مي خواهم راجع به يكي از فرزندان معنوي امام يعني شهيد سيد عارف حسيني عرايضي را داشته باشم. خداوند به توفيقات جانشين و پيروان آن شهيد بيفزايد تا بتوانند راه شهيد را ادامه دهند.
مي خواهم راجع به امام و شهيد صحبت هائي داشته باشم كه هر دو رهروان يك راه بودند و يك هدف را دنبال مي كردند. مي خواهم شخصيت بين المللي اين دو را بررسي و اين نكته را بيان كنم كه يك انسان چگونه مي تواند يك شخصيت و مقام جهاني را كسب كند ، شما بارها شنيده ايد كه از امام به عنوان يك شخصيت بين المللي و مرد اين قرن ياد مي شود. آيا اين عنوان نتيجه تلاش هاي رسانه هاي بين المللي است يا شرايطي غير از آن دارد؟ ما مي توانيم در اين زمينه از سخنان و افعال آن شخصيت استفاده كنيم. شخصي كه مدافع حقوق مظلومان و مستضعفان باشد و براي حقوقشان تلاش كند و در مقابل استكبار جهاني قد علم كند. چنين شخصي مي تواند عظمت بين المللي پيدا كند.
ما مي بينيم كه امام و فرزند شهيد او عارف حسيني براي نجات همه محرومان جهان مبارزه كردند. ما مشاهده كرديم كه بعثي ها در عراق خيلي از علماي آل حكيم را شهيد كردند ، در پاكستان شهيد عارف حسيني را به شهادت رساندند ، در لبنان شيخ راغب حرب به دست صهيونيست ها به شهادت رسيد ، كريم عبيد را اسرائيلي ها در روز روشن ربودند و ايشان هم اکنون نيز در بند اسرائيلي هاست ، در مصر خالد اسلامبولي بر اثر شكنجه و آزار و اذيت به شهادت رسيد و شهادت سيد مهدي حكيم در سودان، كشتار مسلمانان در كشورهايي چون روسيه ، هندوستان و فلسطين را مشاهده كرديم. در كشور كويت شيعيان را به جرم حمايت از انقلاب اسلامي به زندان مي اندازند. ديديم كه موج اسلام و نداي لبيك يا خميني ، استكبار را وحشت زده كرده است و اسلام را خطر بزرگي براي خود تلقي كرده اند.
كدام اسلام براي استكبار خطرناك است؟ اسلام محمدي يا اسلام آمريكائي؟ اسلام محمدي اسلام نابي است كه غير قابل تسخير است ، سلطه ديگران را قبول نمي كند ، در مقابل دشمنان داخلي و خارجي قد علم مي كند و حكومت و سياست را اصل و اساس تلقي مي كند. اسلام ناب محمدي مصداق اين آيه قرآن مجيد است كه: «اشد علي الكفار و رحماء بينهم.» اسلام ناب محمدي با خواست هاي جديد عين مطابقت را داراست و به اصول خود پايبند است و اين اسلامي است كه با قدرت هاي جهاني در ستيز است.
ما شاهد بوديم كه امام بزرگوار پيام اسلام را به گورباچف ابلاغ كردند. اين جرئت اسلام ناب محمدي است ، و الا در مسكو كه شخصيت هاي كشورهاي ديگر جرئت صحبت كردن هم ندارند. من از امام پرسيدم: «چراگورباچف را به شنيدن پيام اسلام دعوت كرديد؟» فرمودند :«چون در او تحولي را مشاهده و احساس كردم وظيفه من است كه او را به اسلام دعوت كنم.»
امروز نسل جوان از نظام هاي الحادي شرق و غرب مأيوس شده و اميد به اسلام دارند ، لذا وظيفه ماست كه آنان را به سوي اسلام دعوت كنيم ، نكند به سوي چاه تاريك اسلام آمريكائي بروند. امام خطاب به رؤساي دولت هاي مختلف فرمودند :«تنها قدس مسئله مسلمان ها نيست ، بلكه مشكل بزرگ آنان در كشورهايي چون افغانستان ، پاكستان و كشورهاي حاشيه ي خليج فارس و حكومت اين كشورها است. نجات مسلمين در وحدت و همدلي است. مسلمانان با اتحاد و همدلي مي توانند در مقابل قدرت نماهاي جهان قيام نمايند.» و سال ها بعد ما مشاهده مي كنيم كه روساي كشورهاي آمريكا ، فرانسه ، و ديگران به مسلمان ها پيام تبريك عيد مي فرستند. رسانه هاي مختلف جهان اسلام تمجيد مي شوند و اين نتيجه نهضت انقلابي امام است ، لذا ما امام را يك شخصيت بين المللي تلقي مي كنيم.
