محصولات
دریافت کاتالوگ محصولات
پورتال ایمن
سیستم آرشیو اسناد
سیستم پشتیبانی (Ticketing)
سیستم مدیریت جلسات
سیستم مدیریت وظایف
سیستم پورتال داخلی ویژه همکاران
سیستم تولید و مدیریت وب سایت
سیستم اتوماسیون اداری
سیستم مدیریت فروشگاه
سیستم گفتگوی آنلاین (پشتیبانی)
نرم افزار های اندروید
فروشگاه
جستجوی محصولات
همه محصولات
بانک شماره موبایل
گالری تصویری فایل PSD
گالری تصویری فایل افتر افکت
سیستم پیامک
عضویت رایگان در سامانه
ورود به سامانه پیامک
ارسال به BTS ایرانسل
امکانات سامانه پیامک
وب سرویس رایگان پیامک
سرویس HTTP پیامک رایگان
افزونه ورد پرس
نرم افزار ویندوزی پیامک
خرید خط هزار و تلفن ثابت
عمومی
اخبار
تقویم تاریخ
نرم افزارهای موبایل
مقالات
معرفی سایت
درباره ما
پرسش و پاسخ
ارسال تیکت
اطلاعات تماس
درباره ما
پرسش و پاسخ
آموزش برنامه نویسی
سفارش تبلیغ اندروید
Type
All
کامپيوتر
دنياي فن آوري
جستجو در محصولات
15 آبان 1388 / 18 ذي القعده 1430 / 6 نوامبر 2009
-(1 Body)
15 آبان 1388 / 18 ذي القعده 1430 / 6 نوامبر 2009
Visitor 594
Category:
دنياي فن آوري
1) 15آبان ماه سال1314هجري شمسي:
شركت سهامي بيمه ايران با سرمايه اوليه 20ميليون ريال كار خود را آغاز كرد. درسال1269شمسي و درپي مذاكرات دولتهاي ايران و روسيه امتياز فعاليت درزمينه بيمه و حمل و نقل به پولياكُف روسي واگذارشد. پوليا امتياز ياد شده را به مدت75 سال دريافت كرد اما به سبب موفق نشدن دركارش چند شركت روسي ديگرهم درايران نمايندگي بيمه دايركردند. سرانجام با تغييررژيم روسيه فعاليت اين شركتها هم پايان يافت تااينكه درسال1314شركت بيمه ايران تأسيس شد. شركت بيمه ايران درنخستين سال فعاليت خود50درصد ازحجم عمليات بيمه كشور را درخود متمركز كرد و پس از مدتي آن را تا70درصد افزايش داد. بدين ترتيب سهم مؤسسات بيمه خارجي درايران تا حد چشمگيري كاهش يافت. شايان توجه است كه درحال حاضرچندين مؤسسه بيمه با ارائه خدمات گوناگون دركشورمان فعاليت دارند.
2) 15آبان ماه سال 1357هجري شمسي:
كاركنان سازمان راديو و تلويزيون دراعتراض به دولت نظامي ازهاري اعتصاب خود را آغازكردند. كاركنان سازمان راديو و تلويزيون قصدداشتند كه با اعتصاب خود برپيكر رژيم طاغوت فشاربيشتري وارد سازند و سقوط آن را سرعت بخشند. همچنين درهمين روزهمزمان با تشكيل دولت نظامي ازهاري، مطبوعات كشور اعتصاب گسترده خود را آغازكردند.
3) 15آبان ماه سال1358هجري شمسي:
دولت موقت استعفاي خود را به رهبر كبيرانقلاب اسلامي حضرت امام خميني(رحمت الله عليه) تقديم كرد. دولت موقت ازبهمن ماه سال1357كارخود را آغازكرد اما به سبب ناهماهنگي با حركتهاي انقلابي مردم و اهداف انقلاب به كارخود پايان داد. درپي موافقت حضرت امام با استعفاي دولت موقت شوراي انقلاب اسلامي مسئوليت اداره اموركشور را پذيرفت و طي اطلاعيهاي برنامه خود را اعلام كرد.
4) 15آبان ماه سال1370هجري شمسي:
استاد عبدالله اُلفت شاعر غزلسراي معاصر درگذشت. الفت اگرچه درانواع قالبهاي كهن شعري طبع آزمايي كرد؛ غزلهايش حال و هوايي ديگر دارند و بسياري ازشعردوستان الفت را با غزلهايش ميشناسند. از آثارالفت« خورشيد و ماه، پريشان و پدرام، مثنوي درّمكنون و ديوان غزليات » را ميتوان نام برد.
