جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
چقدر به خود ايمان داري؟
-(6 Body) 
چقدر به خود ايمان داري؟
Visitor 664
Category: دنياي فن آوري
در كمال آرامش - با صراحت و صداقت لازم و شتابناك جواب دهيد. يعنى با عقلتان جواب ندهيد، خيلى فورى و با احساستان جواب دهيد!
1- دلت مى‏خواهد ديگران تو را تشويق كنند؟
هرگز، به ندرت، گاهى، غالباً، خيلى زياد
2- فكر مى‏كنى شغل تو بيش از حد سخت و توان‏فرسا است؟
هرگز، به ندرت، گاهى، غالباً، خيلى زياد
3- آيا درباره‏ى آينده‏ات احساس نگرانى مى‏كنى؟
هرگز، به ندرت، گاهى، غالباً، خيلى زياد
4- فكر مى‏كنى بسيارى از مردم تو را دوست دارند؟
هرگز، به ندرت، گاهى، غالباً، خيلى زياد
5- احساس مى‏كنى كه انرژى و ابتكار عمل كمترى از ديگران دارى؟
هرگز، به ندرت، گاهى، غالباً، خيلى زياد
6- فكر مى‏كنى كه تمامى اميال و افكار تو طبيعى و عادى هستند؟
هرگز، به ندرت، گاهى، غالباً، خيلى زياد
7- آيا از اين كه مورد تمسخر واقع بشى مى‏ترسى؟
هرگز، به ندرت، گاهى، غالباً، خيلى زياد
8- آيا فكر مى‏كنى ديگران از تو زيباترند؟
هرگز، به ندرت، گاهى، غالباً، خيلى زياد
9- آيا از سخنرانى در مقابل ديگران مى‏ترسى؟
هرگز، به ندرت، گاهى، غالباً، خيلى زياد
10- فكر مى‏كنى غالب كارهايى را كه به آنها مى‏پردازى نتايج اشتباهى دارند؟
هرگز، به ندرت، گاهى، غالباً، خيلى زياد
11- تا حال از خودت پرسيدى كه كاش مى‏توانستى با ديگران به گونه‏اى دلپذير صحبت كنى؟
هرگز، به ندرت، گاهى، غالباً، خيلى زياد
12- آيا تاكنون به اين مسأله فكر كردى كه اى كاش اعتماد به نفس بيشترى داشتى؟
هرگز، به ندرت، گاهى، غالباً، خيلى زياد
13- آيا فكر مى‏كنى كه بيش از حد متواضع و فروتن هستى؟
هرگز، به ندرت، گاهى، غالباً، خيلى زياد
14- آيا خود را آدم مغرورى مى‏دانى؟
هرگز، به ندرت، گاهى، غالباً، خيلى زياد
15- تاكنون به اين موضوع فكر كردى كه چگونه مى‏توانى اطمينان بيشتر مردم را جذب كنى؟
هرگز، به ندرت، گاهى، غالباً، خيلى زياد
16- فكر مى‏كنى بيشتر اطرافيانت نظر مساعدى راجع به تو ندارند؟
هرگز، به ندرت، گاهى، غالباً، خيلى زياد
17- آيا فكر مى‏كنى كسى را ندارى تا بتوانى با او دردل كنى؟
هرگز، به ندرت، گاهى، غالباً، خيلى زياد
18- آيا تصور مى‏كنى كه اطرافيانت بيش از حد از تو انتظار دارند؟
هرگز، به ندرت، گاهى، غالباً، خيلى زياد
19- فكر مى‏كنى كه دوستان و اطرافيانت توجه كافى به دستاوردهاى تو ندارند؟
هرگز، به ندرت، گاهى، غالباً، خيلى زياد
20- آيا به سادگى شرمنده و خجالت زده مى‏شوى؟
هرگز، به ندرت، گاهى، غالباً، خيلى زياد
21- آيا احساس مى‏كنى كه اكثر مردم تو را درك نمى‏كنند؟
هرگز، به ندرت، گاهى، غالباً، خيلى زياد
22- آيا در پيرامون خود غالباً احساس امنيت نمى‏كنى؟
هرگز، به ندرت، گاهى، غالباً، خيلى زياد
23- آيا غالباً بدون دليل احساس نگرانى مى‏كنى؟
هرگز، به ندرت، گاهى، غالباً، خيلى زياد
24- آيا وقتى وارد اتاقى مى‏شوى كه جمعى در آن هستند احساس ناراحتى مى‏كنى؟
هرگز، به ندرت، گاهى، غالباً، خيلى زياد
25- آيا فكر مى‏كنى كه مردم پشت تو حرف مى‏زنند؟
هرگز، به ندرت، گاهى، غالباً، خيلى زياد
26- آيا معمولاً احساس آرامش نمى‏كنى؟
هرگز، به ندرت، گاهى، غالباً، خيلى زياد
27- فكر مى‏كنى كه ديگران هر چيزى را بهتر و آسان‏تر از تو درك مى‏كنند؟
هرگز، به ندرت، گاهى، غالباً، خيلى زياد
28- آيا غالباً فكر مى‏كنى حادثه‏ى ناگوارى براى تو در پيش است؟
هرگز، به ندرت، گاهى، غالباً، خيلى زياد
29- آيا غالباً در مورد نحوه‏ى رفتار ديگران نسبت به خودت فكر مى‏كنى؟
هرگز، به ندرت، گاهى، غالباً، خيلى زياد
30- آيا گاهى با خود مى‏انديشى كه اى كاش اجتماعى‏تر و خونگرم‏تر بودى؟
هرگز، به ندرت، گاهى، غالباً، خيلى زياد
31- آيا فقط در بحث‏هايى شركت مى‏كنى كه از صحت گفته‏هاى خود اطمينان داشته باشى؟
هرگز، به ندرت، گاهى، غالباً، خيلى زياد
32- آيا درباره‏ى آنچه كه جامعه از تو انتظار دارد فكر مى‏كنى؟
هرگز، به ندرت، گاهى، غالباً، خيلى زياد

