آنچه از شواهد برميآيد کشتي از گذشته هاي دور با زندگي انسان عجين بوده است. اولين نشانه در کشتي مربوط به کشور پهلوان خيز ايران و يا تمدن سومريان است که حدود 6 هزار سال پيش در قسمت جنوبي بينالنهرين مي زيستهاند. در طي ساليان دراز اين ورزش در اثر عوامل مختلف اشکال متفاوتي به خود گرفته است. در عصر پارسيان و هخامنشيان فنون کشتي تکامل بيشتري پيدا کرد و پهلوانان در نزد پادشاهان داراي قرب و احترام خاص بودند. در دوران سلطنت اردشير دوم، براي نخستين بار جمعي از جوانان دلير يوناني براي امر سپاهيگري در ارتش ايران اجير شدند و آنان که تجربههايي در المپيک باستان داشتند، در ايران نيز به انجام مسابقات پرداختند که کشتي گرفتن يکي از آنها بود. در مصر باستان هم کشتي از احترام خاصي برخوردار بود. قديميترين شرح کشتي در مصر مربوط به نقشهايي است که در يک مقبره از سلسله پنجم (2320 تا 2470 قبل از ميلاد) با شکلهايي از شش زوج کودک نقاشي شده است که در حال کشتي گرفتن هستند. قديميترين مدرکي که به دست آمده است در سال 1938 به وسيله دکتر اسپير نماينده دانشگاه پنسيلوانيا و همراهانش بوده که در هنگام کاوش در ويرانههاي معبد گياناجه نزديک بغداد کشف شده است. اين مدرک شامل دو لوح بود که يکي از سنگ و داراي دو شکل برجسته از انسان در حال مبارزه و ديگري از برنز که صورت دو نفر کشتيگير را نشان ميداد که هر يک کمر ديگري را گرفته است. اين آثار متعلق به سومريان است که در حدود شش هزار سال قبل ميزيستهاند. کشتي يکي از رشتههاي ورزشي المپيک باستان در يونان بود و يونانيان به قهرمانان خود احترام فراواني ميگذاشتند.
در قرنهاي متمادي کشتي پهلواني در ايران رواج فراواني داشته است. در شاهنامه فردوسي حماسهسراي بزرگ ايران اشعار فراواني در اين مورد وجود دارد. با پيدايش فرهنگ و تمدن اسلام، فرهنگ پهلواني، دليري و سلحشوري نقش بسياري در اين ورزش ايفا نمود. اسلام ارزش ورزش کشتي را در تزکيه نفس و خودسازي خلاصه ميکرد که ميتوان آن را در زورخانهها جستجو کرد. بدين ترتيب قرنها پهلوانان فراواني در ايران زمين ظهور کردند، از پورياي ولي تا سيدحسن رزاز و ورزش کشتي با زندگي مردم اين سرزمين عجين شده است.
کشتي امروزه يکي ازشايعترين ورزشها دردنيا محسوب ميشود زيرااز سنن وآيين ملي نشأت ميگيرد. کشتي آماتور (غيرحرفهاي) در اولين دوره بازيهاي المپيک نوين در آتن به سال 1896 احيا شد. در آن دوره مسابقه کشتي هيچ محدوده زماني نداشت و تا هنگامي که برنده مشخص شود، مسابقه ادامه مييافت. براي پيروز شدن هر کشتيگيرميبايست حريفش را سه با ربه زمين ميزد. در اولين دوره المپيک تنها کشتي فرنگي حضور داشت و مسابقات در دسته بيوزن انجام شد. کشتي فرنگي پس از انقلاب فرانسه توسط فرانسويان در اروپاي غربي رواج يافت. مسابقات کشتي آزاد نخستين بار در المپيک 1904 سنت لوئيز به بازيهاي المپيک وارد شد. مسابقات جهاني کشتي فرنگي از دهه 1930 و کشتي آزاد نخستين باردر سال 1951 برگزار شده است. روسيه، ايران، ترکيه، بلغارستان، و ايالات متحده بيش از سايرين در اين رشته ورزشي موفق بودهاند.
