چکيده :
اين مقاله تلاش دارد تا با معرفي نمادهاي شيطان پرستان ، شخصيت هاي شيطان پرستان ، فيلم ها و کتبي که از اين فرقه در ايران برگردان شده و استفاده ابزاري از آنان و بررسي آن جلوي گسترش روز افزون اين فرقه را تا حدي بگيرد.
در ابتدا خلاصه اي از تاريخچه پيدايش کابالا و فراماسون ها ذکر شده و فلسفه گسترش آن بيان خواهد شد . در ادامه به معرفي و بررسي نمادهاي گروه شيطان پرستان و نحوه به کارگيري آن ها خواهيم پرداخت سپس زندگي نامه دو شخصيت برجسته و سرشناس اين گروه خواهد آمد . همچنين در اين مقاله به برخي از فيلم هاي ضد اخلاقي پرداخته خواهد شد و در پايان کتب مبتذل و ضالّة شيطان پرستي که در سال هاي 1378 تا حدود 1384 در ايران ترجمه و تجديد چاپ مي شده مورد نقد و بررسي قرار خواهد گرفت .
فهرست واژگان :
فراماسون ، کابالا ، شيطان پرستي ، شيطان ، رقص شيطان ، مانسون ، لاوِي ، مِتال
مقدمه :
«ألَم أعهَد إلَيکُم يا بَني آدَم ألّا تَعبُدُ الشّيطان إنَّه لَکُم عدوٌّ مُبينٌ و أن ِاعبُدونِي هذا صِرَاطٌ مُستَقيم»(1)
در اين مقاله تلاش شده تا به يک بررسي گزارش گونه و البته تا حدودي تحليلي راجع به فرقه اي که دنيا با آن روبروست به نام شيطان پرستي بپردازد و شامل تاريخچه اي راجع به اين فرقه و بررسي نمادهاي شيطان پرستي و هدف آنان از گسترش اين نمادها و کتبي که تاکنون در ايران برگردان شده و از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي مجوز چندين بار تجديد چاپ گرفته اند و محتواي آنان مي باشد.
همچنين در اين مقاله به نقد و بررسي برخي از فيلم ها و زندگي نامه دو شخصيت اصلي شيطان پرست به نام هاي مرلين مانسون و آنتوان لاوي پرداخته شده است
اميد است خوانندگان آن به خصوص جوانان که بيشتر از ساير اقشار جامعه در معرض خطر ابتلا به اين بيماري فکري و روحي هستند با ديدي باز به مسائلي که روزانه با آن مواجه هستند نگاه کنند و کورکورانه به تقليد از گروه ها و فرقه هايي که براي جوان جامع? ما شمشير را از رو بسته اند نپردازند.
شيطان پرستي فرقه اي مستقل ؟
طبق بررسي هاي انجام شده نمادهاي اين گروه و همچنين تفکرات آنان از فرقه اي گسترده تر و طيفي خاص سرچشمه ميگيرد به نام فراماسون(2) (free masion) حال براي اينکه راجع به فراماسونها بررسي هايي را انجام دهيم بايد به دل تاريخ برگرديم .
فتن? دجّال(3)
از زمان حضرت نوح (ع) هر پيامبري که به رسالت مبعوث شد مردم قوم خود را از فتنه دجّال ترساند.
دجّال يکي از علائم حتمي? آخرالزمان و قبل از ظهور حضرت صاحب الزمان(عج) است ، که در روايات و تفاسير توضيحاتي پيرامون آن داده شده است.
دجّال طبق روايات مردي است که يک چشم دارد - وسط پيشاني – که مثل نور ميدرخشد ، همه را به خود دعوت مي کند، ميگويد منم خداي شما ، از آسمان باران نازل مي کند ، از زمين گياه مي روياند ، الاغي دارد که هر گام آن کيلومترهاست ، درياها را مي پيمايد ، از آسمان عبور مي کند ، از هر موي اين الاغ نواهايي بيرون مي آيد و توصيفاتي از اين قبيل . گفته شده که دجّال از زمان حضرت نوح بوده است بر خلاف ساير علائم آخرالزمان مثل خروج سفياني ، سيد يماني ، سيد خراساني ، سيد حسني و ... که آخرالزمان به وجود مي آيند .
