جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
دعوت کردن آداب دعوت کردن
-(1 Body) 
دعوت کردن آداب دعوت کردن
Visitor 1242
Category: دنياي فن آوري

دعوت کردن
 

برقراري دوستي، رفت و آمد با چند دوست صميمي و سپس گروه همسالان و انتخاب کسي به عنوان دوست محرم راز، براي بچه ها بسيار مهم است؛ زيرا زيربناي توانايي برقراري ارتباط را پايه ريزي مي کند، به زندگي رنگي ديگر مي دهد و شخصيت فرد را قوي مي کند. شما به عنوان پدر يا مادر مي توانيد شرايط مناسب را براي کودک فراهم کنيد. اولين قدم برقراري روابط دوستانه، رابطه ميان اعضاي خانواده است. دومين قدم به مهماني رفتن و دعوت از مهمان است که سبب مي شود کودک نه تنها آداب دوستي را بياموزد، بلکه درک سريع تري از بازي هاي قاعده دار پيدا کند و قوانين بازي را رعايت کند؛ به خصوص اگر بچه با کودک خوشرفتاري در مهماني رو به رو شود، از طريق يادگيري مشاهده اي، سعي مي کند که از رفتار او پيروي کند؛ بنابراين، رفت و آمدهاي خود را با ديگران دست کم نگيريد.

ميزبان و مهمان بودن را تمرين کنيد
 

اختيار باز گذاشتن در خانه به روي مهمان هاي فرزندانمان، کاملاً در دست ماست. اگر در را باز بگذاريم، از طرفي شرايط دوستي را براي فرزند خود فراهم مي کنيم و از طرف ديگر نسبت به افرادي که با او رفت و آمد مي کنند و تأثير اين رفت و آمد، شناخت پيدا مي کنيم. پاسخ به اين سؤال که " اين لطف پدر و مادر تا کي و چقدر بايد ادامه پيدا کند و چه موقع پدر و مادر ديگر تحمل رفت و آمدهاي فرزندشان را نخواهند داشت؟ " کار دشواري
است؛ ولي به هر حال بايد يک حد تعادل براي آن پيدا کرد.

آب گوشت را زياد کنيد
 

بچه هاي مهدکودکي دوست دارند يکديگر را براي ناهار دعوت کنند و اين کارگاهي به دوستي هاي عميق مادران آنها منجر مي شود. دعوت از دوست به خصوص در اين زمانه که تعداد تک فرزندان رو به افزايش است، بسيار ضروري به نظر مي رسد. تقريباً هر مادري اين جمله را از دهان فرزندش شنيده است: غذا، دور هم بيشتر مزه مي دهد؛ براي همين، کودک خود را تشويق کنيد که دوستان خود را به صرف غذا به خانه دعوت کند و اين دعوت را به نوبت به مادر ديگري محول کنيد. حتي اگر کودکتان تمايلي به اين کار نداشت، خودتان با مربي مهد کودک تماس بگيريد و نام دوست هاي کودکتان را از او بپرسيد و سعي کنيد با آنها و خانواده شان آشنا شويد. سپس يک دوره دوستانه برگزار کنيد.
در مورد دانش آموزان، بيشتر وقت ها هيچ حساب و کتابي وجود ندارد. در روزهاي مدرسه، گاهي ممکن است فرزندتان با سه نفر ديگر براي ناهار به خانه بيايد و شما را غافلگير کند. در اين صورت، بهتر است آب آبگوشت و نان سر سفره را زياد کنيد و از مهمان هاي او بخواهيد که به خانه هايشان تلفن بزنند و خبر دهند. در چنين مواقعي دو راه داريد: يا مي توانيد پس از رفتن مهمان ها با فرزند خود دعوا کنيد که ديگر اين کار را تکرار نکند يا از مهمان هاي او استقبال کنيد و به فرزند خود اجازه دهيد که باز هم مهمان به خانه بياورد. پذيرايي بي تشريفات و خودماني از مهمان او، مسلماً شما را زياد به زحمت نمي اندازد؛ ولي اين فايده را دارد که مي دانيد فرزندتان با چه کسي معاشرت مي کند.
حالا اگر دوستي فرزند شما را به خانه اش دعوت کرد، بهتر است گاه گاهي به او اجازه بدهيد که برود؛ ولي نه هميشه. و قبل از آن، به مادردوستش تلفن بزنيد و از او بپرسيد که با اين مهماني موافق است يا نه، البته نگذاريد که اين مهماني ها جاي دور هم غذاخوردن خانواده را بگيرند.

