? مواد مُخَدِّر
موادي با خواص دارويي هستند که با سوء مصرف يا مصرف بيش از اندازه به منظور کسب لذت يا تجربه حالات غيرعادي استفاده ميشوند. مصرف مداوم اين مواد سبب وابستگي دارويي و اعتيادمصرفکننده ميشود.
1) مقدمه {مطالب بخش اول درباره اعتياد وترک ان}
در ابتدا لازم است بدانيم که از ديدگاه روان پزشکي و پزشکي ، فرد معتاد يک بيمار است و بيماري وي مانند ساير بيماري ها نياز به درمان و مراقبت هاي ويژه خود دارد. علاوه بر اين بايد بدانيم که در پيشگيري اوليه چگونه فرزندان خود را از همان دوران کودکي تربيت نماييم تا در نوجواني ، جواني و سنين ديگر گرفتار اعتياد به مواد مخدر نگردند ؛ همان گونه که کودکان خود را در برابر بعضي بيماري هاي مسري واکسينه مي کنيم و يا با رعايت اصول بهداشت جسمي ، خانوادگي ، محيط و ... سعي مي نماييم که فرزندان خود را از ابتلا به بعضي بيماري ها ايمن سازيم . اين پيشگيري اوليه است ؛ اما پيشگيري ثانويه به مفهوم واقعي آن يعني انجام اقدامات لازم و پيگيري هاي درماني است که وقتي بيمار کاملاً بهبود يافته ، با رعايت توصيه هاي پزشکي – بهداشتي از بازگشت بيماري جلوگيري نموده و ديگران نيز با رعايت همان اصول ، مراقب سلامت خود باشند تا اطرافيان و يا افراد جامعه از ابتلاء به آن بيماري مصونيت يابند. بنابراين بيماري اعتياد مانند بسياري از بيماري ها نيازمند توجهات ضروري در پيشگيري اوليه و ثانويه است .
بر پايه آنچه که توضيح داده شد بيماري اعتياد را بايد از چند ديدگاه و از نظر عوامل گوناگون وعوارض آن مورد بررسي قرار داد :
1) عوامل رواني
2) عوامل جسمي
3) عوامل خانوادگي
4) عوامل اجتماعي
5) عوامل اقتصادي
6) عوامل سياسي
1) عوامل روانيبيشتر معتادين دچار نوعي مشکل و يا اختلال رواني هستند و به دليل همين اختلال به اعتياد روي آورده و وابستگي رواني به مواد مخدر در آنان به وجود مي آيد . چون استفاده از مواد مخدر موجب مي گردد که تا حدودي و به طور موقت اختلال رواني آنان فروکش کرده و يا به قول خودشان تخدير شده و درد رواني آنان تسکين يابد . اما در صورت عدم دسترسي و يا عدم استفاده از ماده مخدر ، اختلال رواني آنان آشکارتر مي شود. اين همان نکته مهمي است که در درمان بيماران معتاد مورد توجه و نظر روان پزشکان است . دانستن اين نکته که چه نوع اختلال رواني عامل اوليه رويکرد فرد به استفاده از مواد مخدر مي گردد کار چندان مشکلي نيست . با مروري بر روند زندگي گذشته بيمار معتاد از دوران کودکي به بعد ، چگونگي رشد رواني جسمي وي ، نوع بافت خانواده ، بررسي مشکلات رواني – شخصيتي – اجتماعي – اقتصادي افراد خانواده ، چگونگي محيط اجتماعي ، شرايط زيستي و ... مي توان نوع اختلال و يا اختلالات رواني را مشخص و درمان هاي لازم روان پزشکي را آغاز نمود . در صورتي که معتاد و يا در صورت لزوم خانواده وي تحت درمان هاي ضروري روان پزشکي قرار نگيرند و به سفارش هاي روان پزشک معالج عمل نکنند ، موفق به ترک و درمان اعتياد نخواهند شد .
