چرا دستهايم ميلرزد؟ اين سؤالي است که اغلب بيماران مراجعه کننده به درمانگاه از ما ميپرسند. آنها ميگويند: مدتي است که ديگر نميتوانم به راحتي يک استکان چاي بنوشم، ديگر نميتوانم به راحتي بنويسم، ميگويند از آثار پيري است، خجالت ميکشم! فکر ميکنم همه دارند به من نگاه ميکنند. چکار کنم؟ چرا دستهايم ميلرزد؟ در پاسخ اين بيماران بايد بگوييم که لرزش انواع مختلفي دارد و به علل مختلف نيز به وجود ميآيد. لرزش يا Tremor به مجموعهاي از حرکات ريتميک کم و بيش منظم گفته ميشود. اين لرزش در اثر انقباض متناوب عضلات گروههاي مخالف ايجاد ميشود. اين انقباضات در عضلات بازکننده و عضلات مخالف آنها يعني عضلات جمعکننده به طور متناوب اتفاق ميافتد و باعث لرزش ميشود. اين حرکات غير ارادي در دستها به ويژه انگشتان دست و در پاها و يا در سر مشاهده ميشوند. حال ببينيم لرزش چند نوع است؟ به طور کلي لرزش به دو گروه تقسيم ميشود. اگر لرزش در موقع استراحت در دست و پا ايجاد شود يعني وقتي که دست و پا در حال حرکت نيستند ايجاد شود آن را لرزش استراحت يا استاتيک ميگويند. اما اگر لرزش در حال حرکت و يا انجام حرکات ارادي به وجود آيد آن را لرزش ارادي يا کنينبک ميگويند. اين نوع لرزشها خوشخيم هستند. علت لرزش خوشخيم که به آن لرزش فاميلي هم گفته ميشود به درستي روشن نيست اما گاهي اوقات به صورت يک صفت ارثي اتوزومال غالب منتقل ميشود. اين لرزش فاميلي در هر سني ممکن است شروع شود ليکن در اثر استرس و فشارهاي عصبي شدت پيدا ميکند و در سنين بالاتر معمولاً بيشتر مشهود است. لرزش معمولاً يک يا هر دو دست و سر و يا دستها و سر را به صورت همزمان در بر ميگيرد. در حالي که پاها معمولاً از لرزش معاف هستند و گرفتار لرزش نميشوند. هرچند با گذشت زمان و افزايش سن، اين لرزش آشکارتر ميشود اما موضوعي که بايد به شخص مبتلا و اطرافيانش بگوييم اين است که اين لرزش معلوليتي برايشان ايجاد نميکند و نگران نباشند. شخصي که دچار اين نوع لرزش است بايد بداند که هر چقدر آرامش خود را حفظ کند و بر اعصاب خود مسلط باشد و از هيجانات زياد بپرهيزد و از برابر فشارهاي عصبي و زندگي، آسانتر بگذرد و هرچه بيشتر خودش را با شرايط سازگارتر نمايد، مسلما با اين اقدامات و همراه با دارو به احتمال زياد از شدت لرزش کاسته خواهد شد. اين گونه لرزشها به جز اينکه از نظر اجتماعي و ظاهري ممکن است براي بيمار ناراحتي و مشکلاتي ايجاد کند نگراني و اشکال ديگري به وجود نميآورد. بنابراين اگر شخص دچار لرزش، بتواند بر هيجاناتش مسلط شود و در مقابل شرايط سخت و استرسآور حداقل آسيب را متحمل شود؛ يعني حالت آرامش و اطمينان خاطرش را به نوعي حفظ کند که با وجود مشکلات و دشواريها تمرين و عادت کند تا دائما در وضعيت انبساط خاطر به سر برد، در اين صورت اين نوع لرزش واقعا نياز به درمان ندارد. اما مشکل اين است که اکثر مردم نميخواهند يا نميتوانند انبساط خاطر خود را که در واقع يک انبساط عضلاني را هم شامل ميشود حفظ نمايند. در اين صورت شخص دچار لرزش اغلب در انجام کارهاي روزانه و مهارتهاي دستي مثل نوشتن و ساير کارهاي دستي دچار مشکل ميشود و يا اينکه عضلات حنجرهاش نيز گرفتار لرزش ميشوند و تکلم بيمار نيز مختل ميگردد. در چنين شرايطي بايد دارو تجويز نمود. دارويي که بيش از همه مؤثر است «قرص پروپرانولول» ميباشد که تا حد زيادي مؤثر است. قرص پروپرانولول بايد به طور روزانه و مستمر به ميزان 240 ـ 60 ميليگرم در روز مصرف شود و حتما بايد فشار خون بيمار در کنترل باشد. گاهي پروپرانولول مؤثر نيست؛ در اين صورت ممکن است تجويز «پريميدون» مفيد و مؤثر باشد. نوع ديگري از لرزش، لرزش پارکينسوني است. اين لرزش اصولاً در بين بيماران مبتلا به بيماراي پارکينسون ديده ميشود. اين نوع لرزش در دستها بيشتر ديده ميشود و در مراحل بعد که بيماري شدت ميگيرد لرزش در پاها نيز ايجاد ميشود و بالاخره در مراحل بعد، لرزش در سر و تنه پيدا ميشود. لرزش پارکينسوني در دستها بيشتر در مفاصل کوچک که انگشتان را به کف دست متصل ميکنند و در مچ دست اتفاق ميافتد. لرزش پارکينسوني، سختي و عدم نرمش بدن، کندي حرکات از خصوصيات اصلي اين بيماري هستند. لرزش پارکينسوني داراي تواتر 6 ـ 4 بار در ثانيه و گاهي تندتر است و در حالت استراحت واضحتر ميباشد. اين لرزش در اثر هيجانات شدت مييابد و در موقع انجام حرکات ارادي اغلب شدت کمتري دارد. لرزش پارکينسوني سرانجام همه اندامها را در بر ميگيرد اما معمولاً به يک اندام يا اندامهاي يک طرف بدن محدود ميشود و ماهها يا سالها وقت لازم است تا همه بدن را بگيرد. در لرزش پارکينسوني مثل اين است که بيمار مشغول شمردن دانههاي تسبيح است.
