از اوايل سالهاي دهه 1320، بهائيان دست به تبليغات وسيع و آشکاري زدند که عموما با مخالفت و مقاومت مردم مسلمان روبهرو ميشد و طبعا کار به درگيري و بعضا کشتار مسلمانان ميانجاميد. آنها حتي يک بار همه افراد يک خانواده مسلمان يزد را شبانه قتل عام کردند.1
تبليغات بهائيان که با آشوب و مسلمانآزاري و همکاري آشکار و پنهان روِساي ادارات شهرها همراه بود، موجب شکايت فراوان علما و گروههاي مذهبي مردم به آيتالله بروجردي گرديد. ايشان نيز تحت فشار افکار عمومي ناگزير شد که وارد عمل شود. از اينرو نخست شخصا از طريق مکاتبه با مسؤولان کشوري کوشيد تا خطر بهائيان را يادآور شده و به واسطه آنها از نفوذ آشوبآفريني بهائيان جلوگيري نمايد.
در نامهاي که به تاريخ 5 شعبان 1367 (23 خرداد 1327) به يکي از معتمدان خود مينويسد از او ميخواهد تا با ديدار با مقامات لشکري و کشوري نسبت به جلوگيري از اقدامات بهائيان اقدام کنند. تغيير رئيس شهرباني بروجرد، که حامي بهائيان بود، مد نظر ايشان قرارداشت: به سرلشکر ضرابي (رئيس کل شهرباني وقت) «تذکر دهيد وجود اين ادم در آنجا، مفاسد دينيه بلکه دنيويه دارد. فعلا از مکاتيب واصله معلوم ميشود که اين شخص، قضيه فلسطين را وسيله استفاده از يهود قرار داده و هر روزه به يک بهانه، آنها را تخويف و استفاده ميکند» .2
دکتر مهدي حائرييزدي در اين خصوص ميگويد: «در مساله بهائيها، خوب تا آنجايي که ايشان تشخيص ميداد که بهائيها يک گروه ناراحتکننده و اخلالگر در ايران هستند، مساله صرف اختلاف مذهبي نبود. اينطوري که معروف بود تا يک اندازهاي هم درست بود که اين گروه يک نوع سر و سري با منابع خارجي دارند و بيشتر مجري منافع خارجي هستند تا منافع ملي» .3 او ميافزايد: «آيتالله بروجردي نسبت به اقدامات موذيانه بهائيان در حذف و آزار مسلمانان اطلاع داشت و سعي داشت جلوي آنها را بگيرد.» 4
پي نوشت :
1. اين واقعه در شب 13 دي 1328 در ابرقوي يزد روي داد و منجر به قتل يک زن و پنج کودک مسلمان گرديد. ر.ک: روزنامه پرچم اسلام، س 5، ش 213، 12 بهمن 1329. ظاهرا به دنبال اين واقعه، مسلمانان به انتقام اين کشتار، يک بهائي را در آنجا به قتل رساندند که با کوشش پيگير بهائيان، وي دستگير و محکوم به اعدام شد و قرار بود تا در نيمه شعبان آن سال اعدام شود اما با تلاشهاي فراوان آيتالله بروجردي، از اعدام رهايي يافت. «مصاحبه با آيتالله فاضل لنکراني» ، حوزه، ش 43ـ 44، فروردين، اريبهشت، خرداد و تير 1370، صص 142ـ 141.
2. مرجعيت در عرصه اجتماع و سياست، منظورالاجداد، ص 459. از شگردهاي اژانس جهاني يهود، تشويق يهوديان جهان، ازجمله ايران به مهاجرت به اسرائيل بود. با وجود تبليغات فراوان و ترسيم آرماني از جامعه صهيونيستي در حال تشکيل، بسياري از يهوديان ايران، به دليل کار و کسب و درامد خوب در ايران، تمايلي به مهاجرت به اسرائيل نداشتند. از اينرو آژانس يهود براي اعزام آنها دست به ترفندهاي جديد زد و با ايجاد رعب و هراس در دل آنها ازجمله انتشار شبنامهاي ساختگي و نيز وادار کردن مقامات لشکري و کشوري در سختگيري به يهوديان، سعي کرد تا آنان را وادار به مهاجرت اجباري به سرزمين فلسطين کند. اشاره آيتالله بروجردي به همين مطلب است
3.خاطرات دکتر مهدي حائرييزدي، به کوشش حبيب لاجوردي، ص 45.
4. همان
منبع: ايام 29