2) عوامل جسمي علاوه بر وابستگي رواني به مواد مخدر ، وابستگي جسمي نيز عامل مهم ديگري است که در ترک اعتياد و درمان بيمار معتاد ، جايگاه خاص درماني خود را دارد . هنگامي که وابستگي جسمي به وجود آيد و در صورت عدم دسترسي فرد معتاد به ماده مخدر، علايمي در وي بروز مي نمايد که او براي جلوگيري و رهايي از آن علايم با هر ترفندي سعي مي نمايد که ماده مخدر مورد نياز خود را تهيه و از آن استفاده نمايد . متأسفانه در چنين حالت رواني – جسمي است که بيمار معتاد ممکن است به هر کار خلافي دست بزند تا بتواند ماده مخدر را تهيه نمايد واين رفتارهاي خلاف اخلاق و قانون است که بسياري از خانواده ها و ديگر افراد جامعه را درگير مشکلات اقتصادي ، رفتاري و اخلاقي معتادين نموده است . تکرار چنين اعمال و رفتارهاي خلاف قانون و ضد اجتماعي موجب مي گردد که معتاد ، روز به روز از نظر رواني و اخلاقي ، بسياري از خصوصيات و صفات خوب و انساني را از دست بدهد و در نهايت به فردي خلاف کار و بي احساس مبدل گردد.
براي درمان عوارض جسمي ناشي از ترک اعتياد ، روش هاي گوناگون درماني وجود دارد که بيمار بتواند با استفاده از داروهاي تجويز شده توسط روان پزشک معالج ، اين مرحله ترک اعتياد را به شکلي بگذراند که عوارض جسمي کمتري داشته و بتواند دوره بحراني ترک را راحت تر بگذراند .
بارزترين علايم جسمي ناشي از ترک ماده مخدر ( و يا در صورتي که بيمار معتاد نتواند به ماده مخدر دسترسي يابد ) عبارت اند از : دردهاي شديد عضلاني که فرد را بي قرار و پرخاشگر مي نمايد ، دل پيچه هاي شديد توأم با بيرون روي ، تهوع ، استفراغ ، عرق کردن ، بي خوابي و ....
3) عوامل خانوادگي :عوامل خانوادگي مانند : عدم توجه مادر و پدر به چگونگي تربيت فرزندان ، نبودن نظارت هاي لازم و ضروري از جهات رفتاري ، عدم توجه به رشد رواني و سالم فرزندان ، نبودن فضاي آرام و شاد خانوادگي ، وجود رابطه هاي بيمارگونه بين پدر و مادر و فرزندان ، اعتياد پدر و يا مادر ، کمبودهاي عاطفي فرزندان و بسياري از عوامل ديگر در اعتياد فرزند يا فرزندان نقش دارند. به همين دلايل است که در درمان اعتياد فردي از افراد خانواده ، تمامي افراد خانواده بايد مورد بررسي هاي لازم روان پزشکي قرار گيرند . علاوه بر جلسات روان درماني خواه قبل از ترک و خصوصاً بعد از ترک و درمان که براي بيمار معتاد توصيه مي شود ، گاهي ضروري به نظر مي رسد که جلسات روان درماني ، براي افراد خانواده به صورت گروهي و يا انفرادي در نظر گرفته شود و اگر فردي از افراد خانواده دچار نوعي اختلال رواني باشد ، وي نيز درمان گردد. بنابراين در ترک و درمان بيمار معتاد ، همه افراد خانواده بايد همياري و همکاري لازم را با روان پزشک معالج بنمايند . در غير اين صورت نمي توان انتظار داشت که فرد معتاد در ترک و درمان موفق گردد.
4) عوامل اجتماعي :يعني محيط و جامعه اي که فرد معتاد در آن زندگي مي کند ، کوچه ، محله ، شهر، همسايه ها ، دوستان ، افراد فاميل و ... در اعتياد نقش دارند.
در بعضي محله ها مواد مخدر راحت تر و بيشتر در اختيار معتادين قرار مي گيرد و نابساماني خاصي از جهات اجتماعي ، قانوني ، رفتاري ، اخلاقي ، اقتصادي و ... در چنين محله هايي وجود دارد . بنابراين خانواده ها بايد از وجود چنين محله هايي آگاهي داشته باشند تا اگر به هر دليلي خانواده ناچار به زندگي در چنين محله هايي است ، بيش از حد مراقب و مواظب فرزندان و افراد خانواده خود باشند و اگر محل زندگي خارج از چنين محله هايي است فرزندان خود را از رفت و آمد به چنين محله هايي منع نمايد .
فرد معتادي که با هر روش درماني موفق به ترک اعتياد خود شده است و مرحله درماني خود را مي گذراند بايد به اين نکته توجه نمايد که حضور در محله هاي آلوده ، ادامه ارتباط با دوستان معتاد و يا افرادي که در خريد و فروش مواد مخدر دست دارند ممکن است باعث گردد که او مجدداً به دامن اعتياد کشانده شود .
