همه ما در زندگي با تغييراتي رو به رو مي شويم. تغيير محل کار و زندگي،ازدواج يا طلاق پدر و مادري که ديگر جوان نيستند يا مرگ و بيماري يکي از عزيزان، اتفاقاتي هستند که انسان ها آنها را تجربه مي کنند.بعضي افراد مي دانند که چطور عواطف،احساسات و کارهاي شان را هنگام بروز تغييرات مديريت کنند.به همين دليل با بروز تغييرات،ناراحت و نگران نمي شوند و مي توانند سر رشته امور زندگي شان را به دست گيرند؛ ولي، بعضي ديگر نمي دانند چطور با تغييرات زندگي کنار بيايند و هنگام بروز تغييرات،نگران و دستپاچه شده و سر رشته امور به دست شان خارج مي شود.آخرين باري که تغييري بزرگ در زندگي تان به وجود آمد کي بود؟بسياري از ما با بر هم خوردن روند معمول زندگي مان مضطرب مي شويم يا در موارد شديدتر بيمار شده و به رختخواب مي افتيم.در هنگام بروز تغييرات ما انتخابي کرده ايم که ريسک به همراه داشته؛ ولي، انجام آن لازم بوده است.در واقع،علت اضطراب و نگراني ما ترس از ناشناخته هاست و اين که بيشتر ما تغيير را خطرناک مي دانيم.نکته اينجاست که جنگ با تغييرات،تنها روندي فرسايشي است که جلوي رشد شما را مي گيرد؛ ولي،استقبال از تغييرات و موارد جديد به ارتقاي سلامت روان کمک مي کند و حتي در بهبود توان سيستم ايمني تاثير مثبت دارد.مسأله اين است که گاهي اوقات ما نمي توانيم جلوي بروز تغييرات را بگيريم؛ ولي، مي توانيم واکنش خودمان نسبت به آن را کنترل کنيم.وقتي تغييري به وجود مي آيد،آن را بپذيريد و بکوشيد از اين موقعيت جديد به سود خودتان استفاده کنيد.نکته ديگر اين است که اگر در زمان حال زندگي کنيد،ديگر فکر نمي کنيد که اگر همه چيز مانند پيش بود،چقدر بهتر بود يا حالا که وضعيت اين طور شده در آينده چه خواهد شد.استفاده از تجربيات ديگراني که دوست شان داريد و آنها هم تغييرات بسياري را پشت سر گذاشته و موفق بوده اند،به شما کمک مي کند با موقعيت جديد کنار بياييد.
داشتن يک رئيس جديد
چيزي که بسياري از ما را در اين موقعيت مي ترساند اين است که نمي دانيم رئيس جديد که به تازگي اداره امور را در دست گرفته چه توقعاتي دارد؟چه چيزهايي برايش اهميت دارد و يک کارمند خوب و کوشا را چگونه مي بيند؟رئيس قبلي هر چه بود-چه خوب و چه بد-شما به کارش آشنا بوديد؛ ولي، حالا با موقعيتي جديد رو به رو هستيد.راهش اين است که اندکي پس از ورود رئيس جديد و استقرارش در پست جديد با او جلسه اي بگذاريد و از او بپرسيد که از شما چه انتظاراتي دارد؟ نکات مهم در نظر او چه چيزهايي هستند و يک کارمند خوب را چگونه کارمندي مي داند؟با دانستن پاسخ اين پرسش ها شما مي توانيد انتظارات او را برآورده کرده و اعتمادش را جلب کنيد.
رفتن به يک شهر جديد
مرتب کردن خانه جديد،ثبت نام بچه ها در مدرسه جديد،يافتن مطب دکترها،سوپر مارکت مناسب، فروشگاه ها و داروخانه مي تواند هر کسي را مضطرب کند.اين کارها وقت گيرند و اگر دغدغه رفتار با همسايه هاي جديد را به حساب نياوريم،به خودي خود چالش هايي جديد هستند.به گفته کارشناسان بخشي از هويت ما به جايي که در آن زندگي مي کنيم، گره خورده است و زماني که از شهري به شهر ديگر نقل مکان مي کنيم،گويي بخشي از هويت خود را از دست داده ايم.
