جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
نقش خانواده در ترغيب نماز با تأکيد بر روش‌ها
-(3 Body) 
نقش خانواده در ترغيب نماز با تأکيد بر روش‌ها
Visitor 1494
Category: دنياي فن آوري

مقدمه

انسان در جستجوى نامتناهى است و اين ميل نشانه بارزى است از يک وجود نامتناهي. انسان در هر امرى سراغ نامتناهى مى‌رود و نامتناهى حقيقى خداست. وقتى انسان سجاده‌اى مى‌افکند و به نماز مى‌ايستد در حقيقت در مقابل آن نامتناهى سجده مى‌کند، در برابر حيات نامتناهي، زيباى نامتناهي، علم نامتناهى و قدرت نامتناهى که در اين دنيا پيدا نمى‌کند.
سرگشتگى همه در دنيا به علت آن است که نيازهاى نامتناهى را سراغ امر متناهى برده‌اند و آن “معيشت ضنک”(1) که قرآن مى‌فرمايد تجلى همين سرگشتگى است. همان سردرگمى انسان غربى که با همه ترقيات و کشف ستاره‌ها و ماه و سفر به فضا باز به آن مبتلاست. اين همه بيمارى‌ها و گرفتارى‌ها نيز براى اين است که ازاين نامتناهى حقيقى غافلند و آ‌ن ميل نامتناهى را متوجه امر محدود کرده‌اند.
نماز پرواز گاه روح، جويبار تطهيرکننده قلب، روشنايى چشم عارفان، تکيه‌گاه مطمئن سالکان و رهپويان و پشتوانه آرامش و تسکين روان انسان است.
فرصت نمازگزاردن، بهشتى است که انسان براى اعتلا و انبساط درون خويش مى‌آفريند. آسمانى است که پذيراى بال‌هاى پرواز مى‌باشد و کشتى نجاتى است که از موج خيز حادثه‌ها به ساحل فلاح و سلامت مى‌رساند. گسترش فرهنگ نماز، تضمين مصونيت، تعالى و بندگى و همدلى و يگانگى جامعه است.(2)
اگر در محيط خانواده، فرهنگ نماز گسترش و ژرفا يابد، اگر ترنم نماز فضاى خانواده را معطر و متبرک سازد، اگر کودکان و فرزندان، پدر و مادر را مقيد و معتقد به نماز بيابند، بى‌هيچ ترديد آنان نيز الگوى خويش را از خانواده خواهند گرفت و انس و الفت با نماز خواهند يافت که ره‌آورد آن پرهيز از منکر و فحشا و گريز از آلودگى و همسايگى با پاکى و تهذيب و صفا و صداقت خواهد بود.(3)

