براي داشتن سعادت و آرامش مطلوب در زندگي زناشويي، ارتباط سالم سازنده ميان زن و مرد، نياز اصلي است و حرف اول را مي زند. در اين عرصه موانعي بر سر راه قرار مي گيرد، که البته رفع آن ها تنها به خود همسران بستگي دارد و کاملاً دو طرفه است. در اين مرحله به بيان و بررسي برخي از آن ها مي پردازيم.
1. سخت گيري
سخت گيري در خانواده مصاديق مختلفي دارد. از جمله آن ها مي توان به بهانه گيري در امور خانه اشاره کرد.[1] تجربه ثابت کرده است که اين عمل جز ناراحتي خود و دلسردي همسر نتيجه اي در بر نخواهد داشت. صفت سخت گيري جزيي از منفي نگري است که از نظر دين و اخلاق مذموم شمرده شده است. زيرا زمينه را براي رشد ساير اختلافات و ناسازگاري ها فراهم مي کند. در گفتار و کردار آدمي همواره عيوب و نقايصي وجود دارد. هر اندازه انسان منفي نگر تر باشد، از زمينه موجود براي بهانه گيري، بيشتر بهره مي جويد.
2. سخنان فتنه انگيز
يکي از مهم ترين عوامل اختلاف بين زن و شوهر اين است که يکي يا هر دو خوبي هاي مرد و زن ديگري را به رخ هم بکشد. اين گونه مقايسه هاي نا به جا فتنه انگيزي بزرگي در زندگي ايجاد خواهد کرد و جز تلخي و سردي کانون خانواده نتيجه اي به دنبال نخواهد داشت.
3. تعصب و بي اعتمادي
گاهي در اثر عوامل مختلفي از قبيل علاقه افراطي و يا بدبيني ممکن است زن يا مرد نسبت به هم حساسيت بي مورد پيدا کنند. به طوري که در حفظ و پاکدامني هم دچار وسواس و سخت گيري بي جا شوند. اين گونه رفتارها و کنترل هاي افراطي زمينه رواني را براي سقوط انسان به سمت فساد و بي قيدي فراهم مي کند. زيرا روح انسان در برابر فشار، عکس العمل نشان مي دهد و شانه خالي مي کند. پيامبر اکرم (ص) در اين رابطه مي فرمايند: تعليم دهيد و آسان گيريد .سخت نگيريد و نويد دهيد و ديگران را طرد نکنيد.[2]
4. ترشرويي
درست است کسي که ناراحتي و خستگي روحي دارد، ناخود آگاه آثار آن در چهره اش نمودار مي شود. ولي اسلام به پنهان داشتن درد درون دستور مي دهد. انتقال ناراحتي مسائل بيرون از منزل به همسر و يا بالعکس در ارتباط همسران مانع بزرگي در حفظ آرامش و سکون خانواده خواهد بود. امام علي (ص) در اين رابطه مي فرمايد: «خوشرويي مؤمن در چهره او و اندوهش در دل اوست.»[3]
5. نا سزا گويي [4]
اين عمل اگر براي روابط بيگانه شايسته نباشد، در مورد زن و شوهر به مراتب ناشايست تر است. زيرا آن ها مي خواهند عمري با صميميت در کنار هم زندگي کنند. در روابط زنا شويي اگر گاهي کدورتي پيش آمد کرد، نبايد با کلمات تند و ناشايست بر آتش قهر آن دامن زد. بايد مواظب بود که سخني از دهن پريده نشود که بعداً موجب خجالت و شرمساري از طرف مقابل گردد. به طور کلي اخلاق در کلام،يکي از پشتوانه هاي تضمين کننده روابط زن و مرد به شمار مي رود.
6. اهانت
خداوند توهين و آزار مؤمن را اعلام جنگ با خود به حساب آورده است. آزار زبان بدترين آزارهاست. زن و شوهر در سايه ازدواج از ارتباطي پيوسته برخوردار مي شوند و لذا براي حفظ حرمت مؤمن بايد کاملاً مواظب باشند که مبادا جمله اي از زبان جاري شود که باعث آزار ديگري شود. سرزنش، تهمت، دشنام و شماتت، هر کدام موجب آزار ديگري مي شود؛ که علاوه بر کيفر الهي و عقوبت اُخروي، آرامش و سلامت زندگي را هم به هم مي ريزد.
7. خودخواهي
گاهي خودخواهي و خود برتر بيني، اختلافات بزرگ و موانع سختي را در ارتباط با همسر ايجاد مي کند. گاه مرد مي خواهد بزرگي و تسلط خود را بر زن ثابت کند. اگر اطلاعات ناقص و سطحي از دين داشته باشد، بدون اجازه او از خانه بيرون رفتن زن را پيش مي کشد و مغالطه مي کند. همسرش را افسرده و غمگين مي کند و خودش را ناراحت و خشمگين. در صورتي که دين مي گويد همه اين ها بهانه است و ريشه آن همان وسوسه شيطاني است که چيزي جز غرور و خودخواهي نيست. گاهي نيز زن به واسطه جمال و هنري که دارد يا به دليل هر برتري ديگري که در خود احساس مي کند، بر همسر خود فخر مي فروشد. ريشه اين رفتار هم، همان نفوذ شيطان با صفت غرور در روح اوست. در هر صورت روابط زناشويي سالم و اسلامي به هيچ وجه در فضاي حاکميت شيطان ممکن نخواهد بود.
