عالم عارف و فقيه بيدار دل ،ملا محمد تقي مجلسي به مجلسي اول ،در سال 1003ق در اصفهان ،پايتخت صفويه ،چشم به جهان گشود.پدرش ،مقصود علي،شيفته اهل بيت عليه السلام و مأنوس با قرآن بود.مقصود علي،شعر نيز مي سرود و در اشعارش ،«مجلسي »را تخلص خود قرار داده بود از اين رو،او و فرزندش به اين لقب مشهور شدند.مادر محمد تقي نيز زني بسيار صالح و متقي بود.در اجداد پدري و مادري او نيز شخصيت هاي بزرگي وجود داشتند.
وي از همان کودکي از هم سالان خود ممتاز بود وبه قول خودش ،در چهار سالگي اهل عبادت و نماز شب و نماز جماعت بوده و آنچه را از پدر بزرگوارش مي آموخته ،به اطفال ياد مي داده و آنها را نصيحت مي کرده است.
تحصيل و اساتيد:
وي گام هاي بعدي تحصيل را با راهنمايي پدرو مادر ،تحت نظر استادان بزرگ زمان برداشت .علاّمه مولا عبدالله شوشتري از تربيت يافتگان حوزه علميه ئ نجف بود که پس از طي مراحل عالي علمي به اصفهان آمده بود.ملاّمحمد تقي سالها در محضر اين استاد ،فقه،اصول ،حديث،کلام و تفسير آموخت و تحصيل علم و حديث را بيشتر مديون وي بود.خود درباره ئ استادش مي نوييسد:«او استاد بزرگ ماو استاد بزرگ شيعه در عصر خويش بود.وي علامه اي محقق و مدقق و زاهدي عابد و با ورع بود .ببيشتر مطالب اين کتاب من (روضه المتقين)از افادات اوست.»مجلسي اول از محضرعالم و عارف نامدار ،مرحوم شيخ بهايي بسيار استفاده کرد و علاوه بر علوم ظاهري ،از او بهره هاي معنوي بسيار برد و نيز از محضر حکيم معروف ،مير فندرسکي و همچنين امير اسحاق استر آبادي معروف به طي الارض کسب فيض کرد و او درباره ئ استاد عالي قدر خود ،شيخ بهايي قدس سره مي گويد :«او بلند مرتبه و والامقام بود و حافظه اي قوي داشت.من کسي را در کثرت علوم و وفور فضل و بلند مرتبگي مانند او نديدم.
سفر به کوي يار:
او در سي سالگي به نجف اشرف رفت و طي سالياني اقامت در جوار مولي الموحدين عليه السلام ،علاوه بر درس و بحث و پرداختن به علوم رايج،با مجاهدت و رياضيات ،باب هاي علوم ملکوتي و مکاشفات رحماني را بر خود گشود.
پس از سالياني مجاورت بارگاه علوي (ع)در خواب به محضر امير المومنين عليه السلام مشرف مي شود و حضرت به او مي فرمايد که به اصفهان برگردد؛او با اصرار فراوان از حضرت مي خواهد که در جوارش اقامت داشته باشد،اما امام عليه السلام مي فرمايد که وجود او در اصفهان ،براي هدايت مردم ،مفيدتر است.
در پي اين رؤياي رحماني ،به اصفهان بازگشت وتا آخر عمر به تحقيق ،تأليف و ارشاد مردم پرداخت.
وي امام جمعه ئ آن شهر و مرجع حوايج ديني و دنيايي مردم شد.
فرزندان :
آن عالم کم نظير ،سه پسر و چهار دختر داشت.پسران او به ترتيب ،عزيز الله ،عبدالله و محمد باقر و دختر اول او ،آمنه بيگم ،همسر ملا محمد صالح مازندراني ،دوم ،همسر ملا محمد اسمعيل استر آبادي ،سوم ،همسر ملا ميرزا شيرواني و چهارم همسر ميرزا کمال الدين محمد فسايي هستند که هر چهار داماد او از فقها و علماي بزرگ عصر خود بوده اند .پسران او نيز همگي از عالمان متقي و بزرگوار زمان خود به شما مي آمدند .در ميان فرزندان او،ملا محمد باقر در علم و تقوا ،گوي سبقت را از ديگران ربود و از علماي نامدار و کم نظير عصر خود وبلکه تمام قرون و اعصار شيعه شد و به علامه مجلسي دوم مشهور شد.صحبت راجع به شخصيت علمي وتقوايي ملا محمد باقر و تأليفات گران سنگ و بي شمار او،مقاله اي مستقل مي طلبد.
ديدار حق:
مرحوم ملا محمد تقي :سرانجام در سال 1070و در سن شصت و هفت سالگي دار فاني را وداع گفت و به جوار قرب الهي شتافت .در ماده تاريخ او گفته اند :«قدس الله روحه الشريف»و همچنين :«صاحب علم،رفت از دنيا»و نيز «مسجد و منبر از صفا افتاد»مزار اين عالم روشن ضمير و فرزند گرانقدرش ،علامه محمد باقر مجلسي قدس سره در کنار مسجد جامع اصفهان ،محل رفت و آمد دوستداران علم و عرفان و جايگاه برآورده شدن حوايج است و از دير باز بسياري از مردم اصفهان و شهرهاي ديگر به زيارت آن مکان شريف اهتمام ويژه اي داشته اند.
شيوه سلوکي و کرامات:
شيوه سلوکي او،ارتباط عميق قلبي و معنوي با کتاب زنده و جاويد الهي ،قرآن و توسل به حضرات چهارده معصوم عليه السلام ،و انس با کلمات گهر بار آن بزرگواران بود و در اين راستا از هيچ مجاهده و رياضتي دريغ نمي کرد .مي گويد:«يافته هايي را که اين ضعيف،در دوران رياضت خويش به دست آوردم ،مرهون دوراني است که به مطالعه تفاسير قرآن مشغول بودم.شبي بين خواب و بيداري ،سرور پيامبران را ديدم .با خود گفتم :«سزاوار است در اخلاق و کمالات او تدبّر کنم.هر چه در خلق و خوي او مي انديشيدم ،بزرگي و انوارش بيشتر نمايان مي شد،تا جايي که فضاي وجودم را نور عظمت او فرا گرفت و به خود آمدم .دريافتم که خلق و خوي او قرآن است و بايد در قرآن تدبر کنم.هر چه بيشتر در آيه اي مطالعه و تدبرّ مي کردم ،حقايق بيشتري نصيبم مي شد،تا جايي که ناگهان ،معارف بي کراني سرازير شد و سپس در هر آيه اي از قرآن که مي انديشيدم ،به چنين دست مي يافتم.»
در جايي ديگر ،نتيجه ئ مجاهدت هاو رياضت هاي شرعي خود را اين گونه بيان مي کند:«اين خاک پاي ائمه ئ معصومين عليه السلام،پس ازرياضات نفس،به جايي رسيد که در هر ساعتي ،معارف و علوم بي شماري به او افاضه مي شد.»برخي ديگر از مقامات او و وصيتنامه اش به فرزند بزرگوراش علامه محمد باقر مجلسي ،به ياري خدا در شماره ئ بعد خواهد آمد.
منبع:ويژه نامه خلق/خ