5) اعتراض و مخالفت امام خميني(ره) با لايحه انجمنهاي ايالتي و ولايتي رژيم پهلوي(1341 ش):
در پي تصويب لوايح ضد اسلامي انجمنهاي ايالتي و ولايتي در نيمه مهرماه 1341، حضرت امام خميني(ره) كه از ديرباز در انديشه فرصتي مناسب براي شكستن قدرت نامشروع شاه و ابهَّت پوشالي سلطه جهانخواران بودند، در چنين شرايطي، آن فرصت مطلوب را يافته و با فريادي رسا و درهم كوبنده، پرچم مبارزه با استبداد داخلي و سلطه خارجي را به دست گرفتند و نهضت ريشهدار و پر صلابت خويش را آغاز نمودند. ايشان به دنبال اعلام تصويب اين لايحه در روزنامهها، بيدرنگ علماي طراز اول قم را به نشست وگفتگو پيرامون تصويبنامه دعوت نمودند و در اين جلسه تصميم گرفته شد مخالفت علماي قم با مفاد تصويبنامه به اطلاع عموم برسد. در ادامه اين اعتراض، حضرت امام در تاريخ پانزدهم آبان 1341، تصويبنامه كذايي را خائنانه، غلط، نقشه شوم دشمنان اسلام و ملت ايران، جسارت به ساحت قرآن، گناه نابخشودني و مستوجب توبه و استغفار دولت شمرده و در تلگراف ديگري به اسداللَّه علم، نخست وزير وقت، به وي هشدار دادند. هنوز چند روزي از آغاز نهضت نگذشته بود كه امام، مبارزه با رژيم حاكم و سلطه بيگانه را به مرحله نوين سياسي - مذهبي وارد نمودند و براي اولين بار در تاريخ مرجعيت شيعه، پاي همه ملت را به مبارزه كشانيدند. بر اثر پايداري مردم و رهبري علما در مخالفت با اين لايحه كه شرط اسلام براي انتخاب نمايندگان مجلس و سوگند به قرآن حذف شده بود، لغو اين تصويبنامه در 10 آذر 1341 پس از عقبنشيني آشكار و شكست افتضاحآميز رژيم اعلام گرديد.
6) تشكيل دولت خون آشام "غلامرضا ازهاري" به دستور محمدرضا پهلوي (1357 ش):
پس از سقوط دولت عوام فريب جعفر شريف امامي كه بر اثر اشتباهات پي در پي خود، از حل مشكلات عاجز مانده بود، محمدرضا پهلوي، ارتشبد غلامرضا ازهاري رييس ستاد مشترك ارتش را مامور تشكيل دولت نمود. انتخاب ازهاري به عنوان رييس دولت نظامي، مشكلات تازهاي ايجاد كرد و موجبات تظاهرات و اعتصابات جديدي را فراهم نمود. در اين ميان و در اعتراض به اين دولت، روزنامههاي معروف كشور، كاركنان راديو و تلويزيون، كارمندان بانك ملي و بانك مركزي دست از كار كشيدند و التهابي دوباره كشور را فراگرفت. بازداشت دولتمردان از جمله اقدامات عوام فريبانهاي بود كه ازهاري براي تسكين افكار عمومي و راضي كردن مردم انقلابي انجام داد كه با شكست مواجه گرديد و پس از مدتي، ازهاري جاي خود را به شاپور بختيار داد.
7) فرار خانوادههاي صهيونيستي از ايران در پي بحرانيتر شدن اوضاع ايران (1357 ش):
رژيم شاه در طول ساليان حكومتش، به اشاره اربابان آمريكايي خود، روابطي دوستانه با رژيم صهيونيستي داشت و به همين دليل، افراد بسياري از مأموران اطلاعاتي، مستشاران نظامي و بازرگانان رژيم اسرائيل در ايران به سر ميبردند. سرانجام در پانزدهم آبان 1357 و با اوجگيري مبارزات اسلامي ملت ايران و نزديكي زمان پيروزي انقلاب اسلامي، دويست تن از خانوادههاي اسرائيلي شاغل در ايران، با يك پرواز فوقالعاده به تلآويو پايتخت رژيم صهيونيستي بازگشتند.
