جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
اعتماد به نفس کدام کودک پايين است
-(5 Body) 
اعتماد به نفس کدام کودک پايين است
Visitor 661
Category: دنياي فن آوري
عزت نفس کودک به خودي خود کم ويا زياد نيست و شبيه ابر لايه لايه اي است که روزانه تغيير شکل و شدت مي دهد و با خلق و خوي هر کودک و ميزان آگاهي وي نسبت به محيط زندگي اش و نيز طرز فکر مردم اطراف او فرق مي کند. زندگي هاي روزمره کودکان پر از موفقيت و شکست است .زماني که در امتحان ديکته موفق مي شوند بي نظيرند،اما اگر فراموش کردند تکليف علوم خود را بنويسند ،سرزنش مي شوند و صدها نمونه ديگر چون کودکان به ندرت بين مسائل جزئي و مهم به ندرت مي توانند فرق قائل شوند و موفقيت هاي بزرگتر نمي توانند شکسته اي کم اهميتشان را جبران کنند.
عزت نفس شامل احساسات، باورها و ارزوهاي پيچيده کودک براساس مهارت هاي در حال تغيير وي در تاثير متقابل و نفوذ به دنياي اطرافش است. چون عزت نفس بسيار پيچيده و ارزيابي آن بسيار پردردسر و دشوار است،در زير فهرستي در مورد علائم امکان پايين بودن عزت نفس در کودکان ارائه شده است.اين علائم به والدين مي آموزد که اگر کودکي عزت نفس اندک داشته باشد،چگونه رفتار مي کندوچه طرز فکري خواهد داشت.کودکي که عزت نفس اندکي دارد در خانه چنين رفتارهايي از خود بروز مي دهد:
1- آرزو دارد کس ديگري باشد .کودکي که دائم دوست دارد شخص ديگري باشد،معمولا بيش از حد خيال پرداز است و آرزو دارد که کوچک تر شده و از مسئوليت هاي بزرگسالي خلاصي يابد.
2-احساس بي ارزش بودن مي کند. اين احساس زماني به وجود مي آيد که کودک نسبت به جلب توجه ديگران اميد کمي به خود دارد،در نتيجه به ندرت در جستجوي توجه ديگران است.
3-اغلب به هنگام برخورد با وظايف مشکل يا جديد گريه مي کند. بعضي از کودکان هنگام روبرو شدن با وظايف مشکل صبور نيستيد و دائم مضطرب اند که چگونه آنها را انجام دهند و به همين دليل به شدت اشک مي ريزند .
4- از خود به طور منفي ياد مي کند. کودکان در هنگام صحبت در مورد تواناييهايشان غلمو مي کنند و اکثر والدين به شنيدن اين حرف عادت دارند اما کودکي که عرت نفس اندکي دارد ممکن است بگويد که از خودش بيزار است يا اي کاش مرده بود.
5- از خود فعاليتي نشان نمي دهد . بيشتر کودکان آنقدر از نظر انرزي اشباع شده اند .که به نظر مي آيد در حال انفجارند .اما کودکي که احساس درماندگي مي کند،نشانه اي از تلاش در او ديده نمي شود .
6-ابهام را نمي تواند تحمل کند . وقتي که کودکي به قود تشخيص خود اعتمادي ندارد مي خواهد که هر چيزي را برايش چندين و چندبار توضيح دهند.اگر موضوعي به اندازه کافي واضح نباشد ،باور نمي کند که بتواند آن را درک کند و نگران پيامدهاي سوء تعبير خود مي شود .
7- خود ويرانگر است. بعضي از کودکان از خود بيزارند و حتي ممکن است که به خودشان آسيب برسانند و اين کار را معمولا با گاز گرفتن يا خراشيدن خود شروع مي کنند.
8-از نظر ظاهر ،سرووضع مرتبي ندارند.البته اين مسئله در مورد کودکاني که مسائل زيادي براي فکر کردن دارند رايج است،اما ميتواد علامتي باشد نسبت به اينکه کودک از فکر کردن و توجه به لذتي نمي برد .
9-تصميم گيري برايش مشکل است. اين علامت ديگري است که نشان مي دهد کودک به قوه تشخيص خود ايمان ندارد و نگران پيامد انتخابي است و در تصميم گيري مشکل پيدا مي کند .
