تخمين سلامت روان از پشت فرمان
از قبولي در دانشگاه که بگذريم، شايد يکي از روياهاي هر جوان 18سالهاي،گرفتن گواهينامه باشد.طبق قانون، هر فردي پس از رسيدن به سن قانوني، در صورت داشتن شرايط لازم ميتواند در امتحان رانندگي شرکت کند و در صورت قبولي در اين آزمون، مجاز به رانندگي در شهر و جادههاي خارج از شهر خواهد بود. اما گواهينامه فقط توانايي فيزيکي راندن ماشين را در افراد تاييد ميکند. البته در اين آزمون، قوانين راهنمايي و رانندگي هم مورد پرسش قرار ميگيرند اما هيچ ضمانتي براي اجراي آنها وجود ندارد. در واقع، براي راننده شدن، داشتن توانايي فيزيکي فقط نيمي از ماجراست و بخش مهمتر آن به درک صحيح از فرهنگ رانندگي برميگردد. هر رانندهاي بايد قادر باشد احساسات و هيجانات خود را کاملا کنترل کند تا باعث بروز مزاحمت براي ديگران، راهبندان و تصادف نشود.
آمارها نشان ميدهد که رانندگان 16 تا 19ساله مقصر اصلي در اکثر تصادفات کوچک و بزرگ هستند. جوانان زير 18 سال تقريبا 5/2 برابر ديگران باعث تصادفات منجر به مرگ ميشوند. اما آيا نداشتن مهارت و تجربه کافي در رانندگي عامل همه اين حوادث است؟ طبقنظر کارشناسان، عوامل مهم ديگري هم به جز نداشتن مهارت لازم و کافي در اين مساله دخيل هستند؛ مثلا سوء مصرف الکل و موادمخدر يکي از مواردي است که در جوانان بيشتر از سايرين وجود دارد.
رانندگي نيازمند دقت و تمرکز کامل راننده است و جواناني که چنين موادي را مصرف کردهاند قادر به رانندگي صحيح نيستند. طبق آمارها بسياري از تصادفات مرگبار به خاطر همين عدم هوشياري رخ ميدهد. علاوه بر آن خصلت خطرپذيري و انجام رفتارهاي نمايشي در جوانان باعث ميشود اين گروه سني در معرض موقعيتهاي خطرناک بيشتري قرار بگيرند. از اينها که بگذريم، اساساً قدرت قضاوت صحيح هنگام حوادث ناگهاني در جوانان کمتر است. به همين خاطر تصادفات هولناک هميشه در کمين اين گروه سني است. روانشناسي رفتارهاي متفاوت رانندگان حين رانندگي
برخي خصوصيات رفتاري به طور ژنتيکي از نسلي به نسل ديگر منتقل ميشوند اما بعضي خصوصيات هم به دليل الگوبرداري، مخصوصا الگوبرداري از شخصيت والدين، شکل ميگيرد. برخي از مهمترين اين قبيل عوامل عبارتند از:
• الگوبرداري از والدين:
الگوبرداري از شخصيت والدين به مرور زمان و با شکلگيري شخصيت هر فرد به طور تدريجي به وجود ميآيد؛ مثلا اگر پدر يا مادر خيلي تهاجمي و يا بيتوجه به ساير ماشينها رانندگي کنند، احتمالا اين نوع رفتار در فرزند آنها هم شکل ميگيرد اما اين عادتهاي غيرطبيعي و زشت قابل پيشگيري و حتي قابل درمان هستند. در واقع، هر فرد بايد رفتارهاي حين رانندگي افراد خانواده و دوستان نزديک خود را به طور مرتب بررسي کند و ببيند آيا رفتارهاي غلط آنها روي خود او هم تاثير داشته است؟ اگر چنين باشد فرد بايد به طور فعال و آگاهانه اين رفتارها را در خود ريشهکن کند. يعني نبايد از روي عادت و به شکلي کورکورانه بزرگترها را الگوي رانندگي خود قرار داد.