8) آغاز اعتصاب دو ماهه مطبوعات در اعتراض به روي كار آمدن دولت نظامي ازهاري (1357 ش):
اوجگيري نهضت اسلامي و به وقوع پيوستن حوادث خونيني همچون 17 شهريور و 13 آبان 1357 باعث شد تا محمدرضا پهلوي به حربه ديگري متوسل گردد. از اين رو، برپايي كابينه نظامي به رياست ارتشبد غلامرضا ازهاري، به عنوان تلاشي اساسي در راه سركوبي نهضت و حفاظت از نظام پوسيده شاهنشاهي در دستور كار شاه قرار گرفت. شاه در يك نطق تلويزيوني، انتصاب ازهاري را اعلام كرد و دولت ازهاري در اولين اقدام خود، مراكز خبري و جرايد را به اشغال نيروهاي نظامي خويش درآورد. اولين واكنش نسبت به اين مسأله، اعتصابي فراگير و همگاني در مطبوعات بزرگ و سابقهدار ايران بود. مطبوعات اعلام كردند: "از لحظاتي كه قلم اسير سرنيزه شد، سوگند ياد كرديم و شرافت قلم را وثيقه قرار داديم كه در حكومت نظاميان به اين دليل كه آزادي انسانها پايمال است، دست از كار بكشيم و چنين كرديم." با پايان دوره حاكميت دولت نظامي و آغاز به كار دولت بختيار، امام خميني(ره) در پيامي خطاب به مطبوعات فرمودند: "از متصديان مطبوعات محترم كه زير بار سانسور ديكتاتوري نرفتند تشكر ميكنم" ايشان در ادامه ضمن اشاره به ادعاي دولت جديد مبني بر رفع سانسور فرمودند: "آقايان به كار ادامه دهند و از اعتصاب بيرون آيند تا تكليف ملت با دولت غيرقانوني معلوم شود." بر اين اساس، جرايد پايتخت پس از اعتصابي دو ماهه، از روز 16 دي ماه 57 با محتوايي دگرگون شده در راستاي اطلاع رساني به ملت و پخش اخبار انقلاب منتشر گرديدند.
9) رحلت عالم مجاهد آيتاللَّه "شيخ مهدي نوغاني" (1371 ش)
: آيتاللَّه حاج شيخ مهدي نوغاني در سال 1305 ش (1345ق) در مشهد به دنيا آمد. وي پس از تحصيل دوره ابتدايي، به حوزه علميه خراسان پيوست و از اساتيدي همچون اديب نيشابوري اول و دوم، احمد مدرس، ميرزا هاشم قزويني، ميرزا مهدي اصفهاني و آيتاللَّه محمدهادي ميلاني كسب فيض نمود. ايشان به مدت چهارده سال در درس خارج آيتاللَّه سيدمحمد هادي ميلاني مرجع بزرگ زمان شركت جست و مورد تأييد آن فقيه كبير قرار گرفت. آيتاللَّه نوغاني سپس به تدريس، اقامه جماعت، ارشاد و راهنمايي مردم، تبليغ مباني مذهب و سرپرستي مؤسسات خيريه پرداخت. وي با شروع حركت مردم مسلمان و آغاز انقلاب اسلامي، در مشهد، پيشاپيش مردم با دستگاه استبداد به مبارزه برخاست و هماره نامش در ذيل اعلاميههاي روحانيت مبارز مشهد ديده ميشد. اين عالم رباني سرانجام در نيمه آبان 1371 برابر با 10 جمادي الاول 1413ق در 66 سالگي به ديدار معبود شتافت و رخ در نقاب خاك كشيد.
