الف - اشتباهات رايج در زمان خواستگاري
1- انکار و يا ناديده گرفتن اطلاعاتي که تاکنون از طرف مقابلتان کسب کرده ايد و نشانه يک مشکل و يا رفتار نامناسب است.
2- تنها بروي جنبه هاي مثبت تمرکز کردن. عدم تمايل به شناخت ضعف ها، محدوديتها،جنبه هاي منفي و عادات ناپسند طرف مقابل. شما بايستي منصفانه جنبه هاي منفي و مثبت فرد مقابل خود را ببينيد و مورد ارزيابي قرار دهيد.
3- تصميم گيري درباره اينکه فرد مقابلتان مناسب و درخور شماست يا خير، هنگامي که ديوانه وار عاشق وي شده ايد و يا در مراحل نخست رابطه بسر ميبريد. هنگامي که شما ديوانه وار عاشق کسي هستيد، از احساس خود لذت ببريد، اما محتاط باشيد. در اين وضعيت شما در يک حالت خلسه و سرخوشي شگفت انگيزي بسر ميبريد و براحتي توسط احساسات خود گمراه ميشويد. بنابراين در اين مقطع و برهه حساس هيچگونه تصميم مهمي اتخاذ نکنيد. اجازه دهيد اين احساسات خوشايند فروکش کنند و سپس در مورد فرد مقابل و رابطه خود تصميم نهايي را اتخاذ کنيد.
4- ناديده گرفتن احساسات خودتان. چنانچه شما در کنار فرد مورد نظرتان احساس خوبي نداريد، از اينکه خودتان باشيد بيم داريد، و يا قادر به صحبت کردن در مورد برخي مباحث خاص و يا مسايل حساس نيستيد، از وي صرفنظر کنيد و به جستجوي خود ادامه دهيد. چنانچه به طرف مقابل خود اعتماد نداريد و يا هنوز بطور کامل مورد پذيرش وي قرار نگرفته ايد، به فرد مقابل خود بعنوان يک شخص ويژه و مهم در زندگي خود ننگريد.
5- انتخاب فردي که نياز به تغيير دارد. تصور کنيد که قادريد وي را تغيير داده و به وي رفتار صحيح را بياموزيد، در زندگي هدايتش کنيد و يا آنقدر دوستش داريد که قادريد از کاستي ها و عيوب وي چشم پوشي کرده و آنها را تحمل کنيد.
6- انتخاب فردي که به شما نياز دارد. فردي را برگزينيد که شما را دوست دارد و تمايل دارد در کنار شما باشد. نه کسي که به شما محتاج است. چراکه ممکن است پس از برآورده شدن نيازش در آينده، ديگر خواهان شما نباشد.
7- هميشه مهربان و سازگار بودن، همواره به فکر خوشحال کردن و راضي نگه داشتن طرف مقابل بودن، انجام ندادن کاري که طرف مقابل را ناراحت کند. و يا تلاش فراوان براي آنکه طرف مقابل شما را دوست داشته باشد. رابطه بايد براي هردوي شما مفيد و موثر باشد. مسئوليت شکل دهي اين رابطه مفيد و موثر نيز به عهده هر دوي شماست.
ب- اشتباهات رايج قبل از ازدواج
اشتباه اول :
1- سؤالات كافي نمي پرسيم ، نپرسيدن سؤال كافي به چند دليل مي باشد :
الف ) پرسيدن سؤال جنبه عاشقانه ارتباط را مخدوش مي كند ما سؤال نمي پرسيم چون مي ترسيم روابط عاشقانه بهم بخورد سؤال كردن شايد عاشقانه نباشد اما تنها راه هوشمندانه براي شناخت همسر آينده است .
ب ) نمي خواهيم جواب سؤالات خود را بدانيم برخي اوقات فكر اين هستيم كه حتماً با فرد مقابل ازدواج ميكنيم و نمي خواهيم رابطه به پايان برسد ، نمي خواهيم چيز بد بشنويم به همين دليل به طور نا خود آگاه سؤال نمي پرسيم
ج ) مي ترسيم متقابلاً از ما نيز همان سؤالات پرسيده شود زماني كه از گذشته خود راضي نيستيم و احساس خوبي نسبت به خودمان نداريم بطور نا خود آگاه از پرسيدن سؤال طفره مي رويم تا از ما نيز همان سؤالات پرسيده نشود .
د ) نمي دانيم در باره چه موضوعاتي بايد سؤال كنيم به اين معنا كه ما از ازدواج تصور روشني نداريم . نمي دانيم در زندگي مشترك چه اموري با اهميت است .
اشتباه دوم :
2- نشانه هاي هشداردهنده را نا ديد ه مي گيريم :
ناديده گرفتن نشانه هاي هشدار دهنده يكي از خطرناك ترين اشتباهاتي است كه در هنگام ازدواج برخي از افراد مرتكب مي شوند . ما چيزي را از فرد متقابل خود مي بينيم كه نشانگر اين واقعيت است كه بايد دقت بيشتر بكنيم اما خود آگاه يا نا خود آگاه از آن چشم پوشي مي كنيم .