? عوامل اقتصادي
اگر شنيده مي شود که مدت زمان زيادي است که مبارزه جهاني با قاچاقچيان مواد مخدر و تلاش جهاني در درمان معتادين به عمل مي آيد ، به اين دليل است که اعتياد بلاي خانمانسوزي است که نه تنها فرد معتاد را سربار جامعه مي نمايد و جسم و جان او را نابود مي سازد بلکه از جهات اقتصادي ، فقر جبران ناپذيري را متوجه خود فرد معتاد و خانواده وي مي نمايد که نتيجه آن فلاکت و بدبختي است . به اين دلايل است که توصيه مي گردد بيماران معتاد هر چه زودتر و سريع تر براي ترک و درمان اعتياد خود اقدام نمايند تا از اين بلاي نابود کننده انسانيت نجات يابند . اگر با دقت بيشتري به اعتياد و پيامدهاي آن نگاه کنيم متوجه مي شويم که خسارت هاي مادي که روزانه و به تدريج به اقتصاد فرد معتاد ، خانواده وي و جامعه وارد مي شود خيلي بيشتر از هزينه ناچيزي است که براي ترک و درمان بيماري اعتياد خرج مي شود.
نکته مهم ديگر اين است که فرد معتاد آنگاه که دچار فقر اقتصادي مي گردد ، اگر به عضويت گروه قاچاقچيان در نيايد براي اين که بتواند پول مورد نياز خود را براي خريد مواد مخدر به دست آورد ، متأسفانه خود عامل خريد و فروش موادمخدر مي شود و سعي مي نمايد افراد بيشتري را معتاد نمايد تا درآمد بيشتري داشته باشد . شايد يکي از دلايلي که بسيار توصيه مي شود مردم از افراد معتاد دوري کنند همين عامل معتاد کردن ديگران است .
6) عوامل سياسي در گذشته ، و به احتمال زياد در حال حاضر نيز ، يکي از جنبه هاي سياست هاي استعماري و استثماري بر اين پايه قرار داشت تا بتواند با شيوع اعتياد و با پيامدهاي بازدارنده اي که در اعتياد وجود دارد مردم يک جامعه را از پيشرفت هاي علمي – اجتماعي – اقتصادي – سياسي و ... محروم نمايند . در حال حاضر چنين سياستي توسط گروه هاي قوي قاچاقچي در سطح جهاني انجام مي پذيرد و در هر کشوري عوامل نادان و خيانتکاري وجود دارند که براي کسب درآمد و سرمايه هاي کلان ، به شيوع اعتياد و افزايش معتادين مبادرت مي ورزند . قاچاقچيان مواد مخدر و مواد روان افزا يا روان گردان نه تنها هيچ گونه حس انساني و ملي ندارند بلکه در نوع خود قاتلاني هستند که آگاهانه باعث نابودي انگيزه هاي مفيد و مثبت انسان ها و درنهايت مرگ تدريجي افراد يک جامعه خصوصاً جوانان مي گردند.
? روش هاي ترک اعتياد و درمان بيماران معتاد به مواد مخدر
تاکنون روش هاي گوناگوني براي ترک و درمان بيماران معتاد به کار گرفته شده است که به اختصار به ذکر چگونگي انجام روش ها پرداخته مي شود.
1) روش کم کردن تدريجي ماده مخدر:
در اين روش بيمار معتاد مي تواند با يک برنامه ريزي منظم و دقيق و با اراده اي قوي و محکم ، روزانه از ماده مخدري که استفاده مي نمايد کم کند تا آن را در مدت 2 تا 3 هفته به صفر برساند . در اين روش بيمار نياز دارد که زير نظر روان پزشک معالج از داروهاي تجويز شده استفاده نمايد . داروهاي تجويز شده اغلب داروهايي است که در رشته روان پزشکي به کار برده مي شود و موجب مي گردد که علايم وابستگي رواني و جسمي بيمار معتاد به آن ميزان کاهش يابد که فرد معتاد احساس نياز به ماده مخدر نداشته باشد . از خصوصيات اين روش اين است که فرد مي تواند به فعاليت هاي روزمره خود بپردازد .
