جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
فعاليت بهاييان در آذربايجان به روايت اسناد
-(5 Body) 
فعاليت بهاييان در آذربايجان به روايت اسناد
Visitor 743
Category: دنياي فن آوري
جمله موضوعات مهم در تاريخ معاصر ايران بهاييت است. ارتباط مستقيم وغيرمستقيم با بيگانگان، نقش و تأثير آنان در سياستهاي ضداسلامي عصر پهلوي چون کشف حجاب اقتصادي بر ارکان جامعه، تسلط عوامل بهايي در تشکيلات اداري و سياسي – نظامي از مسائل مهم و قابل بررسي اين فرقه سياسي است. اما آذربايجان در فعاليتهاي برنامه هاي از اهميت زيادي برخوردار بوده است. در خاطرات مرحوم صبحي، گزارشهاي نسبتا از گستره فعاليت بهاييان در آستانه جنگ جهاني اول در آذربايجان داده شده است. (1) بر اسناد و منابع ديگر با ساير فعاليتهاي بهاييان در عصر پهلوي آشنا مي شويم.
اساس اسناد (2) موجود در آرشيو مرکز اسناد انقلاب اسلامي ناگفته هايي از فعاليت بهاييان آذربايجان را مرور مي کنيم. حجم انبوه اسناد و فعاليتهاي متنوع بهاييان در سرتا سرايران و در آذربايجان، انتخاب اسناد را مشکل مي سازد. با اين حال اين نوشتار مي تواند فتح يابي و بررسيهاي دقيق تر در اين باره به حساب آيد.
ده ساله همچنان که تاکنون تارخي دقيق فعاليتها و جوانب تلاشهاي بهاييان به روشني طرح نشده، اطلاعات ما از کيفيت فعاليتهاي بهاييان نيز کافي نيست. از جمله مسائل قابل بحث «نقشه بديعه جهاد کبير اکبر الهي» است. اين برنامه ده ساله از سال 1332 شروع و تا سال 1342 ادامه پيدا کرده است. در گزارشهاي موجود عنوان شده است که اين برنامه با موفقيت توأم بوده است. متأسفانه از کم و کيفيت فعاليتهاي مختلف بهاييان در اين برنامه ده ساله گزارشي در دست نيست. در اين مقطع ده ساله تحولات بسياري روي داد که بي ارتباط با گسترش و بسط نفوذ فعاليتهاي اين فرقه نبود. چه بسا بخشي از اهداف نهضت اسلامي به رهبري امام خميني (ره) در سال 41 را بايد پاسخي به اين تحولات تلقي کرد.
گزارشهاي شهرباني تبريز از بهاييان در آستانه شروع نهضت اسلامي حکايت از گسترش فعاليتهاي اين فرقه – اواخر برنامه ده سال بهايي – دارد. در گزارشي مربوط به اواخر سال 1340 عنوان شده است:
از استانداري آذربايجان ضمن شماره 2404 – 191/10/40 اعلام شده بود که به استناد گزارشهايي که به استانداري رسيده اخيرا فعاليت بهاييان در آذربايجان شدت پيدا کرده در محفل خودشان به تبليغات مذهبي مشغول اند که در اين مورد تحقيقات لازم معمول، معلوم شد که بهاييان هر هفته سه بار در محفل خودشان جمع و فعاليت مذهبي مي نمايند... (3)
