جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
تاثير مهدکودک‌ها در رشد گسترش گفتار کودکان
-(4 Body) 
تاثير مهدکودک‌ها در رشد گسترش گفتار کودکان
Visitor 1139
Category: دنياي فن آوري
آنچه مسلم است كودكان در حدود 5 تا 6ماهگي شروع به تلفظ زنجيره اي از هجاهايي مانند ب ب ب مي‌كنند و معمولاً اولين كلمه قابل فهم خود را در حدود اواخر سال اول زندگي بيان مي‌كنند. كودكان قبل از اينكه صدا توليد كنند، مي‌توانند درك كنند و البته غالباً پيش از آنكه كلمه‌اي بر زبان آورند با حركات و اشارات به سئوالات و آموزش‌ها پاسخ مي‌دهند. كودكان شش ماه يا يك سال پس از گفتن اولين كلمه و زماني كه واژگان آنها به 50 كلمه رسيد، شروع به ساختن جمله دو كلمه‌اي مي‌كنند. اين جملات عموماً نوع تلگرافي جملات بزرگسالان است و عموماً شامل اسم، فعل و تعداد محدودي صفت است. ولي فاقد حروف اضافه، حرف ربط، حرف تعريف و افعال كمكي است. ولي همين جملات دوكلمه‌اي هم نظم در ترتيب كلمات را آشكار مي‌كند و هم كودك روابط دستوري پايه را در مورد فاعل، گزاره و مفعول بيان مي‌كند.
پس از اينكه كودكان اولين جملاتشان را بيان كردند، يعني بين سنين 4 و 5سالگي مي‌توانند جملات كامل، پيچيده و بزرگسالانه را به كار برند.جملاتي كه نشانه تسلط آنان بر قواعد دستوري را نشان مي‌دهد، حال در اين مقاله سعي شده است به اين مطلب پرداخته شود كه مهدكودك‌ها تا چه ميزان مي‌توانند در رشد زبان و گفتار كودكان موثر باشند و تاثير آن بر روي كودكان تا چه ميزان است.

? شروع گفتار در كودكان
 

واحد اصلي هر زبان كلمات است. هر كلمه از «واج هايي» ساخته شده است و آن عبارت است از آواهاي گفتاري منفرد كه به طور تقريبي معادل حروف الفبا هستند. هر زباني قواعد خود را دارد كه بر تركيبات واج‌ها در آن زبان حاكم است. كودكان از زمان تولد با صداهايي مختلف گريه مي‌كنند. در حدود 5 تا 6ماهگي شروع به غان و غون كردن مي‌كنند و آواهاي صوت و بي‌صدا را براي ساختن هجاهايي مانند «بابا» و «دادا» تركيب مي‌كنند. اين هجاها گاهي به گفتار واقعي شباهت پيدا مي‌كنند و زير و بم دارند. غان و غون كردن كودكان عموماً تا سنين بين 9 تا 12ماهگي افزايش مي يابد و از اين پس از گفتن اولين كلمات واقعي غان و غون كمتر مي‌شود.كودك در نيمه دوم سال اول زندگي كم كم آشكارا نشان مي‌دهد كه مي‌خواهد با ديگران ارتباط برقرار كند. پيش از آنكه كودك اولين كلمه واقعي را در 12ماهگي بيان كند، با خيره شدن به كسي كه مي‌تواند به او كمك كند با حركات، اشارات و صدا درآوردن نشان مي‌دهد كه نياز به كمك دارد. به تدريج صداهاي تصادفي كه كودك بيان مي‌كند، جاي خود را به علائم و سپس به كلماتي مي‌دهد كه به اعمال، اشيا يا رويدادها اطلاق مي‌شود.

?اولين كلمات كودكان و سرعت درك بر بيان
 

كلمات درك كودكان پيش از كلماتي كه «بيان مي‌كنند» است. به اين معنا كه درك بيشتر و سريع‌تر از كلمات رشد مي‌كند. كودكان غالباً در برابر سئوالات يا دستورهايي مثل «بطري شير را كجا گذاشتي؟» يا «دستت را بشوي» پيش از آنكه كلمه‌اي بر زبان آورند با حركات و حالاتي كه به خود مي‌گيرند، پاسخ مي‌دهند. بر طبق مطالعه‌اي كودكان پيش از آنكه بتوانند 10 كلمه بگويند، به طور متوسط قادرند 50 كلمه را بفهمند.در اين مرحله «واژگان دركي» 5 برابر «واژگان توليدي» است. براي اينكه مقصود و منظور كودكان را درك كنيم، لازم است اوضاع و احوال و زمينه‌اي را كه كودك در آن منظورش را بيان مي‌كند، در نظر داشته باشيم و وقتي كودك مي‌گويد: «توپ» ضمن اينكه به توپ قرمزي كه روي زمين افتاده، اشاره مي‌كند، ممكن است صرفاً بخواهد توجه ديگران را به توپ جلب كند و شايد منظورش از گفتن توپ اين باشد كه توپ در حال غلتيدن است و شايد مي‌خواهد بگويد كه توپ متعلق به او است. اگر كودك كلمه توپ را تكرار كند و با تاكيد بگويد: «توپ، توپ» ضمن اينكه دستش را به توپ دراز مي‌كند، آشكار است كه براي گرفتن آن كمك مي‌خواهد. ظاهراً كودك از مجموعه اوضاع و احوال تصوري دارد، هر چند كه هنوز نمي‌تواند افكارش را در يك جمله بيان كند.

? كودك و رشد زباني او در خانواده و مهدكودك
 

از آنجا كه گسترش واژگان كودك اكتسابي است و هر چه كودك در تعامل و ارتباط با اطرافيان باشد، دامنه لغات او نيز گسترش مي‌يابد لذا كودكاني كه در منزل هستند به واسطه شاغل بودن پدرانشان ساعات زيادي را با او سپري نمي‌نمايند و به واسطه عملكرد و مسئوليت‌هاي مادرانشان اين ايجاد ارتباط و همزباني با كودكان ممكن است به ندرت براي مادر و كودكش فراهم شود. اما كودكاني كه هم سن و هم گروه در مهدكودك‌ها به سر مي‌برند، علاوه بر هم زباني با هم سنان خود و ايجاد ارتباط با مربي خويش با لغات، واژگان و كلمات متعددي برخورد مي‌نمايند. براي گرفتن، بازي كردن و دريافت نمودن يك توپ مرتب با دوستان خود ايجاد ارتباط كرده و محرك و پاسخ ايجاد مي‌شود. كودك براي گرفتن توپ از دوست در مهدكودك احياناً از لفظ توپ استفاده مي‌كند و از كودك كنار دست خود مي‌خواهد از طرف ديگر «من، من»، «مال من است» را از كودك ديگر مي‌شنود و از كودك سوم «بده» را، لذا اين كودك در عين حال با سه تلفظ و واژه آشنا شده است. «من»، «توپ» و «بده». در صورتي كه همين كودك در منزل با ارائه و بيان مطلب توپ مفهوم و مطلب مورد نظر خود را به مادرش مي‌فهماند و امكان اينكه با دو لفظ ديگر آشنا شود، بسيار كم و يا بعيد است. لذا كودكاني كه تازه شروع به سخن گفتن كرده‌اند، هنگامي كه با كودكان هم سن و سال خود ارتباط برقرار مي‌كنند و همراه مربي خويش كه صرفاً وقت خود را صرف و وقف كودكان كرده است، مي‌تواند پيشرفت قابل توجهي در گفتار و رشد بياني خويش داشته باشد.

? تاثير محيط به خصوص محيط مهدكودك در رشد زباني
 

نظريه هاي عمده رشد به فرضيه هاي متفاوتي درباره اهميت تاثيرات محيطي در رشد زبان كودك منجر مي شود. نظريه پردازان يادگيري معتقدند كه وجود عامل تقويت كننده و مشاهده سرمشق عوامل تعيين كننده مهمي براي رشد زبان هستند. نظريه هاي رشدشناختي و نيز نهادگرايانه بر اين اساس قرار دارند كه در يادگيري زبان داشتن امكان براي شنيدن آن و نيز فعال بودن در كند وكاو يادگيري درباره محيط از عوامل مهم هستند. لذا كودكان در مهدكودك ها مرتب زير نظر عوامل يادگيري، ارتباط و تعامل هستند. مي شنوند و بيان مي كنند و بر اثر عوامل تقويت كننده بي شماري كه به وجود مي آيد، مجبور به گفت وگو مي شوند و در نتيجه واژگان و لغات آن به جهت استفاده در گفتار توسعه مي يابد.

? آموزش و توسعه گفتار و بيان از طريق بزرگسالان
 

آنچه را مي توان گفت اين مطلب است كه كودك زبان را در پايگاه هاي اجتماعي مي آموزد. آنان زبان را از طريق برقراري ارتباط با افراد ديگر در مرحله اول از مادر خود مي آموزند و هر چه كودكان در منزل به جز با مادر با ساير افراد خانواده در ارتباط باشند، بيان و گفتارشان گسترده مي شود. كودكي كه در مهدكودك به سر مي برد، علاوه بر پدر و مادر، خواهر و برادر با مربي و ساير اولياي مهد نيز در ارتباط است. گفته هاي آنان را مي شنود، درك و بيان مي كند.
در تحقيقي كه در 10 مهدكودك در برمودا انجام شده است، بيانگر اين مطلب است كه با آن دسته از كودكاني كه با بزرگسالان بيشتر بودند و با آنان حرف مي زدند از كودكاني كه كمتر مخاطب داشتند واژگان بيشتري را مي دانستند.

? رشد زباني در كودكستان از طريق بازي در مهدكودك ها
 

همان طور كه مي دانيم كودكان پيش از اينكه حرف زدن را بياموزند، مي توانند ارتباط برقرار كنند و اين كار را از طريق حركات و اعمال انجام مي دهند تا با كمك آن حالات عاطفي خود را بيان كنند و براي ارضاي نيازهاي خود از ديگران كمك بگيرند.اين حركات و اعمال كودك كم كم با ارتباط آوايي ارادي كودك همراه مي شود. بعضي ديگر از ارتباط هاي آوايي كودك توجه را به پديده ها و اشيا جلب مي كنند. كودك دستش را به عنوان خداحافظي تكان مي دهد و يا دالي بازي مي كند. احتمالاً اين حركات و آواسازي ها مقدمه اي است بر برقراري ارتباط از طريق زبان. كودكان به كمك كلمات و جملات ارتباط به مراتب موثرتري برقرار مي كنند و بهتر با ديگران گفت و گو مي كنند. كودكان در ابتدا بريده بريده حرف مي زنند و بهتر با ديگران گفت و گو مي كنند و غالباً گفتارهايشان كوتاه است.
اين دسته از كودكان هنگامي كه در مهدكودك قرار مي گيرند و در ارتباط با ساير كودكان و بزرگسالان و اولياي مهد هستند براي برقراري ارتباط و ايجاد ارتباط در بازي مجبورند حرف بزنند و به گونه اي زبان خود را به ديگران تفهيم نمايند. لذا از كلمات و عبارات آموخته شده توسط دوستان و مربيان خود استفاده مي كنند كه همين امر منجر به گسترش و توسعه زباني او مي شود.

? نتيجه گيري
 

زبان عموماً باعث افزايش عملكردهاي شناختي مثل تفكر، استدلال، حل مسئله و رمزگرداني و اندوختن اطلاعات مي شود.
نظريه پردازان كوشيده اند تا فراگيري زبان را بر حسب پاداش، تغيير و تقليد از پاسخ هاي كلامي توضيح دهند. انديشمندان كوشش كرده اند تا نقش مهدكودك ها و خانواده را در رشد زباني كودكان تفسير كنند.
اطلاعات به دست آمده از اين مطلب چنين است كه هرچه كودكان در محيط هاي اجتماعي بيشتر قرار گيرند رشد گفتار و زبان اين دسته از كودكان شايع تر است. اين گروه از كودكان داراي واژگان و لغات بيشتري هستند. از كلمات و عبارات مترادف بيشتر استفاده مي كنند و خيلي سريع تر و راحت تر مطلب خود را به سايران مي رسانند. از آنجا كه رشد زباني اكتسابي است هرچه كودكان بيشتر در محيط اجتماعي قرار گيرند رشد بيشتري در بين آنان شاهد خواهيم بود و هرچه بيشتر با افراد بزرگسال و هم سن و سال خود در ارتباط باشند لذا مجبور به گويش بيشتر و مكالمه بيشتر هستند و در مقابل پرسش هاي مطرح شده بايد پاسخ هاي مناسب بيابند.لذا به صراحت مي توان گفت كه مراكزي چون مهدكودك ها مي توانند در رشد زباني كودكان موثر و در پيشرفت آنان تاثيرگذار باشند.
منابع:
1- پاول هنري ماسن، جروم كيگان، آلتا كارول هوستون، جان جين وي كانجر، رشد و شخصيت كودك، ترجمه مهشيد ياسايي، چاپ اول 1368
2- موريس دبس، مراحل تربيت، ترجمه دكتر كاردان، علي محمد، انتشارات دانشگاه تهران
3- ادوارد وركمن، آلن ام كاتز، آموزش رفتار با كودكان: مترجم الله محمداسماعيل
4- ديويد هانت وادماند ساليوان، رابطه بين روانشناسي و آموزش و پرورش، مترجم دكتر ميرحسيني، اكبر، انتشارات بامداد روزنامه شرق
منبع:http://vista.ir
ارسال توسط كاربر محترم :omidayandh
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image