مادر پشت اتاق کودک نشسته بود و به خيالبافي هاي کودکش گوش مي کرد. اتاق کودک سراسر هيجان بود. خواهري خيالي، ميزبان کودک بود. خواهري خونه بازي کنيم يا با هم بريم خريد؟!غروب به مامان بگيم ما رو ببره پارک. مشق ها تو نوشتي؟معلم دعوات نکنه؟خواهري گشنه ام شد، بريم ماماني بهمون عصرونه بده ...در گذشته هاي نه چندان دور، خانواده تک فرزندي تقريباً وجود نداشت يا اگر هم بود، بسيار اندک بود. خانواده ها سنتي بودند و داشتن فرزند بيشتر موجب دلگرمي پدر و مادر مي شد و آنها کمک حال اقتصاد زندگي بودند. اما امروزه تعداد والدين تک فرزند روز به روز در حال افزايش است و داشتن فرزندان متعدد، نوعي ضعف فرهنگي به حساب مي آيد. البته در هر دوي اين حالات جاي تأمل و بررسي بسيار وجود دارد؛ زيرا چه در خانواده هاي تک فرزند و چه در خانواده هايي که فرزندان بسياري دارند، تربيت درست و نادرست مشاهده مي شود. زندگي ماشيني باعث شده تا زوج ها به داشتن تنها يک فرزند در زندگي خود بسنده کنند و اين مسأله موجب نگراني بسياري از کارشناسان اين حوزه شده است
زندگي مدرن و دغدغه هاي تک فرزندي
فاطمه گودرزي، استاد جامعه شناسي، تغيير در الگوهاي خانواده و ارتباط ميان زنان و مردان را عامل بروز تک فرزندي مي داند و مي گويد:«اين شيوه هاي جديد، نتيجه انتخاب روش مطلوب افراد جامعه براي زندگي است که براساس شرايط اقتصادي، فرهنگي، اجتماعي و تغييرات آن به وجود مي آيد.» وي به معايب تک فرزندي اشاره مي کند و مي گويد:«تک فرزندها نمي توانند نااميدي ها و فشارهاي روحي را تحمل کنند. چنانچه توهيني به آنها شود، بي آنکه قصد و غرضي در کار باشد، اين توهين را رفتاري عمدي با نيتي خاص تفسير مي کنند. آنها ممکن است مشکلات خود را براي ديگران بيان نکنند و فردي درونگرا شوند. کودک تک فرزند در خانواده اي رشد مي کند که افراد بالغ در آن حضور دارند و کودک ديگري نيست که بتواند با او ارتباط برقرار کند. هر دوي اين عوامل نقشي مهم در پرورش کودکان تک فرزند دارند.» گودرزي درباره محاسن تک فرزندي اينچنين مي گويد:«کودکان تک فرزند پيش از زمان معمول سخن گفتن را آغاز مي کنند و روحيه اجتماعي نيرومندتري دارند. آنان از والدين خود تقليد و همچون بزرگسالان رفتار مي کنند؛ به گونه اي که تحسين و تعجب ديگران را برمي انگيزند. آنها زودتر از ديگر کودکان با مسائلي مواجه مي شوند که برخورد با آنها در سنين بالاتر اتفاق مي افتد.
چرا تنها فرزندت حساس است؟
اگر پدر و مادر مراقبتي افراطي از تک فرزند خود به عمل آورند، او را فردي ضعيف و کم تحمل بار خواهند آورد. و فرزندشان از ديگران نيز انتظار خواهد داشت با او چنين رفتاري داشته باشند. که اين مسأله موجب ناتواني او خواهد شد. اگر والدين اجازه ندهند فرزندشان با احساسات سخت وناراحت کننده روبه رو شود يا امکان آشکار کردن اين نوع احساسات را براي او فراهم نکنند، تحمل او دربرابر اين نوع احساسات ضعيف خواهد شد. حمايت بيش از حد اين والدين باعث مي شود فرزندشان روحيه اي حساس و ضعيف داشته باشد. ولي در خانواده هاي چند فرزندي چنين مواردي کمتر مشاهده مي شود. مجيد اسلامي، مردم شناس، درباره والديني که تنها يک فرزند دارند، مي گويد:«در خانواده هاي تک فرزند، والدين و فرزندان هر دو احساس نياز شديدي به يکديگر دارند؛ بنابراين ناگزير به مراعات يکديگر هستند؛ ولي خانواده هاي چند فرزندي چنين نيستند. دعواهاي مکرر، جريحه دار شدن احساسات و عصبانيت در اين خانواده ها رايج است و کودکان معمولاً براي کنترل اين احساسات راهي مناسب مي يابند و بار ديگر با هم بازي مي کنند.»