روايتي از پيامبر اکرم (ص) نقل شده که روزي حضرت با اصحاب از مکاني عبور ميکردند مردي را به اصحاب نشان دادند به نام صاعد بن صيد و فرمودند که اين دجّال است اما آن دجّالي که آخرالزمان مي آيد اين مرد نيست.
با اين توصيفات مسلماً دجّال نمي تواند يک فرد باشد احتمالاً يک جريان باشد ، يک تفکر، که آن همين تفکر فرامسونري است.
بني اسرائيل و فراعين مصر
حضرت ابراهيم (ع) دو فرزند داشتند به نام هاي-اسماعيل(ع) و اسحاق (ع)- اسماعيل (ع) و فرزندانش به پيامبر اسلام رسيدند . حضرت اسحاق (ع) فرزندي داشتند به نام حضرت يعقوب(ع) که ايشان دوازده پسر داشتند که يکي از آنان حضرت يوسف (ع) بود که طي جرياناتي به مصر کشيده شد و در آنجا به مقام رسيد . حضرت يوسف (ع) از زمين هاي حاصل خيز اطراف رود نيل به پدر و اطرافيانش داد.
حضرت يعقوب (ع) لقبي را براي خود برگزيدند به نام اسرائيل به معناي بنده خدا (اسر به معناي عبد و ئيل به معناي الله) - طبرسي مجمع البيان- ولي در کتاب قاموس کتاب مقدس آمده : «اسرائيل به معناي کسي است که بر خدا مظفر گشت»(4) و فرزندان ايشان معروف شدند به بني اسرائيل .
حضرت يوسف (ع) در اواخر عمر خود به بني اسرائيل خبر داد که بعد از من فرعون به شما بدبين شده و شما را مورد آزار و اذيت قرار مي دهد . همين گونه هم شد و فراعين مصر يکي پس از ديگري بني اسرائيل را به استضعاف کشاندند تا زماني که حضرت موسي (ع) به دنيا آمد. و وقايعي که در کتب تاريخي بدان اشاره شده به وقوع پيوست .
کابالا (kabala)
قبل از به دنيا آمدن حضرت موسي (ع) عده اي به فرعون خبر دادند که پسري متولد خواهد شد که تو را از تخت پادشاهي به زير خواهد کشيد . حال اين سوال مطرح مي شود که از کجا مطلع شده بودند ؟
يک گروه زير زميني و سرّي به نام کابالا وجود داشت که در فضاي جادوگري و پيش گويي به سر مي بردند و هدفشان حکومت کردن بر مردم و سلطه جوئي است اينان پيش گوئي کردند و به فرعون خبر دادند. فرعون هم شروع به کشتن نوزادان کرد. اما به خواست خدا حضرت در دامان خود فرعون پرورش يافت.
حضرت موسي (ع) وقتي به پيامبري مبعوث شدند بني اسرائيل را نجات دادند و از رود نيل گذراندند همين کاباليست ها که از عاقبت فرعون با خبر بودند به ظاهر به خداي موسي ايمان آورده و از رود نيل گذشتند. و در راه به عده اي بت پرست برخورد کردند و گفتند : «إجعَل لَنا إلهاً کَما لَهُم آلِهَه»(5) ، و گوساله سامري را طراحي کرده و به خورد يهوديان دادند . و وقتي قرار شد که وارد بيت المقدس شوند سرپيچي کردند . تا اينکه چهل سال در بياباني به نام « تيه » سرگردان شدند .
در اين مدت حضرت موسي (ع) تعاليمي از جمله چهره شناسي ، ارتباط با شيپور و بوق که هم اکنون همه ساله مراسم ويژه اي در اسرائيل برگزار مي شود و مردم در بياباني جمع مي شوند و با شيپور به يکديگر پيام مي دهند. در همين ايام بود که حضرت موسي (ع) از دنيا رفتند . کاباليست ها و يهودياني که به ظاهر ايمان آورده بودند پس از حضرت موسي (ع) با توجه به تعاليمي که از ايشان آموخته بودند و از قبل هم که به کار جادوگري و پيش گويي مشغول بودند ادّعا کردند که مي توانند اداره خلقت را بر عهده بگيرند و دستان خدا در مقابل آنها بسته است« وَ قالَتِ اليَهودُ يَدُ اللهِ مَغلولَه »(6)
در راستاي همين برنامه هايي که ايشان براي اداره خلقت داشتند پيامبران زيادي بر بني اسرائيل نازل شدند تا آن ها را از اين کار بر حذر بدارند. يکي از مهمترين ايشان حضرت عيسي (ع) بود . عيسي (ع) کتابي آوردند به نام انجيل که در لغت به معناي بشارت است. و منظور بشارت به پيامبري حضرت خاتم (ص) است . اما اين اتّفاق پيش نيامد و اقداماتي انجام دادند که حضرت عيسي (ع) به خواست خدا به آسمان رفت. و انجيل عيسي به شدت مورد تحريف قرار گرفت و تبديل شد به بشارت به خود حضرت عيسي (ع) نه پيامبر آخرالزمان .
