برايان تريسي مي‌گويد آنهايي که در زندگي موفق‌ترند، قطعا اهل برنامه‌ريزي‌اند. مشخص کردن هدف‌هاي زندگي و برنامه‌ريزي کردن براي دستيابي به آنها را خيلي‌ها مهم‌ترين مهارت براي موفق شدن مي‌دانند. خوشبختانه مي‌توان اين مهارت را آموخت و تمرين کرد. مشخص کردن اهداف و اولويت‌هاي زندگي، بيشتر از هر کار ديگري، به شما کمک مي‌کند عاقلانه‌تر زندگي کنيد و به سمت موفقيت گام برداريد.
برنامه‌ريزي براي دستيابي به اين هدف‌ها نيز اين توانايي را به شما مي‌دهد که کاري را که دوست داريد انجام دهيد؛ جايي که دوست داريد، زندگي کنيد و با مردمي باشيد که از بودن با آنها لذت مي‌بريد و خلاصه، به آن شخصيتي تبديل بشويد که آرزويش را داشته‌ايد.
نتيجه تنظيم کردن اهداف و برنامه‌ريزي کردن براي رسيدن به آنها، اين است که ميتوانيد نوع زندگي‌تان را انتخاب کنيد و آن‌گونه زندگي کنيد که مي‌خواهيد. با اين حال، افرادي که اهداف‌شان را تنظيم مي‌کنند، خيلي نادرند. طبق برخي تحقيقات آمريکايي، کمتر از 3 درصد مردم، اهداف‌شان را مي‌نويسند و کمتر از 1 درصد، آنها را مرور کرده و به اهداف‌شان توجه مي‌کنند و دلايلي که باعث مي‌شود مردم سراغ تنظيم هدف‌ها و برنامه‌ريزي براي آنها نروند، چهار چيز است. اين دلايل را با هم مي‌خوانيم.
آنها جدي نيستند
وقتي با افرادي که به چيزهاي قابل توجهي در زندگي‌شان دست يافته‌اند صحبت مي‌کنم معمولا به اين نتيجه مي‌رسم که دستيابي آنها به هدف‌شان درست بعد از اينکه تصميم گرفته‌اند جدي باشند، رخ داده است. تا وقتي که شما براي هدف‌تان کاملا جدي و مصمم نباشيد، هيچ‌گاه پيروزي رخ نمي‌دهد.
آنها در خانواده‌شان چيزي از برنامه‌ريزي ياد نگرفته‌اندافرادي که از کودکي در خانواده‌شان برنامه‌ريزي را ديده‌اند و خودشان از سنين پايين شروع به تنظيم اهداف‌شان کرده‌اند، اهميت اهداف‌شان را بيشتر درک مي‌کنند. تصميماتي که درون خانواده و در زمان بچگي گرفته مي‌شوند، مهم‌ترين تاثير را در زندگي شما دارند. اگر والدين شما هدفي نداشته‌اند و در مورد اهداف صحبتي نمي‌کرده‌اند، شما را براي تنظيم کردن اهداف‌تان دلگرم نمي‌کرده‌اند و در مورد کساني که هدف داشته‌اند و توانسته‌اند به مدارج بالايي برسند صحبت نمي‌کرده‌اند، پس شما هم با اين طرز تفکر بزرگ شده‌ايد که هدف‌ها قسمتي از زندگي‌تان نيستند. اين مشکل بيشتر افراد است که براي سال‌ها براي من هم اين‌گونه بود.
آنها از انتقاد مي‌ترسند
ترس از مردود شدن که به علت انتقادهاي مخرب در دوران کودکي به وجود مي‌آيد، در بزرگسالي به صورت ترس از انتقاد ديگران نمود پيدا مي‌کند. خيلي از افراد از هدف‌هاي ارزنده‌اي که دارند، عقب مي‌کشند؛ صرفا به اين دليل که هر وقت هدفي را برگزيده‌اند، کسي جلوي‌شان درآمده و به آنها گفته که نمي‌توانند به آن دست يابند يا اينکه آنها پول‌شان را از دست مي‌دهند و زمان‌شان را تلف مي‌کنند و...
بيشتر ما تحت تاثير نظرات ديگران هستيم و به همين دليل، اولين چيزي را که بايد بدانيد اين است که وقتي هدفي را براي خودتان تنظيم کرديد بايد آن را مانند يک راز پيش خود نگه داريد و در مورد آن به هيچ کس چيزي نگوييد. اغلب اوقات ترس از انتقاد بيشتر از هر عامل ديگري شما را هنگام تنظيم هدف‌هاي‌تان متوقف مي‌کند. پس هدف‌هاي‌تان را پيش خودتان نگه داريد. فقط يک استثنا وجود دارد: ميتوانيد آن را با کساني در ميان بگذاريد که آنها هم اهدافي داشته‌اند که به آن رسيده‌اند و کساني که واقعا موفقيت شما را مي‌خواهند و به جز آنها نبايد با کس ديگري از هدف‌هاي‌تان بگوييد؛ مخصوصا آنهايي که اصلا در مقامي نيستند که بتوانند شما را نقد يا دلسرد کنند.
آنها از شکست مي‌ترسند
بعضي‌ها هم دنبال تنظيم کردن اهداف‌شان نمي‌روند زيرا از شکست مي‌ترسند. در واقع ترس از شکست از بزرگ‌ترين سدهاي سر راه موفقيت است که در زندگي افراد بزرگسال وجود دارد. ترس از شکست بيشتر از هر عامل رواني شما را عقب نگه مي‌دارد.
دليل اوليه‌اي که شما از شکست مي‌ترسيد اين است که نقشي که شکست در رسيدن به اهداف‌تان بازي مي‌کند ادراک نمي‌کنيد. شکست پيش‌نياز اصلي موفق شدن است. همه موفقيت‌هاي بزرگ در پي شکست‌هاي بزرگ حاصل شده‌اند. اگر اين آرزو را داريد که استعدادها و توانايي‌هايتان را تماما به نمايش بگذاريد، بايد اين ميل را در خودتان ايجاد کنيد که بارها و بارها ريسک شکست خوردن را بپذيريد زيرا اگر مي‌خواهيد به اهداف ارزشمندتان دست يابيد راه ديگري نداريد به جز اين که بارها به صورت به زمين بخوريد تا بالاخره درسي را که براي رسيدن به پيروزي‌هاي بزرگ لازم داريد بياموزيد و حالا براي موفق شدن شما احتياج داريد روي انرژي جسمي و روحي‌تان تمرکز کنيد و همه آن را براي هدفي که از قبل تعيين کرده‌ايد به کار ببريد. افرادي که به طور خاصي انرژي زياد دارند يا باهوش هستند کمي با اين کار مشکل دارند زيرا اغلب آنها هميشه تلاش مي‌کنند چند کار را با هم انجام دهند و در آخر بدون اينکه آنها را به خوبي به آخر برسانند رهاي‌شان مي‌کنند. مشخص کردن هدف زندگي، به شما کمک مي‌کند تلاش‌هاي‌تان در مسير مشخصي انجام شود و انرژي و تمرکزتان را روي پيش‌بردن مهم‌ترين چيزي که در ذهن داريد، بگذاريد. داشتن هدف مشخص و تنظيم شده به زندگي شما نظم و ترتيب مي‌دهد و کمک‌تان مي‌کند با همه توان‌تان براي رسيدن به آن تلاش کنيد.
منبع:www.salamat.com /ع