10) رحلت فقيه جليل آيت اللَّه "سيدمحمد علي مدرسيزدي" (1380 ش):
آيتاللَّه سيد محمدعلي مدرسطباطبايي يزدي در سال 1318 ش (1358 ق) در نجف اشرف و در بيت علم و تقوا و فضيلت به دنيا آمد. وي در دامان پدر بزرگوارش مقدمات را فراگرفت و پس از اتمام سطوح، در محضر آيات عظام سيدمحمود شاهرودي، ميرزا حسن بجنوردي، ميرزا باقر زنجاني و سيدمحسن حكيم به مدارج والاي علمي دست يافت. آيتاللَّه مدرسي همزمان، به تدريس سطوح عاليه و سپس خارج فقه پرداخت تا اينكه در سال 1361 ش از نجف به حوزه علميه قم آمد و به تدريس خارج فقه و اصول مشغول گرديد. اين فقيه جليل در دوران جنگ تحميلي، بارها به جبهههاي حق و ياري رزمندگان اسلام شتافت و در تقويت بيشتر روحيه آنان ميكوشيد. از آيتاللَّه مدرسي آثاري برجاي مانده كه حاشيه بر عروة الوثقي، المضاربةُ في الاسلام، الشّركةُ في الاسلام و مناسك حج از آن جملهاند. سرانجام آن عالم بزرگوار بر اثر سكته مغزي در نيمه آبان 1380 ش برابر با بيستم شعبان 1422 ق در 62 سالگي جان به جان آفرين تسليم كرد و در حرم مطهر حضرت معصومه(س) به خاك سپرده شد.
11) 18ذيقعده سال439هجري قمري:
«غياثُ الدّين ابوالفتح عمربن خيامي نيشابوري»، رياضيدان، منجم و حكيم و شاعرگرانقدرايراني قدم به عرصه حيات نهاد. شهرت وي عمرخيام و لقبش حُجَّة الحق بود و ازنوابغ و مفاخربزرگ علمي ايران بشمارميرفت. او درنيشابورزاده شد و درهمان جا رشد كرد. درسال467هجري قمري ملكشاه سلجوقي عمرخيام و عدهاي ازمنجّمان را برآن داشت تا دراصفهان زيج جلالي را ترتيب دهند. خيام درايام سكونتش دراصفهان يكي ازمسائل مهم موسوم به شَرحُ ما أَشكَلَ مِن مُصادرات اقليدس را نوشت و پس ازمرگ ملكشاه مجدداً به نيشابوربازگشت و تاآخرعمردرهمانجا ماند. خيام درهريك ازعلوم زمانش استاد بود بطوريكه زَمخشري دانشمند مفسّرو لغت شناس شهر، وي را حكيم جهاني و فيلسوف گيتي نام نهاده است. ازآثاراوست «كتابهاي مَقالةٌ فِي الجَبروَ المُقابِلِه و مُشكلاتُ الحِساب».
12) 18ذيقعده سال837هجري قمري:
« بُرهانُ الدّين قاضي ابن ابي شريف»، در بيت المقدس بدنيا آمد. او درهفت سالگي حافظ قرآن شد و پس ازفراگيري ادبيات عرب، منطق، اصول و معاني به قاهره رفت. او دراين شهرعلوم حساب، فرائض، تفسيرو شرحُ العقائد را آموخت و مدتي نيزدرمكه بسربرد و ازبسياري ازمحدثان، حديث شيعه آثاري متعدد ازابن ابي شريف باقي است كه بيشترآنها صورت منظوم كتابهاي ديگران است مانند «قواعِد الاِعراب ابن هشام و قصيده ابن ابي شريف».
13) 18ذيقعده سال1373هجري قمري:
آيت الله حاج شيخ محمد حسين كاشفُ الغطاء عالم و اديب بزرگ وفات يافت. ايشان درعلوم كلام، فلسفه، حديث و رجال دانش بسيارداشت و علاوه برداشتن تبحرو تواناي علمي درعلوم ديني ازاديبان بزرگ بشمارميرفت. دراين زمينه ديوان شعري نيزازوي بجاي مانده است. اين عالم گرانقدرازايام جواني درمبارزات سياسي و حق طلبانه شركت فعال داشت و درمبارزه با استعمارانگليس نقش مؤثري ايفا كرد. ازآثاركاشِفُ الغطاء كه بيش از80اثرداشت به« اَلفِردوسُ الاَعلي و اَصلُ الشّيعه و اُصولُها» ميتوان اشاره كرد.
14) درگذشت اديب برجسته ابوالقاسم، حسين بن محمد، معروف به "راغب اصفهاني" (502 ق):
راغب اصفهاني از بزرگان علماي اهل سنت ميباشد كه در لغت، حديث، كتابت، كلام، حكمت، اخلاق و علوم و فنون ادبي و عربي و شعر شهرهي آفاق و مراتب فضل و كمال وي مسلم ميباشد. وي را شيعه نيز گفتهاند. افانين البلاغه، جامع التفسير و مفردات القرآن از جمله تاليفات اوست.