2) روش استفاده از داروهاي ترک اعتياد به طور سرپايي :
در اين روش فرد معتاد توسط پزشک ، درمان خود را شروع مي نمايد و داروهايي براي وي تجويز مي شود که شامل داروهاي اعصاب و داروهايي است که ماده مخدر نيستند ، اما اثراتي شبيه ماده مخدر دارند . در اين روش به بيمار توصيه مي شود که به هيچ عنوان از ماده مخدر استفاده ننمايد . اثرات درماني داروهاي تجويز شده و اين که به چه ميزان بايد تجويز گردد بستگي به نوع ماده مخدر مصرفي و مقدار آن دارد . در اين روش اغلب توصيه مي گردد که بيمار معتاد به مدت چند روز تا يک هفته در منزل استراحت نموده و بعد به کارهاي روزمره خود بپردازد .
3) روش استفاده از داروهاي ترک اعتياد با بستري شدن در بيمارستان :
اين روش مانند روش دوم است . با اين تفاوت که فرد معتاد در بيمارستان بستري مي گردد و کليه امور درماني با نظارت پزشک معالج انجام مي شود .از امتيازات اين روش اين است که بيمار معتاد از نزديک مورد مراقبت هاي لازم پزشکي و پرستاري قراردارد و چون در بيمارستان بستري است دسترسي او به مواد مخدر بسيار کم و يا غير ممکن است و اگر گاهي بيمار نياز به داروهاي خاص خوراکي و يا تزريقي داشته باشد ، اين داروها به راحتي در بيمارستان به وي داده شده و يا تزريق مي گردد و لذا هرگونه علايم ناشي از ترک ، خواه رواني و يا جسمي ، سريع تر درمان مي گردد .
توضيحات لازم :
الف ) در گذشته ي نه چندان دور ، داروي ترک اعتياد در مراکز مخصوص و با يک برنامه منظم روزانه به معتادان داده مي شد و روش هاي درماني گوناگون غير دارويي نيز به کار گرفته مي شد. در حال حاضر مسئولان در تلاش اند که بتوانند از همان روش هاي گذشته و داروهاي خاص استفاده کرده و به درمان بيماران معتاد همت گمارند .
ب ) متأسفانه در حال حاضر انواع و اقسام داروهاي ترک اعتياد در بازار وجود دارد که براي ترک اعتياد به فروش مي ر
سد. از محتويات و يا ترکيـبات چنين داروهايي کمتر کسي اطلاع دارد . در مورد اين داروها مي توان چنين اظهار نظر نمود که محتويات اين داروها اکثراً ترکيبي از مواد مخدر است . ديده شده است که بسياري از معتادين که از اين ترکيبات استفاده مي نمايند به اين داروها معتاد مي گردند .
ج ) بنابر اين اگر بيماران معتاد از اين داروها استفاده نمايند نه تنها نبايد انتظار ترک و درمان مورد اطمينان را داشته باشند بلکه ممکن است به اين داروها معتاد گردند . به عنوان مثال اگر هر فرد عادي بتواند يک عمل جراحي را انجام دهد مي توان انتظار داشت که هر فردي نيز در ترک و درمان اعتياد همانند يک پزشک متخصص عمل نموده و موفق گردد.
د ) از تبليغاتي که اخيراً در مورد ترک و درمان اعتياد مي شود ، استفاده از اشعه ليزر است که ابهامات زيادي را در بر داشته و دارد که چگونه اشعه ليزر مي تواند مشکلات رواني و جسمي بيماران معتاد را درمان کنند؟
4) روش سم زدايي يا U.R.O.D :
آخرين ، پيشرفته ترين و سريع ترين روش ترک اعتياد ، در حال حاضر روش سم زدايي ياU.R.O.Dاست . که چند سالي است در کشور ما به کار گرفته شده و مي شود . در اين روش بسته به نوع ماده مخدر ، طريقه استفاده از آن ، و مدت زماني که سبب اعتياد شده است ؛ فرد معتاد بين 4 تا 6 ساعت توسط متخصص بيهوش مي شود . در مدت زمان بيهوشي داروهايي به بيمار تزريق مي گردد که وي بعد از آن که به هوش مي آيد بسياري از علايم جسمي ترک ماده مخدر را ندارد، مگر عوارض معمولي بعد از بيهوشي . همان گونه که بارها اشاره و تأکيد گرديد ادامه درمان هاي ضروري به عهده روان پزشک معالج است که با بررسي علايم رواني ، برنامه ريزي درماني را شروع مي نمايد . داروهايي که اغلب مورد استفاده قرا رمي گيرند داروهاي ضد ماده مخدر و داروهاي ضروري براي درمان علايم رواني و برخي علايم جسمي باقي مانده مي باشد که ممکن است ضعف ، سستي و ... را در بر داشته باشد . بهتر است که روش سم زدايي در بيمارستان و با نظارت و مراقبت هاي پزشکي انجام گردد .