مهمان هايي که شب مي مانند
 

حتي بعضي از بچه هاي مهدکودکي هم دوست دارند که شب در خانه کسي مهمان باشند و همان جا بخوابند، به هر حال، مهمان بايد بي دردسر و مهماني بي مزاحمت براي اعضاي خانواده ميزبان برگزار شود. در چنين شب هايي يک کيسه خواب يا يک رختخواب اضافه براي مهمان در اتاق فرزندتان بيندازيد.هرچه جا کمتر باشد، به بچه ها بيشتر خوش مي گذرد. فقط گاهي به آنها سر بزنيد؛ چون بعضي از مهمان هاي کوچک، وقتي همه جا ساکت شد، هواي خانه به سرشان مي زند و از ماندن پشيمان مي شوند، و پشيماني خود را گاه به گريه هاي بي صدا و گاه با فريادهاي بلند ابراز مي کنند.
از زماني که کودک به مدرسه مي رود، بلافاصله بايد مهماني رفتن هاي شبانه را به آخر هفته بيندازيد. به مهماني فرستادن بچه ها اين حسن را دارد که پدر و مادر بعد از مدت ها مي توانند با هم تنها باشند؛ زيرا هريک از ما به غير از مسئوليت پدر يا مادر بودن، وظيفه همسري نيز به عهده داريم؛ وظيفه اي که پس از به دنيا آمدن فرزند، بيشتر وقت ها فراموش مي شود.
در ضمن اين را هم بدانيد که هر رفتي، يک آمدي هم دارد؛ بنابراين، اگر کودک خود را به مهماني مي فرستيد، دفعه بعد نوبت شماست که پذيراي دوست او باشيد.

بعدازظهرها و تنها ماندن در خانه
 

در بعدازظهرهاي تابستان، يا وقتي بچه اي از مدرسه به خانه مي آيد، پس از استراحت و انجام تکاليفش ابراز تنهايي يا بي حوصلگي مي کند. در اين صورت بيشتر بچه ها به تلويزيون يا کامپيوتر پناه مي برند؛ به طوري که اين کار به نوعي عادت تبديل و فرد دچار " اعتياد الکترونيکي" مي شود؛ در حالي که مي توان او را با بازي هاي گوناگون، کتاب هاي مختلف، خوردن چاي و بيسکويت، تماشاي يک آلبوم قديمي، درست کردن پازل، انجام نقاشي و کاردستي و ... سرگرم کرد. در مورد بچه هاي بزرگ تر مي توان با دعوت يک دوست به خانه، ساختن يک وسيله، بازي شطرنج و اينگونه کارها او را سرگرم کرد.
اگر پدر و مادر هر دو کار مي کنند و فرزندشان مجبور است زمان زيادي را تنها بماند، بهتر است از يک بزرگسال ديگر که مي تواند يکي از اقوام و آشنايان باشد، کمک بگيريم. به اين صورت که يا فرزندتان را نزد او بفرستيد يا او را به خانه دعوت کنيد. اگر نتوانستيد چنين کسي را از ميان آشنايان خود پيدا کنيد، بايد از کساني که شغل آنها پرستاري از کودک است، استفاده کنيد.
به هر حال، نگذاريد که کودک از تنها ماندن در خانه رنج ببرد و اگر اعتراض کرد؛ صحبت هاي او را جدي بگيريد.