اين فعاليتهاي گسترده حساسيت نيروهاي مذهبي تبريز را برانگيخت، به طوري که مرحوم حاج ميرزا حسن ناصرزاده و حاج ميرزا حسين انزابي چهرگاني دو تن از وعاظ (4) پر شور در شبهاي ماه مبارک رمضان سال 1340 در منابر عليه آنان به سخنراني پرداختند. اين گزارش مي افزايد:
... در روزهاي مختلف در مساجد ضمن وعظ خطابه بياناتي بر عليه بهاييان و نفوذ آنها در دستگاههاي دولتي و همچنين ازدياد فعاليت آنان ايراد مي نمايند...
با ارسال اين گزارش به اداره اطلاعات شهرباني کل کشور، يکي از مقامات عالي رتبه ارتش در نامه اي به يکي از مسئولان بلند پايه شهرباني کل کشور مي نويسد:
12 اسفند 1340
تيمسار[ناخوانا] کرامتي
شرحي از تبريز رسيده است که خلاصه آن لفضا از نظر عالي مي گذرد. اطمينان دارد براي جلوگيري از هرگونه اقدامات مخالف آسايش اهالي کشور، اوامر لازمه مقتضيه صادر فرموده و مي فرمايند و اين قبيل اشخاص مفسد و فتنه جو شديدا مورد مؤاخذه و تنبيه قرار خواهند گرفت. توصيه و عدالت گستري تيمسار باعث مزيد تشکر ارادتمند و جمعي از خدمتگزاران حقيقي ميهن مقدس خواهد گرديد.
سرلشکر.[امضا](5)
نگارش چنين توصيه نامه اي برخلاف عرف اداري شهرباني، سندي متقن از ميزان نفوذ بهاييان در مراکز حساس کشور است. در اين نامه برخورد جدي با حجت الاسلام ناصرزاده و همچنين رعايت حال بهاييان توصيه شده است.
در سندي ديگر از اسفند 1341، سال پاياني برنامه ده ساله بهاييان، سرتيپ عطايي رئيس شهربانيهاي آذربايجان شرقي طي دستوري به شهربانيهاي تابعه و کلانتريها ابلاغ مي کندکه:
طبق دستور مرکز گزارشات واصله از بعضي از شهرستانها حاکي بود که اخيرا فعاليت فرقه بهايي افزايش يافته و عمال و مبلغين آن فرقه از طرق مختلف در اغفال و گم راه نمودن مردم مشغول فعاليت مي باشند لذا مراتب [به وزارت] کشور و سازمان اطلاعات و امنيت کشور منعکس گرديد. در پاسخ اعلام داشته اند با توجه به اصل بيست و يکم قانون اساسي، انجمنها و اجتماعاتي که مولد فتنه ديني و دنيوي و مخل نظم هستند ممنوع مي باشد علي هذا لازم است با توجه به امريه صادر شده [از سوي] وزارت کشور به نحو مقتضي با همکاري ساواک محل از فعاليت مضره و تظاهر[ات] فرقه مذکور جلوگيري و نتيجه را گزارش نماييد.(6)
اين ابلاغيه که از تهران صادر شده بود، به احتمال زياد نمي تواند بي ارتباط با مبارزه با روحانيان به رهبري امام خميني با لايحه انجمنهاي ايالتي و ولايتي باشد که در آن رژيم شاه تلاش مي کرد نوعي رسميت غيرمستقيم به فرقه بهاييت ببخشد.