شائول و تحريف انجيل
در آن زمان فردي يهودي زندگي مي کرد به نام شائول که به شدت مسيحي کش بود . و مسيحيان را از بين مي برد.
روزي وارد شهري که اهالي آن مسيحي بودند شد مسيحيان با ديدن وي پا به فرار گذاشتند ولي او به کليسايي در آن شهر رفت و مشغول عبادت شد وقتي از او علت را جويا شدند گفت در راه مسيح بر من نازل شد گفت که از کشتن ياران من دست بردار و تبليغ دين من را بکن. به همين جهت مسيحي شد وحتي نام خود را به «پولِس» تغيير داد. که هم اکنون در ميان مسيحيان بسيار مقدس ميباشد تا جايي که برخي نام «پل» را به عنوان پسوند قرار مي دهند مانند «پاپژان پل» . پلوس به شدت شروع به تحريف در انجيل نمود . عده اي متوجه شدند اما از بين رفتند مانند «برنابا» که انجيل برنابا نيز وجود دارد که در آن نام پيامبر اسلام و حتي جانشين ايشان حضرت علي (ع) به صراحت بيان شده است.
اسلام و يهوديان
در زمان پيش از ولادت حضرت محمد (ص) يهوديان و کاباليست ها که ويژگي هاي پيامبر را در تورات و انجيل مشاهده کرده بودند به جزيره العرب کوچ کردن تا پيامبر آخرالزمان را شناسايي کرده و او را از بين ببرند . لذا پدر حضرت محمد (ص) عبدالله را شناسايي کردند و پيش از ولادت حضرت او را به قتل رساندند . و خود حضرت نيز مدت پنج سال در بيابان به داي? خود حليمه خاتون سپرده شد . و پس از اين مدت که پيامبر را شناسايي کردند به دليل حمايت پدر بزرگ و عموي ايشان نتوانستند آسيبي به ايشان برسانند.
ايشان نمي خواستند اجازه دهند که بيت المقدس توسط اسلام فتح شود به همين منظور با پيامبر اسلام مخالفت مي کردند.
حاکميت کليسا و انزواي يهوديان
در زمان قرون وسطي و پيش از انقلاب صنعتي اروپا که کليسا بر مردم حکومت مي کرد يهوديان به شدت مورد آزار مسيحيان قرار ميگرفتند و حتي در جنگ هايي که معروف شد به جنگ هاي صليبي بسياري از يهوديان را به اجبار مسيحي ميکردند و دينشان از آن ها مي گرفتند . تنها کشوري که توانست مقاومت کند اسکاتلند بود که اولين لژ فراماسونري را تشکيل دادند. تا زماني که رنسانس يا انقلاب صنعتي اروپا رخ داد و از قدرت کليسا کاسته شد . و زمينه براي رشد و فعاليت يهوديان و به اصطلاح انتقام گيري فراهم شد. در همين زمان بود که يهوديان شروع به فعاليت کردند و کم کم لژهاي ديگري در اروپا شکل گرفت.
فراماسون(free masion)
ماسون (masion) در لغت به معناي بنّا است و فري(free) به معناي آزاد و فراماسون يعني بنّاي آزاد .
فراماسون به کساني گفته مي شد که معماري خلقت و معماري تفکر را (از ديدگاه خود) مي دانستند . البته لازم به ذکر است که بنّاهاي توانمندي بودند.
به عنوان نمونه اهرام ثلاث? مصر (که از عجائب هفتگانه به شمار مي رود) ساخت? دست فراماسون هاست .
فراماسون ها فعاليت هاي خود را در سطح اروپا ادامه دادند تا زماني که «کريستف کلمپ» امريکا را کشف کرد . در اين زمان فراماسون ها به اين قاره کوچ کردند و سنگ بناي امريکا را آن گونه که خود مي خواستند ساختند . لذا نيويورک (که در همين مقاله به آن اشاره مي شود) ساختار هندسي ماسوني دارد و بسياري از نمادهاي فراماسون ها در اين شهر که پايتخت اقتصادي ايالات متحده امريکا است وجود دارد.