ارزيابى‏

حالا به ترتيب به جوابهاى: هرگز ) 0 ( و به ندرت ) 1 ( و گاهى ) 2 ( و غالباً ) 3 ( و خيلى زياد ) 4 ( ارقام مذكور را به عنوان امتياز منظور و بعد از جمع زدن نمرات فوق با توجه به ميزان سن آن در جدول قرار دهيد و حاصل را ببينيد.
درجه اعتماد به نفس ) 14-16 سال( : خيلى قوى 0-8، قوى 9-17، متوسط قوى 18-33، متوسط ضعيف 34-54، ضعيف 55-128.
درجه اعتماد به نفس ) 17-21 سال( : خيلى قوى 0-20، قوى 21-36، متوسط قوى 37-44 متوسط ضعيف 45-69، ضعيف 70-128.
درجه اعتماد به نفس ) 22-30 سال( : خيلى قوى 0-12، قوى 13-20، متوسط قوى 26-40 متوسط ضعيف 41-59، ضعيف 60-128.
درجه اعتماد به نفس ) 30 سال به بالا ( : خيلى قوى 0-10، قوى 16-29، متوسط قوى 30-46 متوسط ضعيف 47-66، ضعيف 67-128.

« تحليل نتيجه تست »

خيلى قوى: تبريك مى‏گويم! اعتماد به نفس شما عالى است شما نه احساس حقارت داريد. نه از آينده هراسى داريد. نه نگران رفتار ديگران هستيد. مطمئن باشيد با اين شرايط دست به هر كارى بزنيد موفق خواهيد شد!
قوى: ميزان اعتماد به نفس شما خوب است، شما غالباً از شروع انجام كارى وحشت و هراسى به دل راه نمى‏دهيد، از آموختن و پوزش خواستن هراسى نداريد، غالباً نگران رفتار ديگران نسبت به خودتان نيستيد ولى نبايد از تلاش براى بهتر شدن دست بردارى!
متوسط قوى: در اين شرايط وضعيت اعتماد به نفس شما به طور نسبى خوب است جاى نگرانى نيست ولى اين را بدانيد كه براى موفق شدن در زندگى بايد در جهت ارتقاء و تعالى اعتماد به نفس خود بكوشيد!
متوسط ضعيف: شما غالبا به خود و به توان خود شك داريد و ترديد زيادى نسبت به اثرات مطلوبى كه روى ديگران بگذاريد داريد، غالباً نگران آينده‏اى هستيد كه هنوز نيامده است و غالباً دركنار ديگران احساس حقارت مى‏كنيد.
پيشنهاد دارم مبحث « اعتماد به نفس » را يك بار ديگر با دقت مطالعه و نسبت به رفع اين ضعف خود اقدام نماييد مطمئن باشيد اگر تلاش كنيد موفق خواهيد داشت!
ضعيف: عمده‏ترين مشكل زندگى شما عدم اعتماد به نفس مى‏باشد. شما خود را غالباً به خاطر اشتباهات گذشته ‏تان سرزنش مى‏كنيد و اين عامل مهمى در به وجود آمدن عقده‏ى حقارت در شما مى‏باشد.
گذشته را فراموش كنيد، از آينده بيمناك نباشيد چرا به خاطر حوادثى كه هنوز رخ نداده و شايد هم هرگز رخ ندهد! اين قدر خود را رنج مى‏دهيد؟
بحث « اعتماد به نفس » را دوباره بخوانيد و نقاط ضعف خود را بيابيد و اين مطلب را فراموش نكنيد كه « اعتماد به نفس » يگانه نردبان ترقى انسان در زندگى مى‏باشد!