گاهي شنيده مي شود که با اين روش در 24 ساعت ( يک روز ) بيماري اعتياد درمان مي گردد و يا در بعضي از درمانگاه ها و يا مطب هاي اختصاصي در چند ساعت انجام مي شود . اين شنيده ها تا حدودي اغراق آميز به نظر مي رسد و خود نوعي تبليغات تجارتي است .
روش سم زدايي بهتر است در بيمارستان صورت پذيرد و لازم است که بيمار بعد از انجام سم زدايي چند روز در بيمارستان بستري باشد تا توسط پزشک معالج علائم جسمي و رواني او به حالتي اطمينان بخش بهبود يافته و بقيه درمان ها به طور سرپايي ادامه يابد . تشخيص و تصميم گيري در مورد زمان مرخص شدن بيمار معتاد برعهده پزشک معالج است. مهم ترين نکته درماني اين است که بعد از ترخيص ، بيمار بايد از داروهايي که توسط پزشک تجويز مي شود حتماً استفاده کرده و به توصيه هاي او عمل نمايد و تا زماني که لازم باشد به درمان خود ادامه دهد .
روش سم زداييU.R.O.D هيچ گونه خطري در پي نخواهد داشت . معهذا لازم است که بيمار مورد آزمايشات و معاينات لازم پزشکي قرار گيرد . اگر به دليل يک نوع بيماري ، استفاده از روش سم زدايي غير ممکن باشد بدون شک از روش هاي ديگر ترک و درمان اعتياد مي توان بهره گرفت . بنابر آنچه که گفته شد و چنانچه مي خواهيد در ترک و درمان اعتياد خود يا نزديکان خود موفق باشيد ، رعايت موارد زير ضروري است؛ در غير اين صورت احتمال بازگشت به اعتياد حتمي است :
ـ - فرد معتاد از ديدگاه پزشکي خصوصاً روان پزشکي بيمار است .
ـ فرد معتاد بايد بخواهد و مصمم باشد که از بلاي خانمانسوز اعتياد نجات يابد .
ـ ارزيابي هاي روان پزشکي ، روان شناختي ، شخصيتي ، جسمي و ... قبل از شروع ترک و درمان ضروري است .
ـ بيمار و خانواده بيمار بهتر است که در حد امکان نظريات و توصيه هاي روان پزشک معالج را پذيرفته و به آن عمل نمايند .
- بهتر است فرد معتاد با همراه مورد اعتماد خانواده و روان پزشک معالج در بيمارستان بستري گردد .
ـ در صورتي که پزشک معالج صلاح مي داند ، بيمار معتاد در مدت زمان مشخصي ممنوع الملاقات باشد و تمام اطرافيان و نزديکان بايد اين نکته را رعايت نمايند.
ـ نوع و روش ترک يا سم زدايي با توافق بيمار معتاد يا خانواده او و روان پزشک معالج تعيين و انتخاب شود.
ـ مدت زمان بستري توسط پزشک معالج تعيين و مشخص مي گردد و بيمار و خانواده او نبايد بر خلاف آن عمل نمايند .
ـ بعد از انجام ترک اعتياد بيمار بايد حداقل به مدت يک سال تحت نظر روان پزشک به درمان خود ادامه داده و از داروهايي که تجويز مي شود استفاده و به توصيه هاي او عمل نمايد .
ـ درمان هاي غير دارويي مانند روان درماني انفرادي ، گروه درماني ، خانواده درماني و ... اگر لازم باشد بهتر است انجام شود.
ـ شروع به کار ، فراهم نمودن کاري مناسب ، و بازگشت سريع فرد به کار قبلي در درمان بسيار مؤثر است .
ـ فعاليت هاي ورزشي روزانه و منظم يکي از ضروريات درمان است.
ـ در حال حاضر پيشرفته ترين ، سريعترين و بهترين روش ترک اعتياد ، روش سم زدايي U.R.O.D مي باشد که بهتر است با بستري شدن در بيمارستان صورت پذيرد .
به اين اميد که شاهد روزي باشيم که اعتياد به مواد مخدر و يا هرگونه اعتياد ديگري در کشور عزيزمان ريشه کن گردد.
