على بن بابويه قمى , متوفى در سال 329 ه ق , مدفون در قم , پدر شيخ محمد بن على بن بايويه , مـعـروف بـه شيخ صدوق است كه در نزديكى شهررى مدفون است پسرمحدث است و پدر فقيه و صاحب فتوا, معمولا اين پدر و پسر, به عنوان صدوقين يادمى شوند 1 .
ابـوالـحـسـن على بن الحسين بن موسى بن بابويه , يكى از فقهاى نامدار و يكى ازاصحاب فتوى و اجـتـهـاد, و در عصر خويش رئيس فقها و محدثين و پيشواى مردم قم بوده است شيعيان در امور دينى به او مراجعاتى داشته اند و فتوايش نزد همگان نافذ ومحترم بوده است .
در بـيـان عـظـمت علمى و منزلت قدس و تقواى او, همين بس است كه فقهاى مادر مواردى كه حـديـثى از اهل بيت عصمت و طهارت (ع ) نرسيده باشد, و از او فتوايى در آن زمينه وجود داشته بـاشـد, فـتاواى او را به علت نزديك بودن به عهد امامت وعصر معصوم (ع ), به منزله حديث تلقى مـى كـردنـد و فـتواى او را نشانى از وجودحديث در آن زمينه قلمداد مى نمودند چنانكه شهيد اول در كتاب ذكرى با اين تعبيربيان فرموده اند:.
اصـحـاب مـا, دستورالعمل خود را از رساله على بن بابويه مى گرفتند, هنگامى كه دسترسى به نص روايت نداشتند, چون اعتماد و اطمينان كاملى به او داشتند 2 .
گفتار ابن نديم :
ابن نديم , كتابشناس و مورخ معروف در فهرست خود مى نويسد:
ابـن بـابـويـه , عـلى بن موسى قمى , يكى از فقها و يكى از موثقين شيعه مى باشد باخط پسرش ابـوجـعـفر محمد بن على پشت كتابى خواندم كه به يكى اجازه داده بودكتابهاى پدرش را روايت كـنـد و تـعـداد آنها حدود 200 جلد مى باشد, ولى او تصريح نموده بود كه تاليفات خودم 18 كتاب مى باشد 3 .
تاليفات:
او تـالـيـفات متعددى دارد يكى از آنها كتاب الشرايع مى باشد كه جهت فرزندعزيزش صدوق نوشته است و از ديگر آثار او: رسالة الاخوان , قرب الاسناد, تفسيرقرآن كريم , كتاب النكاح , النوادر, كتاب التوحيد, الصلوة , مناسك الحج و مى باشد.
او نـخـستين مؤلف كتاب فقهى عارى از ذكر سند روايت مى باشد كه توانسته است كتاب فقهى را مـجـرد از سـند روايت و مانند اثرى مخصوص به مؤلف ونشان دهنده فتوى و نظر او تاليف كند و كـتابى به همين سبك به نام الشرايع كه به نام الرسالة الى ابنه هم خوانده مى شود, جهت پـسـر خـود, صـدوق بـه يـادگـار گذاشت ظاهر امر اين است , اين كتاب همان است كه الفقه الرضوى هم خوانده مى شود,چون در آغاز آن قال على بن موسى هست , از اينرو برخى چنين پنداشته اند كه مقصود از او, امام على بن موسى الرضا (ع ) است 4 .
مورد عنايت و توجه:
او مورد عنايت خاصه حضرت امام زمان (عجل اللّه تعالى فرجه الشريف )واقع شده است و نامه اى از سـوى آن بـزرگوار توسط حسين بن روح نوبختى به اورسيده است كه متن آن در رجال نجاشى اين گونه آمده است:
ابـوالحسن على بن الحسين بن موسى بن بابويه قمى , شيخ بزرگ و پيشواى قمى ها در روزگار خـويـش , فقيه و مورد وثوق آنان , او به عراق آمد و با ابوالقاسم حسين بن روح (رحمه اللّه ) ملاقات نـمود و از او مسائلى را پرسيد سپس با او مكاتبه نمود و اين مكاتبات توسط على بن جعفر بن اسود انـجـام مـى پذيرفت در يكى از اين مكاتبات از او مى طلبد كه نامه اى را به محضر صاحب امر (عج ) بـرسـاند كه در آن نامه درخواست دعائى درباره فرزند صورت گرفته بود, پس در پاسخ او چنين آمـد كه ما ازخداوند متعال درخواست نموديم كه فرزندى به تو عنايت فرمايد و به زودى دوفرزند ذكور نيكوكار و خير نصيب تو خواهد شد .
پـس از آن مـكاتبه بود كه ابوجعفر و ابوعبداللّه از يك همسر ام ولدى متولدگرديدند از ابوعبداللّه حـسـين بن عبيداللّه آمده است كه مى گفت : از اباجعفر مى شنيدم كه بارها مى گفت : من با دعاى صاحب امر و امام زمان (عج ) به دنيا آمده ام و به اين عنايت افتخار مى نمود 5 .
وفات:
عـلـى بـن بـابـويـه در سـال 329 هـ ق در همان سال رحلت ثقة الاسلام محمد بن يعقوب كلينى درگذشت , و در قم , نزديك صحن مطهر حضرت معصومه (ع ) مدفون گرديد و مزارش معروف , و هم اكنون مورد زيارت و عنايت مردم مى باشد.
از ديـگـر آثـار او, كـتـاب التفسير, النكاح , مناسك الحج , قرب الاسناد, التسليم ,الطب , المواريث , المعراج مى باشد اين تاليفات را عباس بن عمر كلودانى (رحمه اللّه )خبر داد و افزوده است هنگامى كه او در سال 328 به بغداد آمد, از او اجازه روايتى دريافت نمودم 6.
او از سـعـد بـن عبداللّه اشعرى روايت نموده است و جعفر بن محمد قولويه ,كامل الزيارات را از او روايت كرده است 7.
نـجـاشـى از عـده اى از اصـحاب خود نقل كرده است كه از مجمعى از اصحاب شنيده اند كه : پـيـش ابوالحسن على بن محمد سمرى (ره ), يكى از نواب چهارگانه امام عصر (عج ) بوديم كه گفت : خداوند رحمت كند على بن الحسين بن بابويه را به اوگفته شده است كه او زنده است در پاسخ گفت : نه , او امروز به رحمت ايزدى پيوست تاريخ آن را يادداشت كردند و خبر رسيد كه او همان روز از دنيا رفته است 8.
پي نوشت :
1-متن گفتار استاد شهيد مرتضى مطهرى , آشنايى با علوم اسلامى , ص 293 . 2-رياض العلما, ج 4 , ص 8 .
3-فهرست ابن نديم , ص 246 , فن 5 از مقاله پنجم . 4-ريحانة الادب , ج 7 , ص 401 . 5-رجال نجاشى , ص 261 , چاپ جامعه مدرسين . 6-رجال نجاشى , ص 262 , كد معرفى 684 . 7-مـعـجـم رجـال الحديث , ج 12 , ص 369 , كد معرفى 8062 ـ طبقات مفسران شيعه , ج 1 , ص 598. 8- رجال نجاشى , ص 262 .
منبع:فقهاى نامدار شيعه/س