برکت فراموش شده در ازدواج
-(4 Body)
|
برکت فراموش شده در ازدواج
Visitor
848
Category:
دنياي فن آوري
با آنکه درباره انتخاب همسر بسيار سخن گفته ايم، اما اين بار مي خواهم از زاويه افزايش برکت در ازدواج، به موضوع انتخاب همسر بپردازم؛ برکتي که متأسفانه در زندگي امروز تا حدي به فراموشي سپرده شده و لازم است مجدداً احيا شود. به نظر شما همسر مناسب، چگونه همسري است؟همسري که خوش خلق،مهربان، صادق و باگذشت باشد؟ همسري که ما را در زندگي موفق تر و خوشبخت تر کند؟ همسري که از همه جهت با ما همخواني و تناسب داشته باشد؟ شايد هم همسري که ما را به انجام کارهاي خير يا عام المنفعه تشويق کند، استعداد و توانايي هايمان را شکوفا و آرزوهايمان را برآورده کند؟ يا... . تعاريفي که ما از همسر مناسب داريم، غير از آنهايي که مسائلي مادي، شغلي، تحصيلي و نظاير اين را در بر مي گيرد، عمدتاً در اين عبارت خلاصه مي شوند:«همسري با گذشت که رابطه ي خوبي با ما دارد و ما را تشويق به انجام کارهاي خير مي کند»!به نظر مي رسد اين ديدگاه، نسبت به همسر ايده آل، معمولاً از اينجا ناشي مي شود که متأسفانه بيشتر ما هدف اصلي زندگي خود را فراموش کرده ايم و گمان مي کنيم هدف از زندگي، تنها ازدواج موفق و داشتن همسر خوب، و در نهايت انجام کارهاي خير و مثبت است و موفقيت و شکوفايي تنها در همين مفاهيم خلاصه مي شود. البته اينها همه در جاي خود چيزهاي خوب و مثبتي هستند، اما نمي توان گفت هدف زندگي انسان، منحصر به همين هاست و کل دستگاه عظيم آفرينش براي اين طراحي شده که همه افراد تنها به ازدواج و انجام کارهاي خوب بپردازند؛ آن هم با تعريف متغيري که معمولا در شرايط و زمان هاي مختلف براي کار خوب وجود دارد و اغلب به شرايط اجتماعي و مکاني و زماني وابسته است. براي توضيح بيشتر به مثال زير توجه کنيد: حتماً تا به حال قطعات يک پازل را ديده ايد که از کنار هم قرار دادن آنها يک تصوير کامل به دست مي آيد . اگر اين قطعات را به طور پراکنده و جدا نگاه کنيد، احتمالاً طرح ها، رنگ ها و شکل هايي را در هر قطعه تشخيص مي دهيد،اما نمي توانيد بگوييد تصوير کلي چيست. حتي ممکن است اشتباهاً قطعات پازل ديگري را به جاي اجزاي اين پازل قرار دهيد که در اين صورت هرگز به طرح اصلي نمي رسيد. زندگي ما انسان ها هم بي شباهت به يک پازل بزرگ نيست؛ پازلي که قطعات و اجزاي آن را انتخاب ها و تصميم هاي ما در زندگي رقم مي زنند. اين پازل بزرگ هم در نهايت يک تصوير واحد و مشخص را نشان مي دهد؛ بنابراين، تنها قطعه يا قطعاتي به کارمان مي آيند که به تکميل و تشکيل طرح نهايي کمک کنند و هر قطعه جديد هر چقدر هم زيبا و جالب باشد، اگر تناسب و هماهنگي لازم را با طرح نهايي و ساير قطعات نداشته باشد، بهتر است به سرعت کنار گذاشته شود. مهم ترين عاملي که در انتخاب قطعه درست به ما کمک مي کند اين است که سيماي کلي و نهايي پازل را بدانيم. بدين ترتيب قدرت تشخيص مان بيشتر مي شود و راحت تر مي توانيم تشخيص دهيم قطعات بي شماري که از جوانب مختلف به ما عرضه مي شوند، متعلق به پازل هستند يا نه؟ اينک به نظر شما هدف اصلي انسان، يا طرح و سيماي اصلي پازل بشر چيست؟ گمان نمي رود به سادگي بتوان به اين پريش پاسخ داد، چون طرح کلي پازل را کسي نمي داند، مگر آن که خود، طراح بزرگ همه پازل ها باشد. به همين دليل بايد به کلام الهي و به تعليمات پيامبران و اوليا مراجعه کنيم تا طرح اصلي پازل را تشخيص دهيم؛ طرحي که در تحقيق و شکوفايي ماموريت الهي انسان و تسليم محض او در برابر خالق هستي خلاصه مي شود اگر چه درباره تسليم، سخن بسيار است، به طور خلاصه تسليم، يعني خود را از ابعاد و از همه جنبه ها در اختيار خداوند قرار دادن. در اين حالت، که بالاترين مرتبه انسانيت است، انسان هيچ نيست جز آن که خداوند مي خواهد و هيچ کاري نمي کند جز آنچه خواست و فرمان اوست. در اين