علل توفيق طريقت صوفيانة عدل و احسان
در قسمت قبل شرايط و عوامل بيرونياي که به حرکت «عدل و احسان» کمک کردند تا تجربه اسلامي خود را تثبيت کند، به اختصار بيان شد. اکنون به تشريح ويژگيهاي دروني طريقت صوفيانة «عدل و احسان» ميپردازيم و به راهبردها، سازوکارها و علل موفقيت اين حرکت در جذب و سازماندهي و قوت روزافزون آن اشاره ميکنيم.
شايد بتوان گفت گوهر انديشة شيخ عبدالسلام ياسين، آشتي و ايجاد تعامل بين تصوف و جهاد است (ظريف، 1995: 214). همانطور که يادآور شديم خاستگاه و آبشخور حرکت سياسي وي، تعاليم صوفيانه، البته با قرائتي ويژه بوده است.[3] از منظر وي، تصوفْ تربيت و تزکية نفس، و جهادْ اهتمام به ابعاد حکومتي و سياسي اسلام است؛ از اينرو، رکن رکين هر حرکت موفقي را «تربيت و تزکية ايماني» از يک سو و «تشکّل جهادي» از سوي ديگر ميداند. منش و رفتار صوفيانه و قرائت ويژة عقيدتي سياسي از اين تعاليم، تأثير عميقي بر ساختار، آموزهها و خط مشي جنبش «عدل و احسان» نهاده است.
تربيت و تزکية ايماني يا سلوک صوفيانه
عبدالسلام متأثر از تعاليم صوفيانه، بر اين باور است که تشکيلاتِ فاقد تربيت و تزکية ايماني، جسمي بيروح است و در اين خصوص، به تجربه نبوي(ص) در مکه و مدينه و تقدم جهاد اکبر بر جهاد اصغر استناد ميکند، (رک: ياسين، 1981: 68 به بعد). تربيت و تزکية ايماني از ديدگاه وي، شامل دو عرصة فردي و جمعي (گروهي) ميشود. آنچه عبدالسلام به اعضاي جنبش در عرصة فردي توصيه ميکند، دستورالعملي است تحت عنوان «يوم المؤمن و ليلته». اين توصيهنامه به صورت يک جزوه چند صفحهاي بين اعضا و هواداران به صورت گسترده توزيع ميگردد و بيشتر اعضا و هواداران مضامين آن را حفظ کرده، به آن عمل ميکنند.
طريقت صوفيانه «عدل و احسان» بر آن است تا با اين توصيهنامه، رفتار فردي اعضاي اين جنبش را در يک چارچوب سلوک صوفيانه قرار دهد. در اين توصيهنامه آمده است:
بر هر مؤمني واجب است که برنامة زندگي روزانهاش، مبتني بر اصول ثابتي باشد؛ به گونهاي که آن اصول در تمام حالات، اعم از عبادت، جهاد، کار، فعاليتهاي اجتماعي و خانوادگي و غيره، راهنماي سلوک و نشاط و حرکت وي باشند. هر مؤمني اوقات معيني را صرف کار، خانواده، مدرسه و ساير فعاليتها مينمايد. بايسته است که اشتغال به امور دنيوي، به هيچ عنوان، او را از اقامة نماز در اول وقت باز ندارد و حتيالمقدر نماز را به جماعت و در مسجد اقامه کند. بر هر مؤمن مجاهدي فرض است که در وقت نماز، در هر مکاني که هست نمازگزاران را گرد آورد و نماز جماعت را با آداب لازم و دقايقي وعظ و دعوت، اقامه نمايند.
1. بايسته است هر مؤمني دقايقي قبل از فجر بپا خيزد و پس از اقامة نماز شب، طلب استغفار نموده تا در زمرة «المستغفرين بالاسحار» محسوب گردد.
2. پس از نماز صبح وقت بس مبارکي است که بايسته است هر مؤمن مجاهدي در آن به قرائت و تدبر در قرآن مشغول باشد.
3. اوقاتي در روز، حداقل يک ربع ساعت، به ذکر شريف «لا اله الا الله» اختصاص يابد.
