جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
آسيب‌هاى تعليم و تربيت ديني از نگاه آيت‌الله دكتر شهيد بهشتي
-(4 Body) 
آسيب‌هاى تعليم و تربيت ديني از نگاه آيت‌الله دكتر شهيد بهشتي
Visitor 672
Category: دنياي فن آوري

اشاره:
 

مهمترين رسالت نظام اسلامى برنامهريزى براى رشد و پرورش انسانهاى مومن و عالم به تعاليم است. انجام اين رسالت، علاوه بر بالندگي، دوام و استكمال نظام اسلامى را به دنبال دارد و هم بسترى فراهم مىكند تا آحاد و جامعه وظايفى را كه خداوند براى آنها معين فرموده انجام دهند و به سوى فلاح و رستگارى گام بردارند به همان ميزان كه برنامهريزى براى تعليم، تربيت و رشد ديني، لازم و ضرورى است، آسيبشناسى فرآيند تعليم و تربيت نيز ضرورى مىباشد چرا كه شناسايى آفتهايى كه در طول اين مسير تربيت دينى ظاهر مىشود و رفع آنها بهبود نظام تعليم و تربيت دينى را در نسلهاى آينده به دنبال خواهد داشت بررسى نظرات آيتالله دكتر شهيد بهشتى پيرامون آسيبهاى تربيت دينى جايگاه و اهميت ويژهاى دارد چرا كه وى شخصيتى است كه نه تنها خود صاحب انديشه دينى است بلكه تربيت يافته دين نيز مىباشد و ساليان متمادى در كسوت روحانى در دو نهاد روحانيت و آموزش و پرورش با تعليم و تربيت مانوس بوده است.اين مقاله كوششى است در جهت پاسخگويى به دو سوال اصلى در زمينه آسيبهاى تربيت ديني؛
1- از نظر دكتر بهشتى چالشها، موانع و آسيبهاى تعليم و تربيت دينى كدام است؟
2- از نظر ايشان نقش و سهم عوامل موثر يا بازدارنده تعليم و تربيت دينى چيست؟

1- آسيبهاى تربيت دينى در زمينهها و محيط
 

تعليم و تربيت دينى محصول كاركرد تمام دستگاههاى فرهنگى - تربيتى مثل مدرسه، خانواده، رسانههاى جمعي، تمام نهادهاى سياسي، اقتصادي، قضائى و ... در كنار محيط اجتماعى است. وفادارى به باورها و آموزههاى دينى و تجلى آن در برنامهريزىها و تصميمگيرىهاى عوامل مذكور، زمينهساز و تسهيل كننده تحقق اهداف تربيت دينى است و عدم پايبندى يا كاركردهاى نامطلوب آنها به عنوان مانع جدى و آسيبزا در فراروى مخاطبان تربيت قرار دارد. امرى كه شهيد بهشتى به تناسب موضوعات به طرح آن پرداخته است.

