برخي معتقدند زماني که نطفه انسان شکل مي گيرد هيچ قابليت خارق العاده اي در وجود شخص نهاده نمي شود و آنچه يک فرد را متمايز مي کند، بر اثر ارتباط مداومي است ميان ما و آنچه در جهان خارج وجود دارد. اين يعني رسيدن به هر هدف بزرگي براي همه ميسراست.
نويسنده: الکس ليکرمن/ مترجم: ليلا ايمني: هنگامي که پسر بچه کوچکي بودم روزي چند قلم برداشتم و تصويري از چند آسمانخراش را که تعدادي ماشين از جلوي آنها عبور مي کردند کشيدم و با هيجان فراواني آن را به والدينم نشان دادم. آنها با شور و شوق زايد الوصفي از نقاشي من تعريف کردند و مرا مورد تشويق قرار دادند. اکنون کلمات مادرم را دقيق به خاطر ندارم اما مي دانم عکس العمل او به شکلي بود که اين حس را به من القا کرد که نقاشي من بسيار بهتر از آني است که کودکي در اين سن بتواند از عهده آن بر آيد.
اکنون مطمئن نيستم که آن روز حق با مادرم بود يا نه اما اين را به خوبي مي دانم که صحنه آن روز و حرکت تشويقي مادرم به گونه اي در ذهنم حک شد که از آن به بعد مدام آن را به خاطر مي آوردم و هميشه باخود فکر مي کردم کاري در اين دنيا هست که من به خوبي از عهده انجام آن بر مي آيم و اين به من نشاط و انگيزه زيادي مي بخشيد. به همين دليل هم شروع به کشيدن نقاشي هاي بيشتري کردم. هر چقدر بيشتر در اين زمينه پيشرفت مي کردم، آرزوهايم هم بزرگ تر مي شدند. من کتاب هاي زيادي هم در اين زمينه خريداري کردم و در عين حال به آثار هنرمندان بزرگي نظير رامبرانت هم علاقه مند شدم.
مدتي بعد در کلاس نقاشي ثبت نام کردم و دوره ها را يکي پس از ديگري با موفقيت گذراندم. پس از مدتي توانستم چهره مادرم را نقاشي کنم و طرح هاي زيبايي از مناظر طبيعي و گل ها کشيدم. هر چه بيشتر نقاشي مي کردم يک گام به جلو مي رفتم و احساس مي کردم به هدفم نزديک مي شوم. با وجود اينکه نتوانستم به هدف بزرگم نائل شوم و مانند استادان بزرگ و صاحب نام نقاشي کنم اما توانستم تا حدي به آرزويي که فقط براي خود در قلبم داشتم برسم.
استعداد در مقابل ممارست
پدر من هم استعداد نقاشي داشت اما زماني که او نقاشي هاي کودکي اش را به من نشان داد سال ها بود که ديگران اين کار را کاملاً کنار گذاشته بود. نقاشي کشيدن هيچ وقت براي او اين قدر اهميت پيدا نکرد که وقتش را براي آن صرف کند و به همين دليل هم اين استعداد او کاملاً به فراموشي سپرده شده بود.
ديويد شنک در کتاب جديدش، « استعداد در همه ما» مي نويسد که تعداد اندکي از ما توانايي و استعداد واقعي خود را مي شناسيم و بسياري حتي هرگز به قابليت هاي واقعي خود که دانشمندان آن را « توانايي محقق نشده» مي نامند فکر هم نکرده اند و هيچ تصوري در اين باره ندارند.
اين يک حقيقت است زيرا تحقيقات جديد نشان مي دهد که ژن ها دائماً به وسيله عوامل محيطي، تغذيه، هورمون ها، فشارهاي عصبي و همين طور ژن هاي ديگر فعال و غير فعال مي شوند؛ همان گونه که آني مورفي پل- مقاله نويس روزنامه نيويورک تايمز- در ستون مروري بر کتاب شنک در يکي از شماره هاي اين روزنامه نوشت:« زماني که نطفه انسان شکل مي گيرد هيچ گونه قابليت خارق العاده اي به کسي داده نمي شود و در عين حال هيچ محدوديت ژنتيکي در کسي ايجاد نمي شود. بر عکس ارتباطي مداوم بين آنچه ما به ارث مي بريم و جهان خارج وجود دارد و اين روندي است که مي تواند تحت کنترل ما قرار گيرد» به عقيده او آنچه شنک در کتابش از آن به عنوان توانايي استثنايي افراد نام برده يک هديه اسرارآميز و کمياب نيست که فقط به تعداد محدودي از افراد داده شده باشد بلکه بيشتر نتيجه تلاش بي وقفه و متمرکز شدن روي فعاليتي خاص است. شواهدي وجود دارد که نشان مي دهد عوامل محيطي مي توانند ژن ها را به فعاليت وادار کنند يا آنها را از کار بيندازند و همچنين تمرين هم مي تواند توانايي اي را در ما ايجاد کند که در گذشته رسيدن به آن غير ممکن و خارج از قدرت ما به نظر مي رسيد. در ضمن از معجزه پافشاري روي هدفتان هم نگذاريد، رسيدن به اهداف بزرگ با تلاش و سرسختي بسيار راحت تر بدست مي آيد.