کسي با بچه هاي کثيف بازي نمي کند
 

گاهي پدر و مادر واقعاً نمي دانند که چه کنند! از يک طرف با مسئله طبقاتي جامعه رو به رو هستند و از طرف ديگر معتقدند که نبايد مرزي وجود داشته باشد؛ اما مايل هم نيستند که فرزندشان با دوست نابابي رفت و آمد کند؛ چون بسياري از انحرافات بچه ها، ناشي از معاشرت با دوستان ناباب است؛ به طوري که ممکن است به حال و حتي آينده او آسيبي جبران ناپذير وارد شود. البته نمي توانيد فرزند خود را در خلاء بزرگ کنيد؛ او بايد در طول عمرش با همه جور آدم و از همه طبقات اجتماعي ارتباط داشته باشد. مهم اين است که دوستانش را بشناسيد و بدانيد که فرهنگ خانوادگي او تقريباً شبيه فرهنگ شما يا بهتر از آن است. اين ارتباط مي تواند جنبه هاي مثبت
متقابلي براي هر دوي آنها داشته باشد. دوست، نقش مهمي در زندگي فرد بازي مي کند و هرچه معاشرت با او بيشتر باشد، نقش او پررنگ تر خواهد بود؛ بنابراين، بهتر است مسير دوستي فرزند خود را به خانواده هايي بکشانيد که تا حدودي روي آنها شناخت داريد. دوستي پدر و مادرها و فرزندانشان با هم اين فايده را هم دارد که همه از اين معاشرت لذت مي برند و بچه ها بيشتر زير نظر پدر و مادرها قرار مي گيرند. البته همه دوستي هاي فرزندتان، حتي آنهايي را که معتقديد فرزندتان از آن تأثير مثبت مي گيرد، بايد با سياست کنترل کنيد تا در آينده، زماني که فرزندتان به سوي گروه همسالان کشيده مي شود، از بابت اعضاي گروه نگران نباشيد.

جشن تولد بچه ها
 

هر بچه اي که جشن تولد مي گيرد، دعوت کردن از مهمان و پذيرايي از او را مي آموزد و تجربه يک جشن دوستانه را کسب مي کند؛ تجربه اي که مي تواند براي آينده او شروع خوبي باشد، به طور کلي، جشن ها فرصت هاي خاصي هستند که همه آدم ها سعي مي کنند در آن، بهترين قسمت هاي شخصيت خود را نشان دهند. همه براي شادي يک خانواده دور هم جمع مي شوند تا در شادي آنها شريک شوند، شايد در سال هاي اول، کودک نتواند ميزبان خوبي باشد؛ ولي از همان زمان هم از اين که همه به خاطر او در جشن شرکت کرده اند، احساس غرور مي کند. کودکان خاطره هاي جشن هاي تولد خود را فراموش نمي کنند. هرچند اين جشن ها براي پدر و مادر زحمت زيادي دارد و ممکن است از اين بترسند که مبادا نتوانند همه بچه ها را کنترل کنند و اتفاقي براي کسي بيفتد؛ ولي با همه اينها، تأثير مثبت اين جشن ها و خاطره اي که از آن در ذهن کودک مي ماند، ارزش برگزاري اش را دارد.

دعوت کردن
 

بهتر است دعوت را کتبي انجام دهيد؛ چون بچه هاي کوچک فراموشکار هستند و دعوت شفاهي را به خاطر نمي سپارند. در ضمن، هنگام دعوت کتبي، علاوه بر نشاني و شماره تلفن، مي توانيد زمان و مدت جشن را هم يادآور شويد؛ مثلاً براي بچه هاي زير سه سال، در ساعت حضور در جشن کافي است براي بچه هاي سه تا شش سال، سه تا چهار ساعت و براي دبستاني ها چهار تا پنج ساعت. براي اين که مهمان ها را به آمدن تشويق کنيد، مي توانيد در همان کارت دعوت، اعلام کنيد که چه برنامه هايي داريد( صندلي بازي، نمايش عروسکي، مسابقه هاي گوناگون و...) در آخر هم براي يادگاري به هر کودکي يک هديه کوچک بدهيد( بادکنک، عکس برگردان، لوازم التحرير و ...) هنگامي که بزرگسالي براي بردن مهمان کوچک شما مي آيد، بهتر است از او دعوت کنيد که يک چاي با شما بنوشد. وقتي کارت دعوت را پخش کرديد، بخواهيد که هر کودکي آمدن يا نيامدنش را مشخص کند. اگر کودک دبستاني است، بگذاريد خودش متن کارت را بنويسد و حتي اگر فرصت دارد، کارت دعوت بسازد. در مورد بچه هاي کوچک تر که نمي توانند بنويسند، بگذاريد يک نقاشي يا کاردستي درست کنند و از آن به عنوان کارت دعوت استفاده کنيد. کارت ها را خيلي زودتر از زمان موعود پخش نکنيد؛ چون کودک تحمل انتظار طولاني را ندارد. اگر در وسط هفته تولدي را جشن مي گيريد، يک هفته قبل از آن، زمان مناسبي براي دعوت کردن است و اگر جشن در آخر هفته برگزار مي شود، بايد از دو هفته قبل خبر دهيد؛ چون معمولاً هر خانواده اي براي آخر هفته خود برنامه خاصي دارد.

