جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
خطاهاي اشتباهي
-(1 Body) 
خطاهاي اشتباهي
Visitor 824
Category: دنياي فن آوري
همه ي ما اشتباه مي کنيم اما آيا مي دانيد 7 عامل رواني که ما را به سمت اشتباهاتمان سوق مي دهند، چه هستند؟
همه ما خوب مي دانيم که هيچ کس خالي از خطا و اشتباه نيست و اين نکته بارها و بارها، در فرهنگ ها و در قالب هاي متنوع بيان شده است. جايزالخطا بودن آدمي تا حدود زيادي صحت دارد و همه به درستي آن واقفند. نمود اين دست خطاها و اشتباهات را مي توان هنگام خوب پيش نرفتن کاري يا وقوع رخدادي بد به روشني ديد. در اين موارد مسؤوليت گناه و تقصير را سريعاً به گردن انسان مي اندازند. ميزان خطاي انساني در سوانحي چون سقوط هواپيما 70 درصد، خرابي هاي ماشين و حوادث کاري 90 درصد است. همانگونه که اشاره شد غالبا در اين موارد انسان است که مورد سرزنش قرار گرفته و مقصر شناخته مي شود. اما اگر از اشتباهات انساني فاکتور بگيريم شرايط بسيار متفاوت مي شود.
همه ما انسان ها در نو ع نگاه خود به محيط پيرامون مان و مشاهده جهان تحت تأثير عواملي قرار مي گيريم که ما را مهياي هر گونه خطا و اشتباه مي سازد . تجربيات محققان و پژوهشگران علم رفتار شناسي نشان مي دهد که معمولاً از انسان ها خطاها و اشتباهات مشترکي سر مي زند. در اين مقاله به هفت شرايطي که احتمال خطاي غير عمدي را بالا مي برد خواهيم پرداخت.

خطاهاي کلامي رايج ترين نوع خطاي انساني
 

خطاهاي کلامي انسان ها را نمي توان تنها منحصر به سن، جنس يا فرهنگ خاصي دانست. اين اشتباه معمولاً در هر سني و از هر فرهنگي سر مي زند. از جمله معمول ترين نوع اين اشتباه، فراموش کردن نام کسي است که مي شناسيم. بعضي ها هم هستند که در حالت بدتر، نام شخص مورد نظر را اشتباه خطاب مي کنند. پژوهشگران رفتار شناسي، اين اشتباهات را لغزش هاي کلامي نامگذاري کرده اند. اين قبيل خطاها معمولا در هفته حداقل يک بار براي افراد اتفاق مي افتد. لغزش هاي کلامي افراد را هيچ گاه نمي توان حمل بر نا آگاهي آنان دانست. در حقيقت ميان نامي که از فرد در ذهن وجود دارد و نامي که به اشتباه به زبان مي آيد شباهت هايي وجود دارد. مطالعات و بررسي هاي دانشمندان نشان مي دهد که بيشتر خطاهاي گفتاري انسان در عنوان کردن نام افراد يا مکان هاي خاص است. وقتي يک اسم خاص هميشه ورد زبان مان باشد و هميشه آن را بازگو کنيم، معمولا اطلاعات مورد نياز مربوط به آن را مي توانيم به ياد بياوريم و به حافظه مان بسپاريم. ولي معمولا شباهت هايي ميان نام مد نظر و نامي که به اشتباه به زبان مي آيد وجود دارد که باعث اين گونه لغزش هاي کلامي مي شود اين شباهت را مي توان در حروف و هجاها، ويژگي و مواردي نظير آن دانست. يکي ديگر از خصايص لغزش گفتاري آن است که فرد در يک لحظه نمي تواند نام درست را به زبان بياورد و ناخواسته نام را اشتباه بيان مي کند جالب اينجاست که فرد احساس مي کند نام را به درستي گفته و هيچ خطايي اتفاق نيفتاده.