• خودفراموشي:
وقتي کسي گواهينامه ميگيرد و پشت ماشين مينشيند، هنوز تجربه و مهارت کافي براي رانندگي در مسيرهاي شلوغ و طولاني را ندارد و چون اين فرد هنوز خيلي مضطرب است، احتمالا باعث ايجاد راهبندان يا پايين آوردن سرعت بقيه ماشينها در خيابان ميشود. فرهنگ صحيح رانندگي حکم ميکند که اگر در خيابان با چنين رانندههايي مواجه شديد، صبور باشيد؛ بوق نزنيد؛ سبقت ناگهاني نگيريد و خلاصه، اضطراب راننده تازهکار را بيشتر نکنيد. خلاصه، دفعه اولي را که خودتان پشت فرمان نشسته بوديد، از ياد نبريد.
• واکنش بيش از حد:
کنترل هيجانها يکي از ارکان اصلي فرهنگ صحيح رانندگي است. رانندگاني که در پاسخ به اشتباهات کوچک و بزرگ ساير رانندگان، واکنشهاي تند و عجيبي نشان ميدهند، قدرت تسلط بر احساسات و هيجانهاي خود را ندارند؛ مثلا تصور کنيد در حال رانندگي کردن در بزرگراه هستيد که راننده ماشين کناري بدون هيچ هشدار و علامتي به سرعت از سمت راست شما سبقت ميگيرد. شما مجبور ميشويد ناگهان ترمز بگيريد. واکنش غلط در اينجا اين است که شما هم سعي کنيد با بوق زدن ممتد با استفاده از نور بالاي ماشين به اين راننده بفهمانيد که عصباني هستيد. حتي بعضي افراد در چنين موقعيتهايي با سبقت گرفتن ناگهاني و ترمز گرفتن جلوي راننده خطاکار خشم خود را نشان ميدهند که البته اين کار در اکثر موارد باعث بروز تصادف ميشود.
• برداشت غلط از تواناييهاي خود:
اکثر جوانان زير 25 سال تصور درستي از موقعيتهاي خطرناک ندارند و به نظر آنها اين موقعيتها چندان هم خطرناک نيست و گمان ميکنند آنها توانايي برآمدن از پس چنين موقعيتهايي را دارند. اصولا شور و هيجان جواني باعث ميشود فرد، خود را شکستناپذير تصور کند. حتي خيلي از آنها پس از تصادفاتي که صد درصد مقصرند هم حاضر به قبول واقعيت نيستند و تقصير را گردن بدي جاده، خرابي ماشين يا هر چيز ديگري مياندازند.
• قهرمان بازي در آوردن:
در اکثر فيلمها و سريالهاي تلويزيوني صحنههايي وجود دارد که قهرمان فيلم با سرعت بيش از حد رانندگي ميکند، سبقت ميگيرد، کارهاي نمايشي عجيب انجام ميدهد و بعد هم صحيح و سالم از ماشين پياده ميشود. حتي در تبليغاتي که براي معرفي ماشينهاي جديد ساخته ميشود حداکثر سرعت ماشين، قدرت ترمز گرفتن ناگهاني، قدرت لاستيکها هنگام سبقت گرفتن و بسياري نکات تبليغاتي ديگر به شکلي اغراقآميز نمايش داده ميشوند. هر فرد بالغي بايد متوجه باشد که هدف اين فيلمها فقط جذب بيننده است و در زندگي عادي چنين قهرمان بازيهايي تاوان سنگين خواهد داشت. در ضمن وقتي ماشيني جديد به بازار روانه ميشود کمپاني سازنده آن براي فروش بهتر بايد هر نوع حقه تبليغاتي را به کار گيرد. نشان دادن اين قابليتها مجوزي براي استفاده روزمره از آنها نيست.
• قضاوتهاي اطرافيان:
ممکن است يکي از همين رانندههاي بيفرهنگ دوست نزديک شما باشد. به خاطر داشته باشيد که هيچ وقت تحت تاثير قضاوت چنين افرادي قرار نگيريد، حتي اگر آنها شما را مسخره کردند باز هم بدون کمربند ايمني رانندگي نکنيد. هرگز خوابآور پشت ماشين ننشينيد و در واقع ياد بگيريد که روي موضع خود پافشاري کنيد چون شما هستيد که کار درست را انجام ميدهيد.
منبع:www.salamat.com