ميزبان بودن
 

در روز جشن تولد فرزندتان، در اصل ميزبان اوست و خودش مهمان دعوت کرده؛ ولي متأسفانه بيشتر بچه ها اين نقش را در طول جشن فراموش مي کنند؛ چون انتظار دارند که در آن روز فقط خودشان مورد توجه همه باشند و ديگران به خواسته هاي آنها عمل کنند؛ ولي وظيفه پذيرايي از مهمان به عهده ميزبان است و اگر از عهده اين کار بر نيايد، دست کم بايد به آن ها حرف زور نگويد و براي خود و مهمان هايش به يک اندازه حق قايل شود.
يک جشن تولد مي تواند فقط با يک ليوان شير يا نوشيدني و يک کيک برگزار شود و مي تواند بسيار باشکوه باشد. در مورد کودکان زير سه سال، به حال کودک فرقي نمي کند که مهمان ها با چه پذيرايي شوند و در مورد کودکان بزرگ تر، در درجه اول آنها دوست دارند که روز خوشي را داشته باشند و در سن بالاتر است که ممکن است به نوع پذيرايي حساس شوند؛ ولي هميشه بهترين راه، رعايت حد وسط و تعادل است.
در مورد بازي هاي جشن و شرکت کنندگان آن توجه داشته باشيد که هر چه سن کودک کمتر باشد، نسبت به مسئله باختن در مسابقه حساس تر است و زودتر به گريه مي افتد؛ بنابراين اگر کودکي که صاحب جشن است، بازنده شد و قهر کرد، به او بفهمانيد که چون صاحب جشن است، دليل نمي شود که فقط او برنده باشد. مي توانيد با تأکيد بر جنبه هاي مثبتي که نقش او در روز تولدش دارد، ناراحتي باختن را از دلش درآوريد و به هيچ وجه با بي عدالتي از فرزند خود حمايت نکنيد.

وقتي از کودک شما دعوت مي شود
 

مهمان هاي کوچک هم بايد در مهماني مراقب رفتار خود باشند؛ وگرنه مهماني به هم مي ريزد. اگر مي خواهيد به دعوتي پاسخ مثبت بدهيد، بهترين راه استفاده از تلفن است و ميزبان بايد بداند که براي چند نفر بايد تدارک ببيند. وقت شناسي و به موقع رفتن به مهماني از وظايف مهمان است.
در مورد کودکان قبل از دبستان، زودرفتن به مهماني، درست به اندازه دير رفتن بد است؛ بنابراين اگر کودکتان زودتر از موقع، لباس پوشيد و منتظر رفتن ايستاد، به او ساعت رفتن را يادآوري کنيد.

مهماني کوچولوها
 

اگر مي خواهيد براي يک کودک زير چهار سال مهماني بگيريد، حتماً بايد کودک و مادرش را با هم دعوت کنيد؛ چون از چهارسالگي به بعد است که بچه ها واقعاً مي توانند يک بعداز ظهر را با هم بازي کنند. بچه هاي کوچک تر تحمل يک جا نشستن را ندارند و بچه هاي دبستاني به جشن تولدي با برنامه نياز دارند. پس قبل از جشن، درباره برنامه آن فکر کنيد، تعدادي بازي پيدا کنيد و فراموش نکنيد که شما بايد حد و مرز هر کاري را مشخص کنيد. به بچه هاي کوچک تر هم توضيح دهيد که جشن را به هم نريزند.