لرزش مخچه اي:
اين لرزش موقع استراحت وجود ندارد ولي وقتي ميخواهد کاري را با دست انجام دهد دچار لرزش ميشود. به همين دليل به آن لرزش ارادي يا لرزش در حال حرکت ميگويند. بيماري که دچار لرزش مخچهاي است اگر از او بخواهيم که با دستش ليوان آبي را بردارد، در شروع حرکت براي برداشتن ليوان آب کمي لرزش مشاهده ميشود ولي هرچه که بيمار دستش به ليوان نزديکتر شود لرزشش بيشتر ميشود به طوري که گاهي قادر به انجام اين کار نخواهد شد. در لرزش فاميليان که علت خاصي براي آن شناسايي نشده است گاهي به صورت تک نفر يا «اسپوراديک» و بيشتر به صورت خانوادگي و يا در سنين پيري ديده ميشود. لرزش فاميليان معمولاً در هنگام استراحت وجود نداشته و در موقع حرکت ارادي پيدا ميشود و با استرس و هيجانات و تحريکات رواني تشديد ميشود. لرزشي وجود دارد که مربوط به ضايعاتي است که در هسته قرمز در مغز به وجود ميآيد. البته اين نوع لرزش به ندرت ديده ميشود و با انجام حرکات ارادي شدت مييابد. در انسفالوپاتي کبدي که از نارسايي حاد يا مزمن کبد ناشي شده باشد نيز لرزش ديده ميشود که بيشتر در دستها مشهود است. در نارسايي کليه نيز بيماران مبتلا ممکن است در نهايت دچار نوعي لرزش شوند. تفاوت اين لرزش با ساير لرزشها در اين است که در اين بيماري وقتي دست بيمار را گرفته و آن را از ناحيه مچ به طرف بالا خم نماييم و در همان وضعيت نگهداريم بعد از چند ثانيه حرکات خم و راست شدن انگشتان به صورت لرزش ديده ميشود. نوع ديگري از لرزش وجود دارد که لرزش متابوليک يا سمي ناميده ميشود. اين نوع لرزش در حالاتي مثل هيپرتروئيدي يا پرکاري تيروئيد، لرزش ريتميک و سريعي در انگشتان دست، لبها و گاهي زبان پيدا ميشود. در بيماران مبتلا به الکل نيز لرزش خشنتري مشاهده ميگردد. در معتادين به کوکائين و باربيتوراتها و در مسموميت با جيوه هم چنين لرزشي ايجاد ميشود. يک لرزش نادر و کمياب ديگري وجود دارد که لرزشي شبيه بال زدن است که به آن Wing _ beatingميگويند. اين لرزش در مبتلايان به بيماري ويلسون ديده ميشود. گاهي اوقات هم در بيماران لرزشي ديده ميشود که معمولاً واقعي نيست. اين لرزش خشن است که مانند ساير پديدههاي هيستريک يا نمايشي کم و زياد ميشود و بيماران به طور غير عمد اقدام به اين حرکات ميکنند و در مواقعي که بيمار دقتش به موضوع ديگري معطوف ميشود کاهش يافته يا فراموش ميشود. و بالاخره لرزش ديگري به نام لرزش فيزيولوژيک وجود دارد که به عنوان يک عکسالعمل طبيعي شناخته ميشود. اين لرزش در مواقع استرس و فشارهاي رواني اجتماعي ـ ترس و اضطراب و مواجهه با صحنههاي تکاندهنده و مصاحبه و امتحان ديده ميشود. بنابراين لرزش ميتواند علل طبيعي داشته باشد و يا اينکه به علت بيماري ايجاد شود و تشخيص علت و درمان به موقع و مناسب آن اهميت ويژهاي دارد
منبع: ماهنامه پيام زن