ارزش خانواده در تفکر اسلامي

خانواده در تفکر اسلامى جايگاهى بسيار رفيع دارد. اگر موضوع خانواده در اسلام را با ساير امورى که مشابه اين مقوله است مقايسه کنيم برجستگى خاصى در مسئله خانواده ملاحظه مى‌کنيم که بعضى از آنها مهم و بعضى مهمتر هستند. اما گاهى امورى وجود دارند که واژه‌اى اهم نيز براى آنها کفايت نمى‌کند و بايد به دنبال ادبيات ديگرى براى بيان عظمت‌ آنها بود از جمله اين موضوعات، موضوع “خانواده” است.
خانواده به چند دليل داراى اهميت است يک دليل آنکه اصولا کل وجود آدمى از درون خانواده ريشه گرفته و در آن تکوين مى‌يابد، به بيان ديگر، پيمانه‌هاى وجود آدمى در خانواده شکل مى‌گيرد و همه تاثيرات بيرونى در محدوده اين پيمانه تحقق پيدا مى‌کند دليل ديگر اين است که مى‌بينيم آغاز خلقت انسان با خانواده شروع شده است آيا سر اين قضيه اين نيست که خانواده رکن عالم هستى است؟ آيا اين امر بدان معنا نيست که خانواده، رکن عالم هستى است و به کل هستى جهت مى‌دهد؟(4)
خانواده، منظومه‌اى متشکل از زن و مرد و فرزندان است که سلسله روابط عميق روحي، عاطفي، اقتصادي، اجتماعى و فرهنگى ميان آنان جارى است و با هدف رفع نياز و کسب آرامش در حيطه روابط بالا و توليد و تربيت نسل، به حيات خود ادامه مى‌دهد.
در حقيقت خانواده مهمترين جايگاه پرورش نيروى انسانى و محيطى مناسب براى رشد اعضاى خود به شمار مى‌رود و با رشد اعضاى خانواده است که اجتماع رشد مى‌کند.
خانواده آرامشگاه همسران و طبيعى‌ترين بستر رشد و شکوفايى و تعالى آدمى است. پس خانواده کانونى است که در آن ارزش‌هاى اخلاقي، باورهاى دينى و معيارهاى اجتماعى از نسلى به نسل ديگر انتقال مى‌يابد و زمينه رشد عاطفى و تربيت اخلاقى و اجتماعى اعضاى خانواده را فراهم مى‌کند. يکى از راه‌هاى رسيدن به استحکام خانواده در تفکر اسلامى داشتن اقتدار عاطفى و منطقى و برخوردارى والدين از بصيرت و بينش اجتماعى است. آگاهى‌هاى مستمرى که مى‌تواند ضامن رشد مطلوب شخصيت اجتماعى کودکان و نوجوانان شود و در اين صورت است که زمينه رشد اعتقادى و پايبند کردن آنان به ارزش‌هاى عبادى و انجام فريضه‌ها در چنين خانواه‌هايى به راحتى قابل طرح و اجراست(5) در محيط خانواده‌اى که اعضاى آن متعبد هستند فضاى آرام حاکم بوده و اعضاى آن از اعتماد به نفس بالايى برخوردار هستند.
جمع اين‌گونه خانواده‌ها همچون ظروف مرتبط هستند که به هنگام کسر شدن يکى از آنها ديگر ظروف جاى خالى آن را پرمى‌کند. بدون اينکه ضرر يا وقفه‌اى در مجموعه ايجاد شود. خانواده در يک نگاه تحليلى مرکب از قول، فعل، صدق و صفاست.
به عبارتى والدين يا با قولشان يا با فعلشان و يا با صدقشان، فضايى را شکل مى‌دهند تا فرزندان را تربيت کنند.

خانواده و اصول آموزش نماز

همان طور که توضيح داده شد نهاد خانواده براى تربيت دينى فرزندان پتانسيل بسيار بالايى در خود دارد خداوند اين حيات دو نفره را به گونه‌اى قرار داده است که اگر قواعد و اصول مبتنى بر قابليت‌هاى درونى آن به درستى شناخته شود و اصول تربيتى و يادگيرى نيز مورد استفاده قرار‌گيرد اقدامات بسيار موثرى را در خصوص تربيت دينى به طور عام و آموزش نماز به طور خاص مى‌توان به انجام رساند.

1. استفاده از انرژى مثبت درون خانواده

در درون خانواده سرمايه عاطفى و انرژى مثبت زيادى قرار داده شده است. با بهره‌بردارى از آن خيلى از برنامه‌هاى تربيتى را مى‌توان به اجرا در آورد. اين مسئله وقتى انجام مى‌شود که مادر بتواند بين خود و فرزند، صميمت بسيار فراتر و ريشه‌دارتر از صميمت‌هاى توليد شده در ساير ارتباطات در زندگى به وجود آورد.
وقتى مادرى در يک فضاى مديريت شده عاطفى به دختر خود يا پسر خود مى‌گويد: دخترم يا پسرم چند لحظه مى‌آيى پيش من؟ اين جمله يک فضاى روانى و عاطفى خاص در فرزند به وجود مى‌آورد به نحوى که آمادگى او را براى پذيرش برخى از انتظارات والدين فراهم مى‌نمايد.
در چنين فضاى عاطفى اگر يکى از والدين در مورد نماز يا نمازخوان‌ها موضوعى را و يا قصه‌اى را شرح مى‌دهد به احتمال قوى باتوجه به استماع موثر از ناحيه فرزند مواجه خواهد شد. بدون ترديد اگر فردى با علاقه به چيزى گوش بدهد و گوينده نيز محبوب او باشد کلام در او تاثير گذاشته و زمينه عمل کردن به آن نيز فراهم مى‌شود. پس والدين بايد اين قدرت عاطفى پنهان در خانواده را بپذيرند و به درستى از آن استفاده کنند.