پيشنهادهايي براي مهماني
 

تعداد مهمان در اصل بايد به اندازه سال هاي تولد کودک باشد؛ ولي اين را نمي توان در مورد کودکان پيش دبستاني رعايت کرد. چون در اين سن بچه ها از جشن هاي شلوغ بيشتر لذت مي برند و دوست دارند که حتماً روز خاطره انگيزي داشته باشند. بسياري از پدر و مادرها ترجيح مي دهند که سر و ته جشن را با بردن کودک به سينما، استخر، نمايش عروسکي يا شهربازي و غيره... هم بياورند؛ ولي بچه ها توقع زيادي از يک جشن تولد ندارند. آنها هم مثل نسل هاي قبل از خود عاشق بازي کردن هستند و بازي، بيشتر در جمع لذت بخش است؛ بنابراين، فکر نکنيد که با خرج کردن پول از راه هاي ديگر براي کودک، مي توانيد به همان اندازه که کودک در جمع کودکان
ديگر لذت مي برد، او را شاد کنيد. در عوض با کودک خود مشورت کنيد که چگونه جشن را برگزار کنيد. در درجه اول انتخاب بازي مهم است. بازي هايي که براي کودکان ديگر هم آشنا باشد؛ وگرنه مجبور مي شويد در طول جشن، مدت زيادي درباره بازي توضيح دهيد و حوصله بچه ها سر مي رود. بازي ها مي توانند با دو گروه اجرا شوند؛ مثل مسابقه طناب کشي. مي توانند گروه بندي نشده باشند؛ مثل صندلي بازي يا نوبتي باشند که در اين بازي ها بهتر است، تعداد بچه ها چهار تا پنج نفر باشد تا زود به زود نوبت به همه برسد.

پذيرايي و جايزه هاي کوچک براي برنده
 

بچه ها مثل بزرگ ترها تشريفاتي نيستند. يک ليوان شيرکاکائو يا آب ميوه و شربت و يک کيک و چند تا شمع آنها را راضي مي کند. اگر به اين چيزها چند بادکنک رنگي هم اضافه شود، ديگر همه چيز تکميل است. بسياري از بچه هاي کوچک، بعد از خوردن يک ليوان نوشيدني و کيک، ميلي به خوردن شام ندارند؛ ولي در مورد بچه هاي بزرگ تر، نزديک غروب يک ساندويچ يا يک تکه پيتزا مي تواند طرفدار داشته باشد و تقريباً همه بچه ها اين غذاها را دوست دارند. پس بهتر است سراغ غذاهاي خيلي خاص نرويد. اما درباره جوايزي که معمولاً در آخر هر بازي يا مسابقه به برنده مي دهند، دقت کنيد که از اشياي کوچک ولي دوست داشتني باشند، هيچ گاه يک هديه ي بزرگ را جايزه يک مسابقه قرار ندهيد؛ چون ممکن است تولد به ميدان مبارزه تبديل شود و خيلي از دوستي ها به دشمني . بهتر است با افزايش سن کودک، جايزه را حذف کنيد؛ چون خود جشن مي تواند جايزه اي براي مهمان باشد. البته يک کاسه پر از پاستيل ميوه اي رنگارنگ با چيزي از اين قبيل هم مي تواند انگيزه برنده شدن باشد.

