راه اندازي يک کسب و کار و مديريت آن با چالش هاي بسياري همراه است. از همان گام اول، يعني انتخاب نوع کسب و کار تا بازاريابي و فروش محصولات يا خدمات، مدير بايد بتواند از پس حل مسائل گوناگوني برآيد. اگريک کارآفرين يا کسي که محصول يا خدماتي ارائه مي دهد به تنهايي کار کند، يکي از مشکلات مديران يعني استخدام کارمندان را ندارد؛ ولي اگر بخواهد به هر دليلي و براي انجام هر کاري کسي را استخدام کند، با چالش مهم ديگري روبه رو خواهد شد؛ يعني استخدام کارمندان توانمندي که با کمترين وقت و هزينه شرکت را در رسيدن به اهدافش کمک کنند. اين کار ساده اي نيست و استخدام کارمند يا کارمندان توانمند و مؤثر مي تواند به يک روند فرسايشي تبديل شود که کارفرما را گيج و سردرگم کند. گاهي اوقات افرادي که براي استخدام آمده اند، همه شرايط مورد نظر را ندارند و هرکدام از لحاظي دچار نقص هستند. مثلاًً برخي تحصيلات مورد نياز را دارند، ولي اصلاً تجربه ندارند؛ بعضي هم داراي تجربه کافي هستند، ولي از دانش روز بي اطلاعند و با همان اطلاعات ده سال پيش کار مي کنند. گاهي اوقات هم فرد، هر دوي اين شرايط را دارد ، ولي برخورد و اخلاق خوبي ندارد و به قول معروف فکر مي کند از دماغ فيل افتاده است!و بسياري از مشکلات ديگر. اين قضيه روي ديگري هم دارد و آن اينکه گاه فردي همه شرايط مورد نظر را دارد و از هر لحاظ کارمند ايده آلي خواهد بود، ولي او حقوق زيادي درخواست کرده که پرداخت آن در توان شرکت نيست. و از همه بدتر کارمنداني هستند که پس از مدت کوتاهي شرکت را ترک مي کنند و شما را با انبوهي از کارهاي انجام نشده تنها مي گذارند (البته منظور ما مواردي که از کارمندان تعهد گرفته مي شود نيست ).
ما هميشه شنيده ايم که موفقيت يک شرکت به کارمندان آن بستگي دارد و اين يک حقيقت است و اهميت اين نکته زماني بيشتر مشخص مي شود که به سرعت سرسام آور پيشرفت تکنولوژي و رشد و ايجاد کسب و کارهاي جديد توجه کنيم. شايد شما به عنوان مدير يک شرکت فکر کنيد که با اين همه نيروي بيکار در جامعه مي توانيد در صورت اخراج يک کارمند خوب و مؤثر به راحتي کسي مانند او را بيابيد. در واقع اين طور نيست، اگر کارمند شما توانا و کارآمد باشد، پس از ترک شرکت شما به آساني جاي ديگري استخدام مي شود و به همين نسبت يافتن کارمندي که توانايي هاي او را داشته باشد، دشوار خواهد بود. پس شما بايد بدانيد چطورافراد با استعداد را جذب و آنها را حفظ کنيد. در واقع در روند استخدام کارمندان، جذب يک نيروي مستعد و کارا که شايد گزينه هاي ديگري هم براي انتخاب داشته باشد، بسيار دشوار است . واقعيت اين است که افراد با تجربه امتحان خود را پس داده اند و در کارشان توانمند و قدر هستند، انتظارات خاصي هم دارند. آنها به هر شرايطي تن در نمي دهند و اين هنر شما به عنوان يک کارفرماست که بتوانيد اين افراد را جذب کرده با افزودن آنها به نيروي کار خود قدرت شرکت را بالا ببريد. براي رسيدن به اين هدف دانستن نکاتي لازم است که برخي از آنها را در زير مي خوانيد:
حقوق زياد به تنهايي کافي نيست
افراد توانايي که به شما مراجعه مي کنند يا شما آنها را يافته به آنها پيشنهاد کار مي دهيد، از شرکتي که در آن کار مي کنند، انتظارات خاصي دارند و در اکثر مواقع يک حقوق بالا به تنهايي آنها را راضي نمي کند. آنها انتظار دارند جزء فعال و تأثيرگذاري در شرکت باشند و اين طور نباشد که فقط دستورات را اجرا کنند.