« جان كلام »

مى‏دانيد كه دشمن شماره يك اعتماد به نفس « احساس حقارت » مى‏باشد. وقتى حضور اين احساس در انسان شدت يافت معمولاً به سه شكل عمل مى‏كند.
1- تسليم: بدترين نوع برخورد با « احساس حقارت » مى‏باشد. به اين معنا كه شخص حقارت و بى‏ارزشى و ناچيزى خود را به عنوان امرى برطرف نشدنى پذيرفته و كاملاً تسليم شده و در نتيجه هيچ گونه پيشرفتى در ايجاد اعتماد به نفس نخواهد كرد.
2- تلاش كاذب: در اين مرحله وقتى شخص نمى‏خواهد « احساس حقارت » خود را بپذيرد در نتيجه از تلاش مستقيم روى نقطه‏ى ضعف خويش خوددارى نموده و به روش فريب روى مى‏آورد و در اين راه با تلاشى كاذب خود و ديگران را فريب مى‏دهد.
اشكال مختلف اين رفتار عبارتند از: بى اعتنايى، خودرايى، چهره‏ى خشن به خود گرفتن، غير قابل انعطاف بودن، ايجاد وحشت و ترس كردن، عناد و لجاجت.
در نتيجه: حقارتى كه حس مى‏گردد عيان نشده بلكه سركوب گرديده و عوارض عديده‏اى كه « مادر » غالب خشونت‏ها و بزهكارى‏ها مى‏باشد به وجود مى‏آورد.
3- تلافى: « آلفرد آدلر » روان شناس كبير معتقد است كه مسير « احساس حقارت » گاهى به مقصد جبران و تلافى منتهى مى‏شود كه اين بهترين روش مى‏باشد.
مثلاً: يك انسان كه فلج مى‏باشد سعى مى‏كند با شركت در يك گروه ورزشى به مقام قهرمانى برسد و اين به آن معناست كه شخص ابتداء به صورتى شفاف و روشن مشكل و معضل خود را شناخته و ارزيابى كرده، سپس به رفع آن به صورت تلافى اقدام مى‏كند.
به طور نمونه: « دموستن » مردى بود كه در يونان زندگى مى‏كرد و از كودكى با لكنت زبان شديدى مواجه بود و در جوانى در محكمه‏اى در يونان به دليل نقصان در بيان و صحبت نتوانست املاك پدرى خود را نگه دارد، دموستن بعد از اين حادثه به خارج از شهر رفت گودالى مانند قبر و به اندازه‏ى قامت خود كند و هر روز ساعت‏ها در آن گودال مى‏رفت و صحبت مى‏كرد و اطراف گودال را با تيغ‏هاى خشك پوشانده بود كه نتواند حتى دست خود را حركت دهد تا به اين بهانه قدرت تكلمش بيشتر گردد.

ماهها گذشت ...

دموستن بعد از تمرينات بسيار بسيار دشوار به شهر بازگشت در محكمه شركت و در نگاه شگفت‏ زده حضار با يك سخنرانى فصيح توانست املاك پدر را دوباره به دست آورد. و به اين ترتيب دموستن خداوند سخن در يونان شد.
اين بهترين نمونه برخورد مستقيم با « احساس حقارت » مى‏باشد.
آيا شما تاكنون چنين برخوردى با نقاط ضعف خود كرده‏ايد؟
اگر نه!
چرا؟
شما كه از دموستن كمتر نيستيد!!
همين امروز دست به كار شويد.
منبع:کتاب لطفاً گوسفند نباشيد
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image