2) مقدمه ? طبقهبندي مواد اعتيادآور
ـ توهمزاها
ـ شيره گياه شاهدانه
ـ مواد مخدر
ـ سستيزاها (مسکنها – خوابآورها)
ـ آرامبخشها
ـ چسب و مواد فرار (مواد استنشاقي)
ـ محرکها
ـ الکل، توتون و قهوه (مخدرهاي غير محسوس)
? انواع مواد اعتيادآور
ـ ترياک
ـ مورفين
ـ هروئين
ـ متادون
ـ ماري جوانا
ـ حشيش
ـ کوکايين و کراک
ـ توتون و دخانيات (نيکوتين)
ـ قهوه (کافئين)
ـ ال.اس.دي
ـ برومو 5?2 دي متوکسي فنتيلامين
ـ اکستاسي (MDMA)
ـ داروهاي تجويزي
ـ الکل
3) مقدمه }
? انواع مواد
ـ ترياک و مشتقات آن و نيز داروهاي مخدر صناعي مانند پتيدين و بعضي چسبهاي صنعتي.
ـ مواد محرک مانند کوکائين که محرک قشر مغز ميباشد و آمفتامين.
ـ مواد توهمزا که فعاليت رواني را مختل و ايجاد توهم ميکنند مانند: حشيش ، ال. اس. دي، مسکالين و پسيلوسيلين.
ـ خوابآورها مانند باربيتوريکها و همچنين داروهاي ضداضطراب و آرامبخش مانند مپروبامات و بنزوديازپينها که با مصرف طولاني و مکرر ممکن است وابستگي جسماني و رواني ايجاد کنند و به هنگام ترک دارو علايم ترک اعتياد را آشکار سازند.
در زير برخي از موارد مذکور را توصيف ميکنيم.
? ترياک و مشتقات آن
ترياک شيرابه سفت شدهاي است که از گياهي به نام کوکنار يا خشخاش گرفته ميشود. براي تهيه ترياک کپسول نارس خشخاش را تيغ ميزنند و با روشهاي خاصي شيرابهها را جمعآوري و آماده مصرف ميکنند. رنگ ترياک معمولا قهوهاي و بوي آن نافذ و قوي است. هرچند ترياک در دست پزشک دارويي موثر براي درمان بيماريهاست و مشتقات آن در بسياري داروها از جمله برخي شربتهاي سرفه وجود دارد اما مصرف نادرست آن فاجعه ميآفريند و ترياکيها همگي دچار عوارض متعدد ميشود. با مصرف ترياک ابتدا نوعي نشاط و خوشحالي زودگذر به شخص دست ميدهد. پس از آن مرحله منفي آغاز ميشود که فرد را براي بدست آوردن آن حالت خوش اوليه به مصرف مجدد ترياک وا ميدارد.
حرکات ارادي معتاد پس از مرحله اول کند ميگردد و شخص نسبت به امور بيتفاوت ميشود. اراده ترياکي سست و متزلزل و گريز از دام اعتياد برايش مشکل است. معتاد از لحاظ اجتماعي و اخلاقي به قهقرا ميرود و با زير پا گذاشتن ضوابط اخلاقي و قوانين و مقررات همه فعاليت خود را پيرامون بدست آوردن ماده مخدر متمرکز ميسازد. در صورتي که ماده مخدر به معتاد نرسد دچار علايم خماري ميشود و نشانههايي مانند خميازه ، آبريزش از بيني، عطسه ، عرق زياد ، تپش قلب ، لرز ، بيقراري و اضطراب در او بوجود ميآيد. با ادامه محروميت ، عوارض شديدتر و استفراغ ، اسهال ، بياشتهايي ، دردهاي شديد پشت و شکم و عضلات دست و پا به عوارض ديگر افزوده ميشود.