آيا کودکان تک فرزند اجتماعي ترند؟
به اعتقاد دکتر اسلامي اگر چه کودکان تک فرزنداجتماعي تر از ديگر کودکان به نظر مي رسند و اعتماد به نفس بيشتري دربرقراري ارتباط با بزرگسالان دارند، اما به دليل احساسات ناپخته خود ممکن است از همبازي هاي خود خجالت بکشند و ترجيح دهند با کودکان بزرگ تر از خود دوست شوند. وي به راه هاي ارتباطي اين دسته از کودکان اشاره مي کند و مي گويد:«مهد کودک و آمادگي، مکاني است که در آن کودک مي تواند احساسات نابهنجار را در بازي با کودکان هم سن و سال خود تجربه کند. دعوت دوستان به منزل و رفتن به منزل دوستان يا داشتن همبازي هايي در همسايگي، از ديگر فرصت هاي مناسب است. پدر و مادر در محيط خانواده مي توانند فرزند خود را تشويق کنند تا احساسات خود را به آنها بگويد و خود بايد نمونه اين رفتار باشند. آنها همچنين بايد به فرزند خود بياموزند که از درگيري نگريزد و با صراحت و اطمينان با مشکلات و اختلافات روبه رو شود.»
تک فرزندان سرخورده مي شوند
به اعتقاد اين مردم شناس، با توجه به اين که تک فرزند، کانون تمام توجهات و محبت هاي والدين در طول زندگي است، تا زمان ورود به دنياي خارج از خانه همه چيز را بر وفق مراد مي بيند؛ اما به محض ورود به اين دنياي جديد دچار سرخوردگي مي شود؛ زيرا ديگر همه چيز بر وفق مراد او نخواهد بود. وي به والدين توصيه مي کند:«به فرزند خود بياموزيد که ممکن است در زندگي با ناکامي ها و مسائل زيادي مواجه شود که بروفق مرادش نباشند. اما مهم تر از همه اينکه درخواست هاي فرزند خود را به سرعت اجرا کنيد. به او ياد بدهيد که بايد براي رسيدن به هدفش تحمل داشته باشد و صبر کند؛ چون دنياي خارج از خانه اينگونه است.»
وقتي ديگر خويشاوندي نداري
رئيس انستيتو بهداشت دانشگاه علوم پزشکي تهران و برنده جايزه جمعيت سال 2007ميلادي سازمان جهاني بهداشت، با شاره به تأثير منفي تک فرزندي مي گويد:«تک فرزندي و عدم تمايل زوج ها به داشتن بيش از يک فرزند، ممکن است در آينده تأثير منفي در سلامت روان فرد بگذارد.» به اعتقاد حسين ملک افضلي اين مسأله باعث مي شود تا 50سال ديگر داشتن عمو، خاله، عمه و دايي براي نسل هاي آينده موضوعي تاريخي شود که به نوعي مشکلات و اختلالات رواني را در پي خواهد داشت. افضلي ادامه مي دهد:«تک فرزند بودن در خانواده باعث مي شود که کودک به دليل نداشتن همبازي و يا هم صحبت در محيط خانه، دچار نوعي خلأ عاطفي شود و اين خلأ در او رشد کند و درآينده روي سلامت روان و نسل هاي بعدي تأثير منفي بگذارد.» رئيس انستيتو بهداشت دانشگاه علوم پزشکي تهران به زوج ها توصيه مي کند، در صورت فراهم بودن شرايط و در حد متعادل، تا دو فرزند داشته باشند؛ زيرا داشتن دو تا سه فرزند، در روند افزايش جمعيت تأثير زيادي ندارد.
آمارها چه مي گويند؟
نتايج يک بررسي در کشور نشان مي دهد که ميزان اختلال سلوک، بيش فعالي و ساير اختلالات رفتاري، براساس گزارش والدين و آموزگاران ، در کودکان خانواده هاي چند فرزندي به مراتب بيشتر از خانواده هاي تک فرزندي است. در اين پژوهش،837دانش آموز ابتدايي، شامل 422کودک خانواده تک فرزند و 415کودک خانواده چند فرزند مورد مطالعه قرار گرفتند. بود يا نبود يکي از والدين در تفاوت اختلالات رفتاري ياد شده بين کودکان تک فرزند و چند فرزند مؤثر است؛ به طوري که وجود دو عامل تک فرزندي و حضور يا عدم حضور پدر و مادر در ميزان فراواني اختلالات رفتاري کودکان دخالت مستقيم دارد. گفتني است، طبق نتايج اين مطالعه، اين باور که مشکلات رفتاري کودکان خانواده هاي تک فرزند بيشتر است، تأييد نشد تحقيقات ديگري در اين زمينه نشان داده است که تک فرزندان در بسياري از موارد، مانند موفقيت هاي تحصيلي، ضريب هوشي، مهارت هاي اجتماعي و ...مانند فرزندان اول هستند. عامل اصلي بالندگي و رشد فرزندان، پدر و مادرند. چه تک فرزند و چه يکي از 10کودک خانواده، تفاوت در اينجاست که تلاش و فعاليت هاي پدر و مادر در صورت کمتر بودن تعداد فرزندان دو چندان مي شود. والدين تک فرزند، کودک ديگري ندارند تا به وقت بيشتري نياز داشته باشند؛ بنابراين مي توانند روي تنها فرزندشان بيشتر تمرکز کنند.
و تلنگر آخر
کودک از اتاق خارج مي شود در دستش عروسک بزرگي است و خواهري مي خواندش. او را بر روي صندلي ميز ناهارخوري ، کنار خود مي نشاند و لقمه اي در دهانش مي گذارد و رو به مادر مي گويد:«مامان چرا من خواهري ندارم؟»و نگاه مادر، خانه را پر از سکوت مي کند.
منبع:دنياي زنان 63