4. کثرت ذکر صلوات بر پيامبر گرامي اسلام(ص) و تخصيص شب و روز جمعه به ذکر صلوات.
5. محاسبة نفس هر شب قبل از خواب، تجديد توبه و زود خوابيدن جهت بيداري و مناجات شبانه.
6. اولين فريضة واجب پس از نماز و تلاوت و ذکر، تحصيل حداقلي از علوم دين است و اگر مؤمن مجاهد، دانشآموز يا دانشجو باشد، بايد پس از اداي اين واجبات به درس و تحصيل علم بپردازد که جهاد وي در اين مرحله، جديّت در تحصيل علم و نايل آمدن به عاليترين درجات و مدارک است تا از اين رهگذر بتواند نقش مؤثرتري را در مجاهدت و دعوت ايفا نمايد.
7. بايسته است اوقاتيبه امور خانواده، زيارت دوستان و مؤمنان اختصاص يابد.
8. بر هر مؤمن مجاهدي لازم است، حداقلي از احکام دين را بهخوبي فراگيرد و با اختصاص اوقاتي براي تفقه در دين، آگاهي خود را از احکام شريعت تعميق بخشد؛ چراکه خداوند سبحان اعمال خالصانة صحيح و استوار را قبول مينمايد و عمل صحيح و استوار، عملي است که مطابق سنت حضرت رسول(ص) باشد.
9. شايسته است هر مؤمن مجاهدي، اوقات گرانبهاي عمر خويش را سرمايهاي بداند که در قبال صرف آن، بايد رضا و ملاقات خداوند را کسب نمايد؛ لذا در استفاده از اين سرمايه نهايت دقت و مراقبت و صرفهجويي را بنمايد و از تضييع آن با ملاقاتهاي طولاني، گفتوگوهاي کمفايده و مانند آن، اجتناب نمايد (رک: ياسين، 1995: 29 به بعد).
در اين تعاليم بهوضوح ميتوان آموزههاي تصوف را مشاهده نمود. شايد يکي از علل توفيق اين طريقت صوفيانه همين باشد که پيروان اين طريقت علاوه بر آنکه در يک حرکت سياسي، سازمان يافتهاند، مريدان وفادارِ مرشد طريقت، يعني شيخ عبدالسلام ياسين، نيز هستند. اين آموزههاي فردي هنگامي که با برنامههايي گروهي همراه شوند، جنبة هويتبخشي و تمايزطلبي گروه را تقويت ميکنند و باعث همبستگي و انسجام اعضا خواهند شد. از سوي ديگر با توجه به مباني و تعليمات صوفيانة اعضا که لازمة آن شرح صدر و وسعت مشرب و حسن ظن به عالم و آدم است، پيروان طريقت شيخ عبدالسلام در تعامل با ديگران با رفتار و عمل خويش آنان را تحت تأثير قرار ميدهند و به فراتر از ظواهر احکام و مناسک، يعني حقيقت معنوي اسلام، دعوت مينمانند.
در عرصة فعاليتهاي گروهي نيز طريقت «عدل و احسان» با ارائه برنامهاي تحت عنوان «برنامة تربيتي مرحلهاي»، سعي کرده است با بسط و تعميق «تربيت و تزکية ايماني» در عرصة جمعي، اعضا و هواداران را در دو زمينة «خانواده» و «شعبهها» سازماندهي کند.
برنامههاي خانوادگي
در تعليمات اين طريقت خانواده مکان مناسبي معرفي شده است که مؤمن مجاهد در آن ميتواند آفاق ايمان و ارتباط با خداي سبحان را گسترش دهد. به خانوادهها توصيه شده است نامي براي خود برگزينند که نشاندهنده يکي از شخصيتهاي اسلامي يا رويدادهاي مهم تاريخ اسلام باشد؛ نامهايي مانند خانواده اُحد، خانواده خندق و مانند اينها. سعي شود افراد خانواده آگاهي لازم را از معنا و مفهوم نامي که انتخاب ميکنند کسب نمايند تا از اين رهگذر ضمن نشر و تعميق فرهنگ اسلامي، ارتباط وثيقي بين افراد و خانوادهها، با رويدادها و شخصيتهاي مؤثر در تاريخ امت اسلامي ايجاد شود.