کشتي در ايران
کشتي عبارت است از فعاليت طرفين همراه با ردوبدل شدن فنون که سرانجام به نفع يکي به پايان ميرسد. پارسيان و زرتشتيان هنگام غروب آفتاب بندي به کمر خود مي بستند و در برابر کانون آتش به دعا خواندن مي پرداختند . آن کمربند کستي ناميده ميشد و کشتي گرفتن هم از اين کلمه آمده است و به معني کمريکديگر را گرفتن است. به عبارت ديگر نام کشتي از نام کمربند مخصوص زرتشتيان مي آيد که اصل آن در زبان پهلوي، کستيک kostik و در زبان فارسي دري، گشتي خوانده ميشود.
کشتي که زرتشتيان آن را «بندرين» نيز مينامند، کمربندي است با 72 نخ که از پشم گوسفند توسط زن موبدي بافته ميشود. 72 به شش رشته تقسيم ميگردد و هر دسته دوازه نخ دارد که هفتاد و دو اشاره دارد به هفتاد و دو فصل يسنا (يکي از بخشهاي اوستا) و دوازده به دوازده ماه سال و ش اشاره دارد به شش گاهنبار (حبشهاي ديني سال). کستي را سه بار برکمر مي بستند که يادآور سه اصل زرتشت يعني گفتار نيک، کردار نيک و پندار نيک بود. کستي بعدها با «شين» تلفظ گرديد و تبديل به کلمه کشتي گرديد.
در دوران صفويه و زنديه، کشتي و ورزش باستاني و پهلواني رونق بيسابقهاي در ايران يافت به طوري که در هر شهر صدها پهلوان بنام وجود داشته است. در دواران قاجاريه علاقه به اين ورزش چنان زياد شد که در دوران ناصرالدين شاه براي اولين بار شخصي به نام صاحب الدوله مأمور توسعه کار ورزش کشتي شد و به زودي کشتي چنان رواج پيدا نمود که در تمامي روزهاي تعطيل پهلوانان در ميادين شهر به کشتي گرفتن ميپرداختند. مسابقات کشتي پهواني براي انتخاب پهلوان پايتخت نيز از همين ايام آغاز شد و بعدها به صورت يک سنت جاري همه ساله درآمد. براي انتخاب پهلوان پايتخت رسم براين بودکه پهلوانان را در روز مشخصي مصادف با يک روز از عيد يا يک روز تعطيل در ميداني جمع ميکردند و کشتي گرفتن و اجراي مراسم را برپا مينمودند و سرآمد پهلوانان را به عنوان «پهلوان پايتخت» معرفي مينمودند. آقا محمد صادق بلورفروش، ابراهيم يزدي معروف به يزدي بزرگ،پهلوان اکبر خراساني، حسين يوزباشي، سيدحسن رزاز، سيداسماعيل کالسکه ساز و ... از کشتيگيران و پهلوانان معروف آن زمان بودند.
از زمان رضا شاه زورخانه با فرهنگ جديد رونق بيشتري گرفت و در کنار زورخانهها، باشگاهها و ورزشگاهها هم شکل گرفتند. با تأسيس اداره تربيت بدني و اجباري شدن ورزش در مدارس و پادگانهاي نظامي، جوانان کشتيگير از زورخانهها روي به ميدانهاي ورزش نهادند و با اصول جديد و تحت تعليم پهلوانان و مربيان قديم و جديد به تمرين پرداختند.
مسابقات کشتي تا سال 1318 به صورت پهلواني با رسم و رسوم خاص ايراني ادامه داشت، اما از اين سال به بعد با مطرح شدن مقررات بينالملل، تغيير و تحولاتي در شيوه کشتي گرفتن وطرز لباي پوشيدن کشتيگيران پديدار گشت.
