155سال پيش درچنين روزي - 18دي ماه سال1230هجري شمسي ميرزا تقي خان اميركبير ملقّب به اميرنظام سياستمدار و صدراعظم با تدبير و ميهن پرست دوره قاجار به دستور ناصرالدين شاه به قتل رسيد.
نويسنده كتاب ظهور الحق كه خود يكي از مبلغين و سردمداران فرقه ضاله بهائيه است، در اين باره مي نويسد: ميرزا تقي خان و ناصرالدين شاه و سعيدالعلما بارفروشي نزد طايفه بابيه در درجه اولي از نفرت و لعن قرار داشت...
شبستان: 155سال پيش درچنين روزي - 18دي ماه سال1230هجري شمسي ميرزا تقي خان اميركبير ملقّب به اميرنظام سياستمدار و صدراعظم با تدبير و ميهن پرست دوره قاجار به دستور ناصرالدين شاه به قتل رسيد.
امير در امور اجتماعي، اقتصادي، سياسي و نظامي اصلاحات زيربنايي انجام داد و در اين موارد لياقت و ميهن پرستي خود را آشكار كرد. تأسيس دارالفنون به منظور آموزش جوانان مستعد ايراني و انتشار روزنامه وقايع اتفاقيّه از جمله اقدامات مهم فرهنگي امير کبير به شمار ميروند.
در ميان خدمات بي شمار اميرکبير خدمتي ويژه به چشم مي خورد و آن سرکوب و دفع فتنه بابيان در اوايل دوران سلطنت ناصرالدين شاه و صدارت ايشان است به طوري که بابيان کينه و عداوت خاصي از اين مرد بزرگ به دل گرفته اند.
نويسنده كتاب ظهور الحق كه خود يكي از مبلغين و سردمداران فرقه ضاله بهائيه است، در اين باره مي نويسد: ميرزا تقي خان و ناصرالدين شاه و سعيدالعلما بارفروشي نزد طايفه بابيه در درجه اولي از نفرت و لعن قرار داشته رجعت اعدا و قاتلين ائمه هدي بشمار آمدند.(1)
پس از گسترش بابيان در ايران، دولتمردان دربار قاجار به فکر چاره افتادند تا اين فتنه را از ميان بردارند اما با عدم درايت لازم به اين آتش زير خاکستر دامن زدند و به اشاعه آن کمک کردند. از جمله اين افراد حاجي ميرزا آغاسي وزير درويش مسلک محمد شاه قاجار بود که با شهر به شهر بردن باب زمينه شهرت او را فراهم کرد.
عده اي معتقد بودند که شدت عمل در مورد بابيان باعث مي شود تا اين فرقه وجهه مظلومي به خود بگيرند و بلند گوهاي استعمار نيز برايشان نوحه سرايي و عزاداري به راه بيندازند از اين رو بايد اين فرقه را آن طور که هست به مردم نماياند تا از نظرها بيفتد. (2)
مجلس هاي متعددي در اواخر دوران سلطنت محمد شاه برپا شد و درآن مناظره هاي علمي، باب بارها و بارها به عجز خود اعتراف کرد. سرانجام امير کبير که کاملا به خطرات نفوذ استعمار از طريق اين فرقه در شهرهاي کشور آگاه بود تصميم گرفت تا اين قائله را ختم کند. با فتواهايي که حمزه ميرزا حاکم تبريز از علماي آن ديار گرفت باب و دو تن از يارانش به اعدام محکوم شدند و در سال1266 هجري قمري در تبريز تيرباران شد.(3)
پي‌نوشت‌ها:
1- ظهورالحق، ص212
2-امير کبير يا قهرمان مبارزه با استعمار، علي اکبرهاشمي رفسنجاني، ص170
3-مرزبان شيعه، سيد مجتبي ضميري،ص64
ارسال توسط کاربر محترم سايت : mohammad_43