معرّفي نمادهاي شيطان پرستي
فراماسون ها براي اينکه تفکر دينداران جهان را به ابتذال بکشانند شيطان پرستي را ابداع کرده و به شدت به تبليغ و گسترش آن مي پردازند . در اين قسمت به معرفي تعدادي از نمادها ، لوگوها و آرم هاي شيطان پرستي و گروه هاي مرتبط با آن مي پردازيم .
پرگار و گونيا
اين شکل نماد اصلي فراماسون ها مي باشد که در آن پرگار و گونياي برعکس که علامت بنّايي است وجود دارد . حرف G که در وسط اين آرم نوشته شده مخفف کلمه (Goat) به معناي «بز» مي باشد . که پيرامون آن نيز توضيحاتي خواهيم داد. (إن شاء الله)
در اين عکس نماد پرگار و گونياي برعکس را مشاهده مي کنيم که در موارد مختلف از جمله آرم پليس کانادا به کار برده مي شود. اين نماد در موارد ديگري مانند ميادين اصلي شهر در کشورهاي اروپايي و آمريکاي شمالي استفاده مي شود .
بز بافومت (Bophomet)
اين شکل مربوط به يکي ديگر از نمادهاي شيطان پرستي است ؛ به نام «ستاره پنتاگرام» که در وسط آن سر بز يا همان (Goat) را ملاحظه مي کنيد . در اين شکل چهار عنصر آب (که در وسط شکم آن شکل ماهي و نماد آب است مشخص مي باشد ) ، خاک (که در زير پاي بافومت قرار دارد) ، آتش (که در مشعل فروزان روي سر بز مي باشد) و باد (که از وجود ماه و خطوط اطراف آن معلوم مي شود) و دو جنسه بودن اين بز که داراي يک بازوي مردانه و يک بازوي زنانه و قسمت هاي ديگر بدن وي که نشان از تقابل و آميزش جنسي مي باشد از بارزترين ويژگي هاي بز بافومت مي باشد .
در عقيده شيطان پرستان «بز بافومت» نماد شيطان و قدرت تاريکي ها است که سر آن در يک ستاره پنج پر (inverted pentagram)(7) گنجانده شده است . که ستاره معروف پنتاگرام که رأس آن روبه بالا است نماد اين چهار عنصر و راس آن نماد روح انساني و معنويت آن است که شيطان پرستان با وارونه کردن آن روح را زير پا قرار داده اند.
کليد آنخ (Ankh)
همان طور که گفتيم اهرام ثلاثه مصر از جمله افتخارات فراماسون هاست . به همين دليل است که نمادهاي مصر باستان در اين فرقه به وفور يافت مي شود.
نمادي که در شکل بالا ملاحظه مي کنيد کليد (آنخ) مي باشد که در زمان مصر باستان در دست کاهنان معابد بوده است . کليد آنخ نماد حيات وجاودانگي مي باشد که هم اکنون در فرقه اي به نام «فمنيسم» از جمله فرقه هاي فراماسونري استفاده مي شود . آنان زن را نماد حيات و جاودانگي مي دانند به همين دليل از اين نماد استفاده مي کنند . در شيطان پرستي Ankh نماد و سمبل شهوت و سکس مي باشد .(8)
ضد مسيح (Anti Christ)
در شکل بالا که ستاره پنتاگرام در وسط ديده مي شود خصومت شيطان پرستان با مسيحيت آشکار مي شود.
از ديگر علامت هاي شيطان پرستان آنتي کريست (Anti Christ) به معناي ضد مسيح که به صورت صليب برعکس مي باشد . شيطان پرستان با اينکه در واقع در مقابل تمام اديان ايستاده اند اما خصومت و دشمني خاصي با مسيحيان دارند(9) به همين علت علائم و نمادهاي آنان را مورد استهزاء قرار مي دهند . در ادامه اين دشمني بيش از پيش مشخص مي شود.
(x) نماد کابالا
يکي ديگر از مهمترين نمادهاي کاباليست ها و شيطان پرستان (X) که امروزه متأسفانه در ايران به عنوان بوگير اتومبيل به وفور استفاده مي شود.