1-1: خانواده
 

1-1-1: بىتوجهى به نيازهاى جسمي
خانواده به عنوان اولين كانون رشد و تعالى فرد بايد زمينههاى پرورش ابعاد جسمى و روحى او را فراهم كند. ضرورت رفع نيازهاى جسمى از آن جهت در نظر شهيد بهشتى اهميت دارد كه بسيارى از مشكلات آموزش و يادگيري، به نقص و سوء تغذيه، بيمارى اندامها و دستگاهاى بدن دانشآموزان بر مىگردد. از جمله بيمارى دستگاه گوارش يا اندامهاى چشم و گوش(1)
درنگاه شهيد بهشتي، عدم توجه به نيازهاى جسمى از سوى خانوادهها ناشى از فقر فرهنگى و اقتصادى آنهاست كه خود زمينه آسيبهاى گوناگونى را فراهم مىكند:
“خانوادهاى است كه از نظر اقتصادي؛ با درآمد كم، از نظر وقت و فراغت پدر و مادر؛ با فراغت و وقت كم و محدود، از نظر امكانات تامين حداقل خوراك و پوشاك و فرهنگ و بهداشت براى بچهها؛ كمبضاعت. در چنين خانوادهاى فرزندان دچار آسيبهاى گوناگون، آسيبهاى جسمى كه در روح موثر است و آسيبهاى روانى و اخلاقى و تربيتى مىشوند(2)
1-1-2: بىتوجهى به نقش الگويى خود
اقتضاى فطرت كودك و نيازهاى جسمى او سبب مىشود كه بيشترين ارتباط را با والدين داشته باشد. اين در حالى است كه ميزان تربيتپذيرى كودك از والدين بسيار عميق و پابرجاست. كودك با اعتماد و اطمينان، تمام آنچه را كه از والدين سر مىزند درست و نيكو مىشمرد و بدينترتيب، تربيتپذيرى كودك به الگوپذيرى از والدين تبديل مىشود.(3)
شهيد بهشتى معتقد است كه الگوپذيرى كودك، فضايى را ايجاد مىكند كه خانواده مىتواند با تكيه بر آن، زمينههاى پرورش عادتها، خصلتها و خلقيات پسنديده را فراهم نمايد. آنها مىتوانند با رفتار خود و با هوشياري، زمينه را براى آموزش مفاهيم دينى مهيا سازند.(4) چراكه عمل و رفتار پدر و مادر تاثير عميق و ريشهدارى شبيه وراثت طبيعى در فرزندان دارد.(5)
هرچند اثرپذيرى فرزندان فرصت مناسبى را براى تربيت آنان فراهم مىكند، برخى از والدين بدون توجه به نقش الگويى خود، برخلاف اهداف تربيتى خويش عمل مىكنند:
“اگر من و شما با عاطفه، محبت و دلسوزى مراقب پدر و مادر بوديم بچهها خود به خود اين را ياد مىگيرند. خانم، دختر شما كه در خانه دهها بار ناظر بوده كه به شوهرتان گفتيد: آخر من تا كى بايد در پرستارى كردن از مادرت باتو همكارى كنم؟! چه انتظارى داريد كه اين دختر، فردا پرستار شما و شوهرتان باشد؟”(6)
از نظر شهيد بهشتى بسيارى از ضعفهاى تربيتى كه در بزرگسالان ديده مىشود حاصل تربيتهاى ناخواسته والدين بوده است. به عنوان مثال از علل عمدهاى كه بچهها تاركالصلوه مىشوند يا به نماز اهميت نمىدهند اين است كه پدرشان با نماز اين چنين برخورد مىكرده است.(7)

تضاد ميان دو نسل
 

از مسائل بسيار مهم اجتماعى زمان حاضر، درگيرى دو نسل نوسال و جوان سال با نسل قبل از آن است. از نظر تعاليم اسلام اين درگيرى در دو حوزه صورت مىپذيرد. اول: درگيرى دو نسل بر سر حق و باطل، عدل و ظلم، خير و شر. دوم: رعايت حدود و حقوق پدر و مادر و فرزندان و حقوق متقابل.(8)
شهيد بهشتى با تبيين ويژگىهاى جوانان و نوجوانان از قبيل حقگرايي، حقدوستي، حقپرستي، خيردوستى و عدلدوستي، اين ويژگىها را در اغلب جوانان بيشتر از ساير افراد دانسته است و آن را زمينه مساعد خدادادى براى بهرهبردارى شايسته مىداند و بىتوجهى به آن را تيرهبختى مىنامد.(9)
براساس تبيين ايشان، جوانان مىخواهند مطابق گرايش فطرى خود، به حق عمل كنند و آن را در والدين نيز مشاهده نمايند ولى نسل قديم ترمز نسل جديد مىشود و اجازه بالندگى و رشد را به آنان نمىدهند.(10) اين در حالى است كه اسلام اين درگيرىها را نه شوم دانسته و نه بد تلقى كرده، بلكه آن را عامل تكامل، تحرك و پويايى جامعه، معرفى نموده است.(11)
البته گاهى نيز نسل جديد ترمز نسل قديم مىشود و آن زمانى است كه عشق و علاقه والدين به فرزندان مانع حركت آنها در مسير رشد و تعالى مىشود. جلوگيرى از اين آسيب در درون خانواده، تنها زمانى امكانپذير است كه در خانواده، “حق” محور باشد و همه در برابر حق تسليم باشند.(12)