روند استخدام بايد سريع و بدون تشريفات باشد
روند استخدام کارمندان بايد سازمان يافته باشد و راحت و بدون درگيري هاي اداري انجام شود. اگر مي خواهيد چنين کارمندي را استخدام کنيد، نبايد او را معطل بگذاريد. اگر شرکت شما سلسله مراتب بسياري دارد و براي استخدام يک کارمند جديد افراد بسياري بايد نظر بدهند، تا مي توانيد اين روند را کوتاه کنيد، چون ممکن است همان طور که شما مشغول مشاوره با مديران هستيد، شرکت ديگري او را استخدام کند.
با آنها مانند مشتريان رفتار کنيد
مشترياني که مي خواهند کالايي را بخرند به دنبال چيزي هستند که بتوانند مشکل آنها را حل و نيازشان را برآورده کنند. کارمند احتمالي شما که از توانايي هاي بسياري برخورداراست و چندين گزينه براي انتخاب دارد، به دنبال شرکتي است که مناسب او باشد و بتواند او را راضي کند. طوري رفتارکنيد که نشان دهد آنها محل مورد نظر و ايده آل خود را يافته اند. بادلايل محکم و راضي کننده براي آنها توضيح دهيد که چرا اين شرکت همان شرکتي است که مورد نظر آنهاست و جستجوي شان همين جا به پايان مي رسد
برنامه هاي آموزش تان را به آنها ارائه کنيد
هيچ چيز براي کارمندان زبده تر بدتر از اين نيست که در کارشان به ايستايي و يکنواختي برسند. آنها مي خواهند مرتب بر دانش فني و معلومات شان افزوده شود و در کارشان پيشرفت کنند. به همين جهت برنامه هاي آموزشي سازمان تان را به آنها نشان دهيد. تا ببينند که با کار در اين سازمان و شرکت در کلاس هاي آموزشي مي توانند بردانش و مهارت خود بيفزايند. اگر هنوز براي کارمندان تان برنامه آموزشي نداريد، به فکر باشيد و براي افزايش توانايي دانش روز آنها دوره هايي ترتيب دهيد.
پاداش هايي متفاوت با بقيه، براي شان در نظر بگيريد
به اين کارمندان ارزشمند احتمال پاداش ها و امتيازهايي بدهيد که کليشه اي نباشند. مثلاًً مي توانيد به آنها بگوييد که مي توانند چند روز از هفته را در خانه کار کنند(البته اگر نوع کارشان اين امکان را بدهد)يا اينکه براي فرزندان شان امتيازات يا جوايزي در نظر بگيريد؛ مانند پرداخت هزينه کلاس هاي هنري يا تهيه بليط براي مرکز تفريحي
پس از استخدام چگونه کارمندان ارزشمند را حفظ کنيم؟
حالا شما يک مرحله را پشت سرگذاشته ايد و يک کارمند ارزشمند و توانا را به جمع کارمندان سازمان تان اضافه کرده ايد؛ ولي شايد اين تازه اول کارباشد . بايد تلاش کنيد او را در سازمان نگه داريد. لازم است در عين حفظ حدودي که لازمه روابط بين مدير و کارفرماست، با او دوستانه و برمبناي احترام، اعتماد و حمايت رفتار کنيد. شايد اين ايده به نظر شما خنده دار باشد، مثلاً در روز تولدش مي توانيد با خريد يک دسته گل يا شيريني، در کنار بقيه همکارانش اين روز را به او تبريک بگوييد. با اين کار نشان مي دهيد که شما به عنوان يک مدير تنها او را براي کار نمي خواهيد، بلکه خود او هم براي شما مهم است و به نيازهاي او توجه داريد. اين کار بسيار ساده و يا شايد خنده دار براي ما، احترام و اعتماد اين کارمند به شما را چند برابر مي کند. راهکارهايي براي حفظ کارمندان نخبه و تيزهوش در شرکت وجود دارد که تعدادي از آنها را در زير آورده ايم.
حقوق اورا قدري بيشتر از عرف بپردازيد
ميزان حقوقي را که شرکت هاي ديگر به کارمندان اين چنيني مي دهند، بررسي کنيد و حالا که او با تلاشش باعث رونق کسب و کارتان شده است، قدري بيشتر از حد معمول به او حقوق بدهيد تا خطر استعفاي او به حداقل برسد.