ترياک در انسان سبب مسموميت حاد و مزمن ميشود. در مسموميت حاد که خيلي سريع بروز ميکند ابتدا مرحله تحريکي فرا ميرسد، بيمار دچار سردرد ، سرگيجه ، سنگيني سر ميشود و سپس احساس تشنگي شديد ميکند. آنگاه بيمار به خواب عميق فرو رفته و به طرف مرگ سير ميکند. مردمک چشم تنگ ميشود و ديگر به تحريک با نور پاسخ نميدهد. تنفس نيز خيلي آهسته ميشود و از 4 تا 5 نفس در دقيقه تجاوز نميکند. مرگ ممکن است در طي چند دقيقه تا چند ساعت در اثر اغما و وقفه تنفس پيش آيد. گاهي نيز مسموم با يک بهبودي زودگذر چند روز زنده مانده و سرانجام جان ميسپارد. در گذشته بسياري از مسموميتها و خودکشيها با ترياک انجام ميگرفت. مسموميت و مرگ با ترياک فراوان مشاهده ميشود. مسموميت مزمن در نزد معتادان ديده ميشود. آلکالوئيدهاي مهم ترياک را که عبارتند از مرفين ، کدئين ، نارسئين، نارکوتين و پاپاورين ميتوان به شرح زير خلاصه کرد: مرفين مهمترين آلکالوئيد ترياک و داراي طعمي تلخ است.
? شروع معرفي
? هروئين
يکي از مشتقات مرفين ، هروئين است که از استيله شدن مرفين بهدست ميآيد. مرفين داروي ضد درد باارزشي است که براي تسکين دردهاي حاد و شديد بکار ميرود. کدئين ، پس از مرفين ، از آلکالوئيدهاي مهم ترياک محسوب ميشود و اثر تخدير کننده ندارد و براي تسکين سرفه مورد استفاده قرار ميگيرد. موارد اعتياد به کدئين بهندرت مشاهده شده است.
بنابراين در بين آلکالوئيدهاي ترياک ، هروئين به عنوان خطرناکترين ماده مخدر شناخته ميشود. اعتياد به هروئين بسيار قوي و خطرناک است و مصرف آن وابستگي شديد جسمي و رواني ايجاد ميکند. هروئين از راه استنشاق ، تزريق زيرجلدي و تزريق درون سياهرگي استفاده ميشود. از آنجا که فروشندگان مواد مخدر ، براي سود بيشتر ، هروئين را با گنهگنه ، گچ ، لاکتوز ، نمک و مواد ديگر مخلوط ميکنند، در نتيجه هروئين ناخالصي که بهدست معتاد ميرسد بيش از 5 درصد هروئين خالص ندارد. ناخالصيهاي هروئين و نيز غيراستريل بودن سرنگ تزريق ، يکي از علل مرگ معتادان است که تاکنون هزاران نفر جوان را از پاي درآورده است.
پس از آنکه فرد با مصرف هروئين احساس سرخوشي و لذت کرد ناگزير به ادامه مصرف آن ميشود و با احساس لزوم استعمال از لحاظ جسمي و رواني به دارو وابسته ميشود. معتاد درمييابد که اگر به دارو دسترسي نداشته باشد اضطراب ، بيقراري و عوارض ديگر در او بروز ميکند. اين وابستگي سبب ميشود که نه تنها مصرف دارو را ادامه دهد، بلکه هربار مقدار مصرف را نيز اندکي افزايش دهد تا به آن اثري که اولينبار با مصرف هروئين دست يافته است، برسد. به اين ترتيب معتاد مادام که از هروئين استفاده ميکند خود را سرخوش و راضي ميپندارد و هنگامي که به آن دسترسي ندارد دچار بيقراري ، اضطراب ، تنش ، خميازه و افزايش تحريکپذيري ميشود. افراد معتاد بهتدريج ضعيف و پژمرده ميشوند و در اثر اختلالات روحي و رواني ميل به کار را از دست ميدهند. در واقع همه فعاليتهاي معتاد براي بهدست آوردن دارو براي نوبت ديگر صرف ميشود و در اين راه از دروغ ، دزدي و پشتپا زدن به همه قيدهاي اخلاقي و اجتماعي ابايي ندارد.
? کوکائين
کوکائين از برگ کوکا بهدست ميآيد. کوکا بوتهاي است از جنس اريتروکسيلوم ، که داراي برگهاي ساده و هميشه سبز است. برگ کوکا داراي دو نوع تانن است و از مدتها پيش در آمريکاي جنوبي و مکزيک افراد فقير براي رفع گرسنگي آن را ميجويدهاند. اما کوکائين که سمي و خطرناک است، نه براي رفع گرسنگي ، بلکه براي اثر محرکي که دارد مورد استفاده قرار ميگيرد. کلريدرات کوکائين داراي اثر بيحس کننده موضعي است و از اين خاصيت آن براي تسکين درد و بيحس کردن موضع براي عمل جراحي استفاده ميشود. کوکائين محرک قشر مغز و دستگاه عصبي مرکزي است. مصرف آن سبب تهييج و بيخوابي ميشود و به توهم و هذيان ميانجامد. هرچند کوکائين از نظر فيزيولوژيک اعتيادآور نيست، اما از لحاظ رواني شخص را به دنبال خود ميکشاند و استفاده از آن همان عواقب فردي و اجتماعي را که مواد اعتيادآور دارند، به بار ميآورد.