5 گامي که برداشتن آنها براي رسيدن به موفقيت هاي بزرگ لازم است:
1-آرزوهاي بزرگ داشته باشيد
بيشتر از هر چيزدر زمينه کاري که به آن علاقه مند هستيد آرزوهاي بزرگ داشته باشد. اين مستلزم آن است که انجام کارهايي را که به بخش هاي ديگر از زندگي شما مربوط مي شود به حداقل برسانيد يا کاملاً کنار بگذاريد. آيا مي خواهيد به عنوان يک ورزشکار در المپيک شرکت کنيد يا تنها در مسابقات انتخابي رشته مورد نظرتان حضور داشته باشيد؟ اگر مي خواهيد به المپيک برويد بايد تصميم جدي بگيريد و عزم خود را جزم کنيد. در واقع براي پرسش مطرح شده پاسخ غلط يا درستي وجود ندارد و تنها با توجه به تصميمي که شما براي رسيدن به هدفتان گرفته ايد انجام بعضي از کارها درست يا نادرست خواهد بود.
2- براي کسب مهارت تلاش کنيد
براي رسيدن به توانايي مورد نظرتان و همين طور نيل به هدف بزرگي که در نظر داريد بايد بسيار تمرين و ممارست کنيد. البته هر گونه که مي توانيد و از هر طريقي که برايتان ميسر است حرفه مورد نظرتان را بياموزيد. يک مربي براي خود انتخاب کرده وسعي کنيد بر قوانين مربوطه کاملاً مسلط باشيد. در اين صورت به جاي آنکه گاهي مجبور شويد از آنها سرپيچي کنيد خواهيد توانست بسيار خلاقانه و با استفاده از روش هاي جالب اين قوانين را نقض کنيد. تا قبل از اينکه يک شيوه و سبک انحصاري براي خودتان ايجاد کنيد به هر ترتيبي که برايتان امکان دارد از کارهاي بزرگي که توسط ديگران انجام شده، کپي برداري کنيد.
3- مرتب تکرار کنيد
تکرار، يکي از اصلي ترين گام هاي رسيدن به اهداف بزرگي است. تکرار است که مي تواند کارهاي بزرگ انجام شده را از کارهاي خوب جدا کند. براي اينکه انگيزه خود براي ادامه کار را حفظ کنيد، بکوشيد و از نتايج کارتان کاملاً راضي نشويد چون اين به شما کمک مي کند انگيزه خود را حفظ کنيد. اما اين عدم رضايت نبايد به حدي باشد که باعث شود هيچ گاه حتي وقتي کار خود را به خوبي انجام داده ايد، احساس رضايت مندي و غرور نکنيد.
4- از شکست هايتان درس بگيريد
اگر به طور مداوم تمرين کنيد و از شکست هاي خود درس بگيريد و اجازه ندهيد ناکامي هاي شما را از برداشتن گام هاي بزرگ تر و رسيدن به پله هاي بالاتر باز دارد، آرام و آهسته به حدي مي توانيد قابليت هاي خود را پرورش دهيد تا هرگز پيش از اين در باورتان نگنجيده و تصور آن برايتان غير ممکن بوده است.
5- توانايي هايتان را باور کنيد
اگر ازجمله کساني هستند که علاقه ندارند در زمينه خاصي به موفقيت هاي بزرگي برسند و اين مي تواند قابل قبول و منطقي باشد. اما اگر مي خواهيد قله هاي موفقيت را در يک زمينه فتح کنيد وا نسان بزرگي شويد اين نکته را به خاطر بسپاريد که شما فراتر از آنچه فکر مي کنيد توانايي داريد و تنها بايد بيشتر از آنچه تصورتان است تلاش کنيد. اين کاري بود که من در زمينه نقاشي از سن 9 تا 19 سالگي انجام داده و توانسته ام به موفقيت هاي خوبي نائل شوم. و اين نقاشي اي بود که وقتي سال اول کالج را به پايان رساندم کشيدم.
منبع: psychologicaltoday.com
منبع:همشهري+شماره 8