ترسهاي عمومي کودکان و روشهاي مقابله والدين با آن
-(5 Body)
|
ترسهاي عمومي کودکان و روشهاي مقابله والدين با آن
Visitor
683
Category:
دنياي فن آوري
با رشد نوزادان و رسيدن به سنين بعد از نوزادي معمولاً در برابر بعضي چيزها از خود واكنش هاي هراس زده اي نشان مي دهند كه البته بايد گفت تاحدي طبيعي است و به تدريج بسياري از اين ترس ها همزمان با رشد سني اش از ذهن او زدوده مي شوند. همه كودكان در زندگي خود با حوادث و اتفاقاتي ترسناك مواجه مي شوند كه براي آن ها ناخوشايند است. اگرچه والدين همه تلاش خود را براي دور نگاه داشتن فرزند خود از اين ترسخوردگي ها مي كنند اما بايد پذيرفت كه محافظت از آن ها در برابر اين احساسات به صورت صددرصدي امكان پذير نيست.نكته ديگري كه دانستن اش براي والدين مهم است اينكه همان طور كه بچه ها با هم متفاوت هستند، ترس هايشان نيز به هم شبيه نيست و بنابراين والدين نبايد در اين مورد (همانطور كه در بسياري موارد ديگر) كودكان خود را با ديگر بچه ها قياس كنند. * آيا نوع ترس بچه ها در سنين مختلف تغيير مي كند يا هميشه ثابت مي ماند؟ در اين پرسش به نكته درستي اشاره شد، در پاسخ بايد بگويم خير اين هراس ها با تغيير سن كودكان چه از نظر كيفيت و چه كميت تغيير مي كند. من سعي خواهم كرد برخي از متداول ترين ترس هاي شايع در ميان كودكان را با توجه به دوره هاي سني آنها توضيح دهم: 2ساله ها: بخش اعظم هراس هاي كودكان دو ساله، ناشي از صداهاي غريب و نامأنوس براي آنهاست، از جمله صداي حركت قطار و كاميون، صداي رعدوبرق، جاروبرقي و يا حتي سيفون توالت. اما برخي ديگر از ترس هاي كودكان در اين مقطع سني جنبه ديداري نيز دارد مثلاً با ديدن رنگ هاي تيره، اشياي خيلي بزرگ، منزل تازه اي كه به آن اسباب كشي كرده اند و يا با فرورفتن در آب، امكان بروز اين نوع هراس ها در آن ها وجود دارد. نوع ديگر از ترس و هراس هاي اين سنين از كودكي به ترس هاي شخصي و فردي آن ها مربوط است. ترسهايي چون وحشت از رفتن مادر از منزل براي انجام كار يا جدا ماندن از او به هنگام خواب و يا ترسيدن از حيوانات بخصوص حيوانات وحشي. 4-3 ساله: در اين دوره سني، شايع ترين هراس هاي كودكان به چيزهايي مثل ترس از لولوخورخوره، اشخاصي كه نقاب به چهره زده اند، تنها خوابيدن در اتاق، تنها ماندن در آپارتمان، وحشت از اين كه وقتي وارد منزل مي شود مادرش هنوز به خانه نيامده باشد يا حادثه اي براي مادر رخ دهد يا او را گم كند و... مرتبط است علاوه بر اينها ترسيدن از تاريكي يا زيرزمين خانه ها يا هراس از دزد يا اشخاصي كه در گوشه اي پنهان شده اند از ديگر ترس هاي رايج در سنين بين 3 تا 4سالگي است. اما با بزرگتر شدن بچه ها، باز هم به احتمال زياد نوع ترس هاي آنها دچار تغييراتي مي شود. به اين دليل كه كم كم به دنياي اطرافشان معقول تر نگاه مي كنند. مثلاً اگر در گذشته از قفسه هاي لباس يا زيرتخت خواب و يا تاريكي مي ترسيد، در سنين بالاتر از چيزهايي ديگر مثل جنگ، جاسوس، دزد و... احساس هراس مي كند، يا فرضاً هراس از حيوانات ناآشنا و يا مار به جاي هراس هاي ابتدايي تر خواهد نشست. در سنين 10 تا 11 سالگي ترس هايي چون ارتفاع، آتش سوزي، اقدامات خشونت آميز گنگ هاي خياباني، ترس از آدمكشي و يا چيزهاي غيرمنتظره مي تواند شايع ترين هراس هاي كودكان را تشكيل دهد و از اين سن به بعد است كه شكل ترس ها كاملاً مي تواند تغيير يابد و به صورتي درآيد كه در همه آدم هاي بزرگتر و عاقل تر هم امكان بروز دارند. از آن جمله اند هراس از ناشناخته ها يا هر چيز غريبه و ناآشنا و يا مرموز و پنهان و گنگ و اسرارآميز... اما واكنش والدين در برابر اين هراس هاي كودكان بايد چگونه باشد؟ 1- اول و مهم تر از همه اين كه به هيچ وجه نبايد كودكان از سوي بزرگترها به دليل ترسشان - از هر چه كه باشد - مورد خنده يا تمسخر و يا تحقير قرار بگيرند و بدتر از آن مورد داوري و قضاوت دادن بچه ها و ترس هاي آنهاست با بيان جملاتي چون: «تو چقدر ترسويي!» و... از اين گونه رفتارها بايد به شدت پرهيز شود. 2- بيش از آن چه بچه ها را در اين گونه موارد مورد پرسش قرار دهيد كه مثلاً «چرا مي ترسي؟» و از اين قبيل، با همدلي و مهرباني به حرف هايي كه بچه ها درباره ترسيدن هايشان مي زنند به دقت گوش كنيد و بگذاريد آنها در اين باره صحبت كنند. 3- سعي كنيد با صميميت، احساسات آنها را درباره موضوع ترسشان مورد تأييد قرار دهيد. گفتن جملاتي مثل اين كه: «بله عزيزم، مي دانم كه تو احساس ترس (يا نگراني) از اين موضوع داري!» يا اينكه « مي دانم كه از سگ به اين خاطر مي ترسي كه ممكن است تو را گاز بگيرد» و... به همدلي شما و كودكتان در اين باره كمك خواهد كرد. 4- احساس فرزندتان درباره آن چه عامل ترس او مي شود را بدون آن كه مورد قضاوت قرار دهيد و از خوب يا بد بودن آن حرف بزنيد تأييد كنيد و به آن اهميت و اعتبار ببخشيد. كودكان را هرگز در اين باره نفي يا انكار نكنيد. 5- به آن ها كمك كنيد تا به تدريج بتوانند بر شرايط پيرامون خويش و شناخت يا احساسشان از پديده هاي اطراف، تسلط و كنترل پيدا كنند. در اين باره بايد مراقب بود كه برعكس، كودكان بيش از آن چه هستند، تحت سيطره و كنترل وضعيت بيروني قرار نگيرند چرا كه امكان تثبيت اين ترس ها در آن ها افزايش مي يابد. اين امر به افزايش آگاهي ها و شناخت بيشتر والدين از چند و چون و چگونگي ترس ها و هراس هاي كودكانشان و نگراني هاي ذهني بچه ها مرتبط است. منبع:روزنامه ايران ارسالي از طرف کاربر محترم : omidayandh /ع
|
|
|