افرادي که کوکائين مصرف ميکنند ابتدا احساس سرخوشي و نشاط ميکنند و خود را سعادتمند و نيرومند و توانا به انجام کارهايي که بهطور معمول قادر به انجام آنها نيستند، ميپندارند. حالت تحريکي ، بيقراري ، اضطراب ، ترس ، پرحرفي ، بيخوابي ، هيجان و توهم و گيجي پس از مرحله اول گريبانگير فرد ميشود و قدرت واهي او رو به زوال ميرود. از اينرو شخص به مصرف مجدد دارو ميپردازد و دايره معيوب ادامه پيدا ميکند. فرد کوکائيني ، معمولا دچار توهمهاي حسي و هذيان است و گاه حتي دوستان خود را نيز بهجا نميآورد و اشخاص را بهجاي يکديگر عوضي ميگيرد.
? آمفتامينها
آمفتامين دارويي است که به عنوان محرک رواني شناخته شده است و چون سبب بياشتهايي ميشود در درمان چاقي نيز از برخي از انواع آن استفاده ميشود. استفاده مداوم از آمفتامين نوعي اعتياد با نشانههايي چون بياشتهايي ، کاهش وزن ، تندي ضربان قلب و تنفس ، لرزش ، افزايش تحريکپذيري ، بيخوابي و روانپريشي ايجاد ميکند.
? حشيش
شاهدانه گياهي است که در اکثر نقاط جهان ميرويد و بسته به محل رويش داراي تفاوتهايي ميباشد. شاهدانه ، بهويژه شاهدانه هندي داراي يک ماده رزيني بهنام کانابيس يا حشيش است که در کشورهاي غربي و آمريکا ماريجوانا ناميده ميشود. حشيش بوي قوي و طعم تند و خاصيت سکرآور دارد. حشيش يا کانابيس بر روي دستگاه عصبي مرکزي اثر ميکند و استعمال طولاني آن به لاغري ، رنگ پريدگي ، ضعف و اختلالات رواني ميانجامد.
چند دقيقه پس از تدخين يا يکي دو ساعت پس از خوردن حشيش مرحله تحريکي آغاز ميشود که طي آن فرد احساس خوشي و انبساط خاطر ميکند. تحت تاثير حشيش کنترل رفتار مختل ميشود و پرحرفي ، قهقهه و حس پرواز در بيمار پيش ميآيد. ادراک فرد از زمان و مکان مختل ميشود و اختلالهاي حسي نيز پيش ميآيد. شخص دچار توهم و تصورات واهي ميشود، محيط خود را غير از آنچه که هست ميبيند، دستهاي خود را پر و بال ميبيند و حوض خانه را دريا. از اينرو حشيش را بايد ماده خطرناکي تلقي کرد که اگرچه از نظر فيزيولوژيک وابستگي ايجاد نميکند، اما چون وابستگي رواني به آن سبب ميشود که فرد به طرف استفاده مداوم سوق داده شود بايد بهطور جدي با آن مبارزه کرد.
? ال.اس.دي.LSD
ال. اس. دي. که نام کامل آن ليزرژيک اسيد دياتيلآميد است، از مواد توهمزاست که در قارچ ارگو وجود دارد. ال. اس. دي. سبب ايجاد اختلال در خلق و خوي فرد ميشود، شناخت زمان و مکان را مختل ، فرد را دچار خوشي بيجا ، خودستايي ، احساس سبکي و بيوزني ، هذيان و افسردگي ميکند و ممکن است مصرف کننده را به خودکشي و آدمکشي بکشاند. با مصرف ال. اس. دي. توهمهاي بينايي و شنوايي دست ميدهد و اشباح خيالي جاي خاصي در ذهن فرد باز ميکنند. به دليل خاصيت توهمزايي شديد ال.اس.دي بايد آن را يکي از مواد بسيار خطرناک تلقي کرد که نسل جوان را معرض تهديد قرار داده است.
ارسالي از طرف کاربر محترم : mohammad_43 /ع