حرکت «عدل و احسان» از دو عامل جهت تعميق آموزهها و تعليمات خود در سطح خانواده بهره ميبرد: برنامه ملاقاتهاي خانوادگي و برنامههاي تفريحي گروهي. برنامه ملاقاتهاي خانوادگي اين گونه بيان شده است:
لازم است هر خانوادهاي حداقل دو ملاقات در هفته ترتيب دهد، در اين ملاقاتها تمام اعضاي خانواده شرکت مينمايند. انتخاب روز و ساعت ملاقات بستگي به تمايل خانواده دارد. جهت ملاقات اول، حداقل دو ساعت اختصاص يابد و با برنامهريزي قبلي سعي ميشود از وقت به نحو مطلوبي استفاده شود.
نمونة برنامة پيشنهادي اين ملاقات چنين است: جلسه با تلاوت آياتي از قرآن کريم آغاز ميشود و سپس يکي از افراد خانواده دعاي استفتاح بالصلاة علي النبي(ص)[4] را قرائت مينمايد. سپس برنامة درسي آموزشي شامل «فقه و قصص انبيا، سيرة نبوي، تفسير و تجويد، حديث و زبان عربي»، متناسب با سطح آگاهي اعضاي خانواده ارائه ميگردد. به منظور تقويت حس مشارکت و مسئوليتپذيري، تقسيم وظايف بر اساس تواناييهاي هر يک از افراد خانواده صورت ميپذيرد. در اين ديدارها مسائل و مشکلات فردي و جمعي خانواده مطرح ميشود و چارهجوييهاي لازم براي حل آنها ارائه ميگردد.» (رک: ظريف، 1992: 361).
در اين گونه برنامهها ضمن قرار گرفتن خانوادهها در يک فضاي معنوي و روحاني که ضامن استمرار وفاداري به طريقت است، آموزهها و تعاليم لازم ارائه ميگردند. چنين تعليم و تربيتي از يک سو موجب ارتقاي سطح دانش و معلومات افراد ميگردد و از ديگر سو موجب تعميق انسجام دروني و هويت جمعي خانوادهها بر محور تعاليم صوفيانه ميشود.
امّا نوع ديگري از ملاقات که مهمتر و مفصلتر است، برنامة سير و سلوک جمعي است:
افراد خانواده در روز معيني روزه ميگيرند. از هنگام افطار برنامة ملاقات و مصاحبت شروع ميشود و سپس افطار آغاز ميشود. پس از افطار، يکي از افراد که از قبل معين شده است کلماتي در نصيحت و وعظ القا مينمايد و چنانچه لازم باشد دربارة آن بحث جمعي انجام ميشود... پس از نماز جماعت صبح، مؤمنان به نيايش مشغول ميشوند و براي خود و خانواده و آفتاب، به صورت جمعي قرآن تلاوت شود و جلسه با نصيحت و موعظه پايان يابد (رک: همان: 362).