8. چشم و هم چشمي [5]
بر خلاف آن چه در تفکر عرف جا افتاده است، اين مسئله هم از جانب زن و هم از سوي مرد پيش مي آيد. تنها نتيجه اين اخلاق، ايجاد اختلافات زناشويي است. در صورتي که راه پيشگيري از اين بيماري خيلي آسان تر است. اگر در روابط با همسر اين دواي ديني مورد استفاده قرار گيرد، همه موانع برداشته مي شود. طبق نظريه قرآن، مؤمن آن است که به تمام تجملات و چشم و هم چشمي ها و اسراف ها پشت پا مي زند. سادگي اساس دين و شيوه بزرگان اخلاق بوده است. امام سجاد(ع) در اين رابطه مي فرمايند : تمامي خير و خوبي در بريدن طمع و چشم نداشتن به آنچه در دستان مردم جمع شده ، است .[6]
9. لجاجت
يکي ديگر از شاخه هاي منيت، لجاجت است[7]. خطر اين رذيله به حدي بزرگ است که مي تواند اساس زندگي را مختل کند. کساني هستند که اگر حق را ببينند زير بار آن نمي روند. حاضرند سنگي بر سر آنان بيايد، آتشي آن ها را بسوزاند، اما زير بار نروند. از جمله چيزهايي که نمي گذارد همسران بر دل هم حکومت کنند، لجاجت است. اگر در شرايطي قرار مي گيريد که نمي توانيد از نظر خود کوتاه بياييد براي درمان مساله خود را وادار به رفتار خلاف آن کنيد. در وهله اول براي شما سخت است اما به مرور برايتان عادت مي شود .يادتان باشد انسان مي تواند تغيير کند وخصوصيات خود را کمال بخشد.
10. توقعات بي جا
زندگي زنا شويي ميدان مشترک کمال زن و مرد محسوب مي شود. بنابراين براي داشتن آرامش و رضايت از زندگي، بايد ميزان خواسته ها و انتظارات زن و مرد از هم متناسب با قدرت و توان طرف مقابل باشد. در غير اين صورت فشار هاي رواني بر زندگي حاکم مي شود و روابط خانوادگي دچار اختلال مي گردد.
11. انتقاد ناپذيري
اسلام و تربيت ديني کاملاً روحيه انتقاد پذيري را تأييد مي کند امام جواد (ع) مي فرمايند : مومن نياز دارد به توفيقي از طرف خدا و به پندگويي از طرف خودش و به پذيرش از کسي که او را نصيحت کند .[8]
خطر انتقاد ناپذيري، اين است که محبت ميان زن و شوهر را کمرنگ مي سازد و حس لجاجت را در آنان تقويت مي کند.
12. نا سپا سي
طبع انسان طوري است که وقتي در نعمت واقع شود، سپاسگذاري نمي کند و هنگام مصيبت و سختي، صبر و شکيبايي را از دست مي دهد. اين صفت اخلاقي ناپسند در محيط خانواده نيز بروز مي کند و مي تواند از سوي هر کدام از زن يا مرد، آشکار شود. به گونه اي که زحمات و محبت هاي طرف مقابل را درک نکرده و يا براي آن اهميتي قائل نشود. اين برخورد به مرور زمان اختلال شديدي در روابط همسران ايجاد مي کند.
13. سوء تفاهم
در سخن گفتن بايد روشي را در پيش گرفت که از بروز سوء تفاهم جلوگيري شود. چه بسا اتفاق مي افتد که گفته ها با شنيده ها همخواني ندارد. چيزي که مي گوئيم غير از چيزي است که طرف مقابل از آن مي فهمد. برخي افراد به جهت دارا بودن روحيه اي خاص، براي دچار شدن به سوء تفاهم به شدّت آماده اند و ذهن آن ها از هر سخني، برداشتي نا مطلوب دارد. اين افراد از خوش بيني بي بهره اند و حفظ روابط با آن ها بسيار دشوار است. برخي روان شناسان عامل اصلي اختلافات زناشويي را سوء تفاهم مي دانند. آن ها معتقدند ريشه اصلي مشکلات زناشويي اين است که دو طرف، به درستي به مقاصد حقيقي هم پي نمي برند. بنابراين همسران بايد از گمان هاي بي اساس، تعبير و تفسيرهاي منفي و وسواس هاي فکري خود داري کنند تا آسيبي به روابط زناشويي شان وارد نشود.
