انسان بالي براي پرواز ندارد، اما خداوند به او دستاني داده که گاه مي تواند در نم نم باران، رقص باد، جنگ با آب و... به پروازشان دربياورد.
دست ها عضو عجيبي در بدن هستند، چون مي توانند به شما بگويند طرف مقابل تان به شما چه مي گويد يا حتي آنچه که نمي گويد و پنهانش کرده چيست؟ به دست هايتان نگاه کنيد و با توجه به تست خودشناسي اين مقاله راز آنها را دريابيد.

دست هاي مشت
 

دست هايي که انگار در آنها فنجان قرار دارد. سمبلي از ظرافت، حساسيت، عقيده ي ضعيف و بخشندگي هستند. اگر دستي محکم و مثل مشت باشد نشان دهنده ماده گرايي، مالکيت و آزمندي است. اگر دست ها در هم باشند نشان دهنده استرس و اضطراب فرد است. وقتي يک دست مشت شده و دست ديگر آن را به عقب نگه مي دارد نشان دهنده اين است که شخص مانع خود مي شود که به ديگري ضربه بزند. وقتي کسي دروغ مي گويد نيز سعي مي کند با اين حالت دست هايش را کنترل کند.

دست هاي کنترل گر
 

وقتي کف دست را به سمت پايين حرکت مي دهيد. يعني خواهش آمرانه يي از کسي داريد. مثلاً از کسي مي خواهيد انجام کاري را متوقف کند يا آرام باشد. وقتي کف دست را رو به رو نگه مي داريد به اين معني است که«نزديک تر بيا».

دست هاي غالب، دست هاي مهربان
 

وقتي دست تان را بالا مي بريد، محکم نگه مي داريد و با دست ديگر فرد را در آغوش مي گيريد نشانه ي غلبه بر ديگري است.
وقتي دست تان را با سرعت و مستمر تکان مي دهيد. نشان دهنده علاقه و مهرباني است، اما وقتي دست تان را شل و خيلي کوتاه و سرد تکان مي دهيد نشان دهنده ي فرمانبرداري و تسليم است.

دست هاي پرخاشگر
 

با کناره ي کف دست و به سمت پايين ضربه زدن، معني بازداشتن ديگران از کاري است. اين عمل مي تواند نشانه ي پرخاش در بحث ها هم باشد.

مشتي براي دعوا يا پيروزي
 

مشت پرت کردن به طرف يکي مي تواند به معني تعرض به او يا دعوت به دعوا باشد. مشت را به سمت بالا بردن و ضربه زدن به هوا به معني پيروزمندي است.

دست هاي پوشاننده
 

وقتي نخواهيد چيزي را بشنويد گوش تان را مي گيريد. وقتي نمي خواهيد ببينيد جلو چشمتان را مي گيريد و وقتي مي خواهيد حرفي بزنيد. ولي مانعي وجود دارد جلو دهانتان را مي گيريد. وقتي موقع حرف زدن جلو دهان را مي گيريد مي تواند به معني دروغ نگفتن باشد، همچنين به معني اين است که از حرف تان مطمئن نيستيد. وقتي با دست روي قلب تان را مي گيريد ممکن است نشان دهنده ي حمله قلبي باشد!

دست هاي رو
 

دست باز و کشيده شده به سمت جلو به اين معني است که مي خواهيد چيزي را به کسي بدهيد يا چيزي براي مخفي کردن نداريد و شما واقعاً همين هستيد که نشان داده ايد.

دست هاي درخواست گر
 

اگر کف دست بالا باشد و دست را جلو ببريد به معني طلب کردن صدقه است. اگر کف دست تان را به هم بچسبانيد (شبيه دعا کردن مسيحي ها) و جلو ببريد يعني از کسي خواهش مي کنيد که به شما صدمه نزد.

دست هاي بهم ساييده
 

به معني اين است که فرد از چيزي خوشحال است. اگر ساييدن به آهستگي و همراه با فکر کردن و لبخند باشد يعني فرد در فکر حيله يي است که برايش سود دارد. ساييدن صورت و مشخصاً چانه به معني فکر کردن سنجيده و تصميم گيري است.

دست هاي متفکر
 

وقتي انگشت ها به درون هم پيچيده و متصل باشند، به معني فکر کردن، تصميم گرفتن و گوش دادن به صحبت هاي ديگري و فکر کردن به آنهاست. اگر انگشت مياني به سر تکيه داده شود يا اين که به دهان برود يعني «دارم فکر مي کنم و آمادگي صحبت کردن ندارم.»

دست هاي پشتيبان
 

وقتي دست را تکيه گاه و پشتيبان سر قرار مي دهيد و آرنج روي ميز است. نشان دهنده ي اين است که شخص خوابش مي آيد. وقتي دست خيلي به آرامي سر را نگه داشته است و با انگشت ها چانه را لمس و به فرد رو به رو نگاه مي کنيد به اين معني است که «به صورت من نگاه کن آيا زيبا نيست؟» و حالتي اغوا کننده است. همچنين اگر سر به دست تکيه داده باشد، يعني شخص خسته و کسل است.

دست هاي پنهان
 

دست به معني ارتباط برقرار کردن است و پنهان کردن آن نشان دهنده عدم علاقه به ارتباط و همکاري است، يعني شخص نمي خواهد حرف بزند و مي خواهد گوش کند. همچنين مي تواند نشان دهنده احساس آرامش نيز باشد.

دست هاي نوازش گر
 

لمس کردن مي تواند تأييد کردن خود باشد. يعني « من اين جا هستم» و اين حالتي به معني کاهش دادن نگراني ها از دنياي بيروني و دنياي دروني است. در لحظات احساسي (مثل نوازش کردن فرزند) هم به معني مهرباني و عشق و اثبات دوستي است، وقتي شانه هاي کسي را لمس مي کنيد يعني به او قدرت و اختيار مي دهيد و وقتي بازوي او را لمس مي کنيد يعني با او احساس همدردي داريد.

دست هاي پرسشگر
 

وقتي دست به لباس خود مي کشيد، يعني اين که خودتان را جذاب مي دانيد و مي خواهيد ديگران دوست تان داشته باشند. وقتي با انگشت مثلاً ذره يي را از روي لباس فردي پرت مي کنيد به معني عدم تأييد اوست.
منبع: نشريه 7 روز زندگي، شماره 117