هديه ها
 

در اين مورد هم مانند جايزه ها توجه داشته باشيد که حتماً نبايد زيباترين، بهترين و گرانبهاترين هديه از طرف شما باشد. البته خيلي خوب است که کسي بتواند هديه اي پيدا کند که دقيقاً مورد نياز آن فرد باشد؛ هديه اي در حد توان مالي خانواده و در حدي که هديه گيرنده خود را مديون احساس نکند و بتواند در صورت تمايل آن را جبران کند؛ وگرنه از آن لذت نخواهد برد؛ اما در مواردي که عده اي دوست صميمي با هم به تولدي دعوت مي شوند، اگر پول هايشان را روي هم بگذارند و با هم يک هديه بزرگ بخرند، مشکلي ايجاد نمي شود؛ بنابراين براي هر جشني مقدار مشخصي پول در نظر بگيريد.

وقتي جشن تولد به پارتي تبديل مي شود
 

در دوران نوجواني، يعني حدود دوازده سالگي به بعد، بيشتر وقت ها جشن گرفتن کار سختي مي شود. بعضي از بچه ها هوس پارتي گرفتن مي کنند و بعضي ها يک دفعه تصميم مي گيرند که ديگر جشن تولد نگيرند؛ بنابراين فرزندتان را مجبور نکنيد که جشن بگيرد؛ ولي اگر مجبور شديد که به خواست فرزندتان پارتي بگيريد، فراموش نکنيد که پدر و مادرهاي ديگر به اعتماد شما فرزندانشان را به خانه شما مي فرستند قبل از مهماني به آنها اطلاع دهيد و در طول مهماني در کنار بچه ها حضور داشته باشيد. حتي اگر فرزندتان از شما بخواهد که خانه را ترک کنيد، اين کار را انجام ندهيد. براي اين که در همان روز با او درگير نشويد، از قبل با فرزندتان صحبت کنيد و حد و مرز و قوانيني براي مهماني قايل شويد؛ ولي به هيچ وجه کنترل محسوس يا نامحسوس خود را از دست ندهيد. البته اين گونه مهماني ها براي بچه هاي دوازده ساله معمولاً بدون مشکل و براي دوازده سال به بالا با مشکلاتي همراه مي شود، گاه مهمان تصميم مي گيرد که شب در خانه شما بخوابد و گاه فرزند خودتان به ماندن او اصرار دارد؛ در اين صورت تصميم گيري را به بچه ها محول نکنيد. اين شما و والدين مهمان هستيد که بايد تصميم بگيريد که به او اجازه بدهيد يا نه.

مهماني هاي فاميلي
 

هدف از مهماني هاي فاميلي اين است که رابطه افراد يک فاميل حفظ و تقويت شود. در زمان قديم، افراد يک فاميل دور هم و در يک محدوده زندگي مي کردند؛ به طوري که نام آن محله يا محدوده به نام آن فاميل بود. وقتي پسري ازدواج مي کرد، يک يا دو اتاق از خانه پدري به او اختصاص مي يافت؛ به اين ترتيب، دخترعموها و پسرعموها، تقريباً در يک شرايط و در کنار هم بزرگ مي شدند. به ندرت خانواده اي تک فرزند بود و هيچ بچه اي احساس تنهايي نمي کرد؛ ولي امروزه ديگر وضع چنين نيست. پسرها ديگر موظف نيستند که شغل پدرها را دنبال کنند و در خانه پدري زندگي نمي کنند؛ بنابراين به يک اندازه از وضع مالي و شرايط زندگي برخوردار نيستند و گاه بسيار دور از هم زندگي مي کنند. کودک امروزي به خوشبختي کودک ديروز نيست و به اندازه او از محبت پدر و مادربزرگ، دايي، عمه، خاله، عمو و فرزندانشان برخوردار نيست؛ محبتي که با هيچ ثروتي به دست نمي آيد و هيچ چيزي نمي تواند جايگزين آن شود. پس نبايد به دليل بعضي از ملاحظات، مهماني هاي فاميلي را کنار گذاشت. بچه ها هم از اين رفت و آمد لذت مي برند؛ به شرطي که بچه ديگري در آن مهماني حضور داشته باشد و مجبور نشوند دائم پاي صحبت بزرگ ترها بنشينند. بچه ها دوست ندارند که در اين مهماني ها به آنها هشدار بدهند، مورد انتقاد قرار گيرند و دائم آنها را با ديگري مقايسه کنند؛ وگرنه اين جور مهماني ها را جلسه نقد و بررسي خود مي شمارند. پس بهتر است از دو راه وارد شويد: اول اين که مهماني ها را با حضور بچه ها برگزار کنيد و اگر فرزندتان نخواست که در آن شرکت کند، به او اصرار کنيد. دوم، با خانواده هاي ديگر هماهنگ شويد تا آنها نيز فرزندان خود را بياورند. اگر بتوانيد در مهماني يک فوق برنامه براي بچه ها تدارک ببينيد تا به آنها خوش بگذرد، بار ديگر با کمال ميل شرکت خواهند کرد. فايده رفت و آمد فاميلي به قدري است که به زحمت آن مي ارزد. در اين مهماني هاست که کودکان مي آموزند در کنار بزرگ ترها حرکت کنند، بد و خوب را از خانواده هايي شبيه خانواده خود بياموزند، به ارزش هاي فاميلي پي ببرند و در نهايت دوست يا دوستاني از بين همسالان در فاميل خود پيدا کنند.