نقشه نه ساله

در ادامه نقشه ده ساله مرکز جهاني بهاييان، نقشه اي موسوم به «نقشه جليله نه ساله» طراحي و به اجرا گذاشته شد که از آغاز سال 1343 محافل بهايي ملزم به اجراي آن گرديدند. خوشخبتانه در اسناد موجود آگاهيهاي بيشتري از اين برنامه در دست است. در شيوه نامه «بيت الدل اعظم»، تمامي بهاييان ملزم گرديدند از «کليه مصالح و احتياجات محلي و منافع مادي و نفساني خويش صرف نظر کرده و با اهداي حداکثر کمک مالي، شخصا با کمال خلوص نيت در انجام هدفهاي اين نقشه جهاني شرکت نمايند.» (7) طي دستورهاي جداگانه، محافل بهايي سراسر کشور ملزم گرديدند که از احداث ساختنان جديد خوداري کرده فقط به تعميرات ضروري آن هم براي جلوگيري از خرابي بپردازند و درعوض هزينه آن را به مرکز بهاييان ارسال دارند. (8)
براي اجراي اين نقشه نه ساله، هيئتهايي شکل گرفت که گزارش لحظه به لحظه فعاليتهاي خود را به مرکز بهاييت ارسال مي کردند. از دستورالعملهايي که به محافل بهايي صادر مي گرديد و بخشي از آنها در گزارشهاي شهرباني آذربايجان انعکاس يافته برخي از اهداف آنها روشن مي گردد. ازآن جمله نفوذ در تمام قسمتها و نقاط آذربايجان و به دست گرفتن تدريجي اراضي حاضل خيز کشاورزي و همچنين نفوذ در ميان ايلات و عشاير آذربايجان و ساير نواحي بود. در يکي از دستورهايشان به تاريخ دي ماه 1343 به محفل روحاني تبريز چنين آمده است:
از آن محفل مقدس خواهشمند است در صورتي که در حوزه آن قسمت امري [از] لحاظ پيشرفت امر نشر نفحات الله به طور عمومي و دسته جمعي و همچنين ابلاغ کلمه الله بين ايلات و عشاير احساس مي گردد که احتياج تشکيل لجنه مخصوصي براي اين منظور است مقرر فرمايند در تشکيل آن اقدام فرموده نتيجه را ابلاغ فرمايند. (9)
در دستورالعملي ديگر به محفل بهاييان مهابادا اجازه خريد يک باب خانه در منطقه اشنويه براي تبليغ در ميان کردها صادر شده است زيرا «به منظور اجراي اهداف نقشه 9 ساله است [و] بلامانع خواهد بود.» (10)
از ديگر اهداف اين برنامه، تصرف تدريجي اراضي کشاورزي مناطق حاصل خيز ار جمله در آذربايجان بود. در 30 دي 1343 به محفل روحاني تبريز دستور مي رسد که «آن محفل مقدس استحضار کامل از وضع چهريق و املاک امري در آن سازمان دارند. خواهشمند است مقرر فرماييد نفوسي را که بتوانند در امور زراعت اقدام کنند با مطالعه قبلي جهت تصرف و تملک تدريجي به آن محل ازعام فرمايند.» (11)
از دستورهاي ديگر شان آشکار مي گردد که محفل جهاني بهاييت بسيار علاقمند بوده است که هر نوع کتاب خطي و مطبوع ديگري در مورد ايلات و عشاير از نواحي مختلف ايران بويژه آذربايجان را جمع آوري نمايد و در ميان عشاير قراء و قصبات کوچک و بزرگ هم محافل بهاييت داير شود. (12)

