چگونه با نوجوانان درباره رفتارهاي پرخطر صحبت کنيم؟
وقتي پدر و مادري دنبال فرزند نوپاي خود راه ميروند تا زمين نخورد يا وقتي قاشق قاشق به او غذا ميدهند و جاي او را عوض ميکنند، احتمالا نميدانند اين کارها خيلي سادهتر از وظايفي است که دهپانزده سال آينده در انتظار آنهاست.
نوجوان در واقع کودکي است که کمکم قدم به دنياي بزرگترها ميگذارد، پس طبيعي است که مشتاق باشد به هر گوشه و کنار سري بزند و پدر و مادر وظيفه دارند مواظب تکتک اين قدمها باشند تا به بيراهه نرود. اما انجام اين وظيفه، واقعا سخت و نيازمند صبر و حوصله و همچنين دانش کافي است چون امر و نهي کردن به نوجواني که حالا يک سر و گردن بلندتر از والدين خود شده و نگرش خاص خود را به دنيا دارد خيلي هم آسان نيست. والدين بايد در فضاي مشترک ذهني و استفاده از زبان مشترک با فرزند نوجوان خود، درست و غلط زندگي و نحوه صحيح کنار آمدن با مشکلات را به او آموزش دهند.
1-با اولين سرپيچيهاي او کنار بياييد
اگر فرزند شما براي اولين بار شروع به سرپيچي از قوانين شما کرده بهتر است روشنفکرانه برخورد کنيد. البته تا جايي که خطري او را تهديد نميکند. ميتوانيد چند روز بعد با فرزند خود در اين مورد صحبت کنيد و به او بگوييد: «حالا که اين کار را انجام دادي، بيا در مورد درسهاي خوب و بدي که به ما داد با هم بحث کنيم» و به ياد داشته باشيد، در همين صحبتي که با او داريد خيلي واضح براي او بگوييد اگر بار ديگر چنين کاري انجام دهد چه عواقبي در پي خواهد داشت.
2- پاي حرفاش بنشينيد
نوجوانان توقع دارند به حرفهاي آنها کاملا گوش کنيد و در هر نوبت گفتگو شما سخنران مطلق نباشيد. حتي وقتي آنها خلاف خواسته شما کاري انجام دادهاند بايد نشان بدهيد که متوجه انجام آن کار شدهايد. مثلا وقتي نوجواني دير به خانه ميآيد، ميتوانيد به او بگوييد: «اگر الان جاي من بودي چه حسي داشتي؟»
3- شما پدر/مادر او هستيد؛ نه دوستاش!
هر نوجوان بايد بداند که والديناش با رفتارهاي خطرناکي مثل استفاده از مواد مخدر، نوشيدن مشروبات الکلي يا کارهايي مشابه آنها، کاملا مخالف هستند. نکته مهم اين است که فرزند شما بايد بفهمد اگر چنين کارهايي از او سر بزند، شما فورا مانع انجام آن خواهيد شد. هيچوقت نبايد اين احساس به يک نوجوان دست بدهد که روابط او با شما در حد يک دوست صميمي است و ميتواند هر کاري خواست بدون رضايت شما انجام دهد چون نوجوانان به طور ذاتي تمايل دارند هر چيزي را حتي يکبار هم که شده امتحان کنند. اگر هيچ منعي براي کارهاي آنها وجود نداشته باشد، ممکن است صدمات جبرانناپذيري به بار بيايد.
4- تنبيهتان بايد متناسب باشد
وقتي تنبيه از روي فکر و نه از روي عصبانيت انجام شود، اثر مثبتي خواهد داشت. مثلا ممکن است فرزند شما هر بار پس از اينکه نتيجه دلخواهاش را از بحث با شما نگرفت، به اتاق برود و در را چند بار پشت سر هم به هم بکوبد. شايد شما چند بار با او صحبت کنيد و بگوييد که خراب کردن اشيا و وسايل و ايجاد سر و صداي بيش از حد ربطي به بحث انجام شده ندارد و البته نتيجه را هم عوض نميکند اما وقتي اين صحبتها هم نتيجهاي نداد چه بايد کرد؟ شما ميتوانيد در چنين موردي در اتاق را از لولا باز کنيد و به فرزندتان بگوييد متاسفانه اتاق تو مدتي بدون در ميماند چون نميتواني خوب از آن مراقبت کني!