2. تناسب پيام و انتظار با شرايط سنى فرزند

هر گروه سنى به مثابه پيمانه‌اى است که بيش از ظرفيت خود پذيراى محتواى اضافى نمى‌باشد. قبل از هرکسى خود خداوند متعال در تربيت دينى انسان‌ها در طول تاريخ اين موضوع را با عمل مطلق خود رعايت کرده است. فلسفه بعثت انبيا و انزال کتب به طور تدريجى ريشه در اين محدوديت ذاتى بشر دارد. مربيان و والدين بدون رعايت اين اصل نمى‌توانند پيام‌هاى خود را به کودکان و نوجوانان بقبولانند.
آموزش نماز مانند ساير مسائل تربيتى به شرط قبول متربى اثر‌بخش است لذا از جمله مسائل اساسى که والدين بايد از خود بپرسند و پاسخ آن را از منابع معتبر به دست آورند آن است که: “فرزند دوره ابتدايى من، داراى کدام علايق و چه توان ذهنى است؟” و آيا اينکه “فرزند نوجوان من مطابق يافته‌هاى روانشناسى و آموزه‌هاى ديني، کدام ويژگى‌هاى را داراست؟ اينها سوالات مبنايى براى هر پدر و مادر است.
وقتى که فهميد در دوره کودکى “ديدن” بيش از “شنيدن” کار ساز است در پيام‌هاى مربوط به نماز نيز عمدتا از رفتار و عمل بهره مى‌گيرد تا حرف و گفتار.

3.رعايت استمرار و مداومت

تعليم و تربيت با اقدامات قطعى و گسسته از هم تحقق پيدا نمى‌کند. خداوند آدمى را طورى آفريده است که بايد اقدامات تربيتى به طور مرتب و مستمر بر او اعمال شود تا در متربى نهادينه گردد. علت تکرار انجام دستورات دينى در طول روزها و ماه‌ها و سال‌ها نيز در اين ويژگى‌ آدمى نهفته است لذا خانواده براى تربيت دينى و تقويت روحيه نمازخوانى در فرزند بايد برنامه داشته باشد و اين برنامه به طور مداوم اجرا شود. البته معناى مداومت، آن نيست که با تکرار ملال‌آور خواسته‌هاى خود، روح او را آزرده کنيم و شيرينى عبادت و نماز را در کام او تلخ نماييم. خيلى از جنبه‌هاى مداومت مى‌تواند نامرئى و غير مستقيم باشد. به طور مثال هر بار سجاده نماز را جلوى ديدگان فرزند خردسال پهن مى‌کنيم تا او را نسبت به نماز علاقه‌مند کنيم. اگر اين عمل را به برنامه‌ هر روز خود تبديل کنيم خواهيم ديد که اثر خود را خواهد داشت اصولا اتصال و ارتباط با روح و روان کودک را نبايد رها کرد.

4. ارتباط خانه و مدرسه

ارتباط خانه و مدرسه از لوازم غيرقابل اغماض در تربيت دينى است. ضرورت اين ارتباط را ويژگى توحيدى تربيت به وجود مى‌آورد. تربيت به طور ذاتى به وحدت و يکپارچگى همه نهادهاى تربيتى و بخصوص دو نهاد خانه و مدرسه محتاج است. به همين دليل برنامه‌هاى آموزش نماز در خانواده بايد از طرف آموزش و پرورش حمايت شود. چگونه ممکن است يک کودک در مدرسه به طرق مختلف پيام‌هاى مربوط به نماز را دريافت کند ولى درخانواده چنين فضايى نباشد و او نمازخوان پرورش يابد؟
از جمله اقداماتى که در اين مورد مى‌توان انجام داد آن است که والدين از طريق مدرسه در جريان کامل محتواى آموزشى کتاب‌هاى درسى درخصوص نماز قرار گيرند و در منزل نيز در راستاى آن محتواها به تقويت رفتار فرزندان خود بپردازند.