1-2: دوستان و همسالان
 

تاثير همسالان و دوستان در رشد شخصيت و رفتار كودكان مقام دوم را دارد .دوستان و همسالان مىتوانند برخى از رفتارها را در كودكان تقويت نمايند يا تغيير دهند.(13) به همين دليل، والدين بايد در انتخاب دوست براى فرزندانشان مشاركت فعال داشته باشند. آنان به حكم طبيعت به دنبال همبازى و رفيق مىروند. اگر خانواده براى آنان همبازى و رفيق متناسب با معيارهاى تعليم و تربيت اسلامى تامين نكند سراغ دوستان فاسد مىروند و تلاش خانواده در تربيت آنها خنثى يا كماثر مىشود.(14(

1-3: رسانه ها
 

نقش رسانهها بويژه رسانههاى جمعى سمعى و بصرى در تكوين شخصيت آحاد جامعه بخصوص جوانان و نوجوانان نقشى غيرقابل انكار است. اين رسانهها با استفاده از ابزارهاى هنرى در شناخت، نگرش و رفتار دانشآموزان اثر مىگذارند.
متوليان تعليم و تربيت، بايد باتوجه به ميزان اثرگذارى اين رسانهها از آنها بهرهگيرى نمايند و از انحصار در استفاده از ابزارهاى نوشتارى خارج شوند.(15)
باتوجه به تنوع و اثرگذارى رسانهها چنانچه آنها هماهنگ با برنامهريزىهاى نهادهاى تربيتى گام بردارند مىتوانند نقش بسيار مثبتى را براى رسيدن به اهداف تربيتى ايفا كنند. در غير اين صورت آسيبزا مىباشند و فرآيند تربيت رامختل مىنمايند: شهيد بهشتى با اذعان به اين مهم مىگويد:
“هر قدر برگوش او (دانشآموز) بخوانيم (تبليغ كنيم) او يك خبر در روزنامه مىخواند، يك تصوير در روزنامه مىبيند، يك گزارش در تلويزيون مىبيند، يك فيلم در فلان جا مىبيند از زندگى ديگران و وضع ديگران و شكل كار ديگران مطلع مىشود و دلش در خانه ديگران است.”(16)