5- اجازه پيشروي هم به او بدهيد
احترام گذاشتن به ايدههاي يک نوجوان و ارزش قايل شدن براي فکرها و کارهاي او يک اصل مهم است. حتي وقتي فکر ميکنيد روشي که فرزند شما انتخاب کرده کاملا اشتباه است، باز هم مثلا يک هفته به او فرصت بدهيد تا با روش خودش جلو برود. سپس در فضايي کاملا منطقي با او صحبت کنيد و تکتک ارزشها و اشکالات راه او را برايش توضيح دهيد.
6- دنبال يک راهحل خوب بگرديد
اگر بين شما و فرزندتان مسالهاي وجود دارد که هميشه مشکلساز و بحثبرانگيز است، ميتوانيد دنبال راههاي ممکن براي تفاهم دوطرفه باشيد؛ مثلا اکثر نوجوانان ساعتها موسيقي را با صداي بلند گوش ميکنند، در حالي که اغلب والدين از صداي بلند موسيقي سردرد ميگيرند و عصبي ميشوند. براي حل چنين مسالهاي ميتوانيد از فرزند خود بخواهيد موسيقيهاي مورد علاقهاش را با گوشي (هدفون) گوش بدهد.
7- خوب از کلمات استفاده کنيد
گاهي والدين از کلماتي استفاده ميکنند که باعث ايجاد نوعي واکنش منفي از طرف فرزند نوجوان آنها ميشود. مثلا وقتي فرزند شما دير به خانه برميگردد، احتمالا به او ميگوييد: «خيلي عصباني هستم.» اما همين کلمه عصباني موجب ايجاد واکنش دفاعي در نوجوان ميشود. بهتر است به جاي استفاده از اين واژه بگوييد: «خيلي نگران شدم.» احتمالا فرزند شما پس از شنيدن واژه نگران دچار نوعي احساس ندامت خواهد شد. در واقع استفاده از چنين کلماتي از طرف والدين، شانس بيشتري براي ايجاد ارتباط با فرزندشان به آنها ميدهد.
8- تنظيم رفتارها مهم است
وقتي قرار است در مورد مساله مهمي با فرزند خود صحبت کنيد، موضوع صحبت فقط نيمي از داستان است. نيمه ديگر نوع برخورد شما و نحوه گفتار شماست. بهتر است هميشه با فکر و استراتژي جلو برويد. يادتان باشد وقتي توپي را خيلي شديد و بيمحابا به سمت ديوار شوت ميکنيد، توپ به همان شدت و همان سرعت به طرف شما برميگردد.
9- قهر کردن اشتباه است
يکي از بدترين اشتباهاتي که از والدين سر ميزند، قهر کردن با فرزندان است. وظيفه والدين اين است که هميشه يک راه ارتباطي براي نوجوانان خود باز نگه دارند. هيچوقت منتظر نمانيد تا پس از يک بحث، فرزند شما براي آشتي کردن و عادي شدن روابط قدم جلو بگذارد. به ياد داشته باشيد فقط زماني ميتوانيد مشکل خود را با يک فرد نوجوان حل کنيد که از طريق منطقي با او صحبت کنيد.
10-گاهي از يادداشتهاي کوچک استفاده کنيد
اگر روابط آنقدر به هم ريخت که هيچ فضاي مشترکي براي حرف زدن باقي نماند، ميتوانيد حرفهاي خود را تا مدت کوتاهي از طريق يادداشتهاي کوچک به فرزند خود منتقل کنيد. ممکن است در اين مدت هم شما و هم فرزندتان به هيجانهاي عاطفي خود غلبه کنيد و دوباره روابط عادي از سر گرفته شود.
منبع:www.salamat.com /ع