5. رعايت اعتدال

پرهيز از افراط و تفريط قاعده اساسى زندگى است. از طريق رعايت ميانه‌روى به معناى واقعى کلمه مى‌توان بهتر به هدف رسيد. در تربيت دينى و آموزش نماز نيز از اين اصل بايد پيروى نمود. علايق گوناگون فرد مستلزم فعاليت‌هاى متنوع در زندگى است که هرکدام از آنها تاثير خاص در مجموعه حيات انسان به جا مى‌گذارد. نماز با همه قداستى که دارد نبايد وقت بازى و يا استراحت کودک و نوجوان را بگيرد. اصولا نمازى که مزاحم انجام فعاليت‌هاى طبيعى کودک باشد، نظم تربيتى مطلوب نخواهد داشت. لذا والدين بايد با کسب آگاهى از همه جنبه‌هاى زندگى فرزند خود، آسان‌گيرى و اعتدال را مراعات کنند.

6. عکس‌العمل‌هاى مناسب در قبال رفتارهاى دينى فرزند

عمل و عکس‌العمل‌ مناسب باعث پيشرفت و اصلاح امور در زندگى انسان مى‌شود. اگر رفتارى از فرد بخصوص از جانب کودک و يا نوجوان سر بزند ولى پاسخى دريافت نکند آن رفتار منجر به آثار مطلوب نخواهد بود. رفتارهاى نامطلوب با عکس‌العمل درست، تعديل و اصلاح مى‌شود و رفتارهاى مطلوب از طريق عکس‌العمل‌هاى صحيح تقويت مى‌گردد. در مورد نماز نيز از همين قاعده بايد پيروى کرد.
قابل ذکر است که عکس‌العمل ‌صرفا به تشويق و يا تنبيه محدود نمى‌شود ممکن است عکس‌العمل مربى يک تذکر مفيد باشد، تذکرى که نه تشويق است نه تنبيه، ولى اثر مفيدى در رفتار فرد دارد به عنوان مثال وقتى که پدر يا مادرى به فرزند خود که تداوم در نماز خواندن ندارد در مورد “الذين فى صلاتهم ساهون” توضيح مختصرى به تناسب درک او بدهد در قالب اين نوع تذکرها قرار مى‌گيرد.

روش‌هاى موثر

آنچه که در قالب اصول، توضيح داده شد بايد‌ها و نبايدهاى حاکم بر رفتار مربى يا متربى است که در جميع شرايط و در همه اقدامات تربيتى قابل اجراست. اکنون چند روش کاربردى که والدين مى‌توانند با به کارگيرى آنها اثر مثبت در وجود فرزند خود به جا بگذارند توضيح داده مى‌شود.(6)

1. روش الگويي

اگر در محيط خانواده فرهنگ نماز گسترش و ژرفا يابد، اگر ترنم نماز فضاى خانه را معطر کند اگر فرزندان پدر و مادر را به قصد نماز بيابند بى‌هيچ ترديد آنان نيز الگوى خويش را از خانواده خواهند گرفت و انس و الفت با نماز خواهند يافت که ره‌آور آن پرهيز از فحشا و منکر و گريز از آلودگى و همسايگى با پاکى و تهذيب صفا و صداقت خواهد‌بود.
اگر اعضاى خانواده همه با يکديگر به اقامه نماز بپردازند و همه به وحدت درونى دست يابند در بيرون نيز با يکديگر همگونى و هماهنگى خواهند داشت و موجبات آرامش روانى را براى‌ آنان در پى خواهد داشت زيرا نه در جامعه با يکديگر تضادى دارند و نه والدين با فرزندان خويش اختلاف اساسى و جدى خواهند داشت. تجارب تربيتى و مهمتر از آن دلالت‌هاى دينى حاکى از آن است که “فعل پدر و مادر” تاثيرى فراوان در تقويت روحيه و انجام فرائض دينى از جمله نماز در فرزند به جا مى‌گذارد. زيرا اصولا خداوند انسان را طورى آفريده که از اسوه‌ها و يا نمونه‌هاى عينى اثر مى‌پذيرد.
قول والدين مکمل فعل است اما هيچ کدام جاى ديگر را نمى‌گيرد. منتهى هريک در موقعيت‌ مناسب بايد به کار گرفته شود، زيرا قول گسسته از فعل، تاثيرگذار نيست.(7)