به اين موقعيت جديد به عنوان تجربه اي که نياز به اکتشاف و تحقيق دارد،نگاه کنيد.از ساکنان محل بپرسيد و نقاط مثبت و منفي محل را جويا شويد.اين اکتشاف تازه روحيه شما را بهتر مي کند و با شناخت مکان ها و آدم هاي جديد بر محيط خود تسلط بيشتري پيدا مي کنيد؛ولي،نکوشيد با هر شخص يا همسايه جديدي که در محل تازه مي بينيد،فورا دوست شويد.
جدا شدن از همسر
حتي،اگر شما خودتان درخواست طلاق داده باشيد و با ميل و خواسته قلبي از همسرتان جدا شده باشيد،باز هم پس از طلاق اين حس را خواهيد داشت که انگار عضوي از بدن تان را از دست داده ايد.عادات و روش زندگي روزمره شما که ممکن است پيش از اين از سوي همسرتان تعيين مي شده حالا به هم خورده و شما با اين تغيير ناگهاني حس مي کنيد که بخشي از وجودتان کنده شده است.اجازه ندهيد خشم يا ترس بر شما مسلط شود.اگر حس کنيد که قرباني يک رابطه ناموفق شده ايد،نمي توانيد سر رشته زندگي تان را دوباره در دست گيريد و زندگي تازه اي براي خود بسازيد؛چرا که بخشي از شما هنوز در اتفاقات گذشته زنداني شده است.زماني که ببينيد جز تغيير و پذيرفتن تغيير راه ديگري نداريد،اتفاقاتي تازه مي تواند به وقوع بپيوندد.با دوستان و کساني که مي توانند کمک تان کنند،معاشرت کنيد و حلقه اي از روابط قوي و سودمند براي خود ترتيب دهيد.زماني که بدانيد افرادي هستند که مي توانند کمک تان کنند،بهتر مي توانيد با اين تغيير کنار بياييد و زندگي جديدي را شروع کنيد.از اين تنهايي لذت ببريد.کارهايي که در دوران زندگي مشترک مي خواستيد تجربه کنيد و نتوانستيد را تجربه کنيد.در يک کلاس تفريحي ثبت نام کنيد.ورزش مرتب هم بسيار کمک تان خواهد کرد.
بيمار شدن
يک سرماخوردگي ساده بر کيفيت زندگي ما تاثير مي گذارد و زماني که به يک بيماري جدي مبتلا شويم، اين تاثير منفي به مراتب عميق تر خواهد بود.ممکن است نتوانيم وظايف کاري مان را انجام دهيم،در انجام کارهاي خانه و مربوط به خانواده و همسرمان اختلال به وجود آيد و يا افسرده شويم.به خودتان فرصت اندوهگين شدن بدهيد.تا زماني که نپذيريد چه اتفاقي افتاده و محدوديت هاي جديدتان را درک نکنيد، نخواهيد توانست قدمي به جلو برداريد.اگر تا مدتي گريه کنيد و اندوهگين باشيد،حق داريد.به خودتان اجازه دهيد که احساسات تان را ابراز کنيد و اندوه تان را نشان دهيد.اگر اين احساسات طبيعي را سرکوب کنيد،بيشتر به شما آسيب خواهد رسيد.
خنده بهترين ابزار براي غلبه بر احساسات منفي است.مجلات و کتاب هاي فکاهي بخوانيد و فيلم هاي کمدي ببينيد.به جنبه هاي خوب بيماري تان هم فکر کنيد و به وقت و امکاناتي که با بيمار شدن به دست آورده ايد،اهميت دهيد و از آنها استفاده کنيد.چرا که هر اتفاقي هر قدر هم که بد باشد،جنبه هاي مثبت دارد.البته،هميشه هم نمي توان آنها را پيدا کرد؛ ولي، وقتي نکات مثبت وضعيت جديد را پيدا مي کنيد،به شما انرژي و روحيه مي دهد.اگر ديديد که نمي توانيد بر اندوه و افسردگي تان غلبه کنيد،به يک مشاور و روانشناس مراجعه کنيد.روح و جسم بسيار به هم پيوسته اند و داشتن يک روحيه کسل و افسرده مي تواند بهبودي شما را به تاخير بيندازد يا علايم بيماري را تشديد کند.