مهمترين علائم هشدار دهنده :
الف ) مسائل را كم اهميت جلوه مي دهيم
- آنقدر هم عصباني نيست
- آنقدر هم سيگار مصرف نمي كند
- آنقدر هم مواد مصرف نمي كند
ب ) كار هاي او را توجيه مي كنيم
- كودكي بدي داشته به همين خاطر زود عصباني مي شود
- چون استرس كاري زيادي دارد فعلاً كمي مواد مصرف مي كند
ج ) كارهاي او را منطقي جلوه مي دهيم
- او واقعاً با هوش است اگر كار ي نمي كند در عوض بسسيار مطالعه مي كند
د ) مشكلات و مسائل را انكار مي كنيم
- هيچكس تا به حال همانند او مرا دوست نداشته است چه كسي گفته كه او عصباني است - او معتاد نيست فقط بعضي وقتها بطور تفنني مواد مصرف مي كند
3- عجولانه و زود هنگام سازش مي كنيم
يكي از اشتباهات كه در زمان آشنايي مرتكب مي شويم اين است كه ارزشها ، رفتارها و عادت هاي خود را به سرعت تغيير مي دهيم تا وانمود كنيم با فرد مقابل توافق و هماهنگي داريم . در ابتداي آشنايي با چشم پوشي و كوتاه آمدن از آنچه برايمان اهميت دارد سعي مي كنيم رابطه را فقط حفظ كنيم وقتي كه متوجه مي شويم كه عقايد و باورهايمان به مزاق فرد مقابل خوش نمي آيد ممكن است براي عقايد خود اهميت كمتري قائل مي شويم تا وانمود كنيم كه بسيار با هم تفاهم داريم .
سازشهاي عجولانه معمولاً در موارد زير خود را نشان مي دهند :
الف ) چشم پوشي از باورها و ارزشهاي خود
ب ) دست برداشتن از علائق و فعاليتهاي خود
ج ) كناره گيري از خانواده و دوستان
سازش و مدارا و مصالحه در زندگي مشترك از اهميت زيادي برخوردار است . اما وقتي كه سازش زود هنگام و نا پخته بود تأثير مخربي در ارتباط و آينده خواهد داشت .
4- تسليم نياز جنسي مي شويم
وقتي كه كسي مي خواهد ازدواج كند ، يكي از مسائل عمده اي كه در تصميم گيري صحيح ايجاد مانع مي كند ميل جنسي است . فرد هم جوان است و هم مي داند كه ازدواج مي تواند به ميل جنسي خود پاسخ دهد . بنا براين سعي مي كند كه به سرعت به سمت ازدواج حركت كند تا به ميل جنسي خود پاسخ دهد . براي اينكه ار اشتباه مصون باشيم لازم است به موارد زير عمل شود :
- با حوصله و بدون عجله در طول زمان با فرد مقابل خود آشنا شويد .
- براي ازدواج عجله نكنيد .
- از هر گونه رابطه جنسي قبل از ازدواج پرهيز كنيد .
5- تسليم زرق و برق هاي مادي و ظاهري مي شويم
در اجتماع ما ودر جهان امروزين تاکيد زيادي بر ثروت ، پول و وضعيت ظاهري افراد مي شود . در عين حال ثروت ،شهرت وپول به تنهايي اغوا کننده وافسونگر است . بسياري از ما در مقابل ثروت وپول افسون مي شويم
برخي از ما در انتخاب همسر خود متأثر از عوامل زير هستيم :
- پول فرد
- ثروت خانوادگي
- قدرت و نفوذ فرد
- شغل او
- شهرت او
- زيبايي او
بسياري از ما فكر مي كنيم كه اين عوامل بالا شباهتهايي بين دو نفر وجود داشته باشد اما داشتن شباهت با تحت تأثير قرار گرفتن متفاوت است وقتي يك رابطه صرفاً به دليل مسائل اقتصادي ظاهري و مادي شكل مي گيرد رابطه نا سالم است .
6- تعهد را مقدم بر تفاهم مي دانيم
قبل از اينكه متوجه شويم با او تفاهم داريم و قبل از اينكه متوجه شويم كه آيا او همسر مناسبي براي من هست يا نه متعهد به ازدواج با او مي شويم و سريع قول ازدواج مي دهيم افرادي بيشتر دچار اين اشتباه مي شوند كه :
- مايل هستند متأهل باشند تا مجرد
- آرزومند هستند كه سر انجام بگيرند و سر خانه زندگي خودشان بروند .
-از خواستگاري خسته شده اند
- از طرف ديگران تحت فشار هستند
- افرادي كه فقط و فقط جنبه هاي مثبت ديگران را مي بيند و در هر فردي مي تواند به سرعت چيزي دوست داشتني پيدا كنند .
