تفاوت هاي بين زن و مرد در نحوه برخورد با کودکانشان
-(8 Body)
|
تفاوت هاي بين زن و مرد در نحوه برخورد با کودکانشان
Visitor
1487
Category:
دنياي فن آوري
علاوه بر تغييراتي که از لحاظ ساختار فيزيولوژيکي و رواني بين زن و مرد وجود دارد ، شيوه نگرش و نحوه تربيت نيز از همان روزهاي اوليه زندگي براي نوزاد دختر و پسر متفاوت است . جنسيت فرد برحسب مذکر يا مؤنث بودن از اهميت زيادي برخوردار است . اولين پرسش پس از متولد شدن نوزاد درباره دختر يا پسر بودن اوست . جنسيت فرزند براي بسياري از والدين مهم است . بررسي بسيار گسترده اي که توسط پيترسون و ديگران صورت گرفته نشان داده 90 درصد مردان و 92 درصد زنان آرزو داشتند نخستين فرزندشان پسر باشد . رفتار والدين در مورد فرزندان دختر و پسر متفاوت است . حتي نحوه بغل کردن نوزاد نيز فرق مي کند . پدران اکثراً نوزاد دختر را با احتياط بيشتري بغل مي نمايند و هنگام بازي با نوزاد پسر ، وي را بيشتر بالا و پائين مي اندازند . افزون بر آن در انتخاب رنگ و نوع لباس و تزئين اتاق خواب نوزاد تفاوت هايي قائل مي شوند ، معمولاً براي دختران بيشتر از رنگ صورتي و قرمز و ليمويي و براي پسران بيشتر از رنگ آبي و يا رنگ هاي تيره تر استفاده مي کنند . در انتخاب اسباب بازي نيز براي آنها تفاوت قائلند . براي دختر بچه عموماً عروسک و وسائل خانه بازي گرفته مي شود و براي پسران خريد اسباب بازي هايي همچون ماشين و تفنگ رايج است . کمتر کسي براي هديه تولد پسر بچه اي عروسک تهيه مي کند . « کاتز » ، در مورد نحوه برخورد والدين با کودک و اسباب بازي ، پژوهشي انجام داد . او در يک آزمايشگاه روان شناسي برخورد بزرگسالان را با يک کودک 3 ماهه که لباس زردي به تن داشت مشاهده مي نمود . در اين تحقيق به بعضي از آنها گفته شده بود نام کودک « مري » است . و به بعضي گفته شده بود که نام کودک « جاني » است . در اتاق نيز سه اسباب بازي وجود داشت . يک عروسک ، يک توپ فوتبال و يک ماشين . بزرگسالاني که فکر مي کردند کودک دختر است معمولاً عروسک را در اختيار او قرار مي دادند و اشخاصي که فکر مي کردند نوزاد پسر است بيشتر ماشين را در اختيارش قرار مي دادند . چند سال بعد زماني که آزمايش مجدداً تکرار شد همان نتايج به دست آمد . کاتز نتيجه گرفت بزرگسالان اغلب بدون اين که درباره موارد استفاده و کاربرد اسباب بازي ها بينديشند تصور مي نمايند دختر يا پسر لازم است هر کدام با اسباب بازي مخصوص جنس خود بازي کنند . « کاتز » همچنين معتقد است اسباب بازي هاي دخترانه مانند عروسک به دختران اجازه نمي دهند که مهارت هاي مکانيکي را به خوبي پسران که معمولاً با کاميون ها و بلوک ها بازي مي کنند تمرين کنند و دختر ها به خوبي پسر ها در مدارس به خاطر تجسم فضايي و مهارت هاي رياضي پاداش نمي گيرند . « ايورباخ » ، روان شناس کودک از موزه اسباب بازي بين المللي سان فرانسيسکو ، معتقد است اگر دختر چهار ساله اي دوست دارد با عروسک بازي کند و به او لباس بپوشاند اين بدان معنا نيست که او در آينده نمي تواند يک مهندس يا يک حقوقدان بشود . در بازي کودکان آنچه اهميت دارد اينست که اسباب بازيهاي متنوعي در دسترس آنها قرار گيرد . همانطور که در مباحث قبل ذکر شد ، تفاوت هاي جنسي زن و مرد در سايه تفاوت هاي رفتاري اطرافيان تکميل مي گردد . مثلاً ديديم که مرد قوي تر ، اما در مقابل آسيب پذيرتر از زن است ؛ استقلال و اتکاء به نفس بيشتري دارد ، حادثه جوتر ، پرخاشگرتر ، جاه طلب تر و کنجکاو تر از زن است . استعداد مکانيکي و تجسم فضايي او بهتر است و اهل سياست است . زن نيز استعداد هايي دارد که ارتباط او را با ديگران تسهيل مي کند ، از نظر بدني و رواني زودتر از مرد بالغ مي شود و مهارت هاي کلامي و مخصوصاً سيالي کلامي در او بيشتر و بهتر است . به مراقبت و توجه از ديگران تمايل نشان مي دهد ، زود جوش تر و سازگار تر از مرد است، و دنيا را با ديد اخلاقي و زيباشناسي مي بيند . زيربناي زيستي فوق از همان لحظه تولد تحت تأثير بسياري از عوامل اجتماعي و فرهنگي قرار مي گيرد . مثلاً از همان اوان کودکي