ازدواج آگاهانه و با برنامه، برج مراقبت زندگي است و ضرورت آن، به ويژه در اين دوران که زندگي بشر از پيچيدگي خاصي برخوردار است، پوشيده نيست. مواردي چون نيل به آرامش و سکون، تأمين نيازهاي جنسي و حيات، بقاي نسل، تکميل شخصيت و تکامل اجتماعي، سلامت و امنيت اجتماعي و تأمين نيازهاي رواني - اجتماعي در شمار مهمترين اهداف ازدواج جاي دارند. رسيدن به همه اين اهداف به تأمل و تفکر و نيل به چنين ازدواجي به برنامه ريزي نيازمند است. اين مقاله به ضرورت ازدواج ميپردازد و سپس 9 مؤلّفه ضروري جهت برنامه ريزي ازدواج را برميشمارد.
انسان، اجتماعيترين موجود زمين است و هيچ انسان سالمي نميتواند بدون ارتباط با ديگران زندگي کند. آدمي ترکيبي از جسم و روان است. برخي چنان ميپندارند که وجودشان به اين جسم خاکي محدود است. در صورتي که اين جسم، استراحتگاه موقتي روح شمرده ميشود و روان آدمي به مونس و همدم و همراه نياز دارد. اريک فروم ،روان شناس آلماني، ميگويد: «انسان از لحظهاي که به دنيا ميآيد تا آن دمي که از دنيا ميرود، هر کاري که ميکند براي رفع احساس تنهايي خويش است.»(1)وقتي اين تنهايي بيشتر شود، تکاپوي بشر براي جستوجوي يار و همراه فزوني مييابد. کاملترين و جامعترين نمود اين جست و جو که قاعدتاً تمام زندگي فرد را تحت الشعاع قرار ميدهد، ازدواج است.
? ضرورت برنامه ريزي در ازدواج
صاحب نظران معتقدند به همان اندازه که نبايد از ازدواج دچار ترس و توهم شد، به همان اندازه نيز نبايد اين اتفاق مهم و حياتي را ساده پنداشت؛ زيرا ازدواجهاي بدون برنامه و مطالعه کارنامه ي خوبي نداشتهاند. به همين خاطر، براي يک ازدواج موفق بايد برنامه داشت. اين امر به ويژه در دنياي امروز که از پيچيدگي خاص برخوردار است، اهميت دو چندان پيدا ميکند؛ ازدواج يک سنت ديرينه اجتماعي است؛ اديان الهي از مشوّقان عمده آن بودهاند و حتي آن را ميثاق مقدس خواندهاند. دين مبين اسلام بر اين سنت پاک و ارزشمند که سعادت جامعه را رقم ميزند و موجب بقاي نسل ميگردد، بسيار تأکيد ورزيده است. پيامبر اکرم (ص) ميفرمايد: «هيچ بنايي نزد خداوند از ازدواج محبوبتر نيست.»(2) اين بنا به برنامه و نوعي مهندسي فکري و روحي نياز دارد. ازدواج وتشکيل خانواده حرکت از «من» به سوي «ما» است. نيازي مقدس و طبيعي است که از فطرت و آفرينش انسانها سرچشمه ميگيرد و نبايد آن را يک قرار داد متعارف اجتماعي تلقي کرد؛ زيرا اگر اين بنيان مقدس آسيب ببيند، پيامدهايي جبرانناپذير دارد.
? مولفه هاي لازم در برنامه ريزي
در برنامه ريزي ازدواج از 9 عامل نام برده ميشود که در توفيق اين امر مهم تأثير بسيار دارد. اين عوامل عبارت است از:
1) نيت و اراده آگاهانه براي ايجاد خانواده و ساختن زندگي مشترک
نيت تنها يک امر ذهني نيست. اين پديده مجموعهاي از طراحيهاي ذهني و عملي است که سختکوشي و تلاش بهينه و کارآمد بخشي از آن به شمار ميآيد. کسي که برنامهاي شفاف و روشن براي اين امر مهم داشته باشد، استحکام و بقاي اين پيوند مقدس را رقم زده است. البته اين نکته را هم نبايد فراموش کنيم که هر گاه انسان به کاري مقدس و ارزشمند به ويژه ازدواج دست بزند، رحمت الهي ياري اش ميدهد.
2) سلامت روح و جسم
انسان سالم به وجود آورنده ي خانواده سالم است و چون اجتماع مجموعه خانوادهها است، وقتي سلامت روان پايه و اساس زندگيهاي مشترک باشد، بالندگي اجتماعي به ارمغان ميآورد. سلامت جسم در مرتبه بعد است. گروهي از مردم دراثر سوانح و جنگها مشکل جسمي پيدا ميکنند؛ ولي ميتوانند زندگي زناشويي بسيار متعالي تشکيل دهند.