14. خشم و عدم کنترل آن
ترديدي نيست که خشم و عصبانيت در سلامت جسمي و روحي انسان آثاري بسيار ويرانگر دارد و بيماري هاي مهمّي را به دنبال مي آورد. از بعد اجتماعي نيز مشکلات جدي در روابط با ديگران ايجاد مي کند و از محبوبيت و صميميت انسان مي کاهد. در آموزش هاي ديني توصيه شده که در حال خشم، تصميم نگيريم و براي کاهش اين حالت، تغيير موقعيت بدهيم. مثلاً اگر ايستاده ايم، بنشينيم و ... در روايتي از امام سجاد (ع) آمده است:«هيچ جرعه اي با ارزش تر از جرعه خشمي که فرو برده شود، نيست!» [9]
اگر يکي از زوجين فردي عصبي است، طرف ديگر بايد بکوشد با درک موقعيت، از تحريک عصبانيت او خود داري کند و با سکوت و خويشتنداري، او را در کنترل هيجان عصبي خويش ياري کند. بعد از فروکش کردن خشم، مي توان در يک فرصت مناسب با همسر خود به گفتگو پرداخت و او را از تکرار اين گونه برخوردها بر حذر داشت.
15. زندگي ديگران را به رخ همسرکشيدن
برخي همسران پيوسته زندگي ديگران را به رخ همسر مي کشند و با اين وسيله او را تحقير مي کنند. زن و شوهر موظفند براي حفظ روابط صميمانه و مهر آميز،يک بار و براي هميشه دست از مقايسه هاي ويرانگر بردارند و به اين وسيله، موجبات آزردگي يا تحقير طرف مقابل را فراهم نياورند. گاه اين نوع مقايسه ها به خانواده هاي زن و شوهر نيز کشيده مي شود و هر يک از دو طرف، خانواده و بستگان خود را با بستگان طرف مقابل مقايسه مي کند و امکانات و امتيازات آن ها را به رخ همسر مي کشد. اين نوع جر و بحث ها به کشمکش و درگيري مي انجامد. در حقيقت اين گونه رفتارها از ضعف هاي شخصيتي دو طرف حکايت مي کند و نشان مي دهد که اين قبيل افراد هنوز به رشد و بلوغ فکري و روحي لازم نرسيده و راه و رسم زندگي مشترک را نياموخته اند.
16. بيان گلايه ها
در يک ارتباط سالم گلايه ها و دلخوري ها و رضايت ها و خشنودي ها نيز به طور مناسب مطرح مي شود. بعضي افراد تا سر صحبت باز مي شود، حتماً چند گلايه و انتقاد در آستين دارند که طرف مقابل را با طرح آن ها آزار مي دهند.
طرح گلايه هر چند در جاي خود لازم است، اما نبايد در بيان آن ها زياده روي کرد. در بيان گلايه بايد موقع شناس بود و فرصت مناسبي را براي اين کار در نظر گرفت. زماني که مرد خسته و آزرده از راه مي رسد، يا زن به کار ظريفي مشغول است، زمان مناسبي براي بيان ناراحتي يا شکايت نيست.
17. جر و بحث
يکي از مسائل اساسي در حفظ ارتباط، پرهيز از جر و بحث و جدال هاي تند بر سر مسائل گوناگون و گاه کم اهميت است. اين گونه بحث ها آثاري مخرّب بر روابط انساني بر جاي مي گذارد و موجب دور شدن از هم و دلخوري و رنجش خاطر همسران مي شود. به اين ترتيب روز به روز از ميزان تفاهم آن ها کاسته مي شود. اغلب زن يا شوهر نظري را ابراز مي کند و با پافشاري، قصد تحميل آن را بر ديگري دارد، هر چند آن نظر ممکن است دقيق و درست نباشد. طرف مقابل هم براي فرار از اين تحميل با تمام وجود در برابر آن موضع مي گيرد. اينجاست که دامنه حمله و دفاع گسترده تر مي شود و کار به مشاجره لفظي مي کشد. تجربه نشان داده در همه اين موارد، معمولاً جدال بر سر حق و باطل نيست. بلکه بر سر «خود» و به کرسي نشاندن حرف خود است. بنابراين کساني که با آفت خودخواهي در مبارزه اند، از وارد شدن به اين جدال ها مي پرهيزند.
از سفارشات امام علي (ع) است که از ستيزه و خصومت بپرهيزيد که اين ها دل هاي برادران را بيمار مي کند و نفاق را مي روياند.[10]
پي نوشت
[1] - ر.ک- خانواده در اسلام – حسين مظاهري – ص 143
[2] -کنزالعمال.ج10.ص249
[3] . غررالحکم ج 1.ح 823/16
[4] - همان – ص 258
[5] - ر. ک- بهشت خانواده – ج1- دکتر سيد جواد مصطفوي – ص 102
[6] -جهادالنفس – ص276
[7] - ر. ک- اخلاق در خانه – حسين مظاهري – ص 225
[8] -تحف العقول –ص480
[9] - اصول کافي – ج 2 – ص 109
[10] - جامع السعادات – ج 3 – ص 380
منبع:مرکز امور زنان و خانواده - آموزش و پژوهش /خ