اشتياق به حقايق وارونه
 

اغلب ما انسان ها بدون اينکه بخواهيم تعمداً نتايج کارمان را وارونه جلوه دهيم. آمادگي و استعداد اين را داريم که علمکردهايمان را بهتر و قابل قبول تر از آن چيزي که هستند عنوان و ارائه کنيم. براي بررسي اين موضوع، در صورتي که خاطرات گذشته تان همچنان در ذهن داريد؛ به اين پرسش پاسخ دهيد که در دوره دبيرستان چه کار مي کرديد؟ و مثلاً نمرات سال آخر دبيرستانتان چه بوده است.
طبق مطالعات انجام شده، محققان پاسخ هاي دانشجويان به اين پرسش را به صورت مستند مورد بررسي قرار دادند. از ميان تعداد افرادي که از آنها نمرات دوران دبيرستان شان پرسيده شده بود، تنها 29 درصد نمرات شان را به درستي به خاطر آورده و بيان کردند. جالب اينجاست که اين تحقيق روي دانشجويان سال اول دانشگاه صورت گرفته بود؛ يعني فاصله چنداني ميان دوران دبيرستان و دانشگاه آنها وجود نداشت.
نکته مهم ديگر اينکه 79 درصد دانشجويان، نمرات دبيرستان شان را بالاتر از آن چيزي که بود عنوان کردند و معمولاً نمرات پايين شان را خوب به خاطر نمي آوردند. در کل 79 درصد از دانشجويان نمرات شان را بالاتر از آن چيزي که بود عنوان مي کردند.
اين يکي از ويژگي هاي گذشت زمان است که فرد مي کوشد در جهت اصلاح خود و بهبود گذشته خويش گام بردارد. در حقيقت تلاش فرد بر اين استوار است که خود را هر چه مثبت تر و نزديک به ديدگاه هاي اطرافيانش جلوه دهد. در نتيجه اشتباهي غير عمدي مي شوند.

خطاهاي اشتباهي

هر چه مشغله بيشتر اشتباه بيشتر
 

توانايي ذهني و سرعت محاسبات مغز آدمي هنگام انجام چند کار همزمان کاهش قابل توجهي پيدا مي کند. در تحقيقي که دانشمندان انجام دادند از تعدادي افراد 18 تا 32 ساله خواسته شد تا تفاوت ميان علامت ضربدر رنگي و اشکال مثلث شکل را مشخص کنند. ممکن است اين آزمايش در آغاز اسان به نظر برسد اما وقتي که افراد مذکور، ضربدر رنگي و اشکال مثلث شکل را با هم و در يک زمان مشاهده کردند، تقريباً همگي آنها به يک ثانيه به زمان نياز پيدا کردند تا تفاوت هر دو شکل را مشخص کنند. جالب اينجاست که با وجود زماني که به آنها داده مي شد، باز هم دچار اشتباه مي شدند.
هنگامي که مشغول انجام همزمان دو کار با هم هستيم تغيير ذهنيت و عکس العمل مناسب در قبال هر دو کار در شرايط مختلف اندکي دشوار مي شود. ممکن است در اين حالت حتي فراموش کنيم که داشتيم چه کاري انجام مي داديم يا برنامه مان چه بوده. اگر در اين شرايط ليستي از کارها و برنامه هايمان را يادداشت کنيم به تمام مواد و اطلاعاتي که در کوتاه مدت به آنها نياز خواهيم داشت، دسترسي پيدا خواهيم کرد. از سوي ديگر طبق تحقيقاتي که ارتش آمريکا در سال 1999 انجام داد، مشخص شد که استفاده از تلفن همراه ارتباط مستقيمي با کاهش توانايي هاي ذهني فرد دارد. به همين خاطر است که همواره تأکيد مي شود موقع رانندگي از تلفن همراه استفاده نکنيد، خصوصاً در موقعيت هاي پرترافيک شهري. اين کاهش توانايي ذهني خصوصاً در مورد رانندگاني که مسن ترند خطرسازتر است. هر چقدر سن فراد بالا مي رود فرايند شناسايي و تشخيص مسائل نيز در ذهن شان دشوار تر شده و در صد انجام خطا بالاتر مي رود. اين مشکل پس از 40سالگي در ذهن افراد نمود بيشتري پيدا مي کند.

