جناب پروفسور استنودکاب که يکي از «عقل کل» هاي بهائيت در مغرب زمين است در سال 1325 (بيش از 60 سال قبل) مقالهاي نگاشته و پيشبيني کرده که در سال 2001 ميلادي جهان به تسخير بهائيان درميآيد و آنگاه وضعيت عالم را در آن سال ترسيم کرده است. پيشگوييها و بهتر بگوييم: خوابهاي خوش زير و متاءسفانه تاکنون که 6 سال از سال 2001 ميگذرد هيچکدام محقق نشده، سهل است که ضد آن نيز وقوع يافته و اين امر هزار و يک دليل دارد که يکي از مهمترين آنها اين است که مسلک حضرات نه تنها موفق به هيچ تغييري در جهان نشده بلکه در خاستگاه اصلي خود نيز هنوز قادر به گرفتن رسميت نشده و حکم قاچاق را دارد.
خود جناب پروفسور! که بعيد است زنده مانده باشد تا صحت! پيشبينيهاي خود را با دو چشم، علانيه ببيند ولي به همکيشان محترم وي، با توجه به قاچاقي بودن اين مسلک در زادگاه خود بايد اين ضربالمثل مشهور ايراني را گفت که: قاچ زمين را بچسب، اسبسواري پيشکش!
معالاسف! اسرائيل نيز که در طول دهها سال گذشته لانهِ امني براي حضرات بوده، اخيراً با موشکهاي ارسالي از سوي شيرمردان حزبالله لبنان شديداً ناامن شده و بعيد نيست که ناچار شوند جل و پلاس خود را از آنجا يکسره به ينگي دنيا منتقل کنند. اي بسا آرزو که خاک شده!
وحدت ملل
متجاوز از هفتاد سال قبل ظهور حضرت بهاءالله از اين حوادث و تحولات عظيمه تاثيراتي را که در اوضاع جهان و استقرار نظم نويني در بردارد به دست داده و دنياي بهتري را که جانشين دنياي مادي و بيايمان کنوني است بشارت داده است.
براي وقوف و اطلاع از کيفيت نظم نويني که حضرت بهاءالله تسريع آن را مشيت الهي اعلام فرموده مناسبتر اين است که اين بناي عظيم را به طور مفصلتري تحت مطالعه قرار داده و طرح و نقشه که اين معمار الهي براي ساختمان دنياي جديد در نظر گرفته تصور کنيم که در عالم خارج تحقق يافته است. بدينترتيب خود را در سال 2001 ميلادي يعني قرن بيست و يکم فرض کرده و نظري به قرن بيست گذشته ميافکنيم:
جنگ براي هميشه از ميان رخت بربسته و اتحاد عالم که غايت آمال بشر بوده جايگزين آن شده است.
مجمع اتفاق ملل گذشته که ضعف و زبوني خود را به ثبوت رسانيده اينک به صورت هيئت حاکمه مقتدري که به جمع ملل حکمراني ميکند درآمده است.
فرمانروا و ملل عالم که از ويرانيهاي جنگ به ستوه آمده بالاخره در يک مجمع دنيايي متفقانه به تقليل آلات حربيه خود تا حدي که لازمه امنيت داخلي باشد تسليم شدهاند.
مشاجرات و کشمکشهاي مزمنه بين کارگر و کارفرما در اثر تعاليم اقتصادي حضرت بهاءالله مرتفع و مشکلات موجوده حل شده است.
همين تعادل نيز در امور فلاحت و زراعت نيز محفوظ خواهد بود...و محصولات عمده جهان از مناطق حاصلخيز به نواحي ديگر که ميزان مصرف آنها از قوه توليدشان زيادتر است منتقل گرديده.
خوراک و ملبوس و مسکن افراد بشر به طور رفاه تاءمين گرديده احدي از ابناء ارض حتي از متاءخرترين طبقات نفوس گرسنه سر به بالين نخواهد گذارد.
در اين موقع است که مسکن و کاشانه فقيرترين کارگر داراي تجملات و تزئيناتي خواهد بود که از شئون و مختصات ثروتمندان قرن بيستم بوده است.
دلبستگي و علاقمندي به زيبايي و صنايع ظريفه در کليه طبقات عموميت يافته سادهترين اسباب و اثاثيه زندگي بهترين و زيباترين طرز و رنگ مطلوب را بر خود خواهد گرفت.
شرق و غرب مانند دو دلبر دست در آغوش يکديگر نمودهاند.
براي اولين مرتبه در تاريخ ديانت از لحاظ نظري و هم از جنبه عملي در ظل نظم بديع حضرت بهاءالله به مرحله کاملي رسيده است. اين وحدت روحاني جديد معجزهآسا يگانه عامل مؤثر در ايجاد وحدت فکر و عمل بين دوبليون [= دو ميليارد] ساکنين کره ارض شده است شالوده و اساس اين بناي عمومي تاءسيس ولايت امري است که حضرت بهاءالله آن را محور فکر و عمل دنيا قرار داده و بدينوسيله وحدت جامعي که هيچ قوه مخربه در آن راه ندارد ايجاد فرموده است.
در حقيقت حکومتي جديد در دنيا به وجود آمده که مزاياي اصول اساسي حکومت دموکراسي ـ اريستوکراسي ـ حکومت مطلقه و حکومت روحاني در آن جمع گرديده است.
بديهي است که نميتوان اساس و طرز اجراي اين مدنيت جديد بهائي را که عاري از معايب و نواقص حکومت دموکراسي است و موجب استفاده از سعي و مجاهدات افراد لايق و صميمي است به طور شايسته تشريح و توضيح نمود. نفوذ عمومي اوامر و اجرائيات اين حکومت جديد در اثر توجه جامعه بشر به مرکز روحاني عالم بوده که عموم را در حل مسائل اقتصادي و اداري هدايت و رهبري مينمايد.
منبع:ايام 29/خ