2. فضاسازى معنوي

فرزندى که در خانواده‌اى لبريز از ذکر و يا در محبت خدا به دنيا مى‌آيد هيچ‌گاه نيازى ندارد که آموزش ويژه براى نماز ببيند. زيرا از همان آغاز تولد در گوشش اذان و اقامه مى‌گويند و او را به “صلوه” و “فلاح” و “خيرالعمل” دعوت مى‌کنند. در خانه‌اى که مشحون از ذکر خداست فرزند نيز با اين ذکر پرورش مى‌يابد و دلى که با ذکر حق‌تعالى‌، جلا يابد هرگز از منبع قدرت لايزال‌ الهى نمى‌گريزد و “انس” با خدا را در “ذکر” با خدا مى‌يابد.
در خانه‌اى که با والدين به مناجات شبانه بر مى‌خيزند و اهل خانه همگى معتقد و مقيد به آداب دينى هستند چگونه ممکن است فرزندشان گريزان و روى گردان از خدا باشد؟
جابر بن عبدالله انصارى از رسول خدا سوال کرد: يا رسول‌الله! دانستيم که چگونه خود را از آتش جهنم نگه داريم؟ با انجام واجبات و پرهيز از محرمات! اما ندانستيم که فرزندان و خانواده خود را چگونه از آتش جهنم حفظ کنيم؟ آن حضرت در پاسخ فرمودند:
-1 اعملو الخير: خود عامل عمل خير باشيد.
-2 واذکرواهم بالله: ياد خدا را در دل‌هايشان زنده کنيد.
-3 و امروا هم بالمعروف: (اين‌گونه نباشيد که آنها را رها کنيد، بلکه با رفق و مدارا و ملايمت) آنها را به معروف هدايت و راهنمايى کنيد.
-4 و انهيهم عن المنکر: (آنها را در ميان امواج متلاطم دنيا رها نکنيد بلکه) از آنچه او به فساد و تباهى مى‌کشد منع و بازداريد.
وقتى فرزند براساس محبت خود به نماز ايستاد، آن وقت است که نمازش معنا پيدا مى‌کند چون که نماز بدون محبت، اگر در طريق وصول به معنا نباشد، سودبخش نيست.
وقتى فرزند توجه لازم را داشت، آرام، آرام به اين کار انس مى‌گيرد. لطف خدا را در نماز در مى‌يابد و پرده غفلت براى او کنار مى‌رود.
امام سجاد(ع) مى‌فرمايد: وظيفه پدر و مادر اين است که فرزندان را دلالت به خدا کنند (توجه به خدا) که اعم از نماز خواندن است . اينکه از همان سه سالگى امر به سجده کردن فرزند نمايد و سپس کلمه “لا‌الله‌الا‌الله” را به او بياموزد و باملايمت و آرامى او را در سن هفت سالگى آموزش نماز دهند تا او در 9 سالگى بتواند با وضو نماز بخواند.