تبليغ در مراکز فرهنگي و آموزشي

در بررسي اسناد موجود در پرونده بهاييت در شهرباني آذربايجان، زوايان بيشتري از اهداف برنامه نه ساله بهاييت آشکار مي رگدد. بهاييان مي کوشيدند در مراکز آموزشي و فرهنگي نفوذ نمايند. (13) در قديم ترين سند موجود در سال 1329 آمده است که يک آموزگار بهايي از طرف محفل بهاييان تبريز در قريه ايواوغلي خوي مأمور تدريس شده بود که با حساسيت ايجاد شده مجبور به ترک منطقه مي شود. (14) در برنامه نه ساله، نفوذ در مراکز آموزشي پيش بيني شده بود. دانشگاه تبريز و ادارات آموزش و پرورش آذربايجان محل مناسبي براي فعاليت به شمار مي رفت در سالهاي پاياني برنامه نه ساله، بهاييان در دانشگاه تبريز و برخي محافل ديگر به موفقيتهايي دست پيدا کرده بودند. در گزارشي از سال 1350 درج شده است:
ساعت 19 الي 21 روز جمعه 24/10/50 جلسه جوانان دانشجوي بهايي در منزل سرگرد دکتر برق آسا، افسر ارتش در تبريز تشکيل و تعدادي از رؤساي دانشکده ها و استادان دانشگاه از جمله معاون دانشکده پزشکي وآقاي دکتر ميرآفتابي در جلسه شرکت داشته اند. (15)
در گزارش ديگري به شگرد استفاده از دختران و زنان براي تبليغ بهاييت اشاره شده است که در دانشگاه و اداره آمزش و پرورش به کار مي رفته است: «پيروان فرقه بهايي در تبريز فعاليتهاي تبليغاتي خود را در دانشگاه، اداره آموزش و پرورش و ساير ادارات با استفاده از زنان و دختران بهايي تشديد نموده اند.» در ادامه گزارش به اسامي فعالان در مراکز مختلف فرهنگي اشاره شده است از جمله «آموزگار يک دبستان و کودکستان». (16) در گزارشي ديگر از فعاليت صورت گرفته در دانشگاه تبريز مي خوانيم:
خبر رسيده حاکي است اخيرا چند دانشجوي بهايي مسلک که در دانشکده مختلف دانشگاه تبريز مشغول تحصيل گرديده اند علنا تبليغ بهايي گري مي نمايند. از جمله شخصي به نام مسعود فغاييان که پدرش مدير عامل کارخانجات زمزم شيراز مي باشد به اتفاق خانم انصاري ماشين نويس سازمان آب که مشاراليه نيز بهايي مي باشد در اجتماع تبليغ مي نمايد. (17)
از فعاليتهاي علني و تبليغ بهاييت در دانشگاه تبريز، سازمان آب، شهرداري، آموزش و پرورش نيز گزارشهايي رسيده بود. (18) اسناد موجود حاکي است که رفته رفته فعاليت بهاييان بويژه در مراکز فرهنگي و آموزشي رو به رشد بوده است. در گزارشي از اوايل سال 1356 آمده است:
طبق اطلاع اخيرا خانم پارسا رئيس آموزشگاه بهياري بيمارستان شير و خورشيد تبريز مبادرت به تبليغ مسلک بهايي گري نموده و دانش آموزان پانسيون بهياري که مسلک بهاييت را قبول کرده اند هميشه مورد توجه و عنايت ايشان بوده و روزهاي دوشنبه به آنان اجازه شرکت در جلسه متشکله مربوط به بهايي گري در منزل آقاي آستاني واقع در کوچه خيريه را مي دهد به طوري که اين گونه تشريفات عده دختران پيرو اين مسلک را به 25 نفر رسانده و موجبات دلسردي و ناراحتي ساير دختران مسلمان را فراهم ساخته مضاف بر اينکه در مدت زمان مرخصي دختران بهايي، کار آنان به دختران مسلمان ارجاع مي گردد. (19)
چون فعاليت بهاييان برنامه ريزي شده و به دقت انجام مي گرفت، اهداف مورد نظرشان نيز محقق مي شد. به عنوان نمونه در گزارشي از سال 1354 نام شش آموزگار بهايي قيد شده است که در کلاسهاي خود آشکارا به تبليغ مشعول بوده اند. بديهي است چنين فعاليتهايي بدون عکس العمل در جو مذهبي تبريز نباشد گرچه قصد پرداختن به عکس العمل اقشار مذهبي را در مقابل فعاليتهاي بهاييان نداريم، با اين حال در همين گزارش قيد شده است:
... چند نفر از متعصبين مذهبي تبريز از جمله آقايان 1- حاج خليل خويي 2- وحدت (واعظ) 3- شرف پور (ابزار فروش) 4- پاينده (دبير آموزش و پرورش) در نظر دارند که در اين زمينه و براي جلوگيري از فعاليت و تبليغات آنان به استانداري و آموزش و پرورش مراجعه و شکايت و تقاضا کنند. ترتيبي داده شود که اين قبيل افراد لايق در مشاغل اداري انجام وظيفه نمايند. (20)