دست شاخدار (Cornuto)
علامت دست شاخ دار(Cornuto) نماد ارادت به شيطان (بز) است که شيطان پرستان از آن در مراسم مختلف براي نشان دادن هويت خود استفاده مي کنند. اين علامت را بعداً بيشتر خواهيد ديد ؛ که شخصيت هاي مختلفي از آن براي نشان دادن هويت اصلي خود استفاده مي کنند . از اين نماد در گروه موسيقي هوي متال نيز استفاده مي شود .
هرج و مرج (Anarchy)
اين نماد عمدتاً مورد استفاده گروههاي هوي متال است که از جمله نماد هاي فراماسونري مي باشد . حرف« A » مخفف کلمه«Anarchy» به معناي هرج و مرج و نابساماني است . و به اين گروه آنارشيسم اطلاق مي شود اين نماد به معناي از بين بردن تمام قوانين است « هرچه تخريب کننده است ، تو انجام بده »
در شيطان پرستي همه چيز آزاد است . هر نوع لباس ، تفکر و عملي آزاد است. و هيچ چيزي انسان را از خوي حيوانيت و مست دنيا باز نمي دارد . لذا مي بينيم که شيطان پرستان خواهان بي نظمي ، قتل انسان به عنوان قرباني و حتي خودکشي (که کمال افتخار براي يک شيطان پرست مي باشد) هستند .
چشم شيطان(Eye of satan)
اين نماد به معناي چشم شيطان «نظارت و اقتدار» کمتر شناخته شده است. فراماسون ها از اين نماد زياد استفاده مي کنند. از ديگر نام هاي آن چشم همه بين (All seeing eye) مي باشد که در طراحي دلار نيز به کار رفته است . که اگر دقت شود تک چشم چپ مي باشد که در مورد دجال در روايات نيز آمده است .(10)
صليب شکسته يا چرخش خورشيد(or sun wheel swastika)
چرخش خورشيد يک نماد باستاني است که در برخي فرهنگ هاي ديني همچون کتيبه هاي برجاي مانده از بودايي ها مقبره هاي يوناني ديده شده است .
اين نماد بعد ها توسط هيتلر به کار رفت ، لکن برخي با هدف به سخره گرفتن مسيحيت اين سمبل را وارد شيطان پرستي کردند .
Goat Head (سر بز)
بز شاخدار ، بز مندس mendes (همان ba'al بعل يا اُسيروس ، خداي باروري مصر باستان) بافومت ، خداي جادو ، scapegoat (بز طليعه يا قرباني). اين يکي از راههاي شيطان پرستان براي به سخره گرفتن مسيح است زيرا گفته مي شود که مسيح مانند بره اي براي گناهان بشر کشته شد و خود را براي نجات بشر فداء نمود .
چشمي در حال نگاه به همه جا ( چشم همه بين All seeing Eye)
شيطان پرستان اعتقاد دارند چشم در بالاي هرم چشم شيطان است که بر همه جا نظارت و اشراف دارد اين علامت در پيشگويي ، جادوگري و کنترل هاي مخصوص جادوگري مورد استفاده قرار مي گيرد .
آن ها معتقدند اين چشم لوسيفر شيطان است و کسي که قدرت کنترل آن را دارد بر تمام دارايي ها حکومت مي کند . کافي است به دلار ، پول رايج آمريکا نگاهي بيندازيد . اين علامت اساس نظم و ساختار نوين جهاني است (novus ordo skolorum) که در شکل صفحة بعد به زبان لاتين مشخص است . که ترجمه آن به انگليسي (New order of the Ages)مي شود.که در شکل پايين صفحه به آن اشاره شده است
ضد عدالت (Anti justice)
از ديگر نمادهاي شيطان پرستي آنتي جاستيک (Anti justice) به معناي ضد عدالت اين تبر رو به بالا به معناي عدالت و رو به پائين ضد عدالت است . شيطان پرستان براي نشان دادن مخالفت خود با عدالت اجتماعي از هيچ فعاليتي مضايقه نمي کنند .
اعداد ماسوني
در فرهنگ فراماسونري همانند ديگر مذاهب اعدادي خاص جنبه تقدس به خود گرفته ، و بيانگر عقايد و تفکرات ماسوني و گاهي مخالفت با ساير اديان مي باشد .