10-نسبت به آينده اش بدبين است. وقتي که کودکتان با بيحوصلگي و نااميدي از آينده اش سخن مي گويد بايد نگران شويد .بعضي از کودکان چون آينده شان را چندان پربار نمي بينند ،اهميتي نمي دهند که بعدها چه اتفاقي بيفتد. کودکي که اعتماد به نفس اندکي دارد در بين کودکان ديگر بعضي از رفتارهاي زير را از خود نشان مي دهد :
11-به کودکان کوچکتر وضعيفتر از خود زور مي گويد. کودکي که احساس ضعف مي کند و به سبب عدم اعتماد به نفس نااميد است سعي مي کند با ترساندن بچه هاي ديگر ،مخصوصا آنهايي که ترسو هستند ،احساس قدرت کرده يا لااقل بدين ترتيب شخص ديگري را در ترس خود شريک کند.
12-ستيزه جواست. معمولا بعضي از دوستان هم سن وسال گاهي نسبت به يکديگر پرخاشگرند،اما اگر کودکي به طور دائمي پرخاشگر داشت، نگران کننده است ،چون او بدين طريق نشان مي دهد که از هم سن وسالهايش به طور کلي بيزار است .کودکي که به طور کلي ديگر کودک را از خود مي راند احتمالا مي ترسد که ديگران او را نپذيرند .
13-در برخورد با بزرگسالان قوي تر يا همسن و سال هاي تازه وارد،اعتماد به نفس ندارند .کم رويي در کودکان رايج است و به طبيعتي که با آنان متولد مي شوند ارتباط دارد ،ولي اگر کودکي با ديدن هر شخص غريبه يخ مي زند ،نشان دهنده اين است که مي ترسد اشخاص تازه وارد او را بد يا نالايق تصور کنند .
14-درک ديدگاههاي ديگران برايش مشکل است.روي هم رفته کودکان ،تفکرات و احساسات ديگران را سريع درک مي کنند ،اما اگر کودکي معتقد باشد که نمي تواند ديگران را بفهمد يا در اين زمينه تلاش کمي کند ،توانايي درک سريع او تحليل مي رود و اگر عزت نفس کودک اندک باشد ديگر براي درک احساسات ديگران تلاش نمي کند.
15-بيش از حد به عقايد افراد مقتدر يا هم سن و سالهاي با اقتدار تکيه مي کند .کودکي که به خود اعتمادي ندارد با قادر به ابتکار نيست پيرو عقايد اشخاصي است که با اعتماد به نفس اند:
16-معلومات عمومي کمي دارند. کودکي که عزت نفس اندکي دارد،فکر مي کنند که نسبت به ديگران از جذابيت کمتري برخوردار است و به اين سبب ، افکار خود را ابراز نمي کند و بر اين باور است که عقايد و احساساتش براي ديگران اهميتي ندارد و کسي علاقمند به شنيدن آنها نيست .
17-نقش رهبري را نمي پذيرند. کودکاني که عزت نفس اندکي دارند،اغلب معتقدند که در سازمان دهي ديگران ويا تصميم گيري ناتوان اند.
18-به ندرت داوطلب مي شوند. کودکي احساس مي کند بعيد است کاري را کامل يا رضايت بخش انجام دهد در هيچ کاري شرکت نمي کند .
19-اغلب از اجتماع دوري مي کند. کودکي که عزت نفس اندکي دارد ،نمي داند که چگونه توجه ديگران را به خود جلب کند و حفظ کند.به اين علت از کودکان ديگر دوري مي کند و رماني هم که تلاش مي کند وارد گروهي شود ،بسيار ناشيانه عمل کرده و تلاش شان بي فايده مي ماند .
20-هم سالانش به ندرت او را انتخاب مي کنند . کودکي که به ندرت داوطلب مي شود و از تفکرات و احساساتش کمتر سخن مي گويد و عقايدش را ابراز نمي کند ،در بازي و کارهاي مشارکتي به ندرت انتخاب مي شود .او از بودن با ديگران هرگز لذتي نمي برد و به ندرت مي تواند بر فکر گروه تاثير بگذارد و بدين ترتيب عدم اعتماد به نفسش شدت مي يابد.
21-دم دمي مزاج است. وقتي کودکي به قوه تشخيص خود اعتماد ندارد ، کف نفس مناسب را از دست داده و رفتارمتناقضي از خود نشان مي دهد ،مثلا در زمين بازي خيلي ساکت است اما وقتي در کلاس است با سرو صدا کردن توجه معلم را به خود جلب مي کند چرا که مي داند مي تواند اين کار را انجام دهد.
22-مطيع است. هنگامي که کودکي نسبت به ارزش خود بي اطلاع است و به راحتي تسليم هوس ها و دستورات ديگران مي شود.
23-توجه ها را به سمت خود جلب مي کند . از آن جا که عزت نفس اندک انواع بسيار متفاوتي دارد،مسما به طور متناقضي نيزبروز مي کند .بعضي از کودکان فکر مي کنند بي ارزشند و از خود چيزي ندارند که اظهار نمايند ،آن گاه در تلاش اند که با پز دادن توجه ديگران را به خود جلب کنند.