لباس هاي غيررسمي و لباس هاي رسمي
 

خيلي لذت بخش است که هرکسي بتواند براي فرزند خود لباسي زيبا و مناسب سن و سال او انتخاب کند. تا وقتي که فرزندتان کوچک است و مي گذارد که شما به جاي او انتخاب کنيد، از اين فرصت لذت ببريد؛ ولي سال به سال اين فرصت محدودتر مي شود؛ زيرا پديده اي به نام " شتاب" در جهان امروز وجود دارد؛ به طوري که در بچه هاي هشت- نه ساله نيز آثار بلوغ ديده مي شود. و طبيعي است که گروه همسالان تعيين مي کنند که چه پوششي مناسب است و نه پدر و مادر. لباس خريدن براي يک نوجوان يکي از کارهاي طاقت فرسا و پرهزينه است. شما به عنوان پدر يا مادر بايد با اين مرحله رشد فرزندتان با صبر و حوصله و ملايمت برخورد کنيد. نگذاريد کارتان دائم به دعوا و مشاجره بکشد؛ چون در اين مورد، بازنده شما خواهيد بود.

فقط متفاوت نباشد
 

هر بچه اي از اين که با بچه هاي ديگر فرق داشته باشد، وحشت دارد، وقتي مدرسه اي تعطيل مي شود، کافي است جلو در بايستيد و به قيافه هاي بچه هايي که از در بيرون مي آيند، نگاه کنيد. بيشتر پسرها کفش هاي ورزشي مي پوشند و بندهاي آن را توي کفش فرو مي کنند، شلوارهايشان گشاد و اتو نشده است و با يک کمربند، به زور آن را روي باسن خود نگه مي دارند، موهاي آنها هم همه تقريباً يک مدل است. دخترها معمولاً مثل هم مقنعه سر مي کنند،کيف و کتابشان را شبيه هم در بغل مي گيرند آنها هم پوشيدن کفش هاي ورزشي را به کفش هاي رسمي تر ترجيح مي دهند.
بيشتر پدر و مادرها از سبک لباس پوشيدن فرزند خود دلخور هستند؛ ولي مجبورند براي همين لباس ها، بهاي زيادي بپردازند و دم نزنند؛ چون نوجوانشان به هر حال کاري مي کند که شبيه نوجوان هاي ديگر باشد.

