انقلاب اسلامي ايران بنا به ماهيت معنوي و روحاني، در داخل مرزهاي ايران محدود نماند و به واسطه اخلاص و درايت رهبر فرزانه خود ، امام راحل ، مرزهاي كشورهاي اسلامي را درنورديد و موجي از بيداري را در اين كشورها پديد آورد.
يكي از كشورهائي كه به شدت تحت تأثير انقلاب اسلامي و رهنمودهاي امام قرار گرفت ، كشور پاكستان بود كه به دليل همجواري با ايران ، بيش از كشورهائي كه اين ويژگي را ندارند ، از اين رويداد عظيم تاريخ معاصر منتفع شد. كشور پاكستان به دليل فعاليت هاي شديد فرقه هاي گوناگون، پيوسته آماج حملات فرهنگي امپرياليسم بوده و هنوز نيز از اين غائله رهائي نيافته است.
شهيد عارف حسيني به علت آشنائي ديرين با امام و افكار ايشان ، از زماني كه در نجف به تحصيل مشغول بود ، به درستي بر اين نكته واقف شد كه عقب ماندگي كشورهاي اسلامي ، از جمله وطن او پاكستان، زاده تفكر استعماري جدائي بين دين از سياست است كه باب دخالت بيگانگان را در كشورهاي مسلمان مي گشايد و آنان را از فرهنگ قني خود محروم مي سازد. او از همان دوران طلبگي دريافت كه بايد همچون مراد خويش ، امام خميني ، شجاعانه قدم به ميدان مبارزه بگذارد و بي هراس از دشمنان گوناگون و متعددي كه مردم او را گرفتار جهل و بي عدالتي كرده بودند ، راه و خط امام را در پاكستان ترويج و تبليغ كند ، از همين روي بود كه پس از طي مدارج حوزه و رسيدن به حد نسبتا مطلوب علمي ، فرصت را از دست نداد و به پاكستان رفت تا خدمات خود را به صورت پرورش طلاب انقلابي و متدين آغاز كند.
هنوز چندي نگذشته بود كه آوازه تقوا ، هوش و اخلاص شهيد ، از او چهره اي محبوب ساخت، با اين همه انتخاب وي به عنوان رهبر شيعيان پاكستان ، به دليل جواني و نيز حضور علماي معمري كه از لحاظ مراتب علمي بر او اولويت داشتند ، موجب حيرت بسياري شد ، بماند كه اساسا انگيزه انتخاب وي از سوي عده اي دقيقا همين بود كه اميدوار بودند به عنوان مردي از طبقه فرودست و جواني و بي تجربگي ، بتوانند با نام او و در پشت نقاب حمايت از رهبري به خواسته هاي خود جامه عمل بپوشانند، غافل از آنكه شهيد با پشتوانه علمي مناسب و به ويژه بهره گيري از انديشه امام و با عزمي راسخ در پي ريشه كني استعمار از فرهنگ مردم پاكستان است.
رهبران پاكستان به ويژه امپرياليسم و ايادي وي در منطقه ، نيك مي دانستند كه در صورت گسترش افكار شهيد كه همانا افكار امام خميني است ، مهار امور از دستشان رها مي شود و كار به جائي خواهد رسيد كه آنان بايد خميني ديگري را شاهد باشند كه اين بار كمر به نجات پاكستان و اتحاد علمي بين شيعه و سني ديار بسته است.
مبارزه با شهيد از اين زمان به شكلي كاملا برنامه ريزي شده و با شيوه هاي رايج ايجاد تفرقه بين فرقه هاي مختلف ، به ويژه شيعه و سني آغاز شد ، بدان گونه كه بخش اعظم وقت و نيروي شهيد صرف حفظ اتحاد بين آنها مي شد. عمال دست نشانده استعمار از زدن هيچ تهمت و افترائي امتناع نكردند و سوار بر موج جهالت عوام ، فرصت هاي فراواني را از شهيد گرفتند، ليكن او با علم به اندك بودن فرصت و هوشياري در تشخيص ترفندهاي دشمنان ، نهايت سعي خود را در تربيت طلاب انقلابي به كار برد و در كنار ايجاد مدارس و موسسات عام المنعفه ، كادر انقلابي اي را كه بتواند راه او را ادامه دهد ، پرورش داد ، نسلي كه اينك دوران نوجواني را پشت سر گذاشته و اميد است با پشتوانه محكم اعتقادي و پيروي از خط شفاف و روشن امام ، موجبات رهائي ملت پاكستان از چنگال ظلم و استبداد را فراهم سازد.
منبع: ماهنامه شاهد ياران، شماره 50