24-به ندرت مي خندند يا لبخند مي زنند.
25-از هم سن و سال هاي خودش با اهانت ياد مي کند . کودکي که نمي تواند تاييد ديگران را به دست آورد براي اينکه رنج خود را کاهش دهد ،ديگران را سرزنش مي کند.مثلا مي گويد«فلان کودک بي ادب و کثيف است ،يا نق مي زند با احمق واقعي يا کودن است»
26-تابع اميال آني خود است .کودکي که به خود ا عتماد ندارد ،بي اندازه نگران است که نتواند کاري را به خوبي انجام دهد و اغلب بدون فکر عمل مي کند.
27-حواسش زود پرت مي شود و زمان قدرت تمرکزش کوتاه است. اين ويزگي از آنجا ناشي مي شود که کودک فکر مي کند که نمي تواند کار دشواري را انجام دهد و به محض اينکه به قسمت دشوار کار مي رسد توجه ئ تمرکز او از بين مي رود .اگر مطلبي را که زود مي خواند زود درک نکند يا به سرعت نتواند مسئله رياضي را حل کند دچار حواس پرتي مي شود.
28-در محيط هاي جديد و ناآشنا دچار اضطراب شديدي مي شود . بعضي از کودکان که از عزت نفس اندکي برخوردارند ،در محيط هاي آشنا خوب عمل مي کنند،چون احساس مي کنند کسي از آنها کاري خارج از توانشان نمي خواهد ،اما وقتي که محيط تغيير مي کند بي اندازه نگران مي شود و مي ترسند که انجام دادن کارهاي متفاوتي را از آنها بخواهند .
29-انگيزه تلاش را از دست مي دهد. وقتي کودکي فکر مي کند که هرگز موفق نمي شود ،دليلي براي تلاش کردن نمي يابد و تصور مي کند که باز در نهايت بي چاره و در مانده است .
30-به طور کلي پشتکارش را از دست مي دهد .هر کس که فکر که شانس نسبتا خوبي دارد ،مي تواند کاري را تا آخر ادامه دهد اما کساني که عزت نفس اندکي دارند اين احتمال را مي دهند که در کارشان شکست خواهند خورد .
31-از الگوهاي فکري ثابتي پيروي ميکند. کودکي که به خود اعتماد ندارد فکر مي کند که نمي تواند واکنش هاي ديگران را درک کند ،بنابراين گرفتار يکسري الگوهاي فکري ثابت مي شود از قبيل :من بايد خوب وآرام باشم و مثلا حتي اگر معلم در تلاش باشد که بچه ها را تشويق کند نمايشي بازي کنند او واکنشي از خود بروز نمي دهد .
32-توانايهايش را بي اندازه دست کم مي گيرد يا درباره شان غلو مي کند. بعضي مواقع کودکي که داراي عزت نفس اندکي است درباره توانايي هايش غلو مي کند که اين عمل حالت تدافعي رايجي است .او قادر به روبه رو شدن با توانايي هاي واقعي اش نيست پس به دنيايي تخيل قدم مي گذارد و بدين ترتيب احساس بي کفايتي اش را جبران مي کند .
33-موفقيت را در نتيجه تاثير چيزي خارج از وجود خود مي داند .مثلا اگر امتحاني را خوب دهد يا در مسابقه اي برنده شود ،دليل موفقيتش را آسان بودن امتحان يا خوش شانسي مي داند .
34-شکست را در نتيجه تاثير عمل شخص خود مي داند . کودکي که اعتماد به نفس اندکي دارد ،شکست را نتيجه مستقيم بي استعدادي و بي ذکاوتي خود مي داند و معتقد است درس نمي فهمد يا احمق است.
35-هر نوع شکست حتي جزئي را مهم تلقي مي کند .
36-مستقل کارکردن برايش دشوار است. کودک با عزت نفس اندک چون ابتکار عمل ندارد به هم سن و سال هاي مستبد يا کودکان تواني بزرگ تر از خود متکي مي شود و دوست دارد که ديگران به او بگويند چه کاري انجام دهد.
37-کم سئوال مي کند. با اين که در جستجوي ديگران است احتمال دارد در بعضي مواقع بسيار کم سئوال کند،چون مي ترسد ديگران به حماقتش پي ببرند . هدف از تنظيم اين فهرست به صدا در آوردن زنگ خطر به گونه اي نيست که والدين را نگران کند بلکه مقصود هوشيار کردن آنها نسبت به رفتار کودکان شان است.

منبع :

روزنامه همشهري پنجشنبه 15 بهمن1383

Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image