در شرايطي که دو نفر کم و بيش يکديگر را پسنديده اند و با قصد ازدواج تا مرحله نامزدي هم پيش رفته اند، بايد نکته هايي را در اين مرحله از رابطه در نظر بگيرند تا به قول معروف، نه سيخ بسوزد نه کباب. در اين شرايط، نه بايد زيادي هيجان زده شد و نه زيادي محافظه کار. ضمن اينکه راه بازگشت را هم بايد براي دو طرف بازگذاشت. فراموش نکنيد که شما هنوز در مرحله ارزيابي اوليه هستيد.
شما وقت نداريد، شما وقت داريد!!
معمولاً پيش مي آيد که دو طرف مي خواهند راه ها و انتخاب هاي ديگر را هم باز بگذارند. موقعيت هاي ديگر را هم بررسي کنند. يک تابع سني/ جنسي وجود دارد که بايد آن را در نظر بگيريم. تابع سني/ جنسي هم يعني گذشتن سن ازدواج دختر و پسرها که با هم متفاوت است. اين کاملاً مشخص است که سن ازدواج دخترها زودتر از پسرها مي گذرد. دخترها بايد بدانند فرصت کمتري دارند و نبايد وقتشان را بي دليل تلف کنند. بايد سريع تر وارد فاز جدي شناخت بشوند تا اين وقت از دست نرود.
براي شناخت هم فقط نبايد فضاهاي دو نفره را ملاک قرار داد. آدم ها بايد طرف مقابلشان را در جمع هاي دوستانه و خانوادگي شان بسنجند. بايد ديد طرف مقابل در جمع هاي دوستانه و خانوادگي افتخارآميز هست؟ در کنار او مي شود راحت بود و دوست داشت که اعضاي خانواده يا دوست هاي صميمي او را ببينند؟
معاشرت مهم ترين چيزي است که دو نفر مي توانند به کمک آن به شناخت برسند. حواستان را جمع کنيد، معاشرت اين نيست که از يک نفر بپرسيد شما مذهبي هستيد يا نه؟ طرف هم بگويد بله. اين بله جواب کاملي نيست. همه چيز بايد دقيق بررسي شود. در مورد بحث مذهبي بودن، بايد معلوم شود که اعتقادات و پايبندي هر کدام چقدر است؟
اصل جبران را جدي بگيريد
اصل جبران هم در اين رابطه ها مي تواند خطرساز شود. در اصل جبران ما ممکن است يک کاري را براي مدتي انجام دهيم ولي بالاخره يک جايي يک رفتاري مي کنيم که کاملاً با رفتارهاي قبلي مان متفاوت است؛ مثلاً ممکن است آدم اقتصادي و پول جمع کني باشيم ولي طبق اصل جبران ممکن است يک بار يک کفش 150 هزار توماني بخريم. حالا در رابطه هاي عاطفي هم ممکن است يک نفر از خودش خيلي مايه بگذارد. به اصطلاح با آخرين سرعت حرکت کند، اما يک جايي محکم ترمز کند. 80 درصد رابطه ها را اصل جبران خراب مي کند. گاهي به کسي که آن قدرها هم برايمان مطلوبيت ندارد، حسابي لطف مي کنيم و طبق اصل جبران يک جايي طرف مقابل را بدجوري دچار شوک مي کنيم.
بايد حواسمان باشد، براي لطف هاي خودمان و طرف مقابل ترمز بگذاريم. ترمزي که باعث مي شود، هيچ وقت گرفتار اصل جبران نشويم. اصل جبران در رابطه اي که معلوم هم نيست به ازدواج ختم مي شود يا نه، يکي از طرفين را به شدت آسيب پذير مي کند. طرفي که تا به حال حسابي به او لطف شده و يکدفعه اتفاقي افتاده که همه آن لطف ها را از بين برده است.
حواستان جمع باشد
نمي شود اسمش را گذاشت فرصت. ولي بالاخره هر رابطه اي دو طرف دارد. از يک طرف آن ممکن است آسيب بخوريم. اما اگر زرنگ باشيم مي توانيم از اين رابطه براي شناخت صحيح طرف مقابل مان استفاده کنيم. براي رسيدن به اين تجربه هم بايد در معاشرت و رفتارهايمان حسابي حواسمان جمع باشد.
ما دو جور آدم داريم. آدم غايت گرا و آدم هاي هدف گرا. اگر داريم مي رويم چالوس بايد هم ذوق اين را داشته باشيم که به چالوس برسيم، هم يادمان باشد که قرار است بالاخره برسيم به چالوس. نه کساني که سه ساعته به چالوس مي رسند از سفرشان لذت مي برند، نه آنها که 16 ساعته مي روند. بايد حد وسط را در غايت گرايي و هدف گرايي پيدا کرد. در اين صورت مي شود بدون تنبلي يا زرنگي بيش از حد زواياي پنهاني طرف مقابل را شناخت.
از اختلاف نظر فرار نکنيد
وجود اختلاف نظر در رابطه عاطفي بين دو نفر طبيعي ترين چيزي است که ممکن است وجود داشته باشد. اصلاً اگر اختلاف نظر وجود نداشته باشد، بايد به درستي آن رابطه شک کرد. اگر هيچ مشکلي وجود نداشته باشد؛ يعني يک نفر در ديگري ذوب شده. اين هم يعني اصلاً دو نفر آدم واقعي در اين رابطه وجود ندارند که اختلاف نظر پيدا کنند. خطرش هم اين است که هيچ وقت کسي براي هميشه در کسي ديگر ذوب نمي شود. آدم ها اگر بيشتر از 30 درصد تغيير کنند، وارد مرحله خطرناکي شده اند.
منبع: همشهري جوان، شماره 278