دختر ها را به تقليد از الگو هاي مادران ، و پسر ها را به تقليد از الگو هاي پدران وادار و تشويق مي کنند . اگر دختر بچه اي رفتار مادرش را تقليد کند تشويق مي شود و اثر اين تشويق تقويت مي شود و به تکرار آن رفتار مي پردازد ، اما اگر رفتار مردانه را تقليد کند نه تنها تشويق نمي شود بلکه از انجام آن منع مي گردد . تفاوت هاي دو جنس تا حدودي نيز توسط اجتماع تعيين مي شود . از همان کودکي به بيشتر دختر ها تلقين مي شود که بايد در روابط اجتماعي خود آرام تر و منفعل تر باشند . دختر ها و زن ها اجازه دارند به راحتي گريه کنند و در رفتار خود لطافت و محبت نشان دهند ؛ اما مرد ها بايد دلير ، مصمم و قادر به کشيدن درد و رنج در خلوت . دنياي امروز در دست مردهاست ، حتي زماني که زن ها مي خواهند در بيرون از خانه کار کنند بسياري از مرد ها مانع مي شوند و اگر هم با شاغل بودن زن موافقت کنند ، شرايطي دارند و با هر کاري و در هر حالي موافقت نمي کنند . حتي در جوامعي که ظاهراً زن ها از نظر اقتصادي و اجتماعي برابري کامل با مردها دارند باز هم تصميمات عمده سياسي ، علمي ، اجتماعي و هنري توسط مردها گرفته مي شود . بديهي است که همه اين عوامل موجب هرچه بارزتر شدن تفاوت هاي بين دو جنس مي شوند . يکي ديگر از عوامل مؤثر در تفاوت هاي بين زن و مرد ، تلويزيون مي باشد . پژوهش ها نشان مي دهد که کودکان کمتر از 5 سال به طور متوسط ، 25 ساعت در هفته را به تماشاي تلويزيون مي گذرانند . به اين ترتيب تا زماني که دوره دبيرستان را به پايان برسانند ، حدود 15 هزار ساعت از وقت خود را به تماشاي برنامه هاي تلويزيون صرف کرده اند . براساس تحليل هاي سربين برنامه هاي تلويزيون به سه طريق ، الگو هاي قالبي زن و مرد را به کودکان و نوجوانان آموزش مي دهد . 1 - مردها بيش از زنان ، در برنامه نشان داده مي شوند . اين رقم را تحليل گران حدود سه مرد در برابر يک زن گزارش کرده اند . 2 - مردان و زنان در فعاليت هاي مختلفي اشتغال دارند ، بدين معنا که مردان بيشتر به کارهاي علمي ، صنعتي و فعاليت هاي جسورانه و زنان به کار در خانه ( نظافت ، اطو کشيدن ، آشپزي ) مشغولند . هر چند اداره کردن محيط خانه خود کار با ارزشي است ولي همه توان زن نمي تواند به آن محدود باشد . افزون بر اين ، زنان بيش از مردان ناراحتي ها و احساس هاي منفي را بروز مي دهند ، مردان مسائل را بهتر حل مي کنند و زنان در حل مسائل به ياري ديگران نياز دارند . 3 - در برنامه ها به رفتار مردانه بيش از رفتار زنانه ، ارزش و پاداش تعلق مي گيرد . فراواني پاداش مردان ، نسبت به زنان دو بر يک و فراواني تنبيه مردان نسبت به زنان نيز سه بر يک است . در نتيجه اعتنا به مردان در برنامه ها ، بيشتر بوده و زنان بيشتر مورد بي توجهي اند . اگر کودکان نقش هاي قالبي جنسيتي را از تلويزيون مي آموزند ، پس آنان که ساعات بيشتري به تماشاي تلويزيون مي پردازند بيش از بقيه ، نقش هاي قالبي را که تلويزيون ارائه کرده است ، مي پذيرند و اعمال مي کنند . ( البته لازم به ذکر است در کشور ما ممکن است تلويزيون دقيقاً نقش هاي فوق را در رابطه با نقش زن و مرد القاء نکند و تأثير آن به گونه اي ديگر باشد . ) پژوهش هاي اخير نشان مي دهد که در بسياري از کتاب ها و منابع درسي ، در مقاطع مختلف تحصيلي ، دختران و زنان حضور کم رنگي دارند و با آن که زنان نزديک به 50 درصد جمعيت را تشکيل مي دهند کمتر از 30 درصد مطالب و تصاوير به آنان مربوط مي شود ، که اين خود نيز مي تواند عامل مؤثر در تصوير تفاوت جنسيت زن و مرد باشد . در اينجا باز هم تکرار مي کنيم که اثر اجتماع در ايجاد تفاوت هاي فردي به هيچ وجه قابل انکار نيست . کليه تفاوت هاي فردي و کليه تفاوت هاي زنان و مردان در اثر کنش متقابل محيط و توارث به وجود مي آيد . آخرين کلام اين است که وجود تفاوت بين زن و مرد به معناي برتري يکي بر ديگري نيست . « اِن اَکرَمَکُم عِندَالله اَتقکُم - همانا بزرگوارترين شما نزد خداوند ، پرهيزکارترين شماست » . ( حجرات / 13 ) منبع:persiafun.com ارسال توسط کاربر محترم سايت :sajad2007
|
|
|