3) داشتن منبع درآمد مناسب
بحث تأمين براي يک ازدواج موفق و زندگي پرخير و برکت بسيار ضرورت دارد. مسأله اشتغال و تأمين خانواده نوعي امنيت رواني ايجاد ميکند که لازمه ي زندگي مشترک است. دانشجوياني که به ازدواج تمايل دارند، با جد و جهد در کنار درس، حرفهاي مييابند و مسأله تأمين را تا حدود زيادي حل ميکنند. ياري خانواده دراين زمينه نيز از عوامل آسان کننده ازدواج است. البته در اين مراحل صبر، قناعت، پذيرش وضع موجود، و تلاش براي تأمين هر چه بيشتر ضرورت دارد.
4) سن مناسب
زوج مناسب بايد از جهت جسمي به بلوغ کامل رسيده باشند و از جهت روحي و رواني براي پذيرش مسؤوليت ازدواج آمادگي داشته باشند. امروزه، با عنايت به بحث تحصيل و کار و امکانات، تعريفي خاص از سن مناسب وجود ندارد؛ يعني با لحاظ کردن بلوغ جسمي و روحي و تطبيق با شرايط زمانه، از جهت تحصيل و اشتغال و تأمين، ميتوان در خصوص ازدواج تصميم گرفت. البته نبايد فراموش کنيم که بيش از سن تقويمي، سن عقلي ضامن بقاي زندگي مشترک خواهد بود.
5) ثبات عاطفي
داشتن ثبات عاطفي و کنترل عواطف و احساسات در امر ازدواج بسيار تعيين کننده و مهم است. حوصله و بردباري، صداقت، خلوص، بي آلايشي، مهرباني، گذشت، صميميت ، اعتماد، اطمينان، نظم و انضباط و همکاري، سازگاري، تعهد، سخاوت و حسن تفاهم و بالاخره انعطاف از موارد عمده ي ثبات عاطفي اند. جواناني که در آستانه ازدواج و تشکيل خانواده قرار دارند، بايد از حداقل ثبات برخوردار باشند؛ بتوانند خشم و شادي غير طبيعي خود را کنترل کنند؛ با متانت و تأمل به بررسي واقعيتها پردازند و هنگام قضاوت و داوري با عقل و منطق ظاهر شوند.
عقيده بر اين است که در امر ازدواج بايد «عقل و عاطفه» را به هم پيوند زد تا فرزندي به نام منطق صحيح و تعامل انساني زاده شود.
6) داشتن منطق و مسؤوليت پذيري
براي پديد آوردن يک ازدواج موفق هرگز نبايد بنيان آن را بر هوسهاي گذرا استوار کرد. يکي از معيارهاي اساسي در مرحله مقدماتي ازدواج داشتن منطق و احساس مسؤوليت پذيري است که در حقيقت علاقه و رغبت براي ايجاد خانواده است و پيش شرط اساسي ازدواج موفق به شمار ميآيد.
7) عشق الهي و تحکيم بنيان خانواده
در فرايند ازدواج مراحلي وجود دارد که سردار همه آنها عشق و شوق به زندگي با همسر آينده است. اين عشق هر چه به حقيقت و واقعيت و اصالت نزديکتر باشد، خانواده از تداوم و استحکام فزونتر برخوردار ميشود. وفاداري به عشق، وفاداري به همسر را به ارمغان ميآورد که در آن احساس تکامل و تعلق خاطر و خوشبختي حاصل ميگردد.
بعضي صاحب نظران معتقدند، «عاشق بودن» شيرينتر از «حق داشتن» است. پس اگر در زندگي مشترک همواره بر اين اصرار کنيد که حق به جانب من است، عشق و گذشت را فراموش خواهيد کرد. کانون خانواده مکاني براي بخشش و خوشبخت کردن طرف مقابل است نه مقابله و به دست آوردن امتياز.
8) قوانين ازدواج
ازدواج داراي وظايف، حقوق و تکاليف است. ضرورت آشنايي جوانان باقوانين و مقرارت ازدواج بر هيچ کس پوشيده نيست. اين مسأله بخشي از برنامه ازدواج است. آشنايي مقدماتي با حقوق و قوانين تشکيل خانواده، در پايداري ازدواج و شيريني و لذت زندگي بسيار مؤثر است. از جمله اين حقوق، حقوق قانوني و شرعي، مهريه و حدود و اختيارات زوجين در برابر يکديگر، تقسيم کار، حقوق زن، تعهدات اصلي و فرعي، شروط و تربيت فرزند است.
9) بهداشت، مديريت تحکيم خانواده
از لوازم يک ازدواج موفق و برنامه ريزي شده آشنايي زوجين با بهداشت و تلاش براي حفظ و نگهداري سلامت خانواده است.کسب اطلاعات در خصوص تنظيم خانواده و توجه به برنامههاي جمعيتي کشور، به عنوان يک خانواده بزرگ، ضرورت دارد.
پي نوشت ها :
1.جوانان و ازدواج، کيهان نيا، ص 15.
2.فصل الزواج، ناصري، يادداشت موضوعي.
ارسال توسط كاربر محترم: hojat20