- به لحاظ عاطفي به فرد متعهد شده اند .
7- تفاهم را بر علاقه و محبت مقدم مي دانيم
به نظر مي رسد برخي از افراد تفاهم بسيار زيادي با هم دارند و به همين دليل به آنها پيشنهاد مي شود كه باهم ازدواج كنند . اما علي رغم تفاهم زيادي كه با هم دارند علاقه به يكديگر ندارند يا بهتر بگوييم براي يكديگر جذّاب نيستند متأسفانه معمولاً به اين افراد توصيه مي شود كه ازدواج كنند بعداً محبت و علاقه ايجاد مي شود . لازم است بدانيم در صورتي كه علاقه و محبت بين دو نفر به طور خاص وجود نداشته باشد با ازدواج هم آن علاقه ايجاد نمي شود . درست است كه تفاهم در ازدواج لازم است اما كافي نيست .
ازدواج زماني به سامان و موفقيت منجر مي شود كه سه عنصر علاقه ، تعهد و تفاهم با هم وجود داشته باشد .
8- باور به اين كه پس از ازدواج مشكلات كم مي شود
بسياري از ما اميد واريم كه با ازدواج همه چيز به خير وخوشي خواهد گذشت . حتي اگر قبل از ازدواج مسايل ومشكلاتي وجود داشته باشد ورابطه دوطرف غير صميمي باشد ، باز هم فكر مي كنيم كه با ازدواج همه چيز حل خواهد شد . اما لازم است به اين نكته توجه كنيم كه آنچه در خلال آشنايي از فرد مي بينيم ، به احتمال بسيار زياد بعد از ازدواج تداوم خواهد يافت . يكي از راههاي شناخت فرد مقابل شناخت خانواده اوست يكي از بهترين شيوه هاي براي شناخت فرد ، مشاهده او در زماني است كه با خانواده اش درتعامل است. نحوه برخوردبا اعضاي خانواده ، پدر ،مادر ، شاخصي از رفتار در آينده او در يك ارتباط صميمانه است
9- باور به اين كه اورا تغيير خواهيم داد
يكي از باورهاي بسيار رايج وغلط در اكثر فرهنگها اين باور است كه ما مي توانيم با عشق وتوجه وتلاش همسر خود را تغيير دهيم . به خصوص خانمها مستعد پذيرش اين باور غلط در زمان آشنايي وازدواج هستند در حالي كه اين باور نادرست وعملي نيست . در رفتار طرف مقابل مشكلاتي به عينه مشاهده مي كنند وخود را به روشهاي مختلف توجيه مي كنند مثلا چون كودكي خوبي نداشته عصباني است ، چون پدر ومادر خود را از دست داده مواد مصرف مي كند و... واعتقاد دارند چون تاكنون كسي به آنها محبت نكرده دچار اين مشكل شده اند ومن اگر به او توجه بيشتر ومحبت كنم مشكل او بر طرف مي شود .
ج- واقعيت اساسي در رابطه با ازدواج
1- شما نميتوانيد فردي را مجبور كنيد تا شما را دوست داشته باشد و هيچ كس توانايي خوشبخت ساختن صد در صد شما را ندارد.
2- هر چه ميخواهيد تلاش كنيد، شما هيچگاه قادر نخواهيد بود شريك خود را تغيير دهيد، هر چند اگر شما خود را تغيير دهيد، ممكن است شريك شما نيز تغيير كند.
3- اشخاص با اشخاص ازدواج نميكنند، بلكه آنها با توهمات و خيالپردازيهاي خودشان ازدواج ميكنند.
4- يك ازدواج حقيقي درست از نقطه اي آغاز ميگردد كه توهمات پايان مي يابند. چالش يك ازدواج آن است كه كشف كنيم با چه كسي ازدواج كرده ايم.
5- عشق تنها يكي از عللي است كه ما شريك خود را بر ميگزينيم. (برخي اوقات مهمترين فاكتور نميباشد)
6- به احتمال زياد، خصلتها و صفات موجود در شريكتان كه ديوانه وار خشم شما را برمي انگيزند، همان صفاتي هستند كه در ابتدا شما را مجذوب شريكتان كرده بوده اند.
7-اين غير ممكن است كه شما بدون تجربه كردن دوران درد و تنهايي يك رابطه را پشت سر بگذاريد.
8-بزرگترين هديه اي كه ميتوانيد به فرزندانتان اعطا كنيد يك ازدواج محبت آميز ميباشد.
9-موفقيت زماني در يك ازدواج حاصل ميگردد كه هر كدام از ما به اين واقعيت پي ببريم كه نيازهاي شريكمان حداقل به اهميت نيازهاي خودمان ميباشد.
10- ازدواج بهترين فرصت براي رشد و بالندگي، غلبه بر حس خودخواهي و آموزش عشق ورزي ميباشد
منبع: سايت مردمان/خ