3. پاسخ به کنجکاوى‌هاى کودک به عنوان يک فرصت

کنجکاوى کودک يک ويژگى طبيعى اوست که پاسخ آن ضمن ايجاد آرامش روحى و روانى کودک، فرصت مناسب در اختيار والدين قرار مى‌دهد تا بتوانند رفتارهاى مناسب و مطلوب در او به وجود آورند براين اساس وقتى که فرزندان از مادر در مورد مسائل اعتقادى و نماز مى‌پرسند فرصت مناسب براى ما به وجود آورده‌اند تا بتوانيم با پاسخ‌هاى مناسب و يا طرح سوالات موثر در او اثر تربيتى بگذاريم.
به عنوان مثال وقتى که فرزندى از پدر يا مادر خود سوال مى‌کند:
- اين ميوه چقدر شيرين و خوشمزه است، از کجا آمده و يا درست شده است؟
- اين ماهى چگونه در آب زندگى مى‌کند و نمى‌ميرد؟
- اين آ‌سمان و ستاره‌هاى زيبا را چه کسى آفريده است؟
و هزاران سوال ديگر، به همين شکل که همه ناشى از حس کنجکاوى کودک است. از طريق همين سوال‌ها با همان زبان کودکانه که مناسب دريافت اوست مى‌توان او را به سازنده و خالق رهنمون کرد. به او در مقابل همه اين داده‌ها و نعمت‌ها آموخت که چگونه بايد تشکر و قدردانى کرد و به نماز به عنوان يکى از شيوه‌هاى تشکر کردن اشاره نمود.

4. حضور در مجامع و محافل نماز

مشاهدات انسان يکى از عوامل موثر در تربيت انسان است. قرآن در آيات متعدد انسان‌ها را به “ديدن” و “فکر کردن” دعوت مى‌کند. بين “ديدن” و “باور کردن” رابطه مستقيم وجود دارد. بايد کارى کنيم که فرزند ما با صحنه‌هاى گوناگون اقامه نماز و آماده شدن براى اقامه نماز مواجه شود. شرکت در نمازهاى جماعت مسجد محله، شرکت در نماز جمعه و موارد مشابه به آن مى‌تواند در تقويت روحيه نمازگزاردن فرزندان ما موثر باشد.

5. ايجاد ارتباط بين زيبايى و نماز

انسان يک موجود زيبا دوست است و به دنبال زيبايى‌ها مى‌رود و اين ويژگى‌ را خداوند در وجود آدمى قرار داده است بخصوص کودک و نوجوان که بيش از بزرگسالان زيبايى‌ها را مى‌بيند و دوست دارد. با ترتيب دادن يک سجاده زيبا و چادر نمازى قشنگ براى دختران، جانماز و لباس زيبا براى پسران مى‌توان رغبت آنها به نماز خواندن و حضور در جمع نمازگزاران را فزونى بخشد. هرقدر والدين بتوانند زيبايى‌ها را با نماز خواندن پيوند بزنند، به همان اندازه موفق‌تر خواهند بود. باتوجه به نکات و راهکارهاى فوق در مى‌يابيم که هر اندازه برنامه‌هاى مربيان با نيازها و علايق و رغبت‌هاى افراد (متربي) تناسب و هماهنگى داشته باشد، رفتار و نگرش مثبت به آن برنامه‌ها در افراد افزايش مى‌يابد و هر اندازه اين اعمال و روش‌ها با رغبت و علاقه متربى فاصله داشته باشد و يا در تعارض باشد، نه تنها جاذبه ايجاد نکرده بلکه باعث بى‌علاقگي، بى‌رغبتى و گاه تنفر و بيزارى در آنان مى‌شود. در هر حال هنر مربيانى که مى‌خواهند نياز درونى افراد را به پرستش خدا شکوفا و هدايت کنند اين است که زيباترين شکل و شيواترين آموزش‌ها بايد با رغبت‌هاى فراگيران همخوانى داشته باشد تا آموزش‌ها “نهادينه” گردد.

پى‌نوشت‌ها:

-1 و من اعرض عن ذکرى و ان له معيشه ضنکا، سوره طه، آيه .125
2 و -3 نماز در سيماى خانواده، جمعى از نويسندگان.
-4 خانواده و تربيت ديني، حسن ملکي.
-5 خانواده از منظر ارزش‌هاى اسلامي، غلامعلى افروز.
-6 زندگى در پرتو ارزش‌ها، حسن ملکي.
-7 خانواده و نماز، جمعى از نويسندگان.

Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image