فکر مي کنيم که مي بينيم، اما نمي بينيم
 

فکرش را بکنيد. شما مستقيم به يک چيز نگاه مي کنيد اما اصلان آن را نمي بينيد. محققان در اين مورد آزمايش هايي انجام داده و دريافتند که تعداد افرادي که با چنين شرايطي مواجه مي شوند، بسيار زياد است. نکته اي که در اين تحقيقات شايد عجيب به نظر برسد اين است که همه اين افراد نه تنها اجسام کوچک، بلکه اجسام بزرگ و حجيم را هم که جلوي چشمشان قرار داشتند نمي ديدند.
اين اتفاق بارها و بارها در زندگي همه ما رخ داده است، بسياري از مواقع فکر ما در لحظه آن قدر مشغول چيز ديگري است که حتي وقوع اتفاقي در مقابل ديدمان را نمي بينيم و متاسفانه دچار اشتباه هاي جبران ناپذيري مي شويم. نمونه اين مسأله در سال 2004 نزديک واشنگتن اتفاق افتاد. اتوبوس حامل دانش آموزان که براي يک گردش علمي در جاده در حال حرکت بود دچار سانحه شد و يک نفر زخمي به جاي گذاشت. محققان پس از بررسي عوامل اين سانحه دريافتند که راننده اتوبوس که در حال صحبت با تلفن همراهش بود با وجود اينکه به جلويش نگاه مي کرد اما اصلاً پل روبه رويش را نديده و با آن برخورد کرد. در نتيجه اين خطاي ديد به فاجعه اي منجر شد.

توجه مي کنيم اما توجه نمي کنيم
 

انسان ها در بيشتر موارد نمي توانند تغييرات عمده و مهم زندگي شان را تحليل کرده و تشخيص دهند، اين نوع اشتباه حتي در مورد صحنه ها و مواردي که با دقت زير نظر دارند هم بسيار پيش مي آيد. محققان براي اثبات اين جريان، از تعدادي غريبه خواستند تا از دانشجوياني که در محوطه دانشگاه بودند مسيري را که نمي شناختند، بپرسند. در همان زمان دو نفر که درب و پنجره حمل مي کردند از وسط غريبه و دانشجو که با هم در حال صحبت بودند رد مي شدند. اگر چه اين تداخل ارتباطي بسيار کوتاه بود اما اين وسط اتفاق مهمي هم افتاد. يکي از آنهايي که داشت درب و پنجره حمل مي کرد جايش را با آن غريبه اي که داشت آدرس مي پرسيد، عوض کرد. وقتي که مرد از ميان آن دو رد شد، دانشجو با شخص ديگري مواجه شد که داشت بدون هيچ مشکلي حرف هايش را با غريبه ادامه مي داد. آيا دانشجو متوجه اين تغيير شده بود؟
در بيش از نيمي از موارد، پاسخ ارائه شده منفي بود. تنها هفت نفر از مجموع 15دانشجو متوجه اين تغيير شدند. ممکن است بگوييد اگر من جاي آن دانشجو بودم به اين تغيير توجه مي کردم. شايد هم واقعاً توجه مي کرديد اما يادتان باشد که شما هم حتماً تغييرات بي شمار مشابهي را ديده ايد که به آنها توجه نکرده ايد. يک فيلم را در نظر بگيريد. دقت کنيد که اگر چه صحنه هاي يک فيلم، پيوسته پشت سر هم فيلمبرداري نمي شوند اما چيزي که بر پرده سينما به نمايش در مي آيد به گونه اي ديگر به نظر مي رسد. اين فرآيند غالبا به اشتباهاتي در فرد منجر مي شود که در صنعت سينما به خطاهاي پيوستگي مشهور است.
نمونه اين خطاها را مي توان در فيلم مشهور بن هور ديد. يکي از معروف ترين صحنه هاي اين فيلم به تصوير برداري ارابه اي جنگي در سال 1959بر مي گردد که اگر چه نمايش آن 11دقيقه به طول انجاميد اما فيلمبرداري آن سه ماه زمان برد. چريان خطاي مورد نظر از اين قرار بود که در طول مسابقه ارابه راني اين فيلم، مه سالابا برجستگي هاي دندانه دار چرخ به ارابه بن هور آسيب وارد مي کند. اما اگر به فيلم با دقت توجه کنيد، مي بينيد که در پايان مسابقه، ارابه بن هور هيچ آسيبي نديده و کاملاً سالم است. ظاهرا همين بي توجهي در انتخاب ارابه ها به هنگام فيلمبرداري منجر به پديد آمدن چنين اشتباه بزرگي در يک فيلم پرهزينه شده بودند.

