چگونه فهم و ادراک کودک رشد پيدا ميکند؟
-(5 Body)
|
چگونه فهم و ادراک کودک رشد پيدا ميکند؟
Visitor
657
Category:
دنياي فن آوري
هر چه کودک کلمههاي بيشتري بداند، توضيحي را که به او ميدهند، بهتر ميفهمند و هر چه حافظه فعاليت کند رشد بيشتري مييابد. اين مسئله کاملاً شناخته شده است. بديننحو کودک هر روز کلمات تازه ياد ميگيرد و بر دانستنيهايش افزوده ميشود بهطوري که در 5/2 سالگي معمولاً در حدود 300 کلمه ميداند. با چنين توشهاي هوش کودک تکامل مييابد و رفته رفته ميخواهد چيزهاي مشکل را ياد بگيرد. بدينترتيب هوش وي به طرف چيزهاي ناآشنا و کلمههاي عجيب کشيده ميشود. اين کلمههاي جديد را با تجربههاي پيشين خود مقايسه ميکند و به نتيجهگيريهاي تازه ميرسد. مثلاً: فرزين ميخواهد با اسباببازي جديدش به رختخواب برود. مادرش اجازه اين کار را به او نميدهد. اسباببازي را برميدارد و روي کمد ميگذارد. فرزين چيزي نميگويد، منتظر ميشود تا مادر از اتاق بيرون برود و خواهرانش که با وي در يک اتاق هستند به خواب بروند. سپس بلند ميشود و اسباببازي را برميدارد و با آن ميخوابد. کودک متوجه ميشود که مادرش پس از گفتن شب بخير ديگر به اتاق برنگشته و خواهرانش در مدت شب بيدار نشدهاند و صداي او را نشنيدهاند بنابراين براي اينکه به خواستهاش جامه عمل بپوشاند، کافي است منتظر باشد. اين راه حل نتيجه فکر او است. قبلاً فقط دستها به او کمک ميکردند. ولي حالا فکر او نيز نقش مهمي دارد. هوش طفل از حالت تجربه به قصد و اراده برگشته است. در اينجا ميبينيد که چگونه هوش کودک سريع رشد مييابد. در يک سالگي هنگاميکه طفل شيء را در روي کمد ميبيند، وسيلهاي که بتواند با آن شيء مورد علاقه دست يابد، پيدا نميکند. در 18 ماهگي صندلي را ميکشد و از آن بالا ميرود و شيء را برميدارد. و يا بهوسيله چوبي آن را پائين مياندازد. اما در اين مرحله سني (2 تا 5/2 سالگي) براي بهدست آوردن شيء که مخالف خواسته مادرش است منتظر ميماند تا در موقع مناسب به شيء دلخواه دست يابد. بنابراين طفل تنها از طريق لمس کردن راهحل پيدا نميکند، بلکه با انديشه و تفکر نيز به آن ميرسد. اين موفقيت مديون ”زبان“ است. بهعبارت ديگر وقتي کودکي وسيلهاي چون ”زبان“ در اختيار دارد سرعت رشد هوش وي بيشتر ميشود. نقش زبان در تکامل هوش طفل از چنان اهميتي برخوردار است که اطفالي که بهعلت ناشنوائي نميتوانند صحبت کنند از نظر هوشي دو سال عقبتر از کودکان طبيعي هستند. کودکاني که در بيمارستان بستري هستند، با توجه به اينکه با آنها صحبت نميشود در 2 سالگي ممکن است فقط 5 کلمه بهجاي 100 کلمه ياد گرفته باشند، در اينصورت ضريب رشد هوشي آنها بهجاي 90، 60 خواهد بود. ”زبان باز کردن“در زندگي طفل ايجاد تحول ميکند. تا به حال وي فقط دنياي کوچک خودش را ميشناخت، در حاليکه بهوسيله ”زبان“ او توانسته وارد دنياي بزرگسالان بشود. حالت طفل تا اين زمان درست مانند شخصي است که تنها با دانستن دو کلمه چيني وارد پکن شده باشد. چنين شخصي در آرزوي روزي است که بتواند اين سکوت را که گذشتن از آن مشکلتر از گذر کردن از ديوار چين است، پشت سر بگذارد و با دانستن کلمههاي کافي با افراد آن کشور ارتباط برقرار کند. کودک نيز تا پيش از 2 سالگي تنها با زبان مخصوص خود ميتوانسته خواستهاش را به والدين خويش بفهماند، اما حالا قادر است با تمام افراد ارتباط طبيعي برقرار کند. براي کودک 5/2 ساله پرسيدن، بيان کردن، فهميدن و جواب دادن، امکانهاي جديد است که به وي اعتماد و راحتي ميبخشد. در اين سي طفل از موفقيت بهدست آمده مانند زمانيکه راه رفتن را شروع کرده بود، بسيار خوشحال است. راه رفتن و حرف زدن کودک را بهصورت يک عضو تمام و کمال خانواده درميآورد. اکنون ديگر چنين بهنظر ميرسد که کودک ”ميتواند گليم خودش را از آب بيرون بکشد“. به همين دليل اغلب در چنين موقعي است که پدر و مادر به فکر داشتن کودک ديگري ميافتند. شيوه حرف زدن ”کودکانه“ در حدود 6 ماه تا يک سال طول ميکشد، مگر اينکه والدين در هنگام صحبت کردن با طفل، کلمات را مانند وي ”بچگانه“ و ”غلط“ ادا کنند که اينکار اشتباهي بيش نيست. ولي دقيقاً ميداند که سوپ مايع رقيقي است که مادر بهعنوان غذا به او ميدهد و رفته رفته د راثر شنيدن زياد ميتواند کلمه سوپ را تکرار کند، چرا که زبان پيش از هر چيز تقليد است. و اگر اطرافيان کلمات را مانند خود او تغيير دهند، کودک براي مدت نامعلوم کلمات پوپ - نيشت - لولو و غيره را بهجاي کلمات اصلي و صحيح تکرار خواهند کرد. بايد گفت که اعمال چنين والديني واقعاً تأسفآور است، زيرا کودک درمييابد. حتي برخي کلمات او را شيفته خود ميکند: کودکي را ميشناسم که در حال گريه اگر کلمه ”سالادخوري“ را ميشنيد فوراً گريهاش را قطع ميکرد. مسئله حرف زدن کودکان بهقدري مهم است که مجبور هستيم براي روشن شدن برخي از مشکلات اين نکته را بگوئيم: خوب حرف زدن با کودک با اين معني نيست که سعي کنيد با او مثل استادان دانشگاه حرف بزنيد! بلکه بدين مفهوم است که هنگام حرف زدن با او نکوشيد همه کلمات را بهصورت ساده و کودکانه ادا کنيد، با اين بهانه که او بهتر ميفهمد. اما اگر طفل بهجاي کلمه سوپ ميگويد ”پوپ“ به اين علت است که هنوز نميتواند ”س“ را خوب تلفظ کند. در چنين حالتي سعي نکنيد او را تصحيح کنيد (زيرا پاياني براي اين کار نيست و حتي ممکن است کودک لکنت زبان پيدا کند) فقط کلمه سوپ را مثل هميشه تکرار کنيد، تا بالاخره روزي او نيز اين کلمه را تکرار کند. کلمههائي هم هستند که هر کودک بنا به سليقه خود ميآفريند، به اين کلمهها کاري نداشته باشيد. منبع:www.vista.ir ارسالي از طرف کاربر محترم : omidayandh /ع
|
|
|