1-4: محيط و عوامل اجتماعي
 

شهيد بهشتى با تاكيد بر نقش ويژه محيط اجتماعى در فرآيند تعليم و تربيت، چگونگى تاثيرگذارى آن در بيانى زيبا اينگونه ترسيم مىكند:
“همان گونه كه يك گل خوشبوى لطيف نازك، خيلى زودتر در برابر عوامل فساد متاثر و منفعل مىشود و به فساد و پژمردگى مىگرايد، روح لطيف آدمى به مراتب از جسم او براى آلودهشدن حساستر و آمادهتر است و به دليل خاصيت قبول و انفعالش ضمانت بيشترى مىخواهد تا در برابر عوامل فساد محيط مصون بماند.”(17)
در عين حال، اثرگذارى عوامل اجتماعى و اثرپذيرى انسان از آنها را محدود مىداند:
“هيچ انسانى محكوم هيچ غيراجتماعى نيست ولى كيفيت و روابط و مناسبات اجتماعى و اقتصادى روى انتخاب آگاهانه انسان اثر مىگذارد اما نه در حد جبر بلكه در حد اينكه انتخاب او را آسانتر يا دشوارتر، رفتن او را به اين سو يا آن سو، آسانتر يا دشوارتر كند.”(18)
شهيد مطهري(ره) نيز در بيانى جذاب نقش محيط را اينگونه تبيين كرده است:
“خداشناسى و خداپرستى طبعا مستلزم يك نوع تعالى روحى خاصى است، بذرى است كه در زمينهاى پاك رشد مىكند زمينهاى فاسد و شورهزار، اين بذر را فاسد مىكند و از ميان مىبرد.”(19)
از همين رو شهيد بهشتى همه محيطها براى شكوفايى و بارورى انسان را يكسان نمىداند: محيطهايى هستند كه بارورى و رشد نيكخواهي، خيرخواهى و خداخواهى انسان را آسانتر مىكنند و برعكس محيطهايى هستند كه ضمن تضعيف ارزشهاى مذكور، فضا را براى شيطانپرستي، هواپرستى و تباهى فراهم مىآورند. از همين رو اسلام برخلاف ليبراليسم نسبت به فساد و صلاح جامعه بىتفاوت نيست.(20)
“يكى از جنبههاى بسيار مهم در وظيفه بزرگ و خطير امر به معروف و نهى از منكر دعوت زبانى و عملى به خير اين است كه محيط اجتماعى را براى پرورش استعدادها و آمادگى خير در تودهها آماده مىكند و به عكس، جامعهاى كه در او گناه و فساد و تباهى و ظلم و ستم و عدوان رواج دارد چنين جامعهاى محيط مساعدى براى رشد نقطههاى ضعف بشرى و پژمردگى نقطههاى قوت و خير بشرى است. حساب امر به معروف و نهى از منكر، ... حساب محيطسازى است. محيط سالم براى پرورش سالم و صحيح استعدادهاى خير نهفته در انسانهاست، مسئله بهداشت محيط اجتماعى است.”(21)
در نظام اسلامى هر گونه آزادى كه زمينه فساد محيط را آماده كند ممنوع است چرا كه:
“اين نوع آزادى زمينه اجتماعى را براى آسانتر شدن نفوذ فساد در انسانهاى ديگر و به بيراهه كشاندن انسانهاى ديگر را آماده مىسازد و نظام اسلامى در اداره جامعه بايد مواظب اين انحراف باشد.”(22)

1-5: حكومت
 

آسيبهاى ناشى از ناحيه حكومت از مهمترين آسيبها در تربيت دينى است. حكومتها به فكر و عمل جامعه جهت مىدهند و انديشهها و باورهاى خود را در ميان مردم مىگسترانند. سخن امام علي(ع) ناظر به همين مسئله است:
“الناس بامرائهم اشبه منهم بآبائهم”(23)
“مردم - در روشهاى اخلاقى و صفات اجتماعى - به حكومتهاى خود بيشتر شباهت دارند تا به پدران خويش.”
به همين دليل شهيد بهشتى در پاسخ به اين سوال (مقدر) كه وظيفه مسلمانان در اين خصوص چيست؟ مىگويد: بر هر انسان مسلمان متعهدى لازم است كه محيط را براى سالم زيستن خود و ديگران پاك نگه دارد و اين زمانى اتفاق مىافتد كه مومنان عمل كننده به ايمان و اهل ايمان و عمل، قدرت را در دست بگيرند و بر كافران ناسپاس حقناشناس حق كش پيروز شوند.(24) و معتقد است كه:
“آن قدر كه عمال و كارگزاران جامعه به فكر و عمل جامعه جهت مىدهند خطبا و داعيان جامعه نمىتوانند آن اندازه به فكر و عمل جامعه جهت بدهند.”(25)
بنابراين اگر حكومت، حكومتى باشد كه سرشتش، سرشت عدل، حق، خدانگري، خداخواهي، خدمت به خلق خدا نباشد، اين باورها قادر به رشد كردن و باليدن در آن جامعه نمىشوند.(26)
از سوى ديگر، آن زمان كه حكومت، حكومت اسلامى باشد و مومنان، قدرت را در دست گرفته باشند، تربيت دينى از ناحيهاى ديگر ممكن است آسيب ببيند. به عقيده ايشان اگر در حكومت دينى و اسلامي، تلاش و كوششى و جهاد و جنبشى در راه آرمانها و باورهاى دينى صورت نگيرد، نه تنها ديگران بلكه مردم جامعه اسلامى نيز از آن رويگردان مىشوند و زمينه انحراف جوانان فراهم مىشود.(27)