دومين عاملي که حرکت «عدل و احسان» جهت تعميق آموزههاي صوفيانة خود در بين اعضا و هواداران به کار ميگيرد، برنامههاي تفريحي گروهي است:
بايسته است هر خانوادهاي برنامهاي براي تفريح و گردش ماهيانه تدارک ببيند. اين برنامهها لزوماً بايد در خارج از شهر در مناطق خوش آب و هوا اجرا شود تا موجب تجديد قواي روحي و جسمي گردد. خانوادة ميزبان دو گروه را به اين برنامة تفريحي دعوت ميکند: يکي خانواده يا خانوادههايي که مايلاند با تعليمات و برنامههاي طريقت «عدل و احسان» آشنا شوند و دوم خانواده يا خانوادههايي که در شعبة واحدي فعاليت مينمايند. پذيرايي به عهدة خانواده ميزبان است و شايسته است جميع مدعوين به طور جدّي در تمام برنامهها مشارکت نمايند. نمونة عملي چنين برنامهاي ميتواند چنين باشد: بعد از نماز صبح به طرف مکانِ از قبل تعيينشده، حرکت کرده، پس از استقرار در محل، برنامه را با تلاوت قرآن آغاز ميکنند. ميزبان ضمن برشمردن اهداف برنامه، بر حسب توانايي اشخاص، وظايف را تقسيم ميکند. عدهاي به آماده کردن صبحانه، عدهاي به تهيه آب و آتش و عدهاي به سامان دادن محل نماز و استراحت مشغول ميشوند. هنگام تناول صبحانه وقت مناسبي است که افراد تازهوارد به جمع معرفي شوند. پس از صرف صبحانه، آياتي از قرآن به صورت گروهي تلاوت ميشود و سپس همه آماده ميشوند تا از سخنراني يکي از افراد که از قبل مطالبي را آماده کرده است، بهره برند که بيش از نيم ساعت به طول نميانجامد. در پايان نيز گفتوگوي جمعي در خصوص مطالب ارائهشده انجام ميگيرد. سپس هنگام ورزش فراميرسد که بايد وسايل آن از قبل فراهم شود. اندکي قبل از نماز ظهر، همگي با تجديد وضو و ذکر و استغفار به استقبال نماز ميروند. پس از نماز يکي از حاضران دقايق کوتاهي به وعظ و نصحيت ميپردازد. اين کار به اين منظور است که در وقت ضرورت، همة افراد توانايي ايراد سخن در جمع را داشته باشند. پس از نمازهاي مستحبي، وقت تناول نهار فراميرسد. پس از صرف غذا، اندکي استراحت ميکنند، سپس کودکان و نوجوانان برنامة سرود و تواشيحخواني را اجرا مينمايند. شايسته است اين برنامه به بهترين نحو انجام شود. سپس همگي آمادة نماز عصر شده، پس از اقامة نماز، پيشنهادات و انتقاداتْ پايانبخش برنامه است. بايسته است نکات مثبت و منفي به طور جدي مورد توجه قرار گيرد تا برنامههاي آينده غنيتر و شايستهتر اجرا گردد (رک: همان: 363).
همانگونه که يادآور شديم، عبدالسلام ياسين شالودة يک جنبش موفق را «تربيت و تزکية ايماني» و «تشکل جهادي» ميداند. اکنون به رکن دوم نظرية وي يعني تشکل جهادي ميپردازيم.
ساختار تشکيلاتي
به باور عبدالسلام مشي پيامبر(ص) مشتمل بر تربيت ايماني[5] و تشکل جهادي بود. بنابراين، پيشگامان شجاع و مؤمن بايد با مجاهدتهاي خويش براي آينده برنامهريزي کرده، راه را براي حرکت امت اسلامي هموار نمايند. اين تشکيلات درصدد است به گونهاي طي طريق نمايد که افراد را از حيث فکري، روحي، جسمي و اخلاقي براي مؤمنانه زيستن در جهان امروز مهيا نمايد.
عضوگيري، جذب و سازماندهي
اين طريقت بر آن است تا با جذب افراد مستعد به تربيت آنان پرداخته و صوفيان مجاهدي را پرورش دهد که از يک سو اهل سير و سلوک و عوالم معنوي باشند و از سوي ديگر در جهاد و مبارزه اجتماعي سياسي حضور يابند. از اينرو بايسته است اعضاي جديد با برنامهريزي دقيقي، انتخاب شوند. جذب و سازماندهي اعضا و هواداران در سطح شعب و دفاتر جنبش، از سه طريق جلسات گروهي پانزده روز يکبار، برنامههاي ورزشي، و کتابخانه انجام ميگيرد.
جلسات گروهي. نقبا، يعني اعضاي مهم هر شعبه، دو بار در ماه گرد هم ميآيند و به بحث و بررسي کتاب المنهاج النبوي اثر شيخ عبدالسلام ياسين ميپردازند. اين مباحثة گروهي بدين منظور است که ديدگاههاي آنان دربارة مسائل مختلف به يکديگر نزديک شود و همديگر را بهتر بشناسند؛ از اينرو توصيه ميشود که شرکتکنندگان در جلسه با مطالعة قبلي، به بحث و تحليل مضامين مطرحشده در کتاب همت گمارند.