خطاهاي اشتباهي

اشتباه هاي ناشي از صرفه جويي
 

ما معمولاً وقتي مقاله يا خبري را در روزنامه مطالعه مي کنيم همه حرف ها يا کلمات موجود در جملات را نمي خوانيم. در اين موارد معمولاً تعداد مشخصي کلمات و جملات را مي خوانيم تا الگو و قالب خبر را تشخيص دهيم بنابراين طبيعي است که گاهي اشتباهاتي هم در برداشت ما از مطالب اتفاق مي افتد. ادراک و قواي دريافت انساني، صرفه جويانه است. به بعضي چيزها توجه مي کنيم و به بعضي ديگر نه. بيشتر ما انسان ها تمايل داريم سرسري از روي جملاتي که مي خوانيم رد شويم و يک برداشت و قضاوت سريع و گاهي نادرست هم داشته باشيم. نوازندگاني هم که ساز مي نوازند هيچ وقت نت ها را تک تک نمي خوانند بلکه تنها الگوهاي نت ها را در ذهن شان دنبال مي کنند. اين حالت نوعي احساس مهارت در نوازنده ايجاد مي کند. اما مشکل اينجاست که ممکن است برخي جزئيات ناديده گرفته شوند و اشتباهات بزرگي رخ دهد.

خود بزرگ بيني منشا خطاکاري
 

ما انسان ها معمولاً در بيان توانمندي ها و استعدادهايمان تحت تأثير سوگيري هاي شخصي قرار گرفته و عمدتاً خود را فراتر از آنچه هستيم، جلوه مي دهيم. خيلي از ما هرگز دوست نداريم در حد متوسط يا حتي پايين تر از آن چيزي که هستيم در مورد مان فکر و قضاوت شود. نتيجه اين احساس نوعي خودبيني و تمايل به ظاهر سازي است که ما را فراتر از آنچه هستيم نشان مي دهد و همين حس منشأ بسياري از خطاها و اشتباهات انساني است. تحقيقات پژوهشگران نشان داده که حس خود بزرگ بيني تأثير بسيار زيادي بر روان و شخصيت ما انسان ها دارد و اين خود عاملي است که به روشني موجب خطاها و اشتباهات عمده اي مي شود. به اعتقاد دانشمندان امروزه تقريباً مي توان ادعا کرد بسياري افراد دچار حس اطمينان بيش از اندازه به خود هستند. جالب است که هر چقدر زندگي، کارها و مسؤوليت انسان سخت تر مي شود، اطمينان بيش از اندازه فرد به خود نيز افزايش پيدا مي کند، حتي اگر انجام کار محالي به فرد واگذار شود، به نظر او کاملاً عملي خواهد بود.
در اين شرايط اعتماد و ايمان ما به توانمندي هاي مان آن قدر زياد مي شود که غالبا فکر مي کنيم همه چيز را تحت کنترل خود در آوريم و درست اينجاست که خطاها و اشتباه هاي غير عمدي بزرگ اتفاق مي افتد.
منبع:دو هفته نامه ي همشهري مثبت، شماره ي 174.
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image