدين را تقرير نموده است.
نيز آيات عظام: سيد آقا موسوي خلخالي ( متوفا: 1324 هـ . ق.)؛ سيد ابوالحسن شمس آبادي (1326 ـ 1396 هـ . ق.)؛ سيد يحيي مدرسي يزدي (1321 ـ 1383 هـ . ق.)؛ شيخ محمد حسين خياباني سبحاني (1299 ـ 1393 هـ . ق.)؛ شيخ محمد علي قدسي محلاتي؛ شيخ محمد علي اشرفي شاهرودي (1307 ـ 1394 هـ . ق.)؛ سيد صدر الدين صدر (1299 ـ 1373 هـ . ق.)؛ و سيد عبدالحسين طيب (1312 ـ 1412 هـ . ق.) تقريرات اصول و فقه آقا ضياء را به رشته تحرير در آوردهاند.
عدهاي از شاگردان او در مسائل اجتماعي و مبارزات سياسي پيشگام بودند و عليه دشمنان اسلام و مسلمين، با قلم و قدم مبارزه كردند كه از آن جملهاند:
1. آيةالله سيد ابوالقاسم كاشاني (1304 ـ 1381 هـ . ق.) مدفون در شهر ري: در اجازة روايي كه آقا ضياء به وي داده، او را به عنوان «حمايت كننده حوزه مسلمين و جهاد كننده در حفظ احكام دين، ترويج كننده شريعت جدّش...» خطاب نموده است.
2. آيةالله شيخ محمّد غروي كاشاني (1313 ـ 1398 هـ . ق.) مدفون دركاشان.
3. آيةالله ميرزا محمد باقر آشتياني (1323 ـ 1404 هـ . ق.)
4. آيةالله شيخ محمد حسن سه چاري اصفهاني (1325 هـ . ق.)
5. آيةالله شيخ محمد رضا مظفر (1322 ـ 1383 هـ . ق.)
6. آيةالله شيخ بهاء الدين محلاتي (1314 ـ 1401 هـ . ق.)
7. آيةالله شيخ محمد حسين نجفي (1321 ـ 1409 هـ . ق.)
8. آيةالله شيخ ابوالحسن شيرازي (1330 هـ . ق.) امام جمعه سابق مشهد.
9. آيةالله سيد حسام الدين فال اسيري شيرازي (1316 هـ . ق.)
ويژگيهاي اخلاقي
آقا ضياء به بلند همت بودن، تواضع، فروتني، خوش اخلاقي و زهد كه سرآمد فضايل اخلاقياند، معروف و از نظرهوش و فكر، دقّت و نظم، ذوق سليم و حسن معاشرت و پرهيز از تكلّف براي معاشران و مراجعان، زبانزد عام و خاص بود. بدين جهت شاگردانش او را بسيار دوست ميداشتند. او در وادي مبارزه با نفس، همه همطرازان علمي (فقهي ـ اصولي) را از خود برتر ميدانست.
هگاه مرجعي از دنيا ميرفت، با آن كه صلاحيت مرجعيت را از هر حيث دارا بود، اين امر را به سايران و مراجعان را به ديگران حواله ميداد و مبلّغ آنان نيز بود.
پس از استادان و مراجع قبل و به دليل كثرت مراجعات در عراق و ايران، وي بر رساله عمليه آقا شيخ عبدالله مازندراني (1256 ـ 1330 هـ . ق.) حاشيه زد تا مقلدين از نظراتش استفاده كنند.
او در معاشرت با شاگردان، ضمن احترام به آنها ظرايف و نكات لطيفي به كار ميبرد.
شاگردان هم او را بسيار دوست ميداشتند و نهايت ادب و احترام را نسبت به او رعايت ميكردند. جلساتش با آن كه خودماني بود، براي شاگردان نوعي تربيت عملي و آثار فراواني در برداشت.
يكي از مزاحهايي كه از او نقل ميكنند، اين است كه ميگفت: «اگر درس صبح گفته شود، هم استاد ميفهمد و هم شاگرد و اگر عصر گفته شود، فقط استاد ميفهمد چه ميگويد و هر آينه اگر درس شب گفته شود، نه استاد ميفهمد و نه شاگرد.»