برنامههاي ورزشي. لازم است کلية اعضاي شعب و دفاتر به تقويت و نشاط جسمي خود اهتمام ورزند و با تشکيل تيمهاي مختلف ورزشي و ترتيب مسابقات بين شعب، مراتب صحبت و جماعت[6] را تقويت نمايند. همچنين با انجام مسابقات با ساير گروههاي ورزشي، ميتوانند اخلاق و مروّت اسلامي را تجسم بخشند تا از اين طريق، با عمل خود، ديگران را با جنبش «عدل و احسان» آشنا نمايند.
کتابخانه. يکي از ابزارهاي لازم جهت نشر دعوت، ايجاد کتابخانه، نوارخانه و استفاده از وسايل سمعي و بصري است. بايسته است تمام شعب در تهيه و تدارک چنين لوازمي اهتمام بليغ ورزند و با توزيع و استفادة صحيح، سطح آگاهي و شناخت اعضا را ارتقا بخشند (البرنامج التربوي المرحلي: 25).
پينوشتها:
* کارشناس ارشد رشتة عرفان و تصوف
[3]. در دهة 1960 در دوران زمامداري عبدالناصر که جنبش اخوان المسلمين در مصر بهشدت سرکوب و رهبران آن اعدام شدند، حاکمان مغرب که در مقابل شعارهاي ناسيوناليستي ناصر احساس خطر ميکردند، اجازه دادند کتابهاي اخوان المسلمين در مغرب در تيراژ وسيع تجديد چاپ شود. اين آثار بهويژه کتابهاي حسن البناء، تأثير ژرفي بر سلوک رفتاري و تربيتي گروههاي اسلامگرا بر جاي گذارد. اين تأثير در انديشههاي اخلاقي تربيتي عبدالسلام ياسين نيز به وضوح آشکار است.
[4]. دعايي است معروف که با جمله «ان الحمدلله نحمده و نستغفره...» آغاز ميشود و معمولاً مؤمنين بعد از نمازهاي واجب ميخوانند.
[5]. عبدالسلام ياسين، در کتاب المنهاج النبوي مجموعهاي از متون و منابع را معرفي ميکند که ميتواند در تعميق تربيت ايماني، مؤثر باشد، اين مجموعه عبارتاند از:
- در حفظ و تجويد و تفسير قرآن کريم: مطالعه کتابهاي التبيان اثر نووي، تفسير ابنکثير، احکام القرآن اثر ابيبکر بنالعربي و تفسير في ظلال القرآن اثر سيد قطب.
- در حديث: صحيح بخاري، صحيح مسلم و کتابهاي سنن.
- در عقائد: کتاب کبري اليقينيات الکونيه، اثر سعيد رمضان البوطي.
- در عبادات: کتاب فقه السنة، اثر السيد سابق و کتاب نيل الاوطار، اثر شوکاني.
- در سيره نبوي: سيره ابنهشام و کتاب فقه السيره، اثر سعيد رمضان البوطي.
- در فقه نبوي: کتاب الاذکار، اثر نووي و کتاب زاد المعاد اثر ابنقيم الجوزيه.
- در سير و سلوک: کتاب قوت القلوب، اثر ابيطالب مکي و کتاب الرسالة القشيريه، اثر امام قشيري و کتاب احياء العلوم، اثر غزالي.
- در فقه دعوت: آثار حسن البناء، مودودي، سعيد حوي، يوسف قرضاوي و ابيالحسن الندوي.
- در تاريخ اسلام: کتاب رجال الفکر و الدعوة و ماذا خسر العالم بانحطاط المسلمين، اثر ابوالحسن الندوي.
- در سرگذشتنامهها: کتاب صفوة الصفا، اثر ابنالجوزي و کتاب الاسلام بين العلماء والحکام، اثر عبدالعزيز الندو.
- در زبان و ادبيات عرب: کتاب مفردات الفاظ القرآن، اثر راغب اصفهاني و کتاب النحو الوافي، اثر عباس حسن و کتاب الصرف، اثر الحواني.
[6]. مراتب صحبت و جماعت اصطلاحي صوفيانه است که صوفيان جهت حفظ ارتقاء و تعالي بخشيدن به برنامههاي سلوکي خود مدنظر قرار ميدهند.
منبع: www.urd.ac.ir ادامه دارد...