عدد 13
عدد سيزده در برخي از اديان از جمله مسيحيت از اعداد نحس و شوم تلقي مي شود ، مسيحيان کمتر از اين عدد استفاده مي کنند . تا جايي که در ساختمان هاي خود به جاي طبقه سيزده عدد 1+12 استفاده مي کنند . لکن اين عدد براي شيطان پرستان و ماسون ها عددي مقدس است .
اين نماد در طرح يک دلاري به کار رفته است، که در آن 13 شاخه زيتون در پاي چپ ، 13 تير در پاي راست ، 13 ستاره پنتاگرام در بالاي سر که مجموعاً ستاره هگزاگرام را تشکيل مي دهند و 13 خط سفيد و قرمز بين دو بال عقاب که در پرچم امريکا نيز به کار رفته است قابل مشاهده مي باشد . همچنين هرمي که در سمت راست تصوير قابل مشاهده است نيز داراي 13 طبقه مي باشد . که اگر نماد پرگار و گونياي برعکس را روي اين شکل پياده کنيم حروفي که در دور حرم جدا خواهد شد کلمه mason را تشکيل خواهند داد .
عدد 33
از ديگر اعداد مقدس فراماسون ها عدد 33 مي باشد که فراماسونرهاي اعظم داراي اين درجه خواهند شد .
ساخت يک دلاري و طراحي نمادهاي آن حدود شش سال به طول انجاميده است. جرج واشنگتن (Washington) اولين رئيس جمهور امريکا و فراماسونر اعظم مي باشد که داراي درجه 33 است و عکس وي در طرح يک دلاري به کار رفته است .
کاخ سفيد
تصوير روبرو نقشه هوائي شهر نيويورک را مشخص مي کند. در اين عکس اگر خطي مطابق شکل از ساختمان پنتاگون(وزارت دفاع امريکا) که در پائين شکل مشخص است به کاخ سفيد(White house) محل تلاقي دو خط رسم و از آن به يکي از اصلي ترين ساختمان هاي ماسوني به نام جفرسون کشيده شود زاويه اي که از اين دو خط حاصل مي شود 33 درجه مي باشد . نکته ديگري که در اين تصوير وجود دارد ساختمان کاخ سفيد است که با چهار ميدان اطراف خود ستاره پنتاگرام را تشکيل مي دهند .
سازمان ملل
شکل روبرو آرم سازمان ملل را نشان مي دهد که در آن سيزده پر زيتون در دو طرف کره زمين قرار دارد و همچنين خطوطي که کره زمين را به 33 قسمت تقسيم کرده است نمايانگر عدد 33 مي باشد .
(جان اف کندي) تنها رئيس جمهور ضد ماسون ايالات متحده بود که در زمان رياست جمهوريش در شهر دالاس ترور شد . در شکل شهر دالاس نشان داده شده است که نزديک مدار 33 درجه مي باشد .
صحراي هرمجدون يا آرماگدون که در اسرائيل قرار دارد و به اعتقاد يهيود آخرالزمان ، منجي يهود در اين صحرا ظهور مي کند ؛ نيز نزديک مدار 33 درجه مي باشد . جنگ 33 روز? لبنان که در روز سي ام آتش بس اعلام شد ولي بي هيچ دليلي تا روز سي و سوم ادامه پيدا کرد نيز در نزديکي مدار 33 درجه رخ داد .
همچنين عمليات صحراي طبس وبمب اتمي امريکا درناکازاکي نيزدرنزديکي همين مدار صورت گرفت .
عدد 666
از ديگر اعداد معروف شيطان پرستان عدد 666 مي باشد، به عقيده آنان در ششصد و شصت و ششمين روز از خلقت حضرت آدم شيطان او را از بهشت راند . از اين عدد به عدد وحش ياد مي شود که نمايانگر شيطان است .
666 سمبلي است که به عنوان شماره تلفن شيطان از سوي گروه هاي هِوي متال ، وارد ايران اسلامي شده است اما در حقيقت علامت انسان و نشانه جانور در ميان شيطان پرستان تلقي مي شود . از سال ها پيش تا کنون اين عدد با اشکال مختلف روي ديوار شهرهاي بزرگ نقش بسته است .
برخي معتقدند اين نماد هم بهانه اي است براي گسترش نمادهاي اين افراد .
حرفF ششمين حرف از حروف الفباي انگليسي است که با کنار هم قرار گرفتن 3 F عدد 666 پديد مي آيد . در برخي از بارکدها دو خط در اول وسط و آخر بارکد همانند شکل بزرگتر از ساير خطوط مشخص است که نماد عدد 666 مي باشد.