همين طور هم در كردار و گفتار شهيد آقاي عارف حسيني مشاهد مي شود. ايشان در اوائل جواني راهي را انتخاب كرد و مبلغ و مروج اسلام ناب محمدي شد و از نجف گرفته تا پاكستان ، همه جا با اسلام آمريكائي مبارزه كرد. ما از بيانات ، سيرت و اساس نامه او به نام «راه ما» مي توانيم دريابيم كه ايشان تا چه اندازه درد ملت را درك مي كرد و جرئت بيانش را داشت.
امام راحل هنگام شهادت عارف حسيني در پيامي فرمودند: «ايشان رهبر شايسته و برجسته اي بود. علمدار اتحاديه بين المسلمين بود. او در مختصر مدتي رفت و آمد آمريكايي ها را در پاكستان با مشكل مواجه كرد.»
ما شنيده ايم كه ايشان در روز شهادت قرار بود در لاهور ، تظاهرات ضد استعماري سعودي را رهبري كند و سخنراني داشته باشد و دشمن ، اين را خطر بزرگي براي خود تلقي مي كرد ، لذا ايشان را شهيد كرد. خبر شهادت ايشان مثل آتش در جنگل ، به زودي در تمام جهان منتشر شد و اين فاجعه ، كمر پيروان را شكست. عمده دليل محبوبيت و شهرت شهيد ، جهاد ايشان در مقابل استعمار و استبداد بود.
مرور لمحه اي از حيات شهيد ، براي ما درس است. افرادي چون شهيد عارف حسيني ، كم هستند. شهادت شهيد موجب شادي دشمنان است ، ولي جانشين و پيروان و انصار شهيد ، دشمن را مايوس خواهند كرد. اين شهيد عظيم با وهابي ها ، صهيونيست ها و استعمار شرق و غرب مبارزه كرد.
شهيد داراي تمام اوصاف انقلابي و الهي هميشه محافظ انقلاب اسلامي بود. با تمام وجود پيرو خط امام بود. دشمن فهميده بود كه حسيني در پاكستان خميني دوم خواهد بود ، لذا شهيدش كردند. قتل شهيد ، قتل يك فرد نيست ، بلكه دشمن مي خواهد با اين عمل ، يك تفكر را از بين ببرد. اگر دشمن نتوانست جسم مطهري ، بهشتي ، باقرالصدر و حسيني را از بين ببرد ، ولي تفكرشان هرگز محو نخواهد شد. احياي تفكر شهيد حسيني ، احياي تفكر اسلام ناب محمدي است.
با توجه به عظمت شهيد ، من قادر به شرح كلماتي كه امام در پيام خود ايراد كرده اند ، نيستم. براي صدور انقلاب و برپائي يك انقلاب بين المللي ، خيلي چيزها را بايد فدا كرد و پيام اين شهداء و عظمت و اهداف آنان را زنده نگه داشت. بعد از شهادت شهيد عارف حسيني ما شاهديم كه مردم چه انس و عشقي به شهيد دارند. اميدواريم جانشين و پيروان شهيد ، راه و هدف او را با هوشياري كامل دنبال نمايند. همه ما بايد به اين نكته توجه داشته باشيم كه رهبر هر ملت ، حيات آن است و رهبر ، ملتي را به راه درستي هدايت و رهبري مي كند. بدون يك رهبر وظيفه شناس ، وحدت و رسيدن به هدف كار مشكلي است و اطاعت رهبر وظيفه شناس بر همه ما واجب است.
خداوند به همه شأن اطاعت از رهبر را مرحمت فرمايد. والسلام
منبع: ماهنامه شاهد ياران، شماره 50