مرز سلامتي کجاست؟
 

آزادي هر فرزندي بايد حد و مرزي داشته باشد. آنجا که پاي سلامتي او به ميان مي آيد، وظيفه شماست که نگذاريد فقط به دليل پيروي از ديگران، سلامتي خود را به خطر بيندازد، خالکوبي، کاشتن ناخن، رنگ کردن مو و ... اگرچه به صورت فراگير درآمده، ولي عوارضي دارد که نوجوان زير 18 سال ممکن است آن را درک نکند؛ چون نوجواني و جواني سن خطر کردن است و اين کارها ممکن است سلامتي فرد را به خطر بيندازد. از جنبه ديگر، انسان هاي سطحي و بي فکر براي جلب نظر ديگران به هر کاري دست مي زنند و بسياري از اين کارها چه در غرب و چه در شرق نمادي از بي فکري است( مانند سوراخ کردن قسمت هاي مختلف صورت و مرصع کردن آن). يا پوشيدن لباس هاي محرک براي دخترها، در درجه اول خود آن دختر را از نظر بيننده زير سؤال مي برد و او را به اين فکر مي اندازد:" منظور اين دختر از پوشيدن اين لباس چيست؟" از اين که هر مذکري با نگاه خود به حريم او تجاوز کند، چه لذتي مي برد؟
به هر حال، اين خواسته زيادي نيست اگر به عنوان يک بزرگ تر از بچه ها بخواهيد لباسي که مي پوشند تميز باشد، دکمه هايش سر جايش باشد و درزهاي لباس شکافته نباشند. جوراب و لباس زيرشان را هرروز عوض کنند يا بشويند، دندان هايشان را مسواک بزنند، به حمام بروند و خلاصه اين که تميز باشند. اگر به اين نکته ها توجه کنند، اشکالي ندارد که يادشان برود شلوارشان را از روي باسن بالاتر بکشند تا پاچه هايش روي زمين نکشد.

کسي هست که معقول لباس بپوشد؟
 

تجربه نشان مي دهد که هنگام رفتن به عروسي يا يک مراسم رسمي، بچه ها دوست دارند که لباس هاي بهتر و منظم تري بپوشند و به قول خودشان " شيک" به نظر برسند؛ بنابراين با فرزند خود قراري بگذاريد: وقتي مي خواهد به مدرسه برود يا با دوستانش به جايي مي رود، مي تواند آن طور لباس بپوشد که دوست دارد؛ ولي وقتي با شما به رستوران يا مهماني هاي فاميلي مي آيد آن طور که بايد، لباس بپوشد. هر دو طرف از اين معامله نفع خواهيد برد. شما انرژي خود را از دست نمي دهيد و اعصابتان خرد نمي شود و فرزندتان، هم از دوستانش فاصله نمي گيرد و هم مي آموزد که در چه جايي بايد چه لباسي بپوشد. اين کار توان قضاوت او را تقويت مي کند و مي آموزد که در لباس هاي قراردادي هم مي تواند راحت و بي دردسر تکان بخورد؛ به طوري که اگر در آينده بيشتر مجبور شد که آن طور لباس بپوشد، احساس خفگي نکند و ظاهرش نشان ندهد که چقدر از پوشيدن اين لباس ها در عذاب است.
لباس رسمي پسرها تا حدودي مشخص است و هرکسي مي داند که پوشيدن شلوار جين و کفش کتاني مناسب مهماني هاي رسمي نيست. در مورد دخترها انتخاب کمي سخت تر است؛ چون تنوع لباسي براي دخترها بيشتر است؛ ولي به هر حال يک قانون وجود دارد که در همه جاي دنيا يکسان است: لباس هايي را که يقه اي بسيار باز دارند، يا لباسي که شانه هاي فرد در آن برهنه است و به طور کلي لباس هاي محرک را نبايد در طول روز پوشيد؛ حتي اگر هدف شيک پوشي است، پوشيدن اين لباس ها در روز نشانه بي اطلاعي فرد از معني شيک پوشيدن است.(1) از طرف ديگر پوشيدن لباس اسپرت براي رفتن به جشن هم بي احترامي به ميزباني است که براي جشن زحمت کشيده.
اگر براي خريد لباس همراه فرزند خود مي رويد، اول بگذاريد که او انتخاب کند يا از روي مجله اي سفارش دوخت آن را بدهد، به اين ترتيب، مجبور نمي شويد که از مغازه اي به مغازه ديگر برويد. پس از اين انتخاب مي توانيد يک بار با فرزندتان براي خريد به توافق برسيد و بعد، از دردسرهاي خريد راحت شويد.
منبع:ف.کرام ،داگمار،ترجمه وتاليف:خليلي،سپيده ،آموزش آداب معاشرت به کودکان و نوجوانان،موسسه نشر پنجره،1388
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image