ماجراي جعل اسکناس شايد در نگاه اول هيجان انگيز باشد اما معمولا آخرش کار به خوردن آب خنک مي کشد
 

جعل پول در تاريخ تنها مربوط به اسکناس نمي شود در گذشته هاي دور سکه ها را هم جعل مي کردند، شايد قديمي ترين داستان جعل پول مربوط به 600سال قبل از ميلاد مسيح باشد. در آن زمان عده اي در ليدي شروع به توليد سکه هاي جعلي کردند. در اين سکه ها ماده اي ارزان قيمت را با طلا يا نقره خالص مخلوط مي کردند. کار ديگري که بعدا رواج يافت تراشيدن لبه سکه هاي طلايي و نقره اي بود. با پيدايش اسکناس، جاعلان هم دست به کار شدند. روز به روز تکنولوژي چاپ اسکناس پيشرفته تر شد و اجزاي پيچيده تري در چاپ اسکناس هايي که ابتدا ساده بودند وارد شد. متقلبان مدام در حال يافتن اين پيچيدگي ها و پيدا کردن راه هايي براي چاپ اين اسکناس هاي پيچيده بودند.

انبارهاي دلار تقلبي در چنگ نازي ها
 

در اواخر جنگ جهاني دوم در حالي که دولت آلمان به رهبري هيتلر خود را در آستانه نابودي مي ديد، طراحان و سياستگذاران دولت نازي که از توپ و تانک نااميد شده بودند، چند طرح غير جنگي رو کردند تا دولت هاي متفق را به زانو در آورند. يکي از اين طرح ها، جعل اسکناس بود. نازي ها مي خواستند با چاپ تعداد زيادي اسکناس دلار و خرج کردن آن در بازارهاي جهاني، به اقتصاد آمريکا و همدستانش ضربه بزنند. اين طرح به شدت مورد حمايت شخص هيتلر بود. او دستور داد براي شروع اين پروژه سريع تر اقدام کنند. عده اي مامور بررسي چگونگي اجراي اين طرح شدند. آنها به اين نتيجه رسيدند که براي جعل دلار، بهترين راه استفاده از جاعلاني است که سابقه اين کار را دارند. يکي از مهم ترين آنها جاعلي يهودي به نام سالومون سوروويچ و چند تن از دوستانش بود. آنها پيش از آن به صورت گسترده دست به چاپ دلار زده بودند. چند تن از آنها دستگير شده و پس از چند سال آب خنک خوردن، بيرون آمده بودند. چند تن ديگر هم از آمريکا آمده بودند و در اروپا مي پلکيدند. نازي ها محل زندگي تک تک آنها را در اروپا شناسايي کردند و در يک شب با يورشي برنامه ريزي شده همه آنها را دستگير کردند. پس از چند روز شکنجه و آزار، آنها را به اردوگاهي به نام زاکسنهاوزن در آلمان بردند. جاعلان ابتدا آنچه از آنها خواسته شده بود را نپذيرفتند ولي وقتي در اردوگاه کمي از آنها پذيرايي شد و با وعده وعيد مواجه شدند، همه به خواسته نازي ها تن دادند. مسوولان اردوگاه تمام مواد و ابزار مورد نيازشان را در اختيار آنها قرار دادند. پس از مدتي جاعل بزرگ، سالومون سوروويچ و هم دستانش موفق به چاپ دلار شدند آنها چند انبار را با انبوهي از اسکناس هاي تقلبي پر کردند؛ دلارهايي که با نسخه اصلي مو نمي زد. دولت هيتلر آنچه به دنبالش بود را به دست آورده بود ولي براي خرج کردن اين پول و ديدن نتايجش کمي دير شده بود . متفقين، آلمان را فتح کردند، پول ها را آتش زدند و سوروويچ و همدستانش را آزاد کردند.

پسربچه اي که پليس آمريکا را بازي مي داد
 

فرانک ويليام آباگنال؛ نامي است که همه را به ياد اسکناس هاي صد دلاري مي اندازد. آباگنال اعجوبه اي باورنکردني بود . او در سال 1948در آمريکا به دنيا آمد. سومين فرزند خانواده اش بود. مادرش فرانسوي و پدرش آمريکايي بود . از کودکي هوش و ابتکار در مغزش موج مي زد. اين نابغه آمريکايي وقتي 15ساله بود با يک کارت اعتباري به خريد وفروش و گاهي هم کلاهبرداري پرداخت. او به زودي متوجه شد که چاپ اسکناس از اين کار پرسودتر و آسان تر است . در 16سالگي شروع به جعل اسکناس کرد. در اولين حرکت 3400دلار اسکناس چاپ کرد. بعدها در مورد اين کارش گفت: «خيلي کار راحتي بود؛باور کنيد!»
فرانک به چاپ تعداد بيشتري اسکناس دست زد. به مرور خلافش هم سنگين تر مي شد. اسکناس برايش کافي نبود. جعل چک و اسناد بانکي را هم به سوابق درخشانش افزود. او توانست در مدت پنج سال ، چهار ميليون دلار آمريکا را در 26کشور جهان نقد کند. همين کار توجه ها را برانگيخت . در 21سالگي ، پس از پنج سال کلاهبرداري و بعد از اينکه دوبار زيرکانه از دست پليس فدرال گريخت، بالاخره رسوا شد.
اکنون او در سن 62سالگي ، يکي از بلندپايه ترين مشاوران امنيتي دولت آمريکا و پليس فدرال اين کشور است. البته آن طور که خودش مي گويد، هرگز از سال هاي جواني هيجان انگيزش پشيمان نيست . فيلم سينمايي «اگه مي توني منو بگير!» که لئوناردو ديکاپريو و تام هنکس در آن بازي مي کنند، درباره زندگي او ساخته شده است.

اولين ماجراي جعل اسکناس در ايران
 

اولين قضيه جعل اسکناس در ايران به شهريور سال 1309برمي گردد. مردي روسي به نام الکساندر ايوانيچ به همراه رفقايش در زيرزميني در جنوب تهران اقدام به جعل اسکناس هاي يک توماني کردند. آنها به صورت تدريجي و با احتياط شروع به خرج اسکناس ها کردند ولي چون در چاپ اسکناس هاي جعلي چندان که بايد .ماهر نبودند، خيلي زود دستشان رو شد.
منبع: نشريه دانستنيها شماره 14