مراقبت از والدين مسن
وقتي يکي از پدر و مادر يا هر دوي آنها دچار وابستگي جسمي و رواني مي شوند،شما با مسؤوليت سنگيني روبه رو مي شويد.برآورده کردن نيازهاي جسمي و رواني آنها و تامين اين هزينه اضافي خود چالشي بزرگ است.نگه داري از والدين در منزل با استرس فراواني همراه است که بخشي از آن مربوط به نگراني درباره اين است که آيا نيازهاي پدر و مادر مسن و بيمار به تمامي برآورده مي شود يا نه و بخش ديگر مربوط به اين است که از نيازهاي ديگر اعضاي خانواده غافل نشويد و تامين هزينه اين کار هم خود چالشي بزرگ تر است.در ضمن،حالا شما ديگر آن دختر يا پسر کوچکي نيستيد که هنگام ناراحتي در آغوش پدر و مادر به آرامش مي رسيد،حالا اين نقش برعکس شده است.از متخصصان کمک بگيريد.مي توانيد پرستار ماهري انتخاب کنيد تا در زماني که شما در منزل نيستيد،از پدر يا مادرتان مراقبت کند و شما را در انجام هر چه بهتر اين کار ياري دهد.از بودن با آنها لذت ببريد و اوقات خوشي را در کنار پدر و مادر مسن تان سپري کنيد.البته گاهي اوقات به دليل کهولت سن يا بيماري آنها، اين کار سخت است.به قدر کافي استراحت ورزش کنيد و همه کارها را خودتان بر دوش نگيريد.از همسر و فرزندان تان بخواهيد که در خدمت کردن به پدر و مادر به شما کمک کنند.خوب غذا بخوريد و همسر و فرزندان تان را فراموش نکنيد.
تغيير شغل
اين تغيير هم مي تواند سبب استرس و اضطراب در فرد شود.شما ممکن است حس کنيد که با اين کار امنيت شغلي تان را از دست داده ايد و ممکن است نه تنها اوضاع تان بهتر نشود که وضع مالي بدي هم پيدا مي کنيد.به گفته کارشناسان 90 روز اول يک کار جديد تعيين کننده است و به بسياري سخت مي گذرد.استخدام شدگان جديد فکر مي کنند بايد همه چيز را همان روز اول ياد بگيرند.اعتماد به نفس خود را افزايش دهيد و با انجام دادن پروژه هايي که کوچک هستند و زود به آخر مي رسند،خود را به عنوان يک کارمند ساعي و کوشا به رئيس معرفي کنيد.با کارمنداني که موفق هستند و مي توانيد به آنها اعتماد کنيد، رابطه برقرار کنيد.به اين فکر کنيد که پس از طي دوره آزمايشي بسيار راحت تر و آسوده خيال تر کار کنيد.
ويژگي هايي که در هر تغييري مفيد است
انعطاف پذيري
اگر تمايل داشته باشيد که موقعيت هاي جديد را پذيرا باشيد و چيزهاي جديد را امتحان کنيد،ديگر در گذشته اسير نخواهيد بود و مي توانيد از فرصت هاي جديد به نهايت استفاده کنيد.
زندگي در زمان حال
اگر در زمان حال زندگي کنيد و بر نيازها، امکانات و فرصت هاي کنوني تان تمرکز کنيد،مي توانيد با تغييرها کنار بياييد.
حق شناسي
همه ما از موهبت هاي بسياري برخورداريم.شناختن اين موهبت ها و قدرشناسي و شکرگزاري در مقابل آنها انرژي مثبتي به وجود ما مي دهد.نعمت هايتان را يادداشت کنيد،آنها را بشماريد و به خاطر بسپاريد.
پذيرش
ممکن است نتوانيد مانع اين شويد که رئيس تان شما را اخراج کند يا نتوانيد جلوي بيمار شدن خود يا يکي از اعضاي خانواده تان را بگيريد؛ولي، مي توانيد واکنش هايتان نسبت به آن را کنترل کنيد.چيزهايي که پديد آمدن شان در اختيار شماست و آنهايي که از حوزه اختيارات شما خارج است را بشناسيد.
منبع:ماهنامه سلامت،شماره 50.