شخصيت هاي شيطاني
مرلين مانسون (Marlyn Manson)
مرلين مانسون نام مستعار «برايان وارنر» متولد 1969 ميلادي از يک خانواده فقير و سطح پائين فرهنگي در منطقه کانتون اوهايو امريکا مي باشد .
دوران کودکي وي با آرزوهاي دست نيافتني و همه سختي هايش به پايان رسيد . برايان مدت 11 سال در يک مدرسه مسيحي تحصيل کرده و در سن 18 سالگي ضمن نقل مکان به منطقه تامپاباي فلوريدا به شغل روزنامه نگاري روي آورد .
وارنر در طول اين مدت مطالب ضعيفي را با قلم خود در نقد اشعار موسيقي هاي مبتذل «متال» و «راک» به رشته تحرير در مي آورد
گروهي از همراهان وي را منتقد متاليکا معرفي مي کنند . اما آنچه قاطعانه مي توان درباره دوران جواني اين شيطان مدرن گفت اين است که سال هاي جواني وارنر سال هاي آشنايي وي با فضاي مسموم گروههاي شيطان پرستي و اقمار آن نظير گروههاي متاليکا ، هيپي و ... است .
به هر حال وي پس از آشنايي به « اسکات ميچل » گيتاريست فعال در برخي از گروههاي کوچک و نه چندان حرفه اي راک ، گروه متاليکاي خود را تشکيل مي دهد .
وي در اين سال ها نام مرلين منسون را با ترکيب دو نفر ديگر بر خود برگزيد . نام مرلين را از بازيگر زن هاليوودي «مرلين مانرو» که شهرت به فساد و بازي در فيلم هاي غير اخلاقي داشت و از ظاهر زيبايي برخوردار بود و منسون را از کشيش ناراضي فرقه گرا و قاتل حرفه اي به نام چارلز منسون بر مي گزيند .
پس از انتخاب جسورانه گروه منسون در انتخاب رنگبندي صحنه ، نوع اجرا، گستاخي در استفاده از الفاظ رکيک و ترويج فحشا در آثار ايشان با شرکت فعال موسيقي به نام« تايتينگ ريکورد زليپل » در امريکا آشنا مي شود . و زمينه هاي گرايش بيشتر شيطان مدرن به وحشي گري در صحنه هاي اجرا از جمله پاره کردن انجيل و پرتاب آن به سمت مردم و خوردن مدفوع و هر کاري که حتي از حيوان هم ساخته نيست را فراهم آورد ؛ و از وي يک چهره معروف و سوپر ميليونر ساخت . اين اقدامات او را از جايگاه يک مطرب محلي در فلوريدا ،خارج و به يک چهره ملي در امريکا تبديل ساخت .
عقايد
هيچ عقيده ثابتي را نمي توان به منسون نسبت داد ، او مظهر لاقيدي و بي عقيدگي محض است و آنجا که پاي عقيده به ميان کشيده مي شود آن عقيده به شيطان و بزرگي اين موجود رانده شده ختم مي شود لکن از آنجا که انسانهاي بي عقيده و مکاتب بي عقيده بايد در پي انجام اعمال خود به فلسفه بافي بپردازند تا مرموزتر جلوه کنند ، او نيز فلسفه بافي هايي راطرح مي نمايد به عبارتي فلسفه بافي به کمک مشتري داشتن و ماندگاري مشتريان به کمک او آمده است.
در مرحله بعد القاي مفاسد فکري و عقيدتي در دستور کار وي قرار دارد که در صدر آن همان بي عقيدگي است. بي عقيدگي که در پلوراليسم يا نسبت گرايي نيز رخ مي نمايد امروزه شاخصه زيربناي بسياري از مکاتب فکري است ،منسون مصداق نسبيت گرايي است
چشم چپ مانسون اولين نمادي است که از آن به عنوان (Look marlin manson) ياد مي شود . اين چشم با لنز روشني از چشم ديگر وي متمايز است . اغلب تصاوير منتشر شده از منسون به گونه اي تهيه مي شود که اين چشم به صورت واضح در آن مشخص باشد .
وي در هر اجرايش با گريم و چهره اي متفاوت روي صحنه ظاهر مي شود و همين موضوع باعث جلب توجه طرفداران وي گشته است .
