گفتوگوي آيت الله خوانساري با عزراييل
-(5 Body)
|
گفتوگوي آيت الله خوانساري با عزراييل
Visitor
1178
Category:
دنياي فن آوري
سلامش کردم، جواب داد و فرمود: آيا آماده هستي شما را قبض روح کنم و ببرم؟ گفتم: آمادهام. بعد فرمودند: قدمها را شمردم و ديدم ده قدم شد. روح عزرائيل مرگ در محضر آيت الله علوي گرگاني اي ابوذر در دنيا چنان باش که گويي غريبي هستي يا يک رهگذر، و خود را از اهل گور به حساب آور. چگونه در دنيا احساس غربت کنيم ؟! به راستي چطور ممکن است با اينکه انسان در دنيا دوست و رفيق دارد، فاميل و آشنا دارد، هم درس و هم بحث دارد و همنشين و اولاد دارد، اما احساس غربت کند، ظرافتهايي در کلام معصومين است، يعني آنقدر اهل آخرت و اهل الله شويد که بودن شما با افراد عادي موجب ناراحتي تان شود و هميشه بخواهيد که روحتان با بزرگان و اولياءالله و ارواح طيبه باشد. آنجا که اميرالمومنين(ع) فرمود: «فزت و رب الکعبه» معنايش اين نيست که من از غم و غصه هاي دنيا راحت شدم. علي عليه السلام را با دنيا چکار؟ خود او مي فرمود: ما را چه به فدک. اگر حضرت مال دنيا مي خواست، اين همه سرمايه در دستش بود. براي چه انفاق مي کرد؟ يک جهت " فزت و رب الکعبه " همين است که مولا اميرالمومنين مال اين عالم نبود. خداوند اين بزرگوار را مثل پيامبر صلي الله عليه و آله آورده بود گويي، در اين دنيا غريب بود و من معتقدم آن مصيبتي که علي عليه السلام را زجر مي داد مساله آخرتي و ديني مردم بود . علي عليه السلام در دنيا غريب بود و پيامبر صلي الله عليه و آله چند بار فرمودند: «طوبي للغربا» خوشا به حال غريبان، و ما بايد سعي کنيم جزء غربا باشيم. دنيا را خانه آرامش خودتان انتخاب نکنيد. بدانيد که «الدنيا دار بالبلاء محفوفه» فکر نکنيد در دنيا در آسايش هستيد؛ بايد به خود رنج و زحمت دهيد و خود و ديگران را ارشاد و اصلاح کنيد گريه در احوالات خود مي کنيم! گريه ما براي اينها از اين جهت است که چطور خداي تبارک و تعالي شخصيتي بزرگوار مانند علي(ع) را آورد در اين دنيا براي هدايت ما، ولي ما قدرش را ندانستيم، والا اينها مال زمين نبودند و مال اين دنيا نبودند. آن مردم بي وفا قدر علي (ع) را نشناختند و او را اذيت و آزار کردند. آن حضرت بايد بنشيند و حسرت بخورد که «الدهر انزلني ثم انزلني حتي قيل معاويه و علي» روزگار اينقدر مرا پائين آورد تا اينکه گفته مي شود: معاويه و علي به راستي خيلي مصيبت است، امير المومنين کجا و معاويه کثيف کجا؟ معاويه اي که سرتا پا جسم و ماده و خبائث است در مقابل علي عليه السلام قرار دارد که همه اش نور است. خوشا بر احوال غريبان در دنيا! علي عليه السلام در دنيا غريب بود و پيامبر صلي الله عليه و آله چند بار فرمودند: «طوبي للغربا» خوشا به حال غريبان، و ما بايد سعي کنيم جزء غربا باشيم. دنيا را خانه آرامش خودتان انتخاب نکنيد. بدانيد که «الدنيا دار بالبلاء محفوفه» فکر نکنيد در دنيا در آسايش هستيد؛ بايد به خود رنج و زحمت دهيد و خود و ديگران را ارشاد و اصلاح کنيد. امام علي (ع) نخلستان ابوذر نيز در اين دنيا غريب بود! او به دستورات پيغمبر(ص) خوب عمل کرد، زندگي و کاشانه و خانه نداشت. او رفت و در ربذه ماند و به دخترش گفت: آخر عمر من است. دختر به گريه افتاد. او گفت: گريه نکن. دختر گفت: در اين بيابان بعد از تو چکار کنم؟ اباذر گفت: وقتي از دنيا رفتم، برو کنار جاده بنشين، گروهي مي آيند به آنان بگو که ابوذر در اينجا فوت کرده است، آنها مي آيند و بدن مرا بر مي دارند. واقعا ابوذر در نهايت غربت زندگي کرد و در نهايت غربت جان داد. يکي از بزرگان (آيت الله خوانساري) که مرد بسيار با تقوائي بود و نفس زکيه اي داشت ، از ايشان نقل شده که چند ساعت قبل از فوتشان فرمودند که حضرت عزرائيل عليه السلام جلو چشمانم مجسم شد. او را شناختم که عزرائيل عليه السلام است. سلامش کردم، جواب داد و فرمود: آيا آماده هستي شما را قبض روح کنم و ببرم؟ گفتم: آمادهام. بعد فرمودند: قدمها را شمردم و ديدم ده قدم شد. ده قدم شد فهميدم ده ساعت ديگر از عمرم بيشتر باقي نمانده است. بچه ها را خبر کردم و گفتم: رفتني هستم. آري وقتي روح انسان پاک باشد اينگونه است. آيا از جهات دين مان آماده هستيم؟ آيا آرزوهاي دور و دراز نداريم؟ آيا از جهات دين مان آماده هستيم؟ آيا مديون ديگران نيستيم؟ آيا آن پرونده سفيدمان آلوده نکرديم؟ اگر آماده ايم خوشا به سعادت ما. منبع: شيعه نيوز برگرفته از انوار اخلاقي ج 1، نوشته آيت الله علوي گرگاني ارسال توسط کاربر محترم سايت : thebigsatan
|
|
|