2- آسيبهاى تربيت دينى در حوزه “منابع و محتوا
 

2-1:حذف عقل از منابع شناخت
 

گروهى از مسلمانان از جمله اشعرىها معتقدند كه عقل انسان قابليت فهم شرع و و حق دخالت در شناخت احكام و معارف اسلامى را مطلقا ندارد. آنها آموزههاى دينى را اصولى يكسره تعبدى و فاقد پشتوانه و دليل عقلانى مىدانند(28) شهيد بهشتى منشا اين خطاى خطرناك را اينگونه بيان كرده است.
“با كمال تاسف عدهاى در جهت تقويت وابستگى انسان مسلمان به كتاب و سنت و محكم كردن پايگاه حجيت و ارزش و سنديت كلام خدا و سنت رسول خدا(ص) به سوى افراط رفتند. اين در حالى است كه عدم شناخت خوب و بد توسط انسان، به راستى خطرناك مىباشد.”(29)
اين تصور درحالى است كه يكى از اهداف تربيت دينى دراديان الهي، تربيت انسان عاشق عاقل است نه عاشق بى عقل. انسانى كه با مطالعه و تفكر در زمينهها و مقتضيات و با درك درست از استعدادها و آمادگى خود، راه مناسب را انتخاب نمايد(30) اسلام مىخواهد بشر با شناخت روشن انديشه تحليلگر (عقل) خود از بديهىترين نقطهها و با روشنترين روندها آغاز كند و پيش برود. اسلام از وحى و پيغمبر شروع نمىشود بلكه از روشنترين شناختهاى به دست آمده از عقل بشر شروع مىشود.(31)
به عقيده صاحبنظران تعليم و تربيت، غير عقلانى معرفى كردن معارف و احكام ديني، پيامدهاى خطرناكى دارد، از جمله آنكه باعث مىشود تربيت دينى بر پايههاى سست و لرزان بنا شود كه خود عدم تقيد به احكام اسلامى را در پى خواهد داشت.(32)
شهيد بهشتى اين آسيب را چنين تبيين مىكند:
تجربه نشان داده است آدمهاى خيلى متدين كه سعى دارند مطابق با قالبهاى شريعت زندگى كنند اگر بىدين شوند از كثيفترين، رذلترين و ناجوانمردنهترين انسانها از آب در مىآيند. اين درحالى است كه در افراد ديگرى كه به خدا و دين و پيامبر و قرآن معتقد نيستند، يك نوع جوانمردي، ادب، عاطفه و نيكى قابل رويت است. چرا؟
والدينى كه از آغاز كودكى فرزندشان در تربيت و ترغيب او به كارهاى نيك، آنها را وابسته به امر خدا و ترهيب از كارهاى زشت، به نهى خدا استناد كردهاند، ذهن، منش و شخصيت عملى و رفتارى او را به يك نقطهاى مبدا (خدا) متصل كردهاند. حال كه اين مبدا از دست او گرفته شده و بىخدا شده، تمام آنچه هم به دنبالش بوده مىرود و ديگر هيچ چيز برايش باقى نمىماند. اين درحالى است كه در زندگى انسانى كه معتقد به خدا نبوده يا اگر بوده در تربيت او نقش منحصر به فرد نداشته، اين اتفاق رخ نمىدهد. دينى كه اشعريون درست كردند انصافا سرنوشتش همان است.(33)
از ديگر آسيبها كه شهيد بهشتى در حوزه منابع به آن اشاره مىكند، محدود نمودن منابع و مآخذ شناخت دين به قرآن كريم با شعار “حسبنا كتاب الله” مىباشد.(34)