15) درگذشت "ابن خلدون" مورخ بزرگ مسلمانان(808 ق):
عبدالرحمن بن محمد بن خلدون معروف به ابن خلدون ملقب به ولي الدين، از بزرگان و مشاهير مورخين مسلمان، در اول رمضان سال 732 ق درتونس به دنيا آمد. وي از جواني به كارهاي دولتي پرداخت ولي پس از مدتي به واسطهي بدگويى ديگران به زندان افتاد و از كارهاي دربار فاصله گرفت. از آن پس به مطالعات علمي روي آورد و دست به تاليف كتاب زد. ابنخلدون در زمان خود در تاريخنويسي مشهور بود اما انديشههاي وي در آن زمان بازتاب كافي نيافت و از قرن سيزدهم هجري قمري نام، آثار و افكار او، مطرح شد. مهمترين اثر ابنخلدون، كتاب تاريخ او موسوم به "كتاب العِبَر و ديوان المُبَتدَأ و الخَبر في ايّام العَرَب و العَجَم و البَربَر" در هفت جلد ضخيم به چاپ رسيده كه جلد اول آن به عنوان مقدمه، در فلسفهي تاريخ و اجتماع، شهرهي خاص و عام است. ابنخلدون را مخترع و پديدآورندهي علم عمران نيز گفتهاند. سرانجام ابن خلدون در 76 سالگي در قاهره وفات يافت ودر همان شهر به خاك سپرده شد.
17) 6نوامبر سال 1937ميلادي:
كشور ايتاليا به رياست بِننيتو موسولِني به قرارداد دو جانبه آلمان و ژاپن ملحق شد. بدين ترتيب محورتاريخي- سياسي برلن- توكيو- رم بوجود آمد و ازاين رو درجنگ جهاني دوم به اين سه كشور متحد و ديگرياران آنها دول محور ميگفتند. اين قرارداد سياسي و نظامي درهمان سال يعني 1937ميلادي ميان آلمان نازي و امپراتوري ژاپن به امضا رسيد.
18) پايان پيروزمندانه نبرد "سيمون بوليوار" براي آزادي ونزوئلا (1813م):
سيمون بوليوار، قهرمان استقلال كشورهاي امريكاي لاتين از همان دوران جواني تصميم گرفت جهت آزادي منطقه امريكاي جنوبي از استعمار اسپانيا به مبارزه بپردازد. وي ابتدا به كمك استقلالطلبان ونزوئلا شتافت كه در نتيجهْ موفق شدند در 5 ژوئيه 1811م استقلال اين كشور را اعلام نمايند. اما كمتر از دو سال بعد بارِ ديگر، سلطنتطلبان، با كمك اسپانيا به حكومت ونزوئلا رسيدند. سيمون بوليوار، اينبار در ششم نوامبر 1813م در جنگ با نيروهاي استعمارگر اسپانيا، توانست با كمك 6500 نفر از ياران خود بر 13 هزار اسپانيايى پيروز شده و سرزمين ونزوئلا را به طور كلي از دست آنان آزاد سازد. بوليوار سپس در مبارزات آزاديخواهانه در چند كشور ديگر امريكاي جنوبي نيز شركت كرد و جانفشانيهاي فرواني از خود نشان داد. مردم امريكاي جنوبي، پس از حدود دو قرن، همچنان به مبارزات رهايي بخش سيمون بوليوار افتخار ميكنند و او را سرمشق آزاديخواهي و استقلالطلبي و مقاومت در برابر سلطه بيگانگان ميدانند.
19) حمله موشكي ارتش امريكا به تأسيسات ساحلي ويتنام شمالي (1966م):
مداخله نظامي ايالات متحده و ساير قدرتهاي سرمايهداري در جنگهاي داخلي ويتنام سبب شد كه از سال 1961م به بعد، ديپلماسي امريكا سدي به منظور جلوگيري از گسترش كمونيسم در آسياي جنوب شرقي ايجاد كند، اما در آغاز سال 1964م، به نظر ميرسيد كه اين سد در حال تخريب است. اين مقدماتْ حمله نظامي امريكا به ويتنام شمالي را كه از حمايت كمونيستها بهرهمند بود، در برداشت. درگيريهاي مبارزان ويتنامي با متجاوزان امريكايى باعث شد تا امريكا به بمباران شديد ويتنام شمالي بپردازد. در يكي از اين بمبارانها كه از ششم نوامبر 1966م آغاز شد، به طور متوسط روزانه بيش از يكصد و شصت بار حمله موشكي و بمباران مناطق ويتنام شمالي صورت گرفت. در اين بمبارانها هزاران نفر از مردم غيرنظامي ويتنام شمالي كشته و تعداد زيادتري زخمي و بيخانمان شدند. با اين حال طي جنگ امريكا با ويتنام، تعداد زيادي نيز از امريكاييان كشته شدند كه اين امر موج مخالفتهاي وسيعي را در داخل امريكا و نقاط مختلف جهان برانگيخت.