نفوذ وگسترش روزافزون

با نفوذ بهاييان در سطوح مختلف ارکان حکومت شاهنشاهي پهلوي، شاهد آزادي عمل روز افزون آنها هستيم:
ساعت 10 روز 26/6/47 چند نفر از مسافرين تبريز در قهوه خانه ميدان راه آهن نشسته صحبت مي کردند که صاحب کارخانه ماشين سازي تبريز که بهايي مي باشد هرچند روز عده اي از کارگران را اخراج نموده و کارگان جديدي به کار مي گمارد. کارگران کارخانه از صاحب کارخانه ناراضي بوده قصد دارند به نمايندگي از طرف خودکارگراني را جهت تسليم شکايت به بازرسي شاهنشاهي به تهران بفرستند. (21)
و يا در سند ديگري خبر داير شدن مکتب تعليم بهاييت براي کودکان بهاييان توسط محفل تبريز عنوان شده است. (22) مواردي از چنين مطالبي در اسناد فراوان يافت مي شود.
سال 1352 براي فعاليت بهاييان در آذربايجان سال پرتحرکي بود. از جمله تلاشهاي آنها در اين سال، چاپ و توزيع کتابهاي ضداسلامي در تبريز است که شخصي به نام چيت ساز از تهران اين کتابها را به تبريز انتقال داده «در بازار و نقاط مختلف شهر پخش» کرده است. (23) در ادامه همين فعاليتها مسئولين کارخانه پيسي کولا «هر ماه مبالغ زيادي پول در اختيار يکي از مبلغان بهايي تبريز قرار مي دادند تا صرف تبليغ بهاييت نمايد» که وي هم از عهده اين کار به خوبي برآمده است. (24) در تکميل اين گزارش، گزارش ديگري به شرح زير موجود است:
خبر رسيده حاکي است آقاي چيت ساز ساکن تهران که رابط بين بهاييان تهران و ساير شهرستانهاي ايران مي باشد در تاريخ 2/8/52 از تهران به تبريز وارد و مدت دو روز در منزل زهتاب دانساز سکونت و مبلغ دويست هزار تومان به صندوق اسناد بهاييان تبريز که توسط شرکت زمزم ارسال شده بود تحويل و ضمنا به آقاي مهندس ساعدي رئيس نيروگاه برق تبريز ملاقات و گفتگو و روز 4/8/52 تبريز را به قصد تهران ترک نموده است. (25)
بر اساس اين گزارش اگر همين مبلغ را به ساير شهرهاي بزرگ ايران هم ماهيانه پرداخت کرده باشند رقم سرسام آوري را براي تبليغ بهاييت اختصاص داده اند. به عبارتي، ساليانه حدود شصت ميليون تومان صرف تبليغ بهاييت نموده اند. و به عبارت ديگر از سال 52 تا 1357 حدود سيصد ميليون تومان خرج کرده اند. (26) موضوع مهم تر آنکه شرکت زمزم يکي از صدها شرکت فعال بزرگ و کوچک بهاييان قبل از انقلاب بوده است.

ارتباط با بيگانگان

نفوذ گسترده بهاييان در مراکز فرهنگي و به دست گرفتن شهريانهاي کشور، به آنان اين جرئت و جسارت را مي داد که وابستگيهاي خود را به بيگانگان بدون ترس و واهمه بيان و به آن افتخار نمياند؛ ضمن اينکه از اين مسئله براي ارعاب و جذب افراد هم استفاده نمايند. آنچه در اسناد و گزارشهاي شهرباني آذربايجان شرقي انعکاس يافته از موارد بسيار بديهي و آشکار اين اظهارات مي باشد. از سال 1348 سندي به شرح زير وجود دارد:
آگاهي رسيده حاکي است که چندتن از افراد فرقه بهايي در کشور اسرائيل سکونت داشته و چند نفر نيز از جمله شخصي به نام روح الله مشتاق اهل قريه سيسان در اطراف تبريز به آن کشور تردد داشته و کمکهايي که از طرف فرقه مذکور به کشور اسرائيل مي گردد توسط آنها انجام مي گيرد. ضمنا بهايياني که در آذربايجان در ساير شهرستانها داراي تأسيسات و کارخانه هايي هستند از وسايل و آلات ساخت اسرائيل استفاده و با خريد آن به اقتصاد کشور مورد بحث به طور غيرمستقيم کمک مي نمايند. (27)
موضوع قابل تأمل آنکه طبق اسناد ساواک، آيت الله قاضي طباطبايي قصد داشت در عيد فطر سال 1347 به همراه نمازگزاران به قريه سيسان (مورد اشاره در سند فوق) رفته نماز عيد را در آن محل برگزار نمايد که مقامات شهرباني از آن کار جلوگيري مي کنند. (28) و جالب تر آنکه در خطبه هيا نماز عيد فطر همين سال، آيت الله قاضي طباطبايي در مسجد مقبره، حملات تندي عليه رژيم اشغالگر قدس مي نمايد و در پي آن به مدت يک سال از تبريز به بافت، سپس به زنجان تبعيد مي گردد. پس از تبعيد وي در تبريز شايع مي شود که تبعيد وي به خواست بهاييان و يهوديان انجام گرفته است؛ ضمنا دولت ايران از اسرائيل پشتيباني و کمک هاي مالي به آن کشور مي کند. (29)
ارتباط بهاييان با کشورهاي بيگانه موضعي قابل کتمان نيست بويژه موقعي که ايشان از قدرت، نفوذ و موقعيت خوبي در عرصه سياسي، اجتماعي و اقتصادي برخوردار بودند و خود به اين ارتباط افتخار هم مي کردند. در يکي از گزارشهاي شهرباني آذربايجان شرقي به اداره اطلاعات آمده است:
طبق اطلاع، اخيرا شخصي به نام شهرام عيسي خاني دانشجوي سال اول رياضي دانشکده آذربادگان در کلاس درس، ساير دانشجويان را به قبول مسلک بهاييت تشويق و چنين اظهار مي دارد که دولت شوروي و انگليس مخفيانه به بهاييان پول مي دهند تا کميته بهاييان را تقويت کنند ما نيز افراد بهايي بويژه اشخاصي را که به اين مسلک بپيوندند از نظر تأمين مسکن و کمک هزينه زندگي حمايت و کمک مي کنيم.
در ارزيابي گزارش فوق قيد شده که «قابل بررسي است» (30) اما در خلاصه شده گزارش فوق که به رياست اداره اطلاعات شهرباني کل کشور و رياست ساواک استان ارسال شده است، در ارزيابي گزارش چنين قيد شده است: «تبليغ صحت دارد.» (31)