2-2: انحراف مفاهيم ديني
 

ايشان آسيبها در حوزه انحراف مفاهيم دينى را در اشكال زير معرفى مىكند:
1- التقاط؛ در شكل نوآورى و نوپردازى به منظور قابل قبول كردن اسلام براى كسانى كه دستخوش افكار مادى شدهاند.(35)
2- تفسير به راي(36)، تاويلهاى انحرافى درباره آيات قرآن كريم(37) و برداشتهاى غلط و استنباطهاى نابجا از منابع ديني(38)
3- تمسك و استناد به روايات غير صحيح، مخدوش و مجعول كه هيچ نسبت و ارتباط اصيلى با قرآن كريم و پيشوايان اسلام ندارند(39)
در دوران معاصر تحريف مفاهيم و تعاليم دينى از جانب بيگانگان به صورت منظم و با برنامهريزى كامل دنبال مىشود. آنان براى متزلزل كردن بنياد اسلام و تحت عنوان استشراق و تحقيق پيرامون اسلام به تحريف مفاهيم دينى مىپردازند و از آنجا كه نويسندگانى خوش قريحه، خوشقلم، اهل كار و مطالعه، خوش سليقه و بويژه آشنا به سليقه جوانان مىباشند، اثر گذارند.(40)

پي نوشت ها:
 

1- نقش آزادى در تربيت كودكان، ص 80
2- بهداشت و تنظيم خانواده، ص 16
3- نقش اسوهها در تبليغ و تربيت، ص 42-41
4- نقش آزادى در تربيت كودكان، ص 89
5- بهداشت و تنظيم خانواده، ص 42
6- نقش آزادى در تربيت كودكان، ص 50
7- سرود يكتاپرستي، ص 94
8- نقش آزادى در تربيت كودكان، ص 50
9- همان
10- همان، ص 55
11- همان، ص 57
12- همان، ص 57
13- روانشناسى كودك، ص 165
14- نقش آزادى در تربيت كودكان، ص 140
15- بايدها و نبايدها، ص 142
16- همان، ص 38
17- سرود يكتاپرستي، ص 18-17
18- آزادي، هرج و مرج، زورمداري، ص 44
19- علل گرايش به ماديگري، ص 170
20- آزادي، هرج و مرج، زورمداري، ص 47-46
21- بايدها و نبايدها، ص 170
22- آزادي، هرج و مرج، زورمداري، ص 80
23- تحفالعقول عن ال الرسول، ص 207
24- نقش آزادى در تربيت كودكان، ص 43
25- بايدها و نبايدها،ص 158
26- همان، ص 159
27- همان، ص 84
28- بايدها و نبايدها، ص 83
29- همان، ص 78
30- همان، ص 49
31- حق و باطل از ديدگاه قرآن، ص 39
32- آسيبشناسى تربيت ديني، ص 137
33- بايدها و نبايدها، ص 75-74
34- روش برداشت از قرآن، ص 55
35- شريعتى جستجوگرى در مسير شدن، ص 72
36- همان، ص 96 و روش برداشت از قرآن، ص 31-26
37- همان، ص 52-44
38- موسيقى و تفريح در اسلام، ص 25
39- همان، ص 21 و روش برداشت از قرآن، ص 41
40- نقش آزادى در تربيت كودكان، ص 123
 

منبع: روزنامه رسالت – شماره 6275 (www.resalat-news.com)
ارسال توسط کاربر محترم:hasantaleb
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image