از ديگر مشخصه هاي مرلين مي توان به عدد 69 روي سينه اش اشاره کرد که نشان از سال تولد منسون دارد . او با اين کار سال تولد خود را تحولي در بشريت و سال مهمي قلمداد مي نمود . اين فرد همچنين برخي از نمادهاي جديد را در شيطان پرستي ابداع کرده و برخي را دستخوش تغيير و تحولاتي نموده است .(11)
آنتوان لاوي
آنتوان شزاندر لاوِيْ (Anton Szandor LaVey) معروف به دکتر لاوي، مؤسس و کاهن اعظم کليساي شيطان. نويسنده کتاب انجيل شيطاني و بنيان گذار شيطان پرستي فلسفي است .
وي در 11 آوريل سال 1930 در شهر شيکاگو ايالت ايلي نويز متولدشد . سپس به سافرانسيسکو نقل مکان کرد و بيشتر دوران رشد وي در همان جا سپري شد .
پس از رها کردن دبيرستان و فرار از خانه در 17 سالگي ابتدا به سيرک پيوست و بعد به نوازندگي روي آورد . و در سال 1950 به عنوان عکاس در دايره جنايي پليس استخدام شد .
در سال 1952با شخصي به نام کارول لنسينگ ازدواج کرد . نتيجه اين ازدواج دختر اول او کلارا لاوي بود . ازدواج آنها پس از شيفتگي آنتوان به داين هگارتي در سال 1960 منجر به طلاق شد . داين و آنتوان هرگز با يکديگر ازدواج نکردند ولي ثمره اين رابطه دختر دوم لاوي به نام زنا لاوي بود .
لاوي که در سانفرانسيسکو از محبوبيت خاصي برخوردار بود ، شبهاي جمعه به ارائه سخنراني هاي سري که آنها را دايره اسرارآميز ناميده بود پرداخت. يکي از اعضاي همين حلقه به وي پيشنهاد تأسيس آيين جديد را داد .
در 30 آوريل 1966 در حالي که سر خود را به عنوان آيين جديد تراشيده بود ، بنيان گذاري کليساي شيطان (church of satan) را اعلام کرد . همچنين اين سال را به عنوان سال اول عهد شيطان ( anno Satan ) ناميد . چندي بعد با انتشار انجيل شيطان در سال 1969 به اظهار تعاليم کليساي شيطان پرداخت و اظهار داشت که شيطان فرمانرواي زمين است . از جمله ديگر کتاب هاي لاوي مي توان به آيين پرستش شيطان ، و دفتر يادداشت شيطان اشاره کرد .
پس از جدايي هگارتي از لاوي در اواسط سال 1980 آخرين همراه لاوي بلانچ بارتون بود که نتيجه اين همراهي تنها پسر لاوي به نام سيتن سرکيس کرنکي لاوي(12) شد .
وي در 29 اکتبر 1997 در بيمارستان سنت ماري شهر سانفرانسيسکو بر اثر تورّم ريه درگذشت. در تدفين شيطاني لاوي که به صورت مخفي انجام شد ، جسدش سوزانده و خاکستر آن به اين عقيده که وي داراي قدرت شيطان است بين وارثانش تقسيم شد .(13)
پي نوشت ها :
1. يس 60-61
2. بنّاي آزاد
3. ضد مسيح
4. ر.ک برگزيده تفسير نمونه ج 1 ص67
5. اعراف 138
6. مائده 64
7. ستارة واژگون (شيطان پرستان جنبة معنوي انسان را زير پا ميگذارند)
8. محمد زارعان / تهاجم فرهنگي و اصناف ص 18 / ستاد احياء امربه معروف شهرستان اصفهان
9. علت اين خصومت به جريان جنگ هاي صليبي بر مي گردد که حاکميت کليسا بر مردم موجب انزجار آنان مي گشت
10. محمد زارعان / تهاجم فرهنگي و اصناف ص 19 / ستاد احياء امربه معروف شهرستان اصفهان
11. محمد زارعان / تهاجم فرهنگي و اصناف ص 8 / ستاد احياء امر به معروف شهرستان اصفهان
12. Satan Xerxes Carnaki Lavey
13. حميدرضا مظاهري سيف / شيطان پرستي موجي در حال يا طرحي براي آينده ص 12 /موسسه مطالعات فرهنگي طلوع
ادامه دارد /ع