آقا ضياء الدين عشق وافري به اهل بيت ـ عليهم السلام ـ به ويژه امام حسين ـ عليه السلام ـ داشت. او مجلس روضه خواني مفصّلي را در ايام محرم در منزلشان برقرار ميساخت. در اين مجلس كه اكثر علما و طلاب و استادان حوزه شركت ميكردند، آقا ضياء منبر ميرفت و از روي مقتل براي اهل مجلس مصيبت ميخواند و بسيار ميگريست و اهل مجلس را ميگرياند.[2]
آثار و تأليفات علمي
از جمله آثار علمي آقا ضياء كه در فقه و اصول نگاشته شده و باقي مانده است، عبارتند از:
1. استصحاب العدم الازلي.
2. احكام الرضاع.
3. البيع.
4. تعاقب الايدي.
5. تعليقات علي رسائل الشيخ الانصاري.
6. تعليقات «فوائد الاصول» و الفوائد (تقريرات ميرزا حسين نائيني) نوشته شيخ محمّد علي كاظمي.
7. حاشيه جواهر الكلام.
8. حاشيه العروة الوثقي.
9. حاشيه استدلالي به عروة الوثقي.
10. حاشيه كفاية الاصول.
11. حاشيه المكاسب.
12. حجية القطع (رساله).
13. روائع الامالي في فروع العلم الاجمالي.
14. شرح التبصره. شش جزء آن به تحقيق آيةالله معرفت در قم به چاپ رسيد.
15. الشرط المتأخر: (رساله)
16. الصلاة.
17. قاعدة الحرج.
18. قاعدة لاضرر.
19. القضاء.
20. اللباس المشكوك: (رساله).
21. مقالات الاصول: (دو جزء).
22. و رسالههايي در اجتهاد و تقليد، باب انسداد، اجرت بر واجبات، دعاوي، نيت، ادله نقليه و... .
تقريرات درس اصول و فقه كه به قلم شاگردانش تحرير شده، عبارتند از:
1. بدايع الافكار: ميرزا هاشم آملي، چاپ قم.
2. نهايه الافكار: شيخ محمد تقي بروجردي، چاپ قم.
3. نماذج (الاصول في شرح مقالات الاصول: سيد يحيي مدرس يزدي، چاپ قم).
4. المحاكمات (بين الكفايه و اعلام ثلاثه) تقريرات بحث، شيخ محمد طاهر آل شبير خاقاني.
5. تقريرات اصول، آيةالله سيد محمود شاهرودي.
6. تقريرات اصول، آيةالله شيخ غلامحسين جعفري همداني.
7. تقريرات اصول، آيةالله سيد عبدالرزاق نسابه.
8. تقريرات اصول، آيةالله شيخ محمد علي اشرفي شاهرودي.
9. تقريرات اصول، سيد محمد رضا تبريزي.
10. تقريرات اصول، آيةالله ميرزا علي مشكاة.
11. تقريرات فقه، آيةالله ميرزا هاشم آملي.
12. تقريرات فقه، ميرزا علي مشكاة.
13. تقريرات فقه، ميرزا علي علياري غروي.
14. حاشيه بر مجمع الرسائل، سيد محمد باقر شيرازي.
15. منتخب المسائل، احمدي يزدي.
وفات
سرانجام اين مشعل فروزان علم در شب دوشنبه 29 ذيقعده سال 1361 هـ . ق. در نجف اشرف دعوت حق را اجابت نمود. در عزاي او، سه روز درسهاي حوزه تعطيل و شاگردان به سوگ او نشستند جنازه او با شكوه تمام تشييع و در حجره نزديك (باب العماره) صحن مطهر امير المؤمنين ـ عليه السلام ـ به خاك سپرده شد. مجالس ترحيم فراواني در عراق و ايران براي او برگزار كردند.
حبيب الله سلماني آراني
پي نوشت :
[1] . سيماي كاشان، ص 172 و آينه دانشوران، ص 11.
[2] . نقل از آية الله ميرزا محمد باقر آشتياني، درگفت و گو با حجة الاسلام آقا معتمدي.
منبع:www.andisheqom.com/س