پي نوشت :

* کارشناس مرکز اسناد انقلاب اسلامي و پژوهشگر تاريخ معاصر آذربايجان.
1- در خاطرات صبحي، منشي و محرم اسرار عبدالبهاء موارد جالبي از اين ارتباط نشان داده شده است. ر.ک: خاطرات زندگي صبحي و تاريخ با بي رگي و بهايي گري، به کوشش سيدهادي خسروشاهي، مرکز اسناد انقلاب اسلامي، 1386.
2- آرشيو مرکز اسناد اسلامي، پروند بهاييت در آذربايجان، کد 7702 و 7740.
3- سند شماره 1.
4- مرحوم ناصرزاده و مرحوم انزابي از جمله وعاظ مبارز دوران نهضت اسلامي در تبريز هستند که فعاليتهاي زيادي داشته اند.
5- سند شماره 2.
6- سند شماره 3.
7- ر.ک: سند شماره 4.
8- سند شماره 5. نمونه ي يکي از دستورالعملهايي است که به محفل روحاني مياندوآب صادر شده است.
9- ر.ک: سند شماره 6.
10- ر.ک: سند شماره 7.
11- ر.ک: سند شماره 8.
12- ر.ک: سند شماره 9.
13- با بيان هم به اين تلاشها دست مي زدند تا جايي که در برخي از خاطرات شفاهي بر جاي مانده اين موضوع يادآوري شده است که بسياري از مردم آذربايجان به خاطر اينکه فرزندانشان بابي نشوند، آنان را از درس خواندن باز مي داشتند. (مصاحبه با مرحوم اسدالله صدري ليورجاني، تابستان 1379.)
14- ر.ک: سند شماره 10.
15- ر.ک: سند شماره 11.
16- ر.ک: سند شماره 12.
17- ر.ک: سند شماره 13.
18- ر.ک: سند شماره 14.
19- ر.ک: سند شماره 15.
20- ر.ک: سند شماره 16.
21- ر.ک: سند شماره 17.
22- ر.ک: سند شماره 18.
23- ر.ک: سند شماره 19.
24- ر.ک: سند شماره 20.
25- ر.ک: سند شماره 21.
26- کمک به 25 شهر 000/000/5= (تومان ماهيانه) /000/000/200 × 25 (شهربزرگ)
هزينه ي صرف شده يکساله براي 25 شهر 000/000/60 = (يکسال) 12 × /000/000/5 پنج سال 000/000/300 = (5 سال) 5 × 000/000/600 از سال 1352 تا 1357 پيروزي انقلاب اسلامي
27- ر.ک: سند شماره 22.
28- ياران امام به روايت اسناد ساواک، شهيد آيت الله سيد محمد علي قاضي طباطبايي (جلوه محراب)، تهران، مرکز بررسي اسناد تاريخي وزارت اطلاعات، 1379، ص 265.
29- همان، ص 273.
30- ر.ک: سند شماره 23.
31- ر.ک: سند شماره 24.

Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image