ورزش کشتي با شرايط و خصوصيات و قوانين خاص هر ناحيه و منطقه از کشور انجام ميشده است و قواعد و آداب و رسوم محلي هر منطقه در اين رشته ورزشي تأثير فراواني داشته است. از مشهورترين کشتيهاي مناطق ايران ميتوان به کشتيهاي زير اشاره کرد:
1- کشتي لوچو: از ورزش هاي محبوب روستاهاي مازندران است و چون جايزه کشتيگيران را بر نوک يک چوب در وسط ميدان آويزان ميکنند به آن لوچو گويند. جايزه؛ قواره پارچه، شال و ترمه و گاهي گاو يا گوسفند است که به همان چوب وسط ميدان بسته ميشود.
2- کشتي با چوخه : اين کشتي در سراسر خراسان به ويژه قوچان، فريمان و اسفراين، رواج دارد و در فضاي آزاد به اجرا در ميآيد.
3- کشتي گيله مردي : اين کشتي چند صد سال است که در استان گيلان رواج دارد. در اين کشتي هر جاي بدن حريف با زمين تماس پيدا کند شکست خورده است. در اين کشتي، علاوه بر کشتي گرفتن، ضربات با مشت نيز وجود دارد و کشتي گيران گيله مرد تنها يک شلوار تنگ استفاده مي کنند و جايزه آن گاو، گوسفند، پارچه و... است و بعد از افتادن حريف، برنده به طرف تماشاچيان ميرود و با پريدن به بالا از تماشاچيان طلب پاداش مي کند.
4- کشتي زوران پاتوله در کردستان
5- کشتي لري در لرستان
6- کشتي جنگ (يا زوران) در منطقه اليگودرز
7- کشتي بغل به بغل در قزوين
8 - کشتي آشيرما در آذربايجان شرقي
9- کشتي گرش در مناطق ترکمن نشين
10- کشتي عربي در ميان ايلات و عشاير خوزستان
11- کشتي کمربندي در اصفهان
12- کشتي لشکرکشي در يزد
13- کشتي کج گردان در سيستان و بلوچستان به ويژه در روستاهاي شهرستان زابل
14- کشتي دسته بغل در استان فارس يه ويژه منطقه ارسنجان
همگي اين کشتي هاي محلي زمينهساز اين ورزش است که در زندگي و سنتهاي ما ايرانيان به قدري ريشه دوانيده که تبديل به يک ورزش ملي شده است.
در سال 1317 حميد محمودپور که داراي تحصيلات عالي تربيت بدني از دانشگاه ترکيه بود به تعليم کشتي در ايران پرداخت. وي اولين تشک کشتي ازجنس اسفنج را در دانشسراي تربيت بدني واقع در دروازه دولت تهران پهن نمود و فنون کشتي آزاد و فرنگي را آموزش داد. در زمانهاي گذشته تشک کشتي وجود نداشته و به جز گود زورخانه، کشتي روي زمين و خاک نرمي که روي آن ميپاشيدند انجام ميگرفت. محمودپور قبل از اينکه از تشک کشتي استفاده کند در ورزشگاه امجديه روي چاله پرش ارتفاع برزنت ميانداخت و فنون کشتي کلاسيک را آموزش ميداد. در سال 1318 اولين دوره مسابقات کشتي آزاد قهرماني کشور در ورزشگاه امجديه تهران برگزار شد. نخستين باشگاه کشتي، باشگاه سليمان خان پايين خيابان شاهپور سابق بود. اولين تيم کشتي خارجي، ترکيه بود که در سال 1326 به ايران آمد.
نخستين حضور بين المللي کشتي ايران در المپيک 1948 بود که مرحوم منصور رئيسي به مقام چهارم رسيد. با آشنايي بيشتر کشتيگيران با فنون کشتي، افتخارات زيادي نصيب کشتي ايران شد و بسياري از قهرمانان ايران بر سکوهاي جهاني قرار گرفتند. عبدالله موحد ، غلامرضا تختي ، ابراهيم جوادي ، امامعلي حبيبي ، منصور مهديزاده ، محمد ابراهيم سيفپور ، رسول خادم و.... از قهرمانان بنام جهان کشتي بودندکه افتخارات فراواني در مسابقات المپيک و جهاني براي ورزش ايران به دست آوردند.
منبع:www.vesalsport.com ارسال مقاله توسط کاربر محترم سايت :hasan119