حالت او ني تو خاليست که توسط خداوند نواخته مي شود. چنين انساني داراي بزرگ ترين قدرت ها و خارق العاده ترين توانمندي هاست که از اين نيروي بزرگ و قدرت عظيم، جز به اذن خداوند بهره اي نمي گيرد. سخن در اين زمينه بسيار است، اما فعلاً به همين کفايت مي کنيم و با توجه به ابتداي بحث، تأکيد مي کنيم هر آنچه ما را به آفريدگار هستي و تسليم محض نزديک کند و از خودخواهي، خودبيني و مشغوليت به خود و چيزهاي نظير اين باز دارد، برکت است هر چقدر همسر ما، تحصيل، شغل، خانواده يا هر چيز ديگرمان، ايده ال باشد، هر چقدر ما را به انجام امور خير سوق دهد و هر چه با ما مناسب و برايمان دلنشين باشد، اگر ما را به خداگرايي و تسليم در برابر خداوند سوق ندهد، اگر ما را به طرح نهايي زندگي مان نزديک نکند و هدف اصلي حيات ما را برنياورد، برکت حقيقي ندارد. گر چه برخي از ما برکت را تنها در افزوني مال و ثروت مي دانيم و برخي نيز در افزايش علم و دانش، و عده اي در داشتن خانواده و فرزند و... اما برکت واقعي محدود به اينها نيست. از يک ديدگاه، برکت يعني کيفيت؛ کيفيتي که به شکل تصاعدي، بالاتر مي رود و بنابراين ترديدي نيست که در ازدواج هم بتوان به برکت، يعني افزوني کيفيت در ابعاد گوناگون دست پيدا کرد. منتها بايد ديد چه خصوصيت هايي در يک فرد، باعث برکت دار شدن ازدواج با او مي گردد. متأسفانه، بيشتر ما در درک خير و برکت، ظاهربين و شرطي شده هستيم و باورهاي غلط داريم. فرضاً اگر کسي با تمام قوا، انرژي و توان خود را صرف رفاه ظاهري خانواده اش کند، از نظر ما کار خيري انجام داده، اما واقعا اينطور است؟ البته اگر اين کار، منيت او را کاهش دهد و خانواده را هم به آرامش سازنده برساند، کار خير است. اما از کجا معلوم که خانواده يا نزديکان ما، با اين رفاه اضافه به رشد برسند و خودخواه تر و تن پرورتر نشوند؟ از کجا معلوم که اين روش در راه رفاه ديگران، منيت ما را کم کند و برعکس، بدان نيفزايد و ما را مغرورتر نکند و انرژي و توان ما را در راهي که مطلوب نيست به هدر ندهد؟ بسياري از کارهاي خير، ظاهر خير دارند و يا بسته به شرايط زيست ما خير يا شر تلقي مي شوند و اگر باطناً به قصد جلب نظر و نزديکي به خداوند نباشند، اصلا خير تلقي نمي شوند و تأثير مثبتي بر تکميل پازل زندگي ما ندارند. هدف از خدمت به مردم و نيکي به آنها و انجام کارهاي خوب نيز جز اين نيست که رضايت خداوند را به خود جلب کنيم. در واقع خير، جز در ارتباط با خداوند و جلب نظر او، چه معنايي مي تواند داشته باشد؟ تعيين کننده خير و شر فقط و فقط خداست. اگر او بخواهد، همه گناهان ما را پاک مي کند و حتي ما را از تبعات آن گناهان مصون مي دارد. او همان کليد اصلي يا نوشدارويي است که شاه کليد گشايش قفل ها و درمانگر همه دردهاست. پس هر چيزي که ما را به اين نوشدارو برساند، شفابخش و با برکت است و هر آنچه داروهاي مقطعي برايمان فراهم کند، حتي اگر به ظاهر آرام بخش باشد، در باطن، دردي از ما درمان نخواهد کرد. کسي که زندگي را وسيله اي براي رسيدن به خواسته هاي شخصي اش مي داند، کسي که به انواع ترفندها، همسرش را در خدمت خود قرار مي دهد، کسي که منيت ما را در نظرمان مي آرايد و رسيدن به لذت هاي ظاهري و خواسته هاي شخصي مان را بزرگ جلوه مي دهد، کسي که ما را به خودش يا به خودمان مشغول مي کند، آگاهانه يا ناآگاهانه اصالت را به برآوردن خواسته هاي مادي، شخصي و ظاهري مي دهد، و رفته رفته از يادت مي برد که خدايي هست و اوست که رؤيايي باطني در تو قرار داده که بايد محقق شود، همسر مناسبي براي ما نيست. کسي که تو را بر آن مي دارد به چيزهاي ديگري مانند پول و همسر و فرزند و مقام و قدرت و ثروت و شهرت و نيکي هاي ظاهري بپردازي و مشغول شوي، همسر مناسبي براي تو نيست. عمرت را هدر نده و خودت را از برکت محروم نکن. منبع: نشريه ي دنياي سلامت، شماره ي 53. /ج
|
|
|