20) هلاكت "خاخام كاهانه" متعصب سرسخت صهيونيستي (1990م):
خاخام كاهانه متعصب سرسخت صهيونيست، در سال 1932م در نيويورك به دنيا آمد. وي سالهاي زيادي از عمرش را به جرم سرقت مسلحانه، تجاوز و آدمكشي، در زندانهاي امريكا به سر برد. كاهانه پس از مطالعه مكتب صهيونيسم و آييني كه يهوديان اسرائيل از آن تبعيت ميكردند، شيفته اين مسلك گرديد و خود پرچمدار و مبلّغ آن در نيويورك شد. او در سالهاي 1965 - 70 رهبري يك شبكه تبليغاتي براي بازداشتن خانوادههاي امريكايي از مخالفت با جنگ امريكا در ويتنام را برعهده داشت و با هويتهاي گوناگون، با بعضي شبكههاي مافيايي و جاسوسي همكاري ميكرد. خاخام كاهانه در سال 1968م در 36 سالگي، سازمان دفاع از يهود را كه نام اختصاري آن به زبان عِبري "كاخ" ميباشد در امريكا پايهگذاري كرد. اين سازمان كه يك جنبش بسيارتندرو، افراطي و داراي عناصر آموزش ديده و فعال در امر حمل سلاح و پرتاب مواد منفجره بود، در اندك مدتي توانست حمايت بسياري از اوباشان يهودي را در امريكا كسب كند. خاخام كاهانه در سال 1971 وارد اسرائيل شد و مورد استقبال گرم گُلدا ماير نخست وزير وقت رژيم صهيونيستي قرار گرفت. او در سالهاي پس از جنگ اكتبر 1973م، نقش قابل ملاحظهاي در توجيه سياست اسرائيل و در موجه جلوه دادن استراتژي اسرائيل بزرگ و تصرف منطقه نيل تا فرات در جامعه امريكا ايفا كرد. در تمام طول دهه 1970م، خاخام كاهانه، موثرترين وسيله براي جلب حمايت مالي يهوديان امريكايي و فريفتن آنان به حمايت از رژيم صهيونيستي و خطرناكترين عنصر صهيونيست براي موجوديت اعراب مقيم فلسطين اشغالي محسوب ميشد. او در سال 1984م، پس از يك سلسله فعاليتهاي تروريستي و تخريبي عليه فلسطينيان و مسلمانان جنوب لبنان، سازمان مخوف "ترور بر ضد ترور" را با هدف رواج عمليات تروريستي عليه فلسطينيان و شيعيان لبنان پيريزي كرد. خاخام كاهانه در همين سال، وارد كِنِسْتْ يا پارلمان رژيم صهيونيستي شد و چهار سال سمت نمايندگي مجلس را برعهده داشت. خاخام كاهانه، با وجود مليت غيراسرائيلي كه داشت به مراتب بيش از دولتمردان اسرائيلي از سياستهاي تجاوزكارانه و جنايت بار صهيونيستها عليه كشورهاي اسلامي دفاع ميكرد. وي اظهار ميداشت: من معتقدم كه حتي يك عرب هم نبايد در بيتالمقدس زندگي كند و من براي هر كس كه مسجدالاقصي را بمباران كند، كف خواهم زد. اين افراطيگريهاي كاهانه تا آنجا رسيد كه او را به عنوان تندروترين و متعصبترين صهيونيست لقب دادند. سرانجام خاخام كاهانه اين صهيونيست متعصب در ششم نوامبر 1990م در پنجاه و هشت سالگي به ضرب گلوله يك عرب مسلمان در نيويورك به هلاكت رسيد.
/خ
Add Comments
Name:
Email:
*
User Comments:
SecurityCode: