دو قلوها چگونه به وجود مي آيند
دوقلوها بردونوعند؛ دوقلوهاي يکسان که بسيار شبيه به هم بوده و تشخيص آنها از يکديگر مشکل است، زيرا اين دوقلوها در حقيقت يک نفر هستند که تبديل به دو نفر شده اند. تقريباً ازهر سيصد تخمک بارور در حال رشد يک تخمک به دو نمي مي شود وهر نيمه جداگانه رشد کرده و کودکي را به وجود مي آورد. از آنجا که اين دو کودک حاصل لقاح يک تخمک و يک اسپرم مشترک مي باشند، داراي ژن هاي کاملاً يکسانند. بنابراين دوقلوهاي يکسان هميشه همجنس بوده و داراي صفات موروثي کاملاً مشابه مي باشند. هرگونه تفاوت ميان آنها تنها مي تواند حاصل رشد آنها در محيط هاي متفاوت باشد. نوع ديگر دوقلوها، دوقلوهاي غيريکسان مي باشند که احتمال به وجود آمدن آنها دو يا سه برابر احتمال به وجود آمدن دوقلوهاي يکسان است. اين نوع دوقلوها ممکن است به همان اندازه با يکديگر تفاوت داشته باشند که ديگر فرزندان خانواده با هم. علت آن است که در دوقلوهاي غيريکسان، مادر به جاي آنکه طبق معمول يک تخمک توليد کند دو تخمک به وجود مي آورد. و هر تخمک با يک اسپرم جداگانه بارور مي شود. بنابراين دوقلوهاي غيريکسان از لحاظ صفات موروثي متفاوتند؛ ممکن است يکي از آنها پسر و ديگري دختر باشد و يا اگر هر دو از يک جنس هستند ممکن است کاملاً با يکديگر فرق داشته باشند
مورچه خوار؛ کنجکاوترين حيوان دنيا
شايد کنجکاوترين حيوانات دنيا مورچه خواران باشند. اين جانور داراي سري کشيده و خرطومي لوله مانند است و فاقد دندان مي باشد. دست هاي جانور بسيار قوي و مجهز به پنجه هاي سنگين و خميده است. او با اين پنجه ها لانه مورچه ها را خراب مي کند. هنگامي که مورچه ها به بيرون از خانه هجوم مي آورند، مورچه خوار با زبان بلند و چسبناک خود آنها را به سرعت مي خورد. اين زبان بلند حتي به حجرات و دالان هاي لانه مورچه ها نيز مي رسد. مورچه خوارهاي واقعي در مرداب ها و جنگل هاي آمريکاي مرکزي و جنوبي يافت مي شوند. در جهان سه نوع مورچه خوار واقعي وجود دارد که بزرگترين شان مورچه خوار بزرگ است. با اينکه طول بدن جانور يک متر است، اما اگر از نوک خرطوم تا انتهاي دم بلند و پرپشم او را اندازه گيري کنيم، اين بلندي دو برابر مي شود. بدن جانور از موهاي خاکستري رنگ پوشيده شده است. تنها يک خط باريک سياه به دور سينه و نواري سفيد رنگ بر شانه هايش ديده مي شود. مورچه خوار تمام وقت خود را روي زمين سپري مي کند و اصولاً جانوري شب رو است. اين حيوان روحيه تهاجمي ندارد، اما اگر در گوشه اي گرفتار شود بسيار خطرناک مي شود و مي تواند با پنجه هاي پيشين خود خسارات فراواني به بار آورد.
فاصله ماه تا زمين چقدر است؟
فاصله ماه تا زمين تقريبا 348/400کيلومتر است. قطرماه3476کيلومتر يعني تقريباً يک سوم قطر زمين است. کره زمين 81برابر ماه وزن دارد و نيروي جاذبه سطح ماه يک ششم نيروي جاذبه زمين است و به همين علت کره ماه توان نگاه داشتن هوا و آب را ندارد. به علت عدم وجود هوا، هنگام برخورد شهاب سنگ ها با سطح ماه، صدايي شنيده نمي شود و هيچ موجود زنده اي برسطح ماه وجود ندارد. به علت عدم وجود عوامل هوازدگي همچون آب، هوا و باد، فرسايش در سطح ماه اتفاق نمي افتد. برسطح کره ماه هزاران دهانه آتشفشاني مشاهده مي شود که از دهانه هاي آتشفشاني مشابه در سطح زمين بسيار بزرگترند. مطالعه ماه از طريق ارسال ماهواره هاي تحقيقاتي در 13سپتامبر سال1959،هنگامي که ماه نورد «لونا2»به عنوان اولين مصنوع دست ساز بشر بر روي ماه نشست، آغاز شد. در سال 1968براي اولين بار آمريکايي ها سه فضانورد را با آپولو8به مدار ماه فرستادند و اين اولين ديدارانسان از ماه بود.
چرا برج پيزا کج است؟
آيا مي دانستيد که در شهرپيزا، واقع در کشور ايتاليا، برج معروفي وجود دارد که به حالت«کج»برسر پا ايستاده است؟ برج پيزا پديده اي شگرف است. تمامي آن از سنگ مرمر ساخته شده است و ضخامت ديوارهايش در قسمت پايين برج به حدود چهارمتر مي رسد. اين برج داراي هشت طبقه است و ارتفاعش در حدود55متر مي باشد. پلکاني که درداخل ديوارهاي اين برج ساخته شده است، داراي سيصد پله مي باشد. افرادي که اين پله ها را مي پيمايند، از فراز برج منظره بسيار زيباي شهر پيزا را مشاهده مي کنند. با در نظر گرفتن سطح بالاي برج، متوجه مي شويم که برج در حدود پنج متر از حالت عمودي خودش خارج گرديده و به پهلو کج شده است. بنابراين، در صورتي که شما از بالاي برج پيزا سنگي را به زمين رها کنيد، سنگ مورد بحث درنقطه اي فرود مي آيد که آن نقطه از پاي برج در حدود پنج متر فاصله دارد. اکنون سوالي که مطرح مي شود اين است که به چه علت برج مورد بحث را به شکل «کج»بنا نموده اند؟البته تا به حال هيچ کس پاسخ اين سوال را پيدا نکرده است و کسي هم نگفته است که اين برج هنگامي که آن را مي ساخته اند، به همين ترتيب کج ساخته شده است. البته ناگفته نماند که پايه هاي برج مورد بحث در زمين شن زاري نهاده شده است و احتمال دارد که همين نکته ما را تا اندازه اي به راز کج شدن برج پيزا راهنمايي کند. کج شدن برج پيزا يکباره و به طور ناگهاني به وقوع نپيوسته است. گويا نخست پس از آنکه فقط سه طبقه آن ساخته شده بود، در نتيجه فرورفتگي پايه برج در زمين، اين کج شدگي درآن پديدارگشت. آنگاه طبقات ديگر برج همانگونه بنا شد و کج بالا رفت!در مدت صد سال اخيراين برج بار ديگر اندکي به پهلو خوابيد و حدود سي سانتيمتر ديگر هم کج شد. ازاين رو، بعضي از مهندسان آن را «برج افتان»مي نامند زيرا عقيده دارند که براثر گذشت زمان، بالاخره يک روزاين برج از پا خواهد افتاد.
چگونه ناخن درست مي شود؟
اگر انسان از جويدن ناخن يا چيدن ناخن دردش مي آمد، بدون شک بسياري مردم ناخن هاي خود را بسيار بلند نگه مي داشتند. زيرا «احساس درد»آنها را از چيدن ناخن منصرف مي ساخت. ليکن ما از چيدن يا جويدن ناخن هاي خود به هيچ وجه احساس درد نمي کنيم زيرا ناخن هاي ما از سلول هاي مرده درست شده اند. ناخن بافت مخصوصي دارد. ناخن از پوست مي رويد و قسمت بيشترآن از يک توده موسوم به «کراتين»درست شده است . «کراتين»ماده اي سخت، شبيه به شاخ و حالت مرده پروتئين است. قسمت بن و اطراف ناخن در پوست گنجانده شده است. پوست در محلي که با ناخن در پوست گنجانده شده است. پوست در محلي که با ناخن تماس دارد، درست مانند پوست ساير اعضاي بدن مي باشد. تنها تفاوت در اينجا است که ناخن مقداري الياف نرم و قابل ارتجاع را نيز در برگرفته است. اين الياف ناخن ها را محکم به پوست وصل مي کنند. بيشتر سطح ناخن عبارت است از يک ورقه نسبتاً ضخيم، ولي هنگامي که به ريشه مي رسد، بسيار نازک مي شود و به شکل نيم دايره و به رنگ سفيد در مي آيد. ناخن در هر سال به طور متوسط پنج سانتيمتر رشد مي کند.وجود برخي از عفونت ها در بدن، ضعيف بودن گردش خون، ناراحتي هاي دستگاه گوارش و يا اختلال هايي در فعاليت هاي غده هاي بدن همگي از عوامل بروز آسيب در ناخن ها هستند
نقره زنگ نمي زند!
فلزي است درخشان و تقريباً سفيد رنگ و از آنجا که گاهي به صورت خالص يافت مي شود، جزو اولين فلزاتي بود که توسط بشر شناخته شد و مورد استفاده قرار گرفت. نقره از مس سنگين تراست، اما فقط نصف وزن طلا را دارد و در دماي 961درجه سانتيگراد ذوب مي شود، حال آنکه در اين درجه حرارت آهن و فولاد قرمز رنگ مي شوند. نقره نسبت به ساير فلزات از قدرت رسانايي گرما و الکتريسيته بيشتري برخورداراست. نقره اگر چه از طلا سخت تر است، اما آنقدر نرم است که بتوان به صورت خالص نيز از آن استفاده کرد.
معمولاً آلياژ نقره با مس و ساير فلزات کاربرد دارد. نقره بيشتر درقاره آمريکا به دست مي آيد، اما اين فلز در بيشتر نقاط جهان نيزاستخراج مي شود. نقره زنگ نمي زند، اما در مجاورت گازهاي گوگرد يا گاز طبيعي (متان)فوراً به رنگ قهوه اي و سياه در مي آيد؛ به اين ترتيب اگر قاشق نقره را با غذاهاي گوگرد دارآغشته کنيم، قاشق سياه مي شود(مثلاً هنگام خوردن کلم و تخم مرغ). از قديم فلز نقره براي ضرب سکه مورد استفاده قرار مي گرفت. نقره در ترکيب با موادي که هالوژن ها ناميده مي شوند، تشکيل نمکي مي دهد که در مقابل نور بسيار حساس است، نظير کلريد نقره يا برميد نقره. به همين دليل مقدار زيادي از نقره براي ساخت مواد شيميايي عکاسي مصرف مي شود. نقره براي ساخت آينه نيزمورد استفاده قرار مي گيرد. به علت مقاوم بودن نقره در برابر زنگ زدگي، از آن در صنايع برق استفاده مي شود. از نقره در ساخت قطعات هواپيما و موتورهاي ديزل نيز استفاده مي شود. برخي ترکيبات نقره در پزشکي استفاده دارويي دارند.
منبع:نشريه دنياي زنان، شماره59