براي شان امتيازات ويژه در نظر بگيريد
لازم نيست امتيازي که علاوه برعرف معمول به کارمندتان مي دهيد، حتماً افزايش حقوق باشد. مي توانيد پس از يک سال مالي درخشان او را به يک مسافرت که همه مخارجش را شرکت تقبل مي کند، بفرستيد يا مثلاً پس از رسيدن به حد مشخصي از فروش به او مرخصي اضافه تربدهيد.
هر چند وقت يکبار ارزشيابي کنيد
در اين حالت کارمندان مديران را ارزشيابي يا دو مدير به طور جداگانه کارمندان را ارزشيابي مي کنند. با اين کار هم در جايگاه يک مدير از نظر کارمندان راجع به خودتان مطلع مي شويد و هم ازانجام قضاوت هاي مغرضانه و ناعادلانه کارمندان نسبت به يکديگر پيشگيري مي شود.
روي کارمندان سرمايه گذاري کنيد
در شرکت شما«سيستم هاي نرم»يا همان کارمندان، به اندازه مراجع بنيادي که آنها را حمايت مي کنند، قابليت توليد دارند و مي توانند در پيشبرد اهداف سازمان مؤثر واقع شوند. بنابراين بايد به طور مرتب روي پيشرفت و رشد اين بخش، مانند رشد و ارتقاي بخش بنيادي سرمايه گذاري شود. لازم نيست اين سرمايه گذاري پيچيده باشد؛ شما حتي مي توانيد نرم افزارهاي مورد استفاده در شرکت تان را ارتقا دهيد و به کارمندان کليدي و مديران ديگر سطوح اجازه دهيد از اينترنت استفاده کنند.
انتقاد پذير باشيد
براي اينکه بتوانيد مشکلات شرکت را حل کنيد، بايد به انتقادهاي کارمندان، به خصوص کارمندان توانمند و لايق که بيش از کارمندان ديگر مهارت و دانش دارند، توجه کنيد. وقتي يک کارمند جرأت مي کند و مشکلي را با سرپرست يا مدير خود در ميان مي گذارد، نبايد ضرر کند. اين نکته درباره کارمندان نخبه اهميت بيشتري دارد، زيرا آنها با تيزهوشي مشکلات را مي يابند و براي حل آنها طرحي هم در ذهن دارند و اگر به آنها بي توجهي شود يا به خاطر اين انتقاد مورد سرزنش قرار گيرند، نسبت به کار دلسرد و نسبت به مديران بي اعتماد خواهند شد. همين مي تواند زمينه استعفاي آنها را از شرکت فراهم کند. ارزش قائل شدن براي کارمندان نخبه و کارآمد يکي از رموز موفقيت يک مدير و در پي آن يک سازمان است. استخدام، حفظ و به کارگيري درست و مؤثر توانايي آنها، برگ برنده يک سازمان نسبت به سازماني است که به منابع انساني خود بي توجه بوده و فقط به کسب سود اهميت مي دهد. يک مدير موفق مي داند که کارمند او-چه نخبه و سطح عالي و چه معمولي-قبل از اينکه يک کارمند باشد يک انسان است و خارج از ديوارهاي سازمان زندگي ديگري دارد . توجه به توانايي هاي حرفه اي يک کارمند و به کارگيري آن زماني مؤثر و موفقيت آن پايدار خواهد بود که مديران و سرپرستان او را نه به عنوان يک روبات کارگر که به عنوان انساني معمولي با ارزش ها، دغدغه ها و مشکلات انساني اش تلقي کنند. اين نکته درباره تمامي کارمندان، از کارمندان معمولي پايين ترين سطح سازمان و سرپرستان آنها گرفته تا مديران سطوح مياني و حتي رده هاي بالاتر صدق مي کند و تنها درباره کارمندان برتر و داراي توانمندي خاص نيست. در آخر اينکه، هر کدام از کارمندان و مديران در هر سطح بايد به ويژگي هاي انساني خود توجه داشته باشند و خود را کسي که جز کار در سازمان زندگي ديگري ندارد، ندانند. اگر چنين تفکري برسازمان حاکم شود، عمر آن چندان طولاني نخواهد بود. مديران مهم ترين کساني هستند که بايد از سلطه اين تفکر بر سازمان جلوگيري و به خصوص به کارمندان عالي و برتر خود اهميت اين نکته را گوشزد کنند.
منبع:نشريه دنياي سلامت، شماره52 /ع